محسن معروفی

محسن معروفی

مدرک تحصیلی: روانپزشک، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

مقایسه تاثیر روشهای درمان رفتاری ـ شناختی و رفتاری ـ فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس ـ اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۷۴
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی و فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار بوده است. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. گروه های آزمایشی شامل دو گروه رفتاری- شناختی (18n=) و رفتاری- فراشناختی (11n=) بودند. مداخله های رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی روی دو گروه آزمایشی انجام و سپس بیماران توسط پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: اندازه اثر درمان رفتاری- شناختی برابر 6/1 و اندازه اثر درمان رفتاری- فراشناختی برابر 4/1 به دست آمد که نشان دهنده میزان تاثیر زیاد درمانی هر دو گروه است. اما در مقایسه نتایج دو گروه با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد. نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش تمرکز درمان روی تحریفات شناختی و باورهای فراشناخت هر دو منجر به کاهش علائم وسواس- اجبار در بیماران OCD می شود و میزان تاثیر دو روش رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد.
۲.

تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس ذهن آگاهی اجبار پرسشنامه وسواس اجبار مادزلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۲
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک معرفی شده بودند و دارو مصرف می کردند، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس - اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. آزمودنی های گروه آزمایش به صورت فردی و به مدت شش جلسه در معرض برنامه درمانی آموزش روش ذهن آگاهی قرار گرفتند. این برنامه شامل توضیح ماهیت اختلال وسواس - اجبار و انواع آن، مراحل چهارگانه ذهن آگاهی و ارایه تکالیف خانگی با استفاده از روش ذهن آگاهی بود که از طریق کتابچه راهنمای محقق ساخته و با هدایت پژوهشگر به هر بیمار آموزش داده شد. در طول درمان علاوه بر جلسات حضوری هفتگی، بیماران از طریق تماس تلفنی با پژوهشگر در ارتباط بوده و به منظور برطرف نمودن مشکلات احتمالی در انجام تکالیف، راهنمایی های لازم را دریافت نمودند. آزمودنی های گروه کنترل فقط دارو دریافت کردند و هیچ نوع درمان روانشناختی بر آنها اعمال نشد. نتایج تحلیل کواریانس دال بر تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی در بهبودی معنادار علایم کلی وسواس در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.001). همچنین نتایج، حاکی از تاثیر این روش در بهبودی معنادار علایم شستشو، وارسی، کندی وسواسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.05).
۳.

اثر بخشی طرحواره درمانی بر کاهش علائم و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوعI و II(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دو قطبی طرح واره درمانی طرح واره های ناسازگار اولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۹۷
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش علاﺋم و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی انجام شد. هدف شناسایی طرح واره ها ناسازگار بیمار و تلاش در جهت اصلاح یا تغییر آن ها است. مواد و روش ها: آزمودنی ها 30 نفر شامل 10 مرد و 20 زن بوده اند که از میان مراجعه کنندگان در دسترسی که به مرکز پزشکی نور اصفهان و دو مطب از میان مطب های روان پزشکان اصفهان و مرکز مشاوره باران مهر شاهین شهر مراجعه نموده و توسط یک روان پزشک بر اساس ملاک تشخیصی متن تجدید نظر شده ی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانیDSM-IV-TR تشخیص اختلال دو قطبی نوع اول یا دوم را دریافت و تحت درمان دارویی قرار گرفته انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه اختصاص یافتند. گروه آزمایش درمان دارویی به همراه طرح واره درمانی و گروه کنترل تنها درمان دارویی دریافت نمود. از پرسش نامه مانیای یانگ (YMRS)، آزمون سنجش اختلال افسردگی دو قطبی (BDRS)، پرسش نامه طرحواره های یانگ (YSQ3) قبل و بعد از درمان استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و کوواریانس چند متغیری تحت نرم افزار 18 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با کنترل متغیر همپراش تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل برای هر سه متغیر علایم مانیا، علایم افسردگی و طرح واره های ناسازگار اولیه بعد از مداخله معنی دار بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، طرح واره درمانی به عنوان یک درمان روان شناختی مکمل با دارودرمانی بیماران دوقطبی در کاهش علاﺋم و تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی مؤثر بود، لذا تهیه پروتکل هایی منظم جهت طرحواره درمانی و افرودن آن به درمان دارویی این بیماران پیشنهاد می گردد.
۴.

