ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۰۱ تا ۶٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
۶۱۰۳.

گوش شنوا: زیر بنای مهارت ارتباطی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
شنود مؤثر ، مهارت ارتباطی بسیار مهم و فوق العاده دشواری است . شاید فراموش شده ترین فرایند در ارتباطات متقابل شخصی همین موضوع باشد. برخی از خبرگان ارتباطات بر این باورند که شنود مؤثر ، سنگ بنای مهارت ارتباطی مدیران امروزی است . مطالعات گوناگون نشان می دهد که مدیران 45 تا 63 درصد از وقتشان را صرف شنود می کنند . برآوردها نشان می دهد که مدیران 9 درصد روز کاری خود را به خواندن ، 16 درصد به نوشتن ، 30 درصد به گفتگو و 45 درصد را به گوش کردن می گذرانند ( نمودار شماره 1) نمودار شماره 1 – تقسیم اوقات مدیر مدیر باید شنونده خوبی باشد؛ برای مثال هنگامی که می خواهد بر اساس روش قیاسی مستقیم از فکر دیگران بهره گیرد یا هنگامی که مصاحبه می شود ، ارزیابی می کند یا خود مورد ارزیابی قرار می گیرد ، هنگام جمع آوری اطلاعات ، تلفنی حبت کردن ، و یا رفع اختلاف میان کارکنان و شرکت در جلسات آنان ، در همه این موارد مهارت شنود است که مدیر را یاری می کند . اگرچه آدمی زمان زیادی را صرف شنود می کند ولی باید توجه داشت که بسیاری از مسایل وجود دارد که نیازمند شنود مؤثر است. شنودن با شنود مؤثر تفاوت دارد. بسیاری از مردم تنها می شنوند ولی گوش نمی دهند ؛ مدیر موفق کسی است که علاوه بر چیزهایی که می شنود با گوش دادن درست یا شنود مؤثر ، اطلاعات دقیقتری را که برای تصمیم گیری و حل مسأله نیاز دارد جمع آوری کند یا به فکرها و مفاهیم جدیدی دست یابد که هرگز بخودی خود نمی توانست فکرش را هم بکند . آدمی با مهارت شنود مؤثر می تواند دیگران را بهتر بشناسد و بهتر به خواسته هایشان پاسخ دهد و حتی همکاری بیشترشان را جلب نماید . با این همه مطالعات در زمینه تمرین مهارتهای ارتباطی نشان می دهد که بیشتر افراد نیازمند پرورش مهارت شنود مؤثر هستند زیرا هیچکس تمرینی در این زمینه نمی بیند( نمودار شماره 2). نمودار شماره 2- تمرین مهارتهای ارتباطی برای یک فرد معمولی اکنون که به اهمیت فوق العاده شنود به اختصار توضیح داده شد ، نخست تعریفی از شنود مؤثر ارائه می شود و آنگاه به چرایی دشوار بودنش برای بیشتر افراد پرداخته شد.
۶۱۱۱.

برنامه ریزی ارتباطات با خود و دیگران (2)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۴ تعداد دانلود : ۹۴۶
باورهای آدمی در چگونگی کار سیستم عصبی و مغز نقش اساسی دارد هنگامی که آدمی باور ندارد که می تواند کاری را انجام دهد ، پیامهای پی در پی برای سیستم عصبی خود می فرستد که توان او را برایایجاد همان نتیجه محدود ساخته ، یا به کلی از میان می برد. از سوی دیگر در صورتی که آدمی به طور پیوسته پیامهای سازگاری به سیستم عصبی خود بدهد که می تواند کاری را انجام دهد ، آنگاه سیستم عصبی پیام را به مغز می برد تا همان نتیجه مطلوب را ایجاد کند و مغز نیز این امکان را فراهم می سازد . باور را شالوده فضیلت می دانند . باورهای ما روشهای خاص ، منظم و مستمری نسبت به ادراک است . باورهای ما گزینشهای اساسی ماست که ادراکمان را از جهان هستی و تدبیر زندگی نشان می دهد . بنابراین اولین گام برای رسیدن به کمال ، یافتن باورهایی است که ما در جهت نتایج هدایت کند . برای الگوی سازی یک کمال باید از سیتم باوری که به کمال ختم می شود آغاز کرد. بررسیهای انجام شده نشان می دهد که باورهای هفتگانه زیربه آدمیان نیرو می بخشد و آنان را به تلاش و کوشش بیشتر وا می دارد تا به کمالات شایسته خویش دست یابند . البته در این راستا باورهای سودمند دیگری نیز وجود دارد و این باورها را می توان نقطه آغاز محسوب داشت .
۶۱۱۷.

