فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقى علمى است متحول که در طول حیاتش در اروپا و آمریکا تعاریف و گرایش هاى گوناگونى داشته است. بحث بر سر اروپا محورى گروهى از تطبیقگران، در مقابل موضع گیرى گروهى دیگر، که تا چند صباحى موجبات تشتت را فراهم کرده بودند، در اواخر قرن بیستم بعد جدیدى یافت و در نتیجه، زمینه بعضى از مطالعات تطبیقى دوباره متحول شد و مفاهیم جدیدى ارائه گردید. در همین زمینه، ملیت گرایى، که محلى از اعراب نداشت) به شکل گرایشهاى گوناگونى ظاهر شد. حوزهء تطبیقى بعضى از بخش هاى ادبیات تطبیقى، که وسیع شده است، مثل ادبیات ترجمه، هم اکنون زمینه هاى تطبیقى چندى، از جمله جایگاه مترجم و ترجمه را فراهم کرده است. در مقالهء حاضر به بررسى این روند تا به امروز پرداخته شده است و در مقاطع زمانى گوناگون هم، تعاریف ادبیات تطبیقى مورد بحث قرار گرفته است
تعبیر اصطلاح ضمیر در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
""" ضمیر"" از جمله اقسام کلماتى است که تعابیر متفاوتى در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوى زبان شناسان و دستورنویسان روس مطرح مى شود. اکثر زبان شناسان روس، با تاکید بر نقش ""اشاره اى یا کنایه اى "" بودن ضمیر به منزله یکى از مهمترین مشخصه هاى دستورى آن، از تعیین ""ضمیر"" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خوددارى نموده اند و آن را بیشتر به عنوان "" کلمهء ضمیرگونه"" به اقسام کلمات مختلف نسبت مى دهند. در این مقاله سعى شده است که در نتیجه بررسى مشخصه هاى صرفى و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصه ها با معیارهایى که بر اساس آن ها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات مى گردد، "" ضمیر"" نیز به عنوان یک قسم کلمهء مستقل و هم وزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شرد.
"
بررسی تطبیقی عنصر وصفی گروه حرف اضافه ای در زبان های فارسی و آلمانی
حوزههای تخصصی:
بررسی تبدیل واکه // به واکه [a] یا [o]در لهجه فردوس در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دقیق انواع داده ها در لهجه شهر فردوس نشان داد که واکه پسین/A/ در هجای اول واژه های دوهجایی و هجای دوم واژه های سه هجایی طی فرایند «پیشین شدگی» به واکه [- پسین] و کشیده [a] تبدیل می شود. ولی این فرایند در هجای آخر واژه ها رخ نمی دهد. عامل این تبدیل محدودیت نشان داری *[A] و علت عدم رخداد آن در هجای آخرِ واژه ها تسلط محدودیت پایاییِ ضد این تبدیل بر محدودیت نشان داری *[A] است. همچنین، مشخص شد که واکه /A/ در بافت پیش از همخوان خیشومی /m/ به واکه [o] تبدیل می شود. از سویی دیگر، واکه /A/ در بافت پیش از همخوان خیشومی/n/، در هجای ماقبل آخرِ واژه های چندهجایی به واکه [a] و در واژه های تک هجایی و هجای آخر واژه های چندهجایی به واکه [o] تبدیل می شود. افزون بر این، همخوان /n/ در واژه های تک هجایی و هجای آخر واژه های چندهجایی حذف می شود. محدودیت نشان داری *[A]N عامل تبدیل واکه /A/ به واکه [o] در بافت پیش از همخوان های /m/و/n/ است. این محدودیت توالیِ واکه [A] و همخوان خیشومی را مجاز نمی شمارد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین دلایل رخداد و دلایل عدم رخداد تبدیل واکه // به واکه [a] یا [o]در بافت های گوناگون در لهجه فردوس در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004/1993) از طریق دست یابی به رتبه بندهای دربرگیرنده از محدودیت های مختلف است.