مقایسه بخشودگی و مؤلفه های آن و سلامت روانی در زوجین عادی و در شرف طلاق شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: طلاق سلامت روانی بخشودگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۵ تعداد دانلود : ۹۱۹
زمینه و هدف: بررسی مؤلفه های بخشودگی می تواند بر ابعاد سلامت روان زوجین و در نهایت خانواده مؤثر باشد. هدف این مقایسه بخشودگی و مولفه های آن و سلامت روانی در زوجین عادی و در شرف طلاق شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مورد و شاهد است. نمونه پژوهش از دو گروه متشکل از گروه زوجین عادی (100 زوج) وگروه طلاق تعداد (100 زوج) بودند. گروه اول زوجین بصورت تصادفی از بین مراجعین به مراکز تفریحی (پارک ها) و گروه دوم نیز از بین مراجعه کنندگان به مراکز طلاق شهر اصفهان انتخاب گردیدند. برای سنجش بخشودگی و مؤلفه های آن از پرسشنامه بخشودگی (FFS) و برای سنجش سلامت روان از پرسشنامه سلامت روان (GHQ) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند عاملی (MANOVA) ، نشان داد که میزان بخشودگی و مولفه های آن (درک واقع بینانه، تصدیق خطا، جبران عمل ارتکابی، دلجویی کردن، احساس بهبودی و سبکبالی) در زوجین عادی بطور معنی داری بالاتر از زوجین طلاق است. این یافته در ارتباط با سلامت روان و خرده مقیاس های آن (علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کنش اجتماعی، افسردگی اساسی) نیز بدست آمد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر مؤید آن است که،توجه به میزان بخشودگی و سلامت روانی زوجین در موارد ارجاعی برای طلاق می تواند حایز اهمیت باشد.
۵.

تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر شب ادراری کودکان، یک رویکرد نوین درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شب ادراری کودکان حرکات تنفسی خرناس شبانه تنفس دهانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۹۰۷
زمینه و هدف: شب ادراری به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات دوران کودکی شناخته شده است. خرناس شبانه و مسدود شدن راه تنفس طبیعی بر شب ادراری کودکان تأثیرگذار می باشد، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر کاهش شب ادراری کودکان بود. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک طرح نیمه تجربی همراه با گروه شاهد بود که با هدف تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر شب ادراری کودکان مراجعه کننده به یکی از مطب های اورولوژی شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. آزمودنی ها بر اساس ملاک های شب ادراری (بر اساس DSM-IV-TR یا Diagnostic and statistical manual of mental disorders)، داشتن تنفس دهانی و خرخر شبانه (به تشخیص متخصص گوش و حلق و بینی) و دامنه سنی 12-6 سال وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و شاهد (20 نفر) قرار گرفتند و دفعات شب ادراری ثبت گردید. سپس تمرینات تنفسی طی چهار جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش آموزش داده شد. مفروضه اساسی استفاده از تمرینات این بود که اصلاح تنفس می تواند دفعات شب ادراری را کاهش دهد. تمرینات به مدت چهار هفته قبل از خواب و پس از بیداری ادامه یافت. سپس دفعات شب ادراری بیماران ثبت گردید. داده های مطالعه در نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: محدوده سنی کودکان مورد مطالعه در گروه آزمایش بین 10-6 سال (با میانگین 23/1 ± 09/7) و در گروه شاهد 11-6 سال (با میانگین 74/1 ± 12/8) بوده است. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دفعات شب ادراری در مرحله پس آزمون بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت آماری معنی داری با هم وجود دارد (01/0 = P). تمرینات تنفسی موجب کاهش شب ادراری آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شده است (05/0 ≤ P). نتیجه گیری: این تحقیق استفاده از تمرینات تنفسی را به منظور کاهش تعداد دفعات شب ادراری در بیماران مبتلا به شب ادراری که در عین حال تنفس دهانی و خرخر شبانه نیز دارند، پیشنهاد می کند.
۷.

پزشکان و مشکلی به نام «جسمی سازی»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جسمی سازی شکایات جسمی بدون علت طبی مشخص اختلالات سوماتوفرم (شبه جسمی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۲
بخش قابل توجهی از مراجعین به مراکز بهداشتی درمانی را افرادی تشکیل می دهند که از مشکلات روانی اجتماعی رنج می برند. بسیاری از این افراد از طرح مشکل خود به صورت واضح و بی پرده با پزشکان اکراه دارند و معمولاً این مشکلات را در قالب علائم و شکایات جسمی غیراختصاصی مطرح می کنند که بالطبع در ارزیابی های کلنیکی و پاراکلنیکی هیچگونه یافته ای دال بر وجود یک بیماری طبی یافت نمی شود. از این پدیده در طب به عنوان جسمی سازی نام برده می شود. چرخه معیوبی که در اثر مراجعات مکرر این بیماران رخ می دهد هزینه های هنگفتی را بر سیستم های درمانی تحمیل می کند و تأثیرات نامطلوب فراوانی را چه برای بیمار و چه کادر درمانی بدنبال خواهد داشت.
۸.

تاریخچه، الگوهای ارایه خدمات در پزشکی روان تنی و مروری اجمالی بر وضعیت کنونی این رشته در ایران و آلمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ایران آلمان پزشکی روان تنی روان پزشکی رابط-مشاور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۷ تعداد دانلود : ۸۷۲
این مقاله ابتدا به مروری بر تاریخچه پزشکی روان تنی و روان پزشکی رابط- مشاور در جهان و ایران می پردازد و سپس الگوهای مختلف ارایه خدمات پزشکی روان تنی و روان پزشکی رابط- مشاور به صورت کوتاه ارایه می کند. همچنین پس از نگاهی اجمالی به وضعیت کنونی این رشته در دنیا به شرح مفصل تری پیرامون خاستگاه، شکل گیری و وضعیت کنونی پزشکی روان تنی در کشور آلمان به عنوان یکی از کشورهای اروپایی فعال در این حوزه ارایه می دهد. کشور آلمان با ارایه مدلی دوگانه و متفاوت در این زمینه با بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است.
۹.

شانس ابتلا به بیماری روان تنی با توجه به ابعاد آلکسی تایمیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آلکسی تایمیا بیماری روان تنی شانس ابتلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۲ تعداد دانلود : ۷۶۸
زمینه و هدف: نتایج مطالعات حاکی از آن است که آلکسی تایمیا می تواند عامل خطرزا برای طیف وسیعی از بیماری های جسمی و اختلالات روانی باشد. این پژوهش، به منظور ارزیابی پیش بینی شانس ابتلا به بیماری روان تنی با توجه به ابعاد مختلف آلکسی تایمیا انجام گرفت. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مورد- شاهدی بر روی 146 نمونه انجام شد که به روش سرشماری از بین مراجعان به درمانگاه روان تنی شهر اصفهان انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، به مقیاس آلکسی تایمیای تورنتو جواب دادند و داده ها با روش آماری رگرسیون لجستیک و با استفاده از نرم افزار SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: به ازای هر یک واحد افزایش نمره کلی آلکسی تایمیا، شانس ابتلا به بیماری روان تنی به میزان پنج درصد افزایش معنی داری پیدا کرد (008/0 > P). از طرف دیگر، به ازای هر واحد افزایش نمره دشواری در شناسایی احساس ها، شانس ابتلا به بیماری روان تنی به میزان یازده درصد افزایش داشت. نتیجه گیری: شدت آلکسی تایمیا و به ویژه یکی از زیرمجموعه های آن یعنی «دشواری در شناخت احساسات» می تواند شانس ابتلا به بیماری های روان تنی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد. از این رو، بر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر، می توان الکسی تایمیا را به عنوان یک ابزار پیش بین برای بیماری های روان تنی معرفی نمود.
۱۰.

مقایسه میزان علایم روان رنجور بین بیماران گوارشی، همراهان سالم و گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دستگاه گوارش علایم روان رنجور بیماران گوارشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۷ تعداد دانلود : ۵۳۰
زمینه و هدف :تداخل عوامل روانی و جسمانی در مورد فعالیت های دستگاه گوارش، همیشه در عمق اندیشه انسان جای داشته است. این پژوهش با هدف مقایسه میزان علایم روان رنجور بین بیماران گوارشی، همراهان سالم و گروه شاهد انجام شد. مواد و روش ها:پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود که به روش توصیفی انجام گردید. شرکت کنندگان پژوهش به صورت در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه بیماران گوارشی (100 نفر)، همراهان سالم (60 نفر) و گروه شاهد (100 نفر) قرار گرفتند. سپس، آزمون SCL-90-R (Symptom Checklist-90-Revised) برای آنان اجرا گردید. داده ها پس از جمع آوری، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بین سه گروه مورد مطالعه، از نظر روان پریشی (04/0 = P)، وسواس- اجبار (01/0 > P)، شکایات جسمانی (01/0 > P) و اضطراب (02/0 = P) تفاوت معنی داری وجود داشت. بین دو گروه بیمار و شاهد نیز از نظر ضریب کلی علایم (Global Symptom Index یا GSI) (02/0 = P)، روان پریشی (01/0 = P)، وسواس- اجبار (01/0 > P)، شکایات جسمانی (01/0 > P) و اضطراب (01/0 = P) تفاوت معنی داری مشاهده شد. همچنین، تفاوت بین دو گروه همراه و شاهد از نظر وسواس- اجبار (02/0 = P) و اضطراب (04/0=P) معنی دار بود. نتیجه گیری:به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر قبل از هر چیز به رابطه بین علایم روان رنجور با بیماری های گوارشی می پردازد. نتایج به دست آمده می تواند بستری را برای بررسی عمیق تر اختلالات گوارش فراهم نماید. این امر گام مهمی در جهت تبیین و شناخت بیماری های گوارش خواهد بود و از طرف دیگر، تلویحات مهمی در زمینه های درمانی خواهد داشت. همچنین، پیشنهاد می گردد در آینده مطالعات مشابهی با وسعت و عمق بیشتری انجام گیرد.
۱۱.

بررسی مشارکت شهروندان در برقراری نظم و امنیت شهری و عوامل مرتبط با آن نمونه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم و امنیت مشارکت همگرایی قومی احساس محرومیت نسبی انسجام اجتماعی حقوق شهروندی نهاد مدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۴۳۹
موضوع امنیت و مشارکت با پلیس در جامعه شهری اهمیت ویژه ای دارد. امروزه، با افزایش جوامع شهری و در هم تنیده تر شدن آنها، شرایط تأمین و برطرف کردن نیازها هم شکلی پیچیده تر یافته است. شناخت و کنترل امنیت در شهرها مستلزم نگاه دقیق و همه جانبه ای است تا از طریق آن، بتوان ابعاد گوناگون امنیت را درک و ارتباط های پنهان میان آن ابعاد در سطوح مختلف را کشف کرد. پژوهش حاضر در همین زمینه سعی دارد درباره عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان ساکن شهر ارومیه در برقراری امنیت و نظم کاوش کند و تأکید ویژه ای بر حقوق شهروندی و آگاهی مردم از این حقوق و عضوشدن و فعالیت آنها در نهادهای مدنی و مشارکتی دارد. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد استخراج شده از پژوهش های پیشین است. جامعه مطالعه شده شهروندان بالای 18 سال ارومیه است که دست کم تحصیلات راهنمایی داشته باشند. نمونه بررسی شده براساس فرمول کوکران برابر با 392 نفر است. نتایج پژوهش نشان می دهند بین متغیر جنسیت (p<0.01)، سن (p<0.01)، زبان (p<0.05) و تحصیلات (p<0.01) با مشارکت مردم در برقراری امنیت رابطه وجود دارد. میزان همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته به این ترتیب است که متغیر همگرایی قومی با 536/0 (p<0.01)، آگاهی از حقوق شهروندی با 572/0 (p<0.01)، احساس محرومیت نسبی با 563/0- (p<0.01)، عضوشدن در نهادهای مدنی با 444/0 (p<0.01) و انسجام و وفاق اجتماعی با 570/0 (p<0.01) با متغیر وابسته همبستگی دارند. در بخش تحلیل رگرسیون نیز نتایج نشان می دهند متغیرهای مستقل حدود 46 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین می کنند. گسترش روزافزون فیزیکی شهر و چندفرهنگی و چندقومیتی بودن آن مشکلاتی مانند کاهش انسجام اجتماعی، افزایش احساس محرومیت نسبی و... را به وجود آورده است. ازسوی دیگر، ضعف نهادهای مدنی در جلب مشارکت مردمی و آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی سبب می شود ایجاد فضای امن شهری با چالش روبه رو شود. یافته های پژوهش نشان می دهند توجه متولیان امنیت به متغیرهای بررسی شده می تواند به بهبود امنیت به ویژه امنیت مشارکتی در فضای شهر کمک زیادی کند.
۱۲.