تمایل به ترک خدمت و عمل به ترک خدمت

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸۰
اهمیت و توجه به حفظ و نگهداری نیروی انسانی به عنوان منابع ارزشمند سازمان ، مورد عنایت خاص پژوهشگران و مدیران است . بدین لحاظ در این پژوهش ، تاثیر متغیرهای شخصی ، حالاتی و رفتاری بر تمایل و عمل به ترک خدمت مورد ارزیابی قرار گرفته اند . نتایج نشان می دهد که متغیرهای شخصی مستقیماً درترک خدمت تاثیر کمی دارند . در واقع موثر بودن آنها در ترک خدمت از طریق اثر بر تمایل به ترک خدمت است . در حالی که در این برسی احساس فشار روانی ، تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت به عنوان قویترین پیش بینی کنندگان ترک خدمت به شمار می روند . سهم غیبت به عنوان یک عامل پیش بینی کننده کم است.
۶۱۱۸.

طراحی و تبیین سیستمهای انتخاب و انتصاب مدیران در بخش اجرایی کشور با هدف بهبود مدیریت دولتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱۴
مدیریت ، نقش حیاتی و اساسی خویش را همچنان در دنیای پیچیده امروز ایفا می کند . به درستی می توان ادعا نمود که هیچ علمی به اهمیت مدیریت برای انسان قرن حاضر ، و بشر آینده وجود ندارد همچنان که در گذشته دور بشر ، که علم و تکنولوژی مراحل اولیه خود را می گذراند، نیز به عنوان تنها راهگشای وی در مبارزه برای ادامه حیات بوده است . بشر درمانده در مقابل هجوم مشکلات و معضلات گوناگون مانند افزایش جمعیت ، کمبود مواد غذایی ، محدودیتهای تکنولوژیکی ، بیماریها ، ناهنجاریهای اجتماعی ، بحرانهای اقتصادی ، حوادث سیاسی ، تهدیدات نظامی و سرانجام ، سقوط ارزشهای انسانی و فرهنگی ، روزنه امید به فردای خویش را در بهره گیری از اصول صحیح مدیریت می بیند ؛ و در یک کلام ، هیچ کدام از پیشرفتهای بشری بدون تکیه بر معرفت مدیریت نمی تواند انسان را از کلاف سر در گم دنیای امروز برهاند . از آنجا که توسعه ، هدف غایی اجتماعات بشری است، لذا مهمترین نقش مدیریت در توسعه است. موضوع توسعه ، موضوع تمایلات یک صنف یا یک گروه نیست ، بلکه توسعه به عناون هدف نهایی فرد ، گروه ، سازمان و جامعه بوده و در واقع سرنوشت محتوم و در عین حال انتخاب شده ای است که بر همه کشورها بار شده است و هیچ کشوری را گریزی از آن نیست . گفتگو بین نظریات مختلف در مورد توسعه ، بحث راجع به ضروری بودن یا نبودن ، خوب بودن و یا نبودن نیست ، بلکه گفتگو در شیوه و درواقع الگوی توسعه است . از زمانی که بحث توسعه مطرح گردید ، و عناصر کیفی ، مفهوم رشد ( Growt) را به توسعه (Development ) تغییر دادند ، روز به روز بر تعداد عناصر تعیین کننده توسعه افزوده شد. دردهه های اخیر ، مدیریت به عناون یکی از مهمترین عناصر توسعه قرار گرفته ، و در ارزیابی و مقایسه کشورهای در حال توسعه ، بررسی الگو و مکانیسم مدیریت نیز مورد توجه واقع گردید و از آن پس بحث مدیریت تطبیقی Comparative Management نیز به عنوان شاخه ای از مطالعه معرفت مدیریت قلمداد گردید. الگوسازی از شیوه های مدیریت درکشورهای توسعه یافته و تطبیق آن با ویژگیهای فرهنگی و سایر ویژگیها ، در زمره رشته های تحقیقاتی قرار گرفت ، و تئوریهای چندی چون تئوری z به وجود آمد . لذا علاوه بر اینکه مدیریت یکی از عناصر توسعه است ، درواقع توسعه به دست مدیران انجام ، طراحی و خلق و اجرا می گردد ، لذا ارتباط توسعه با مدیریت دوگانه است : اولاً اینکه مدیریت یکی از عناصر توسعه است ،و ثانیاً و از آن مهمتر ، توسعه یک موضوع مدیریتی است . از زمانی که بحث توسعه سازمانی organization Management(O.D) در مدیریت مطرح شد ، فضای جدیدی درنگرش به موضوع توسعه اقتصادی اجتماعی فراهم گردید . بطور کلی در پایان می توان این جمع بندی را نمود که در مورد توسعه اقتصادی اجتماعی باید به ساختارهای فرهنگی ، اخلاقی ، سیاسی و اقتصادی توجه کرد ، و بدون یک ساختار اجتماعی صحیح ، که عزم ملی و باور به توسعه را بر اساس ارزشهای صحیح جامعه بوجود می آورد ،و یک ساختار اداری متناسب و متحول که بستر لازم برای توسعه را فراهم می سازد و ابزار و وسایل لازم برای توسعه را شکل می دهد ، بر پایی یک ساختار اقتصادی صحیح بعید به نظر می رسد . باید دقت کرد که هر الگوی توسعه ، نظام اداری مناسب خود را می طلبد ، و تعاملات متقاب این دو نباید از نظر دور داشته شود . از انجا که نظام اداری فعلی کشور متناسب این الگوی توسعه طراحی شده نیست ، و اگر خواسته شود که برنامه پنج ساله دوم تحقق یابد ، بی شک هر چه سریعتر باید به ترسیم نظام اداری متناسب با آن پرداخت که هدایت و فرماندهی از سیستمهای فرعی مهم این نظام اداری بوده و به همین دلیل بطور مشخص در اهداف برنامه پنج ساله اول به عنوان پیش نیاز تحول اداری نگرش شده است . لذا بند 8 اهداف برنامه برای این تغییر دیده شده و شورای عالی اداری به سرپرستی ریاست جمهوری برای تنظیم این تغییر تشکیل گردیده ، که در صورت موفقیت میتواند نظام اداری کشور را برای برنامه دوم آماده سازد. بند 8 اهداف برنامه ، اصلاح سازمان و مدیریت اجرایی و قضایی کشور را در ابعاد مختلف از طریق تحقق چهارده خط مشی پیش بینی نموده که در اقدام 6 چنین آمده است : « استقرار نظامات انتخابات ، انتصاب ، آموزش ، ارزشیابی ، تنبیه و تشویق مدیریت با جهت گیری ارتقای کیفیت دولتی کشور .» از آنجا که در ایجاد نهادها ، بنیادهای سیاسی و اداری ، که خود پایه تشکیل جامعه و بستر تحقق رسالات نظام است ، باید بر اساس تلقی مکتبی ، صالحان عهده دار حکومت و اداره مملکت گردند ( ان الارض یرثها عبادی الصالحون ) ، و قانون گذاری که میبن ضابطه های مدیریت اجتماعی است ، بر مدار قرآن و سنت جریان یابد و از انجا که بحث مزبور بسیار مهم و در واقع تنظیم نظامات و مکانیسم های عملی برای اجرای این خط مشی است ، و ت

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان