مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگرش به کار


۱.

پتانسیل کارآفرینی و برخی عوامل اجتماعی مرتبط با آن (مورد مطالعه: دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی شیوه تربیتی تحرک اجتماعی نگرش به کار نگرش به خود اشتغالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۴ تعداد دانلود : ۴۶۸
کارآفرینی به عنوان یکی از حلقه های تأثیر گذار در امر توسعه، روشی مورد توجه جهت حل معضل بیکاری در بسیاری از جوامع است. هدف این مقاله، بررسی عوامل تأثیرگذار بر پتانسیل کارآفرینی دانشجویان می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز (۱۵۷۲۰) در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ هستند که ۳۲۱ نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و داده ها جمع آوری و برای تحلیل داده ها از ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. براساس نتایج میانگین نمره پتانسیل کارآفرینی دانشجویان (۲۸/۷۰) متوسط رو به بالا بوده و در بین ابعاد متغیر پتانسیل کارآفرینی بعد توفیق طلبی (۳۰/۷۷) بالاترین نمره را داشته است. همچنین، مشخص شد که با مثبت ترشدن ارزیابی و نگرش دانشجویان به خوداشتغالی، کار و تحرک اجتماعی، نمره پتانسیل کارآفرینی آن ها بهبود یافته است. از طرفی، شیوه تربیتی دموکراتیک باعث تقویت کارآفرینی دانشجویان شده است. در تحلیل های رگرسیونی نیز مشخص شد پتانسیل کارآفرینی نمونه، از متغیر نگرش به خود اشتغالی (۳۴/۰) بیشتر متأثر است و بعد از آن متغیرهای شیوه تربیتی والدین (۲۶/۰)، ارزیابی از تحرک اجتماعی (۲۰/۰) و نگرش به کار (۱۳/۰) به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته دارند.
۲.

درک و تفسیر کار از منظر کارگران کُرد مقیم یزد (با رویکرد نظریهٔ زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به کار فرهنگ کار وجدان کاری بیگانگی از کار کارگران کرد یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
صرف نظر از نوع کار، درک و تفسیر از کار و ذهنیتی که پیرامون این سازهٔ اجتماعی شکل می گیرد، در ایجاد و تقویت انگیزش به کار مؤثر است و کنش افراد و کارایی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، درک و تفسیر کار از نگاه کارگران کُرد مقیم شهر یزد است. بدین منظور پس از مصاحبه با 30 نفر از کارگران و رسیدن به غنای نظری و پیاده سازی متن مصاحبه ها، مقولات مهم با استفاده از نظریهٔ داده بنیاد استخراج گردیده و پس از تفسیر مقولات، یک الگوی پارادایمی ارائه شده است. یافته ها حاکی از دسته بندی مشارکت کنندگان در دو طیف است؛ برخی از آنان مبتنی بر یک نگرش مثبت، کار را عرصه عاملیت انسان و امری نشاط آور قلمداد می کنند و می کوشند در مواجهه با برخی محدودیت های ساختاری، راهکارهایی همچون پذیرش موقعیت جدید و تغییر ذهنیت را اتخاذ کنند؛ اما نزد آنان که نگرشی منفی دارند، کار تحلیل برندهٔ خلاقیت و هویت آدمی و قرین با جبر اجتماعی است و انسان را دچار ازخودبیگانگی و عاملیت انسان را محدود می کند. به همین دلیل آنان کار را کسالت آور قلمداد و از هر فرصتی برای زیر پا گذاشتن تعهد در کار استفاده می کنند. این نوع نگاه ها در سطحی کلی تر و کلان تر، با شکل دادن به فرهنگ کار در جامعه به منصهٔ ظهور می رسند، البته این رابطه یک طرفه نیست و فرهنگ کار هر جامعه ای هم می تواند شکل دهندهٔ نوع نگاه افراد به کار باشد.