مقایسه توجه انتخابی در فازهای اختلال دوقطبی نوع یک و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی مانیا افسردگی یوتایمیا توجه انتخابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
مقدمه : از آنجا که در اختلال دوقطبی، نقص توجه ، نقص اصلی عصب روان شناختی در نظر گرفته می شود، هدف این پژوهش، مقایسه ی توجه انتخابی در فازهای مانیا، افسردگی و یوتایمیا در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک و افراد عادی شهر اصفهان در سال 1395 تعریف شد . روش : نمونه ی پژوهش 59 نفر بود که 15 نفر آنها در فاز مانیا،10 نفر در فاز افسردگی و16 نفر در فاز یوتایمیا قرار داشتند و 18 نفر نیز افراد عادی بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران با تشخیص روان پزشک و بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSN5) ، مقیاس مانیای یانگ افسردگی همیلتون و افراد عادی با پرسش نامه های چک لیست نشانه های اختلالات روانی(SC1-90-R V.4.1) و کیفیت زندگی 36 سوالی (SF36) وارد پژوهش شدند. برای سنجش توجه انتخابی ، نرم افزار آزمون استروپ ساده به کار رفت. داده ها با تحلیل واریانس یک راهه، کروسکال والیس و آزمون های تعقیبی تجزیه و تحلیل شدند. شاخص های اندازه گیری شده عبارت بودند از: زمان آزمایش، تعداد خطا، تعداد سؤال های بدون پاسخ، تعداد پاسخ های صحیح، زمان پاسخ در دو قسمت هم خوان و ناهم خوان، نمره و زمان تداخل. یافته ها : نتایج نشان دادند که زمان آزمایش هم خوان و ناهم خوان و زمان پاسخ هم خوان در گروه های مانیا- کنترل و افسردگی- کنترل و زمان پاسخ ناهم خوان در گروه های یوتایمیا- مانیا و مانیا – کنترل و افسردگی- کنترل تفاوت معناداری دارد (0001/0 > P )، اما در سایر گروه ها تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به عملکرد ضعیف بیماران دوقطبی در توجه انتخابی در فازهای حاد اختلال و ادامه این نقص در فاز یوتایمیا شاید بتوان ادعا کرد که شدت نقص توجه در اختلال دوقطبی با فازها مرتبط است ، البته انجام مطالعات بیشتر با حجم نمونه بیشتر ضروری به نظر می رسد.
۱۳.

اثر بخشی فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: اضطراب شادکامی هوش هیجانی تنظیم شناختی هیجان فراشناخت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۶۰۵
مقدمه و هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه ی شهرستان خمینی شهر بود. روش شناسی: جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه ی شهرستان خمینی شهر بود. نمونه ی آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ی اضطراب بک (1988)، پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد (1990)، پرسشنامه ی هوش هیجانی بار- ان (1998) و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی (2002). 30 نفر منتخب به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ در حالی که اعضای گروه کنترل در لیست انتظار بودند، اعضای گروه آزمایش در معرض 7 جلسه ی فراشناخت درمانی ولز قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در زمینه ی متغیرهای وابسته مورد ارزشیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) تحلیل شدند؛ تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شدند. نتایج: نتایج تحلیل آماری نشان داد که فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری : به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه مؤثر است.
۱۴.