مقایسة تأثیر القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اُتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از جمله پژوهش های میان رشته ای است که در حوزه های علوم شناختی، زبان شناسی بالینی، عصب شناسی زبان و آسیب شناسی زبان قرار می گیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، مقایسة تأثیر تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. به همین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در 12 جلسه روی دو دختر 6 و 7 سالة اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکدة علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهدة نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونه های دیگر، یعنی 6 دختر اتیستیک 5- 8 سالة تک زبانة فارسی زبان، به صورت نمونة در دسترس، انتخاب شدند و 42 جلسه در طی چهارده هفته، به صورت سه جلسة 20- 30 دقیقه ای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنی ها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل 3 آزمودنی می شد، موسیقی در کلاس پخش نمی شد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل 3 آزمودنی می شد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بی کلام پخش می شد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). به منظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنی ها ، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جملة آن ها اندازه گیری شد. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخة 20 به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، به صورت معنی داری بعد از دورة آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنی ها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنی های گروه دوم نسبت به آزمودنی های گروه اول تفاوت معنی داری داشت. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.
شیوة تغییر واکه های مرکب در وام واژه های انگلیسی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوة تغییر واکه های مرکب در وام واژه های انگلیسی است. به این منظور تعداد 568 وام واژه انگلیسی از فرهنگ زمردیان استخراج شده و نحوة تلفّظ آنها در دو زبان انگلیسی و فارسی براساس IPA، مشخص شده است. از آنجا که تلفّظ انگلیسیِ برخی واژه ها در دو گونة بریتانیایی و آمریکایی متفاوت است، تلفّظ گونة بریتانیایی، در بررسی داده ها لحاظ شده است. سپس از میان داده ها، وام واژه های دارای واکة مرکب استخراج شده و براساس نوع واکة مرکبِ موجود در آنها از هم تفکیک شده اند و تغییرات این واکه ها در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که در آن گروه از واکه های مرکب افتان که جزء دوم آنها را واکة // تشکیل داده است، این جزء به غلت متناظرش یعنی [j] تبدیل می شود و در آن گروه از واکه های مرکب افتان که جزء دوم آنها واکة [] می باشد، این جزء در زبان فارسی زمانی به غلت [w] تبدیل می شود که جزء اول آن به واکة [o] تبدیل شده باشد و همخوان های پایانه نیز بیش از یکی نباشد. از این رو از بین این نوع واکه ها تنها واکة مرکب /a/ در اغلب موارد به توالی یک واکه ساده و غلت [ow] در زبان فارسی دیده می شود. واکه های مرکب خیزان به واکة ساده تبدیل می شوند.
نقش بازی در فن تعلیم کلاس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A Sentence -Based Generation Effect in Bilingual Recognition and Recall(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
بررسی متغیرهای فرهنگی در ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بر اساس الگوهای زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زبان نه تنها مهمترین ابزار ارتباطی، بلکه به مثابه هسته اصلی و شکل دهنده ی فرهنگ محسوب می شود. چگونگی ارتباط میان زبان و فرهنگ و تأثیر متقابل آن دو در برقراری ارتباط بین کاربران زبان با فرهنگ های متفاوت از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. با توجه به نقش مهم و اساسی فرهنگ در برقراری ارتباطات بینافرهنگی، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی این رابطه ی دوسویه ی در امر ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بپردازد. برای تحقق این هدف، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده در این زمینه پرداخته خواهد شد. آن گاه ضمن تبیین مبانی نظری رابطه ی متقابل زبان و فرهنگ، نقش اساسی شناخت و درک مؤلفه های فرهنگی در برقراری ارتباط مؤثر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای این منظور، یکی از متغیرهای فرهنگی مؤثر در ارتباطات میان فرهنگی یعنی تعاملات کلامی در دو فرهنگ فارسی و فرانسه بر اساس نظریه ی کنش گفتاری آستین مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، با ارائه ی مثال های مختلف، کاربردها، تفاوت ها و تشابهات این متغیر فرهنگی در هر دو محیط کلامی تبیین می شود. نتایج این تحقیق حاکی از ضرورت توجه به تفاوت های فرهنگی به منظور جلوگیری از بروز برخی از سوء برداشت ها و برداشت های غلط حین برقراری ارتباط کاربران زبان با فرهنگ های فرانسه و فارسی است.
بررسی چندمعنایی فعل «خوردن»؛ نمونه ای از عدم کارایی رده شناسی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای زبانی است که نه تنها در سنت مطالعة معنی همواره مطرح بوده بلکه در پژوهش های رده شناختی واژگانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چندمعنایی فعل «خوردن» در رده شناسی واژگانی، که زیرشاخة رده شناسی معنایی به حساب می آید، در زبان های متعددی صورت گرفته است. در نوشتة حاضر، ضمن معرفی پژوهش های انجام شده در برخی از زبان های آسیایی، به بررسی این پدیده در مورد فعل «خوردن» در زبان فارسی می پردازیم. مقایسة داده های این زبان ها با نمونه های متعدد از زبان فارسی نشان می دهد که «خوردن» در زبان فارسی از چندمعنایی قابل ملاحظه ای نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و یکی از پرکاربردترین افعال چندمعنی در زبان فارسی به حساب می آید. پژوهش حاضر نشان می دهد که در چارچوب رویکرد رده شناسی واژگانی نمی توان تبیین مطلوبی از چندمعنایی فعل «خوردن» در زبان فارسی به دست داد، آن هم به این دلیل که تبیین دقیق معنی دار بودن واژه ها هیچ گاه در قالب واژه های منفرد و بیرون از بافت امکان پذیر نیست. با توجه به این که تمام واژه ها از چندمعنایی نامتناهی برخوردارند و این بافت وقوع واژه است که در یک زبان و از زبانی به زبان دیگر تفاوت دارد و سبب بروز چندمعنایی می شود، رده شناسی واژگانی در تبیین چندمعنایی ناکارامد می نماید.
بررسی پیکره بنیاد شیوة نام دهی خلیج فارس در مطبوعات و رسانه های آمریکایی به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس به عنوان یک شاهراه جغرافیایی بین المللی که به هارتلند جهان نیز شهرت یافته و سومین خلیج بزرگ دنیا به شمار می آید، از چندین منظر حائز اهمیت است. از چند دهة قبل بر سر نام این منطقه منازعات و بحث های مختلفی درگرفته است و اخیراً نیز برخی کشورهای حوزة خلیج فارس و گاه بعضی خبرگزاری ها، مطبوعات، مؤسسات و نهادهای اروپایی و آمریکایی می کوشند اصطلاح مجعول «خلیج عربی» را جایگزین نام «خلیج فارس» کنند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة خلیج عربی و سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد، چگونه است و چه رابطه ای بین کاربرد این اصطلاحات نو پدید با بازة زمانی انتشار مطلب/ خبر و گونه/ ژانر آن وجود دارد؟
روش انجام پژوهش به شیوة پیکره بنیاد و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی است. برای این منظور، عنوان Persian Gulf و سه اصطلاح Arabic / Arabian / Arab Gulf را در دو پیکرة انگلیسی، آمریکایی معاصر(COCA) با بیش از چهارصد و پنجاه میلیون واژه از متن های مطبوعاتی و رسانه ای معاصر (بین سال های 1990 - 2012) و پیکرة مجلة آمریکایی تایم با بیش از یکصد میلیون واژه (از سال 1923 - 2008) را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل کردیم.
پژوهش حاضر نشان داد که بسامد کاربرد عنوان Persian Gulf در هر دو پیکرة مورد استناد با بسامد هیچ یک از سه اصطلاح مجعول (و حتی مجموع بسامد آن ها) قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر، در حالی که عنوان خلیج فارس به صورت بی نشان در کل بازة زمانی و گونه های خبری، کاربردی وسیع و غالب داشته است، سایر اصطلاحات، بیشتر در دهة 1980 م. و 1990 م. آن هم اغلب در متن های اقتصادی مرتبط با موضوع نفت، گزینش شده اند.
غزلی ملمّع از ناصرالدین خطیب شفعوی به سه زبان عربی، فارسی و شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مردم شیراز تا اواسط قرن نهم گویش خاصی بوده که با فارسی تفاوت داشته است. این گویش دنباله یکی از گویش های فارسی میانه بوده و شیرازیان آن را شیرازی می نامیده اند. کهن ترین نمونه این اشعار از قطب الدین شیرازی، سعدی، حافظ، شمس پُسِ ناصر، شاه داعی شیرازی، ابواسحاق شیرازی است که هرکدام سروده های کوتاه و بلندی به این گویش دارند. از ویژگی های این گویش وجود ساخت کنایی (ارگتیو) از ماضی ساده افعال متعدی است. دیگر تبدیل g پایانی کلمات بعد از مصوت a، و شاید سایر مصوت ها، به γ (غ) است. در این مقاله، تنها غزل ملمّع یا مثلثی که از ناصرالدین خطیب باقی مانده و یک بیت از سه بیت آن به شیرازی است شرح و معنی شده است.
بررسی یک متن سغدی مسیحی درباره فروتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنج
ترجمه ادبی: چالشها و فرصتها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مترجم یک متن ادبی باید به بار معنایی لغات و زمینه فرهنگی و خصوصیات دیگر متن اصلی توجه زیادی داشته باشد تا بتواند ترجمه قابل قبولی در زبان هدف ارائه نماید. ترجمه متون ادبی کار چندان ساده ای نیست چرا که مترجم موانع قابل توجهی سر راه خود دارد. مترجم باید با انواع روشهای تحلیل ادبی آشنا باشد و بعد از تعبیر و تفسیر متن اصلی برای بیان آن در زبان هدف و به نحوی که خواننده همان برداشت خوانندگان متن اصلی را داشته باشد اقدام کند. از آنجا که یک متن ادبی محدود به یک تفسیر خاصی نیست مترجم باید تمام توان خود را به کار بگیرد تا پیام واقعی متن را فهمیده و آن را به زبان دیگر که فرم و ساختار خاص خود را دارد برگرداند. زمینه فرهنگی و تاثیرات آن خیلی اهمیت دارد. ادبیات از تاثیر غالب وقت در امان نمی ماند. سبک و ساختاریک متن ادبی با زبان روزمره کاملا متفاوت است چرا که هدف از به کارگیری هر کدام متفاوت است. پیدا کردن معادلهای مناسب اهمیت زیادی دارد. برگرداندن اصطلاحات که خاص فرهنگ هر کشوری است تلاشی جدی می طلبد و در نهایت این مترجم خلاق و عالم به هر دو زبان اصلی و هدف است که می تواند تا حدود زیادی امیدوار به ارائه ترجمه ای رضایت بخش باشد
بررسی میزان روایی آزمون زبان انگلیسی کنکور دکتری با استفاده از چارچوب بررسی سازه استدلال محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان مدعی بود که سنجش توانایی زبان انگلیسی داوطلبان ورود به مقاطع تحصیلات تکمیلی، به ویژه دوره دکتری اهمیت چشمگیری دارد. آزمونی که تحت عنوان آزمون زبان انگلیسی کنکور دکتری در حال حاضر توسط سازمان سنجش و آموزش کشور در حال برگزاری است موافقان و منتقدان بسیاری دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان روایی آزمون فوق الذکر با استفاده از چارچوب ارزشیابی استدلال محور می باشد. بدین منظور، از گروه های مختلف ذی نفع در آزمون من جمله داوطلبان آزمون دکتری، مدرسین دوره های آمادگی آزمون زبان دکتری، استادان رشته تعلیم و تربیت و آزمون سازی زبان با استفاده از روش کیفی و ابزارهای مصاحبه ( گروهی و فردی) جمع آوری داده شد. بر پایه روش کیفی تحلیل محتوا، الگوهای یافت شده در مجموعه داده ها بر اساس قواعد از پیش تعیین شده بررسی محتوا و با رعایت ویژگی های پژوهش ارائه می گردند. یافته های پژوهش نشان داد که آزمون فعلی، از نظر شرکت کنند گان، نیازمند دگرگونی های گاه اساسی در ابعاد محتوا، شیوه برگزاری و ضریب اختصاصی آزمون می باشد. علاوه بر ارائه نتایج به دست آمده، در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه و دلالت ها ، چالش ها و ملزومات اجرایی سازی آن ها بیان شده اند.
رمزگردانی دوزبانه های ترکی آذری فارسی در پرتو مدل زبان ماتریس و نظریة صفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازوکارهای شناختی و نقش آنها در مفهوم سازیِ دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمعنی شناسی شناختی، منظور از سازوکا رهای شناختی ابزارهای شناختی مثل مجازهای مفهومی، استعاره های مفهومی و تصویری، و طرحواره های تصویری هستند که در سازماندهی ودرک مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان نقش دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی نمونه هایی از این سازوکارهای شناختی است که در دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفة سجادیه به کار رفته است. سؤالی که مقاله حاضر این است که این سازوکارهای شناختی در مفهوم سازی مضامین و درک مفاهیم انتزاعی دعا چه نقشی دارند. از سوی دیگر، کدام شاخص های شناختی، زبان دعا را از زبان عادی متمایز می کند؟ نتایج تحلیل نشان می دهد مضامین دینی موجود در این ادعیه، علاوه بر مفاهیم حقیقی، از مفاهیم انتزاعی ساخته شده اند که به کمک سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، تصویرسازی و طرحواره های تصویری ساختارمند می شوند و درک آنها تسهیل می شود. همچنین، زبان دعا، از نظر نوع سازوکارهای شناختی به زبان عادی نزدیک است اما از جهاتی شاهد جنبه های ادبی در این مفهوم سازی ها می باشیم.
نقدی بر فرهنگ گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: