فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
بررسی همگرایی بازار پسته ایران، کاربردی از الگوی آستانه ای انتقال مکانی قیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازارهای همگرا، شوک های قیمتی در یک بازار، در بازارهای دیگر پاسخ داده می شود. در این شرایط، تفاوت قیمت کالاهای همگن در بازارها ناشی از هزینه های حمل ونقل است. بررسی انتقال مکانی قیمت در بازار یک کالا، یکی از روش های مطالعه همگرایی بازارهاست. فرآیند انتقال مکانی قیمت پسته با این دیدگاه و در چارچوب الگوهای آستانه ای انتقال قیمت مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه با استفاده از داده های ماهانه شاخص قیمت خرده فروشی پسته در دوره 92-1386 الگوهای آستانه ای انتقال قیمت از استان تولیدکننده (کرمان) به استان های مصرف کننده (سایر استان های کشور) برآورد شد. نتایج نشان داد که انتقال قیمت در بیشتر استان های کشور، در کوتاه مدت نامتقارن مثبت است و عوامل بازاریابی از تفاوت در سرعت همگرایی بازارها در هنگام افزایش ها و کاهش های قیمت در بازار مبدأ، منافع اضافی کسب می کنند و مصرف کنندگان زیان می بینند. اما در مجموع بازارها در بلندمدت همگرا هستند و عدم تقارن بلندمدت در انتقال قیمت ها وجود ندارد. با توجه به ساختار نزدیک به رقابتی بازار پسته در سطح خرده فروشی، انتقال نامتقارن قیمت ها احتمالا ناشی از تورم عمومی قیمت ها، مدیریت موجودی انبار، هزینه های تعدیل قیمت ها و اطلاعات نامتقارن است. بنابراین اتخاذ سیاست های ضدتورمی، فراهم آوری سیستم های اطلاعات بازار و ایجاد بازار بورس به همگرایی بیشتر بازارها و انتقال متقارن قیمت ها کمک می کند.
کاشت ، داشت و برداشت
تعیین مزیت های رقابتی بخش کشاورزی در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر تلاش شده است که با استفاده از روش تحلیل تغییر- سهم آن دسته از محصولات مختلف زراعی و باغی که استان خراسان شمالی در زمینه تولید آنها دارای مزیت رقابتی است، مشخص گردد. برای رسیدن به هدف مورد نظر از آمار و اطلاعات رسمی منتشر شده توسط نهادهای دولتی در یک فاصله زمانی ده ساله ( سالهای 1374 و 1384) استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استان خراسان شمالی در تولید محصولاتی مانند پیاز، خربزه، گوجه فرنگی و انگور، دارای مزیت رقابتی است. همچنین در تحقیق حاضر با استفاده از نظرات کارشناسان مربوطه و بر اساس بکارگیری روش دلفی، پتانسیل های بالقوه برای محصولاتی که در حال حاضر در استان در سطح وسیع کشت نمی شود، تعیین گردید. نتایج بدست آمده از روش دلفی نیز نشان داد که استان خراسان شمالی می تواند در زمینه تولید محصولات زراعی مانند نباتات علوفه ای، سبزیجات برگی، کلزا ، آفتابگردان و کنجد و محصولات باغی آلبالو، شلیل، شفتالو، زعفران و گیاهان دارویی از مزیت رقابتی برخوردار باشد.
شناسایی و تبیین استلزامات کارکردی نظام نوآوری فناورانه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی و تبیین استلزامات کارکردی نظام نوآوری فناورانه کشاورزی است. این تحقیق از نظر دیدمان، در قالب روش آمیخته اکتشافی با رویکرد دوفازی اتصال داده های کیفی به کمی است. جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر اعضای اصلی کمیته های فناوری های نانو و بیو وزارت جهاد کشاورزی (۳۵ نفر) می باشد که با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند، از ۱۲ نفر مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمی مشتمل بر اعضای کمیته های تحقیقاتی فناوری های نانو و بیو بخش کشاورزی (۱۱۷ نفر) می باشد که تماماً مورد سرشماری قرار گرفتند. جهت تحقق روایی و پایایی بخش کیفی تحقیق از تکنیک سه بعدی نگری و در بخش کمی، از آزمون آلفای کرونباخ و نظرات تخصصی کارشناسان و متخصصان موضوعی استفاده شد. پس از اکتشاف ۳۰ عامل فرعی در قالب ۷ عامل اصلی حاصل از بخش کیفی تحقیق با استفاده از نرم افزار Atlas.ti۵.۲ (استلزامات تحقیقاتی- توسعه ای، استلزامات نهادی- ساختاری، استلزامات قانونی و سیاست گذاری، استلزامات مربوط به کسب و کار و بازار، استلزامات نوآورانه- فناورانه، استلزامات مالی- اعتباری و استلزامات ترویجی- آموزشی) درنهایت در بخش کمی تحقیق با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL، نسبت به اندازه گیری و تأیید میزان تبیین واریانس کل از سوی عوامل شناسایی شده اقدام گردید. نتایج نشان داد که ۷ عامل ذکرشده در حدود ۳۵/۷۸ درصد از واریانس کل استلزامات کارکردی نظام نوآوری فناورانه کشاورزی را تبیین می نمایند.
بررسی اثر افزایش قیمت ها بر امنیت غذایی در جامعه روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مقوله امنیت غذایی و تأثیر مستقیم قیمت ها در آن، در این مقاله، به بررسی الگوی مصرفی خانوار، برآورد تقاضای مواد خوراکی و اثر افزایش قیمت بر امنیت غذایی پرداخته شد. برای بررسی آثار تغذیهای افزایش قیمت، کشش کالری، کربوهیدرات و پروتئین دریافتی خانوار به تفکیک محاسبه شد. در این راستا، تمامی مواد خوراکی مصرفی خانوار روستایی بر اساس آمار هزینه-درآمد آنها به 16 گروه عمده تقسیم شد و با روش سیستم تقاضای تقریباً ایده آل درجه دو سانسور شده، ضرایب تابع تقاضا برآورد و با استفاده از آن کشش خودقیمتی، متقاطع و مخارجی محاسبه شد. نهایتاً کشش عناصر غذایی (کالری، کربوهیدرات و پروتئین) و درصد تغییر در کالری، کربوهیدرات و پروتئین دریافتی با توجه به رشد قیمت مواد خوراکی طی سالهای 1390 تا 1392 مورد توجه قرار گرفت. یافتههای مطالعه، علاوه بر تعیین رابطههای مختلف مکملی و جانشینی گروههای کالایی، لوکس و یا ضروری بودن هر یک از آنها نشان داد افزایش قیمت در سه سال مذکور تأثیر زیادی در کاهش عناصر غذایی دریافتی خانوار دارد. در بین کالاها، افزایش قیمت نان دارای بیشترین تأثیر در امنیت غذایی در زمینه دریافت هر سه گروه ماده غذایی است و در بین گروه پروتئینی، مرغ و لبنیات بیشترین تأثیر را دارند. طبقه بندی JEL: D12
آسیب شناسی بنگاههای کوچک و متوسط(SMEs) بخش کشاورزی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی سالهای اخیر، نقش و اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط در کشورهای توسعه یافته و همچنین کشورهای در حال توسعه رو به افزایش بوده است که می توان با برنامه ریزی صحیح و ارائه راهکارهای حمایتی و نظارتی علاوه بر رفع بخش قابل توجهی از مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال، به افزایش تولید و صادرات ملی نیز کمک کرد. از اینرو در ایران نیز طرح گسترش بنگاههای زودبازده اقتصادی و کارآفرین، اشتغالزایی و افزایش فرصت های شغلی جدید در پاییز سال 1384 در هیئت وزیران به تصویب رسید و در زمستان همان سال به اجرا درآمد. برای این منظور در پژوهش حاضر، به آسیب شناسی بنگاههای کوچک و متوسط بخش کشاورزی واقع در استان کردستان پرداخته شده است. براساس مطالعات و بررسی های کتابخانه ای، بررسی های میدانی و مصاحبه با مسئولان بنگاههای کوچک و متوسط در استان کردستان، مهمترین مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط، با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، بنگاههای کوچک و متوسط استان کردستان به تعداد 6945 واحد در سال 1393 را شامل می شود. تعداد نمونه مورد بررسی 382 نفر بدست آمده است که براساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.در این مقاله با استفاده از آزمون های کای دو، کروسکال والیس و فریدمن به بررسی مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط بخش کشاورزی استان کردستان پرداخته شده است. نتایج نشان داد که بنگاههای کوچک و متوسط استان کردستان با آسیب ها و مشکلات متعددی مواجه می باشند. نتایج اولویت بندی آسیب ها و مشکلات بنگاه های کوچک و متوسط نشان می دهد که هزینه های بالای تولید با میانگین 10/39 بیشترین اهمیت و نرخ بهره مناسب اعتبارات تولیدی با میانگین 4/71 دارای کمترین اهمیت می باشد.
بررسی اثر سیاست های حمایتی بر عرضه آفتابگردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف سرانه روغن نباتی درایران 6/16 کیلوگرم بوده که ازمتوسط مصرف سرانه روغن نباتی دردنیا بیشترمی باشد. از سوی دیگر تولید داخلی دانه های روغنی برای تامین نیاز داخلی کافی نیست. به همین منظور دولت جهت کاهش واردات اقدام به حمایت ازتولیدکنندگان دانه های روغنی برای افزایش تولید نموده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثرسیاستهای حمایتی برعرضه دانه های روغنی آفتابگردان دردوره زمانی 1365-1385بوده است. بدین منظوراز روش خود توضیح با وقفه گسترده برای تعیین تاثیر عوامل و وقفه های عوامل که شامل قیمت محصول، قیمت کالای رقیب و نرخ های حمایت اسمی و موثر می باشد، به عنوان متغیرهای مستقل استفاده گردیده است. نتایج بررسی نشان داد که هرچند دولت از طریق خرید محصول با قیمت تضمینی ویارانه نهادها سعی در ایجاد انگیزه جهت تولید بیشتر محصول داشته، اما براساس معیارهای نرخ حمایت، مشاهده گردید که در دهه اول دوره مطالعه نوعی عدم حمایت اعمال گردیده، اما دردهه دوم نرخ حمایت اسمی و مؤثر مثبت بوده و نهایتا برآورد تابع عرضه نشان داد که این حمایت ها درحدی نبوده که برعرضه دانه آفتابگردان اثرمثبتی داشته باشد. در پایان سیاست قیمت توافقی به جای قیمت تضمینی و اعطای تسهیلات بمنظور بهبود سیاست های حمایتی پیشنهاد گردیده است
واکاوی فقر غذایی زنان روستایی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی فقر غذایی زنان روستایی و عوامل مؤثر بر آن در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است که در سال 1392 صورت پذیرفت. برای این منظور از روش تأمین انرژی غذایی و داده های جمع آوری شده از 195 زن روستایی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد استفاده به عمل آمد. یافته ها نشان داد با محاسبه فقر غذایی، حدود 31 درصد از زنان مورد مطالعه زیر خط فقر غذایی و 69 درصد بالاتر از آن قرار داشته و غیرفقیر محسوب می گردند. مقایسه میانگین وضعیت تحصیلات، اشتغال (سرپرست خانوار)، درآمد، تسهیلات بانکی، مالکیت و دارایی، پس انداز، مهارت اقتصادی، مشارکت اقتصادی، حمایت های دولت، نگرش همسر، خودکارآمدی، اعتماد به نفس، بهداشت جسمی، روحی و روانی در بین دو گروه زنان فقیر و غیرفقیر تفاوت معنی داری داشت. جهت بررسی دقت متغیرها در تفکیک دو گروه از تحلیل تشخیصی استفاده شد. مهم ترین متغیرهای متمایزکننده دو گروه شامل نگرش همسر، اعتماد به نفس، و خودکارآمدی بودند. این مدل حدود 7/87 درصد گروه بندی را به طور صحیح پیش بینی نمود. از آن جایی که متغیر نگرش همسر در تفکیک دو گروه بسیار مؤثر بوده، می توان با آموزش های فرهنگی و اجتماعی به مردان روستایی، در جهت ارتقای منزلت زنان گام برداشت تا خودباوری و اعتماد به نفس در میان آنان افزایش یابد. فزون بر آن، ایجاد چتر حمایتی که دربرگیرنده توزیع کالاهای غذایی، بیمه ی بیکاری و بازنشستگی، بیمه ی درمانی و توسعه ی خدمات آموزشی می باشد، برای زنان روستایی پیشنهاد می گردد.