ساماندهی بافت های مسئله دار شهری با رویکرد تحلیل ذینفعان و شبکه اجتماعی (نمونه تجربی: محدوده خلازیر جنوبی در منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل ذی نفعان خلازیر جنوبی ساماندهی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۰۷
مقدمه : خلازیر جنوبی یکی از محدوده های مسئله دار کلان شهر تهران است. این محدوده به دلیل تجمع مشاغل مزاحم شهری مشکلات زیادی را برای نواحی پیرامون و حتی کلان شهر تهران ایجاد کرده است. به دلیل پیچیدگی مسئله، ساماندهی این محدوده نیازمند مشارکت همه ذینفعان است.  هدف پژوهش حاضر شناسایی ذی نفعان اصلی، تحلیل تمایل و قدرت ذی نفعان، شناسایی نیاز و خواسته های ذی نفعان و تحلیل شبکه اجتماعی ذی نفعان در خصوص مسئله خلازیر جنوبی است. داده و روش : روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی(کیفی و کمی) با تأکید بر روش کیفی و ترکیب داده های کمی در خلال تحلیل  است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با ذی نفعان مربوطه جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با کمک ماتریس تمایل-قدرت و نرم افزار NodeXL انجام گرفته است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که مسئله خلازیر جنوبی دارای 16 ذی نفع اصلی است که دارای خواسته و نیازهای مختلفی هستند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهرداری منطقه 19، موقوفه مدرسه مروی، کسبه خلازیر و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران بیشترین قدرت را دارند. نتایج دیگر نشان می دهد که سازمان نوسازی شهر تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 تهران، معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران بیشترین قدرت در شبکه اجتماعی ذینفعان دارند. نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد همه ذی نفعان جهت ساماندهی و حل مسئله خلازیر جنوبی تمایل به حل مساله دارند؛ اما از نظر قدرت، میزان قدرت همه ذی نفعان یکسان نیست و سه ذی نفع موقوفه مدرسه مروی، شهرداری منطقه 19 ، شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران و کسبه خلازیر بیشترین قدرت را دارند و هرگونه اقدامات بایستی از طریق این ذی نفعان شروع شود. همچنین نتایج نشان می دهد که معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران با نمره مرکزیت بینیت 1.20 و معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 با مرکزیت بردار 0.096 بیشترین نقش را در روابط بین ذی نفعان بر عهده دارند.
۱۵.

درک و تفسیر کار از منظر کارگران کُرد مقیم یزد (با رویکرد نظریهٔ زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به کار فرهنگ کار وجدان کاری بیگانگی از کار کارگران کرد یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
صرف نظر از نوع کار، درک و تفسیر از کار و ذهنیتی که پیرامون این سازهٔ اجتماعی شکل می گیرد، در ایجاد و تقویت انگیزش به کار مؤثر است و کنش افراد و کارایی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، درک و تفسیر کار از نگاه کارگران کُرد مقیم شهر یزد است. بدین منظور پس از مصاحبه با 30 نفر از کارگران و رسیدن به غنای نظری و پیاده سازی متن مصاحبه ها، مقولات مهم با استفاده از نظریهٔ داده بنیاد استخراج گردیده و پس از تفسیر مقولات، یک الگوی پارادایمی ارائه شده است. یافته ها حاکی از دسته بندی مشارکت کنندگان در دو طیف است؛ برخی از آنان مبتنی بر یک نگرش مثبت، کار را عرصه عاملیت انسان و امری نشاط آور قلمداد می کنند و می کوشند در مواجهه با برخی محدودیت های ساختاری، راهکارهایی همچون پذیرش موقعیت جدید و تغییر ذهنیت را اتخاذ کنند؛ اما نزد آنان که نگرشی منفی دارند، کار تحلیل برندهٔ خلاقیت و هویت آدمی و قرین با جبر اجتماعی است و انسان را دچار ازخودبیگانگی و عاملیت انسان را محدود می کند. به همین دلیل آنان کار را کسالت آور قلمداد و از هر فرصتی برای زیر پا گذاشتن تعهد در کار استفاده می کنند. این نوع نگاه ها در سطحی کلی تر و کلان تر، با شکل دادن به فرهنگ کار در جامعه به منصهٔ ظهور می رسند، البته این رابطه یک طرفه نیست و فرهنگ کار هر جامعه ای هم می تواند شکل دهندهٔ نوع نگاه افراد به کار باشد.
۱۶.

تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء سلامت محیط زیست (مطالعه موردی: محلات منطقه یک کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهروندی بوم شناختی مشارکت سلامت محیط زیست کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
تبیین موضوع: استفاده از رویکردهای مشارکتی در قالب اجتماعات محلی جهت ارتقاء سلامت محیط زیستی، پاسخی ریشه ای به حل مشکلات محیط زیستی کلان شهرها است. شهروندی بوم شناختی به عنوان جدیدترین رهیافت مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست شهری نقش مهمی در دستیابی به سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات کلان شهرها بازی می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین رهیافت  شهروندی بوم شناختی در ارتقاء شاخص های سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات منطقه یک کلان شهر تهران است. روش: روش پژوهش این مقاله کمی- پیمایشی بوده که داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری شامل 26 محله منطقه یک کلان شهر تهران بوده و نمونه آماری که از طریق فرمول کوکران محاسبه شد، تعداد 383 بود و به شیوه سهمیه ای به نسبت جمعیت بالای 18 سال در هر محله توزیع گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات منطقه یک از نظر دو متغیر شهروندی بوم شناختی و ارتقاء سلامت محیط زیست شهری از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که شاخص های دو متغیر دارای همبستگی مثبت هستند. در نهایت مدل رگرسیونی نشان می دهد که شاخص های متغیر شهروندی بوم شناختی تبیین کننده متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری است.  مشارکت بوم شناختی با 0/616 ، باور بوم شناختی با 0/303  و آگاهی بوم شناختی با 0/133 بیشترین مقدار در تبیین متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری را به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد جهت ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری باید به این شاخص ها توجه ویژه ای شود.
۱۷.

رابطه بین قاچاق کالا و سرمایه های اقتصادی، انسانی و اجتماعی مرزنشینان (شهرستان بانه در استان کردستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: قاچاق کالا معیشت مرزی سرمایه اقتصادی سرمایه اجتماعی سرمایه انسانی ب‍ان‍ه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۷
مقدمه: در دهه های اخیر در تحقیقات توسعه ای اعم از تحقیقات اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیک به مناطق مرزی و تأثیرات مرزی توجه بسیاری صورت گرفته است. این رغبت و علاقه وافر به مناطقی که در امتداد مرزهای همگرایی کشورها قرار گرفته اند به طور مشخصی از این تصور نشئت گرفته که این مناطق جغرافیایی ویژه، ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها شوند. مردمی که در مناطق مرزی مقیم هستند مناطقی که به عنوان نقاطی استراتژیک و عرصه انواع مبادلات مرزی مطرح هستند؛ آیا با وجود پدیده ای به نام قاچاق کالا معیشتشان تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت؟ و اگر تحت تأثیر این پدیده هستند این تأثیر در چه جهتی خواهد بود؟ در این تحقیق اثرات قاچاق کالا بر معیشت مرزنشینان و سبک زندگی موردبررسی قرار گرفته یا به عبارتی اثرات قاچاق کالا بر میزان سرمایه اقتصادی، انسانی و اجتماعی ساکنان روستاهای مرزی بررسی شده است. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. جامعه آماری را خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان بانه که در عمق حداکثر 25 کیلومتری مرز قرار داشتند را شامل می شد. در انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای در سه سطح فاصله 5 ، 15 و 25 کیلومتری استفاده شد که تعداد 380 خانوار به عنوان نمونه آماری موردبررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج از تفاوت معنادار ضریب نفوذ قاچاق، در سطوح مختلف مرزی، حکایت داشت و هرچه فاصله از مرز، کمتر، میزان تکرار قاچاق افزایش پیدا می کرد. با توجه به نتایج می توان گفت افرادی که معیشت وابسته با قاچاق کالا داشتند ازلحاظ سرمایه اقتصادی در سطح بالاتری قرار داشته اما ازلحاظ سرمایه انسانی و اجتماعی از میزان پایین تری برخوردار بودند. همچنین عموم مرزنشینان بر این باور بودند که قاچاق کالا بر وضعیت معیشتی آنها تأثیر مثبت داشته و در صورت مسدود شدن مرزها وضعیت اقتصادی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد. بحث: درواقع قاچاق کالا یا کولبری به عنوان یک شیوه معیشتی جایگزین، موجب ارتقای سطح سرمایه های معیشتی، خصوصاً سرمایه اقتصادی خانوارهای وابسته به قاچاق شده بود، هرچند که به طور ضمنی در لابه لای این پژوهش به این امر اشاره شده که قسمت اعظم سود انواع تجارتهای غیررسمی همچون قاچاق، نصیب افراد متنفذ و کسانی شده که به طور غیرمستقیم در این امور درگیر و یا تا حدی نقش نظارتی داشتند.
۱۸.

اثر سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر تمایز اجتماعی: با تأکید بر مالکیت اتومبیل لوکس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اتومبیل پلاک اروند پاره طبقه تمایز اجتماعی سرمایه اقتصادی سرمایه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: تمایز اجتماعی وضعیتی است که از طریق فعالیتهای معطوف به مصرف مشاهده می شود. در جوامع مدرن طبقه ها و پاره طبقه های اجتماعی به واسطه مصرف کالاهای اقتصادی و فرهنگی مواضع اجتماعی متفاوتی اتخاذ می کنند. اتومبیل نماد شاخص تعیین وضعیت اجتماعی افراد است که حد و مرزهای طبقه های اجتماعی را مشخص می کند اما در نهایت فهم ناروایی از نابرابریهای طبقه های اجتماعی را رسمیت می بخشد. پژوهش حاضر تلاش دارد نشان دهد که، طبقات مختلف دارای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی یا فاقد آن، با انتخاب اتومبیل لوکس در پی کسب تشخص و تمایز هستند و با انتخاب تولید انبوه به دنبال برآوردن ضرورت زندگی شان هستند و به طور مشخص در پی پاسخ به این پرسش است که آیا اتومبیل لوکس پلاک اروند، منجر به ایجاد حس تشخص در میان پاره طبقه های اجتماعی بالای دارای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی شده است؟ روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر، پیمایش است. جامعه آماری متشکل از تمامی افراد 18 سال به بالای شهر دزفول و حجم نمونه برابر با 268 نفر است که تعداد 134 نفر را گروه دارندگان اتومبیلهای لوکس اروند و 134 نفر را گروه دارندگان اتومبیلهای تولید انبوه تشکیل داده اند. از نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. یافته ها: تحلیل داده های تحقیق حاکی از تفاوت معنادار بین دارندگان خودروهای لوکس و تولید انبوه از لحاظ هر سه بعد سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و تمایز اجتماعی است. در ضمن، شدت همبستگی بین سرمایه اقتصادی و تمایز اجتماعی بیشتر از شدت آن بین سرمایه فرهنگی و تمایز اجتماعی است. در بخش معادلات ساختاری نیز تغییرات واریانس تمایز افراد از طریق سرمایه های اقتصادی و فرهنگی به میزان 64% تبیین گردید که در این میان نقش سرمایه اقتصادی بسیار بالاتر از سرمایه فرهنگی برآورد شده است. بحث: جمع بندی نتایج نشان داد که پاره طبقه های فرادست دارای اتومبیل لوکس، و به واسطه برخورداری از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، تمایز و تشخص اجتماعی کسب می کنند که این تمایز اجتماعی موقعیت آنها را از دیگر گروه ها متفاوت و ممتاز نشان می دهد. در برابر، پاره طبقه های اجتماعی فرودست با انتخاب اتومبیل تولید انبوه و برمبنای دارابودن حجم کمی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، تمایز اجتماعی کمتری کسب می کنند و یا به عبارت بهتر در پی کسب تمایز اجتماعی نیستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان