فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
غزلی ملمّع از ناصرالدین خطیب شفعوی به سه زبان عربی، فارسی و شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مردم شیراز تا اواسط قرن نهم گویش خاصی بوده که با فارسی تفاوت داشته است. این گویش دنباله یکی از گویش های فارسی میانه بوده و شیرازیان آن را شیرازی می نامیده اند. کهن ترین نمونه این اشعار از قطب الدین شیرازی، سعدی، حافظ، شمس پُسِ ناصر، شاه داعی شیرازی، ابواسحاق شیرازی است که هرکدام سروده های کوتاه و بلندی به این گویش دارند. از ویژگی های این گویش وجود ساخت کنایی (ارگتیو) از ماضی ساده افعال متعدی است. دیگر تبدیل g پایانی کلمات بعد از مصوت a، و شاید سایر مصوت ها، به γ (غ) است. در این مقاله، تنها غزل ملمّع یا مثلثی که از ناصرالدین خطیب باقی مانده و یک بیت از سه بیت آن به شیرازی است شرح و معنی شده است.
تعبیر اصطلاح ضمیر در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
""" ضمیر"" از جمله اقسام کلماتى است که تعابیر متفاوتى در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوى زبان شناسان و دستورنویسان روس مطرح مى شود. اکثر زبان شناسان روس، با تاکید بر نقش ""اشاره اى یا کنایه اى "" بودن ضمیر به منزله یکى از مهمترین مشخصه هاى دستورى آن، از تعیین ""ضمیر"" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خوددارى نموده اند و آن را بیشتر به عنوان "" کلمهء ضمیرگونه"" به اقسام کلمات مختلف نسبت مى دهند. در این مقاله سعى شده است که در نتیجه بررسى مشخصه هاى صرفى و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصه ها با معیارهایى که بر اساس آن ها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات مى گردد، "" ضمیر"" نیز به عنوان یک قسم کلمهء مستقل و هم وزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شرد.
"
تربیت مترجم
حوزههای تخصصی:
برای طراحی درسها و سرفصل آنها جهت تربیت مترجم، لازم است بدانیم که مترجم برای برگرداندن یک متن نوشتاری از زبانی به زبان دیگر به چه دانشی نیازمند است. دانش لازم برای درک مطلب خواندن، و دانش لازم برای انتخاب واژه ها و ساختارهای دستوری جهت به رمز درآوردن آنچه که مترجم از خواندن متن درک کرده است تا آن را به زبان مقصد بازگو کند مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهاد شده است که در گزینش دانشجوی مترجمی و تربیت وی چه اقداماتی باید صورت گیرد.
تکوین زبان شناسی نظری در جهان و باز نمود آن در ایران
حوزههای تخصصی:
ارتباط در کلاس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
"ارتباط زبانی در یک فضای تعاملی ایجاد می گردد و در آن حداقل دو نفر تبادل نظر می کنند. صحبت کردن گوینده و درک سخنان وی توسط شنونده به عوامل زیادی از جمله شناخت زبان مورد نظر و قواعد و آداب ارتباطی و فرهنگی آن بستگی دارد. نویسنده این مقاله با دنبال کردن هدفی آموزشی، در نظر دارد تا چگونگی برقراری ارتباط زبانی را در یک کلاس زبان خارجی بررسی کند. این مطالعه اجمالی به خوانندگان امکان مشاهده محاسبن و معایب (اگر در بعضی موارد وجود داشته باشد) فعالیت های مختلف در کلاس های زبان را خواهد داد. مقاله حاضر با چند پیشنهاد که حاصل تجربه نویسنده آن است جهت ارتقا سطح بیان شفاهی زبان آموزان جوان ایرانی به پایان می رسد.
از ادبیات تطبیقی
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقى علمى است متحول که در طول حیاتش در اروپا و آمریکا تعاریف و گرایش هاى گوناگونى داشته است. بحث بر سر اروپا محورى گروهى از تطبیقگران، در مقابل موضع گیرى گروهى دیگر، که تا چند صباحى موجبات تشتت را فراهم کرده بودند، در اواخر قرن بیستم بعد جدیدى یافت و در نتیجه، زمینه بعضى از مطالعات تطبیقى دوباره متحول شد و مفاهیم جدیدى ارائه گردید. در همین زمینه، ملیت گرایى، که محلى از اعراب نداشت) به شکل گرایشهاى گوناگونى ظاهر شد. حوزهء تطبیقى بعضى از بخش هاى ادبیات تطبیقى، که وسیع شده است، مثل ادبیات ترجمه، هم اکنون زمینه هاى تطبیقى چندى، از جمله جایگاه مترجم و ترجمه را فراهم کرده است. در مقالهء حاضر به بررسى این روند تا به امروز پرداخته شده است و در مقاطع زمانى گوناگون هم، تعاریف ادبیات تطبیقى مورد بحث قرار گرفته است
هوش چندگانه و خواندن درک مطلب زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیمه دوم قرن بیستم را می توان عصر فردسازی نامید که در آن تفاوتها و ارزشهای شخصی شناخته شده و مورد احترام قرار می گیرند. هوش یکی از جنبه های مختلف تفاوت های شخصی است که آموزش و یادگیری زبان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین هوش چندگانه و توانائی خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی می باشد. برای نیل به این هدف، 117 نفر دانشجوی سال آخر زبان انگلیسی به طور تصادفی انتخاب گردید. پس از توزیع دو نوع ابزار تحقیق (پرسشنامه میداس و بخش خواندن و درک مطلب تافل)، داده ها جمع آوری شده و تحلیل آماری انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که تمامی انواع هوش چندگانه زبانآموزان ارتباط معنی داری با نمرات خواندن و درک مطلب داشته و هوش شفاهی-زبان شناختی معنی دارترین پیشگوئی کننده خواندن و درک مطلب زبان آموزان است؛ در حالی که هوشهای بصری-فضائی و میان فردی به ترتیب دومین و سومین پیشگوئی کننده هستند. علاوه بر این هوشهای درون فردی و حرکتی پیشگوئی کننده خواندن و درک مطلب زبان آموزان نمی باشند.
کنج
بررسی چندمعنایی فعل «خوردن»؛ نمونه ای از عدم کارایی رده شناسی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای زبانی است که نه تنها در سنت مطالعة معنی همواره مطرح بوده بلکه در پژوهش های رده شناختی واژگانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چندمعنایی فعل «خوردن» در رده شناسی واژگانی، که زیرشاخة رده شناسی معنایی به حساب می آید، در زبان های متعددی صورت گرفته است. در نوشتة حاضر، ضمن معرفی پژوهش های انجام شده در برخی از زبان های آسیایی، به بررسی این پدیده در مورد فعل «خوردن» در زبان فارسی می پردازیم. مقایسة داده های این زبان ها با نمونه های متعدد از زبان فارسی نشان می دهد که «خوردن» در زبان فارسی از چندمعنایی قابل ملاحظه ای نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و یکی از پرکاربردترین افعال چندمعنی در زبان فارسی به حساب می آید. پژوهش حاضر نشان می دهد که در چارچوب رویکرد رده شناسی واژگانی نمی توان تبیین مطلوبی از چندمعنایی فعل «خوردن» در زبان فارسی به دست داد، آن هم به این دلیل که تبیین دقیق معنی دار بودن واژه ها هیچ گاه در قالب واژه های منفرد و بیرون از بافت امکان پذیر نیست. با توجه به این که تمام واژه ها از چندمعنایی نامتناهی برخوردارند و این بافت وقوع واژه است که در یک زبان و از زبانی به زبان دیگر تفاوت دارد و سبب بروز چندمعنایی می شود، رده شناسی واژگانی در تبیین چندمعنایی ناکارامد می نماید.
تجلی ایزدان زردشتی بر سکه های کوشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی کوشانیان یکی از شاهنشاهی های بزرگ جهان باستان بود که از اوایل سده اول تا میانه سده چهارم میلادی بخش های مهمی از آسیای مرکزی و شمال هند را تحت سلطه خود داشت. این شاهنشاهی، به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص خود و قرارگرفتن در حاشیه حکومت های قدرتمند سیاسی و سنت های بزرگ دینی، محیطی چندفرهنگی را تشکیل داده و بدین ترتیب زادگاه پیدایش و شکوفایی آثار هنری برجسته و متنوعی شد که خود، مجموعه ای از عناصر دینی، هنری و فرهنگی تمدن های پیرامون بودند. در این میان سهم عمده ای از این عناصر را باید مربوط به سنت ها و باورهای ایرانی دانست که به بهترین شکل بر سکه ها، که خود از مهم ترین انواع هنر کوشانی هستند، نمود یافته اند. بر این سکه ها شمایل گروه پرشماری از ایزدان مورد پرستش کوشانیان تصویر گشته و به همراه نام بلخی آن ها معرفی شده است. اسامی اغلب این ایزدان را در منابع زردشتی می یابیم و شمایل بسیاری از آنان را نیز، علی رغم شکل گیری شان بر اساس شمایل ایزدان یونانی رومی و نفوذ عناصر هندی در آن ها، می توان در تناسب با توصیفات منابع زردشتی از آنان دانست. بنابراین سکه های کوشانی، به عنوان گنجینه ای باارزش و بی نظیر از نام و تصویر ایزدان زردشتی، جایگاهی والا در مطالعات ایرانی و به ویژه شناخت دین زردشتی در شرق ایران دارد که خود با توجه به ناچیز بودن منابع تصویری در غرب ایران و کمبود منابع اطلاعاتی از شرق ایران اهمیتی دو چندان می یابد، به گونه ای که شناخت شمایل بسیاری از ایزدان زردشتی بدون وجود آن ها هرگز میسر نیست.
سازگاری خوشه های بی واک آغازین زبان انگلیسی توسط فارسی زبانان (The Adaptation of English Initial Clusters by Persian Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه روشهای متفاوتی که فرگیران فارسی زبان زبان انگلیسی در رابطه با خوشه های بی واک آغازین بکار می برند را مورد بررسی قرار می دهد. در حالیکه واکه افزودن رایج ترین شیوه ای است که فراگیران سعی در سازگاری خوشه های بی واک انگلیسی در ترکیب اصوات در زبان فارسی دارند، اما در این مقاله ما دو شیوه ای که سعی در توضیح جایگاه واکه افزودنی دارند را مورد تحقیق قرار می دهیم. اولین دیدگاه بر اساس اصل توالی رسایی است بویژه در مورد ترکیب صدای ""s"" با خوشه های رسایی است که توضیح قانع کننده ای ارائه نمی شود. دیدگاه دوم بر اساس نظر فلیش هکر (2001و 2005) است که اظهار می دارد واکه افزودنی حداکثر شباهت درک درونداد و برون داد شنیداری است. در یک آزمایش بر روی تعدادی از شنیداران ایرانی به اهمیت نقش تشابه درک شنیداری درون داد و برون داد پی برده شد. در نهایت ما بر اساس تئوری بهینگی جهت پیش بینی تلفظ درست کلمات خوشه های متشکل از سه عنصر بی واک می پردازیم.
ارتباط میان زبان، مذهب و فرهنگ: تحقیق و تدقیقی در کارکردهای لقب حاجی و واژه های وابسته در زبان فارسی/پیش قدم- نوروز کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش زبان در شکل دهی و تغییر باورهای مذهبی و فرهنگی مردم جامعه، پژوهش حاضر در صدد است تا به بررسی موشکافانة واژة ارزشی «حاجی» و واژه های وابسته به آن بپردازد. بدین منظور حدود 300 بافتی که در آنها گفتمان مرتبط با این لقب به کار رفته است، در محیط های طبیعی ضبط گردید و آن گاه مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از مدل هایمز (1967)، لقب های «حاجی» و «حاج/حاجیه خانم» مورد واکاوی قرار گرفته و سپس کاربرد های مختلف آنها از دو بُعد مذهبی-غیرمذهبی و روان شناسی-اجتماعی بررسی شد. در پایان، واژه های هم نشین با این لقب ها مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد این لقب ها که در گذشته واژه های ارزشی محسوب می شده اند، دچار نوعی دگردیسی شده و امروزه گاه به ضدارزش تبدیل گردیده اند. در پایان، دلایلی که به نظر می رسد منجر به این افت و بسط معنایی شده -از قبیل رسانه، جامعه و دیدگاه های متفاوت مردم- مورد بحث قرار می گیرد.
طرح واره های تداعی شده تکواژ «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا: مطالعه ای در صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا در چارچوب صرفِ شناختی، به ویژگی های معناییِ تکواژ زایای «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا پرداخته شود و امکاناتِ طرح واره های تصوری برای طبقه بندیِ صورت هایی که این تکواژ در آن به کار می رود، معرفی شود. این تحقیق نشان می دهد که فارسی زبان ها هنگام مواجهه با بسیاری از واژه های حاوی تکواژ «کار»، معنای استعاری آن را درک می کنند و طرح واره های تصوری آن را در ذهن خود می سازند. به این منظور، نخست رویکرد شناختی در مطالعه صرف آورده شده است و سپس مفهوم استعاره و طرح واره های تصوری از همین دیدگاه معرفی شده اند. لازم به ذکر است در این مطالعه پیکره زبانی از مجموعه دادگان زبان فارسی معیار، از جمله فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی و دادگان زبان فارسی به کوشش پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگ واژه یاب آنلاین فارسی و نیازمندی های شغلی روزنامه، انتخاب شده است. سعی این مقاله بر آن است تا با بررسی همزمانی کارکردهای مختلفِ این تکواژ از منظر دیدگاه شناختی، طرح واره های متداعی با آن معرفی شوند. در نهایت می توان گفت، برای تبیین تکواژ «کار» می توان آن را در حالت پسوند، تکواژ آزاد در واژه مرکب و به صورت استعاری در اصطلاح های مختلف در نظر گرفت و در اکثر موارد، چندمعناییِ همزمانی دیده می شود.
بررسی متغیرهای فرهنگی در ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بر اساس الگوهای زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زبان نه تنها مهمترین ابزار ارتباطی، بلکه به مثابه هسته اصلی و شکل دهنده ی فرهنگ محسوب می شود. چگونگی ارتباط میان زبان و فرهنگ و تأثیر متقابل آن دو در برقراری ارتباط بین کاربران زبان با فرهنگ های متفاوت از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. با توجه به نقش مهم و اساسی فرهنگ در برقراری ارتباطات بینافرهنگی، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی این رابطه ی دوسویه ی در امر ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بپردازد. برای تحقق این هدف، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده در این زمینه پرداخته خواهد شد. آن گاه ضمن تبیین مبانی نظری رابطه ی متقابل زبان و فرهنگ، نقش اساسی شناخت و درک مؤلفه های فرهنگی در برقراری ارتباط مؤثر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای این منظور، یکی از متغیرهای فرهنگی مؤثر در ارتباطات میان فرهنگی یعنی تعاملات کلامی در دو فرهنگ فارسی و فرانسه بر اساس نظریه ی کنش گفتاری آستین مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، با ارائه ی مثال های مختلف، کاربردها، تفاوت ها و تشابهات این متغیر فرهنگی در هر دو محیط کلامی تبیین می شود. نتایج این تحقیق حاکی از ضرورت توجه به تفاوت های فرهنگی به منظور جلوگیری از بروز برخی از سوء برداشت ها و برداشت های غلط حین برقراری ارتباط کاربران زبان با فرهنگ های فرانسه و فارسی است.
بررسی پیکره بنیاد شیوة نام دهی خلیج فارس در مطبوعات و رسانه های آمریکایی به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس به عنوان یک شاهراه جغرافیایی بین المللی که به هارتلند جهان نیز شهرت یافته و سومین خلیج بزرگ دنیا به شمار می آید، از چندین منظر حائز اهمیت است. از چند دهة قبل بر سر نام این منطقه منازعات و بحث های مختلفی درگرفته است و اخیراً نیز برخی کشورهای حوزة خلیج فارس و گاه بعضی خبرگزاری ها، مطبوعات، مؤسسات و نهادهای اروپایی و آمریکایی می کوشند اصطلاح مجعول «خلیج عربی» را جایگزین نام «خلیج فارس» کنند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة خلیج عربی و سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد، چگونه است و چه رابطه ای بین کاربرد این اصطلاحات نو پدید با بازة زمانی انتشار مطلب/ خبر و گونه/ ژانر آن وجود دارد؟
روش انجام پژوهش به شیوة پیکره بنیاد و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی است. برای این منظور، عنوان Persian Gulf و سه اصطلاح Arabic / Arabian / Arab Gulf را در دو پیکرة انگلیسی، آمریکایی معاصر(COCA) با بیش از چهارصد و پنجاه میلیون واژه از متن های مطبوعاتی و رسانه ای معاصر (بین سال های 1990 - 2012) و پیکرة مجلة آمریکایی تایم با بیش از یکصد میلیون واژه (از سال 1923 - 2008) را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل کردیم.
پژوهش حاضر نشان داد که بسامد کاربرد عنوان Persian Gulf در هر دو پیکرة مورد استناد با بسامد هیچ یک از سه اصطلاح مجعول (و حتی مجموع بسامد آن ها) قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر، در حالی که عنوان خلیج فارس به صورت بی نشان در کل بازة زمانی و گونه های خبری، کاربردی وسیع و غالب داشته است، سایر اصطلاحات، بیشتر در دهة 1980 م. و 1990 م. آن هم اغلب در متن های اقتصادی مرتبط با موضوع نفت، گزینش شده اند.
شگرد ساده سازی وتابوهای فرهنگی در برگردان های مرعشی پور از رمان های راه و کوچه مدق نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساده سازی (Simplification) از همگانی های ترجمه است که در آن مترجم با بهره مندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان می کند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهام ها بالاتر می برد. در این مقاله، با توجّه به تعریف بیکر از همگانی ها، به ویژه ساده سازی، و با روش توصیفی تحلیلی انواع ساده سازی در ترجمة محمّدرضا مرعشی پور از دو رمان نجیب محفوظ «الطّریق» و «زقاق المدق» واکاوی می شود. البتّه مسئلة اصلی این پژوهش، نقش ساده سازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدأ دردسر کمی نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای ساده تر، ساده سازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، به ویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنه های جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشی پور به شمار می رود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدأ، از نظر واژگان، دستور و سبک ساده تر شده است، امّا حذف تابوهای فرهنگی متن مبدأ، اشتباه های مترجم و ساده سازی های گوناگون زمینه ای می سازد که نه چندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.