فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
نگاهی دوباره به اسطوره ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق تقسیم بندی هزاره ها، هزاره ی دوم یعنی دوران میانه، زمان اختلاط نیکی و بدی است. بنابر عقیده ی زروانی دوران نخست زمان شهریاری اهورا مزدا و دوره ی دوم زمان پادشاهی اهریمن است. در تقسیم بندی حماسه ی ملی ایران پادشاهی ضحاک با دوران برتری اهریمن در شاهنامه مقارن است. ضحاک در شاهنامه از گونه ی دیو به صورت آدمی ظاهر می شود اما همچنان صفات اهریمنی خویش را به دنبال دارد. اسطوره ی ضحاک در اوستا و متون پهلوی دستخوش دگرگونی های فراوانی شده است. بنابر گزارش های اوستا،ضحاک همان اژدهای سه پوزه ی سه سر شش چشم است و اهریمن او را برای نابودی آفریدگان راستی آفریده است. در متون پهلوی ضحاک از صورت اژدهای اهریمنی به مردی تازی مبدل می شود که دوران پادشاهی طولانی او قابل توجه است. اما در روایات پس از اسلام ضحاک اژدها خوانده شده و برخلاف اوستا و متون پهلوی به دیو بودن او اشاره ای نشده است. جادوگری از خصوصیات ضحاک است و در این جنبه با دیوان این همانی دارد. مطابق شاهنامه نخستین دیو سیرت در داستان ضحاک ابلیس است که با چهره های متفاوتی دیده می شود که البته در هیچ یک از این تغییر کسوت ها به صورت انسان به گونه ی عام ظاهر نمی شود بلکه مبدل به آدمیانی با اوصاف خاص می گردد. از این رو به نظر می رسد چهره ی واقعی ابلیس به گونه ی انسان ترسیم شده است.
نقد ادبی: ادبیات و فلسفه
حوزههای تخصصی:
سده، جشن آتش
حدیث قاهرى و دلبرى در شعر فارسى اقبال (دیدگاه علامه محمداقبال درباره صفات جلال وجمال خداوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح قاهرى و دلبرى درکلیات فارسى اقبال به معناى صفات جلال و جمال خداوند و تجلى این صفات بر مؤمن به کار رفته است. از دیدگاه اقبال، عارف واقعى داراى هر دو صفت جلال و جمال الهى است و فقدان هر یک از این صفات الهى براى عارف نقص محسوب مى شود. اما از آنجایى که جمال خداوند بر جلال او مى چربد، عارف نیز به تبع معشوق خود پیش از آنکه داراى صفات قهرآمیز باشد، داراى صفات مهرآمیز است.
داستایوفسکی و نشانه های ناآرامی
حوزههای تخصصی:
سرخوشی های اهداف
حوزههای تخصصی:
ظلومی و جهولی انسان در متون تفسیری و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران قرآن کریم در تفسیر آیه 72 سوره احزاب، در شرح و توضیح کلمات ظلوم و جهول با وجود اختلاف نظرهایی، در این نکته اتفاق دارند که انسان با حمل بار امانت الهی که فوق طاقت او بوده است، در حق خود ستم روا داشته و نسبت به صعوبت و عظمت بار امانت و عاقبت حمل آن نادان بوده است. هر چند ظاهر این تعبیر با توجه به بار معنایی کلمات یاد شده نوعی توبیخ و نکوهش در حق انسان تلقی می گردد؛ اما در ادبیات عرفانی این اوصاف به گونهای تاویل و تفسیر شده اند که نه تنها مایه ذم و قدح انسان نیستند بلکه عین مدح و نعت او نیز هستند. مقاله حاضر سعی دارد تا با تحلیل برخی متون ادبی این کلمات را از منظر عرفانی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
یادداشت سردبیر : سینمای ایران و نظم فارسی
حوزههای تخصصی:
روابط فرهنگی و ادبی ایران و هند در نیمه ی قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر بخواهیم روابط فرهنگی و ادبی هند و ایران را از ابتدا تاکنون مورد بحث قرار دهیم بسیار گسترده خواهد بود و به درازا خواهد کشید. بنابراین در مقاله ی حاضر فقط آن بخش از روابط را که مربوط به نیمه ی دوم قرن بیستم میلادی می شود، بررسی می کنیم تا یادآوری شود که این ارتباط ها تا چه اندازه عمیق و چقدر گسترده و در عین حال مفید است. اشاره به اقدامات فرهنگی دو جانبه ی بعضی رهبران و مقامات ایران و هند، بررسی جایگاه سفارتخانه ها و خانه های فرهنگی، و نقش مجلات و نشریات، اشاره به استادان زبان فارسی و آثار ترجمه شده ی فارسی به هندی و بالعکس، بررسی نقش محققان و دانشمندانی که علاقه مند به ارتباط عمیق فرهنگی میان هند و ایران بوده اند و بحث در مورد مراکز ایرانشناسی و هند شناسی و همچنین انجمن های علمی استادان زبان فارسی در هند و ایران موضوع کار این مقاله است.