علی اکبر حیدری

علی اکبر حیدری

مدرک تحصیلی: استادیار معماری، عضو هیئت علمی دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۸ مورد.
۴۱.

تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عشایر شیوه زندگی مسیر کوچ قرارگاه ییلاقی و قشلاقی مکان یابی قلمرو فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۵۲
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
۴۲.

تبیین اصول حاکم بر معماری خانه با تأکید بر مبانی دینی و اعتقادی نمونه موردی (خانه های زرتشتیان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن سنتی زرتشتیان خانه مبانی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
مسکن یکی از مهمترین عوامل زندگی بشری که بیش از نیمی از زندگی انسان در آن می گذرد همواره مفهوم اصلی خود یعنی فراهم کردن شرایط ارامش و اسایش برای افراد خانواده را به خوبی فراهم نموده است آنچه معماری خانه های جوامع دینی و مذهبی را از سایر معماری منازل مسکونی جهان جدا میکند احترام به انسان و فضا در تعریف مفهومی خاص از خانه برای بیان مفوم سکونت می باشد مفاهیمی که برگرفته از مبانی آیینی و دینی ساکنین استفاده کننده از این خانه ها می باشد. از نظر محققین، سبک و شیوه زندگی تأثیر زیادی بر معرفی الگوهای رفتاری، گرایشهای ذهنی و شیوۀ زندگی افراد یک جامعه دارد. به عبارتی، مفهوم سبک زندگی به طور ویژه معرف کیفیت زندگی افراد یک جامعه است و بر معماری نیز تأثیر میگذارد. در رابطه با معماری خانه های مسکونی زرتشتیان ایران و ارتباط آن با سبک زندگی مطالعات چندانی انجام نشده است. با توجه به همین موضوع پژوهش حاضر در پی تبیین اصول حاکم بر معماری خانه های زرتشتیان شهر یزد می باشد، که بدین منظور با بررسی در منابع دینی و آیینی زرتشتیان و مفاهیم مرتبط با سبک زندگی و معماری خانه و بررسی در نمونه های موردی انتخابی از خانه های زرتشتیان با توجه به اصول مستخرج از مفاهیم دینی و آیینی آنها 5 اصل کلی در ارتباط با شیوه زندگی در خانه های زرتشتی بدست آمد که عبارتند از: 1-اصل عبادت در خانه 2- اصل طهارت درخانه 3- اصل ارتزاق در خانه 4- اصل زندگی جمعی و روابط اجتماعی در خانه 5- اصل نور و روشنایی درخانه
۴۳.

اولویت بندی شاخص های تأثیرگذار در اجتماع پذیری ایستگاه های مترو

کلید واژه ها: ایستگاه مترو فضای عمومی شهری اجتماع پذیری قابلیت های مکان تعاملات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف از این نوشتار، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای داخلی ایستگاه های مترو با تکیه بر قابلیت های موجود در این گونه فضاها است. امروزه فضاهای مترو به دلیل استفاده بسیار زیاد افراد از آن در طول شبانه روز، به عنوان یکی از فضاهای شهری پرکاربرد ایفای نقش می نماید. چنین به نظر می رسد که این گونه فضاها علاوه بر اینکه به عنوان مکانی برای وجوهی کارکردی در جهت نقل وانتقال سریع و مناسب افراد موردتوجه قرار دارند، می توانند زمینه ساز ارتقا سطح تعاملات اجتماعی میان افراد استفاده کننده از آن نیز باشد؛ لذا چنین به نظر می رسد که با شناخت از مجموعه عواملی که شکل گیری این مهم را در چنین فضاهایی تأمین می کنند، می توان در جهت تأمین ابعاد اجتماعی نیازهای انسان نیز گامی مهم برداشت. در همین راستا پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق شامل استخراج و جمع بندی کلیه شاخص های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز گردآوری دیدگاه خبرگان در این خصوص، به طراحی پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات پرداخته شد. تعداد 200 پرسشنامه در ایستگاه های مختلف مترو شهری تهران منتشر گردید و نتایج با استفاده از آزمون فریدون و نیز آزمون تی یک نمونه ای مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان از آن داشت که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر اجتماع پذیری فضاهای ایستگاهی، شاخص های وجود مبلمان و وجود کاربری های متنوع در کنار هم که زیرمجموعه عوامل عملکردی دسته بندی شده اند، به ترتیب در اولویت های اول و دوم و پس ازآن شاخص وجود آثار هنری در ایستگاه مترو که زیرمجموعه عوامل کالبدی هستند، سومین اولویت در ارتباط با ایجاد انگیزه های اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو به شمار می رود.
۴۴.

بررسی نقش فرایند «نزول عمق نسبیِ» فضا در ارتقاء راندمان عملکردی «حیاط» در خانه های سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تابع نزول عمق نسبی حوزه ی نفوذ مؤثر راندمان فضایی حیاط مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
کنش های عملکردی در هر فضا تأثیر مستقیم بر میزان بازده عملکردی و درنتیجه تخصیص اوزان به فضاهای پیرامون خود دارد. یکی از این فضاها که بر تغییرات این میزان تأثیر بسزایی دارد، فضای حیاط است. براین اساس هدف از انجام این پژوهش، سنجش میزان راندمان عملکردی فضای حیاط با تأکید بر مفهوم شعاع عملکردی در انواع مختلف الگوهای خانه های سنتی ایران است. به منظور انجام فرایند مذکور از روابط ریاضی نحو فضا و به طور خاص از تابع نزول عمق نسبی برای تجزیه وتحلیل و اثبات مسئله ی یادشده، بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش میزان عمق و درنتیجه کاهش میزان شعاع عملکردی و البته افزایش حوزه نفوذ مؤثر، در تعیین میزان راندمان عملکردی در فضای حیاط مؤثر است. همچنین داده ها حاکی از آن بود که افزایش تعداد حیاط در الگوی خانه های سنتی، باعث افزایش راندمان عملکردی این عنصر در نظام پیکره بندی خانه  می شود.
۴۵.

ارزیابی تاثیر مقیاس مکان بر شدت دلبستگی به سه مقیاس خانه، محله و شهر بر پایه دو متغیر سن و جنسیت مطالعه موردی: شهرهای تهران و ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی به مکان مقیاس مکان خانه محله شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۳۷۷
دلبستگی به مکان، رابطه عاطفی مثبت میان فرد و مکان است که در شرایط مختلف نسبت به مکان های مختلف شکل می گیرد. افراد ممکن است نسبت به خانه ، محله و یا شهری که در آن ساکن هستند، سطوح مختلفی از دلبستگی را داشته باشند. عواملی چون ویژگی های ساختاری محیط، جو اجتماعی حاکم بر آن و احساسات و خاطرات یک فرد در آن محیط، از جمله عواملی هستند که بر شدت و یا ضعف این احساس تأثیرگذار می باشند. در همین ارتباط، پژوهش حاضر میزان دلبستگی افراد نسبت به سه مقیاس خانه، محله و شهر به عنوان سه مقیاس مکانی تعریف کننده محل زندگی فرد، دلایل افزایش و یا کاهش دلبستگی به هر کدام از مقیاس های یاد شده و تأثیر دو متغیر سن و جنسیت افراد در این خصوص را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور تدقیق در یافته ها، ساکنان دو شهر تهران و ساری با مقیاس های کالبدی و اجتماعی متفاوت به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید که حجم نمونه در شهر تهران شامل 427 نفر و در شهر ساری شامل 306 نفر ارزیابی شد. در چارچوب نظری تدوین شده، عوامل تأثیرگذار بر دلبستگی به سه دسته عوامل کالبدی ، اجتماعی و احساسی تقسیم شدند. بر همین اساس سه پرسشنامه مجزا به منظور سنجش میزان دلبستگی افراد نسبت به سه مقیاس یاد شده تنظیم و در هر پرسشنامه، عوامل کالبدی، اجتماعی و احساسی که در شکل گیری دلبستگی به مقیاس های مورد نظر تأثیرگذارند، مورد سئوال قرار گرفت. داده های حاصل از پیمایش با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس بین آزمودنی، آزمون اندازه های تکراری و تحلیل واریانس مختلط با کمک نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که شدت دلبستگی افراد نسبت به هر کدام از سه مقیاس مورد نظر برای ساکنان هر دو شهر تهران و ساری، متفاوت از یکدیگر است. در این ارتباط دلبستگی افراد به خانه شان در بالاترین سطح و دلبستگی آنها به محله در پایین ترین سطح قرار دارد. همچنین عامل جنسیت در میزان دلبستگی به مقیاس های یاد شده تأثیرگذار نیست؛ این در حالی است که سن افراد عاملی تأثیرگذار در دلبستگی آنها به مکان های مورد نظر به شمار می رود.
۴۶.

بررسی تأثیر ارزش های فرهنگی بر ارتقاء راندمان عملکردی فضا در خانه های روستایی با تکیه بر نقش الگوهای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ راندمان عملکردی الگوهای رفتاری خانه روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
عملکرد مطلوب فضا، موضوعی است که تحت تأثیر شرایط مختلفی شکل می گیرد. در همین ارتباط الگوهای رفتاری و نظام های فعالیتی جاری در یک فضا ازجمله مواردی هستند که بر کیفیت عملکردی آن تأثیر زیادی دارند و این موارد نیز تا حد زیای تابع شرایط و هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه هستند. بر همین اساس می توان به ارتباط میان ارزش های فرهنگی و کیفیت استفاده از فضا پی برد. لذا پژوهش حاضر باهدف تحلیل نقش ارزش های فرهنگی در ارتقا راندمان عملکردی خانه ها به تحلیل دو نمونه از خانه های بومی روستایی پرداخته است. روش مورداستفاده در این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و از نرم افزار Depthmap و نیز روش تحلیل محتوا به منظور تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که وجود ارزش های فرهنگی، با تأثیر بر الگوهای رفتاری و نحوه چیدمان فضاها در محیط داخلی خانه، بر ارتقاء راندمان بهینه ی عملکردی فضا تأثیرگذار بوده است.
۴۷.

بررسی معیارهای مطلوبیت سکونتی در سه مقیاس واحدآپارتمانی، ساختمان مسکونی و محله (نمونه موردی: شهر مشهد)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترجیحات مسکونی رضایت مندی واحد آپارتمانی ساختمان مسکونی محله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
ترجیحات مختلف افراد در ارتباط با انتخاب مسکن مطلوب برای آنها، متاثر از نوع نیازها و میزان تامین آنها در خانه مورد نظرشان است. حال چنانچه محیط یک خانه به گونه ای ساماندهی شود که بتواند بخش زیادی از نیازهای ساکنین خود را تامین نماید، آنها نسبت به آن احساس رضایت نموده و تمایلشان نسبت به ماندن در آن افزایش می یابد. این در حالی است که عکس این مورد زمانی اتفاق می افتد که فرد نسبت به محیطی که در آن ساکن است، رضایت کافی نداشته باشد؛ این امر در نهایت منجر به ترک آن مکان توسط فرد می شود. بنابراین چنین به نظر می رسد که میان نوع ترجیحات مسکونی افراد و میزان رضایت آنها از محیط زندگی شان، ارتباطی متقابل وجود داشته باشد؛ به این معنی که با شناخت عواملی که می تواند به افزایش رضایت از یک محیط مسکونی منجر شود، می توان به مواردی که افراد در انتخاب یک مکان برای زندگی شان ترجیح می دهند، دست یافت. از سویی از آنجا که الگوی غالب سکونت در شهرهای معاصر کشورمان ، الگوی آپارتمانی است و از سویی دیگر محل سکونت انسان تنها به چارچوب خانه ای که در آن ساکن است خلاصه نمی شود، لذا در این پژوهش تحلیل ترجیحات افراد در سه مقیاس واحد آپارتمانی، ساختمان مسکونی و محله در دستور کار قرار گرفت. از طرفی با توجه به اینکه افراد مستاجر به واسطه شیوه زندگی شان، مدام با موضوع انتخاب مسکن و ترجیح یکی در بر دیگری روبرو هستند، لذا این افراد به عنوان جامعه هدف در این پژوهش انتخاب شدند. قلمرو مکانی پژوهش، شهر مشهد می باشد و جامعه آماری تحقیق نیز 384 نفر تخمین زده شد که این افراد از میان ساکنین تمام محلات شهر به صورت تصادفی انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه متشکل از سوالات باز و بسته بود که پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تحلیل داده ها از آزمون های F تک متغیره و نیز آزمون فردمن استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که در اولویت بندی افراد در ترجیحات مسکونی شان از میان سه مقیاس مورد بررسی، انتخاب محله در اولویت اول، انتخاب واحد آپارتمانی و مشخصات مربوط به آن در اولویت دوم و در نهایت انتخاب ساختمان مسکونی در سومین اولویت افراد در انتخاب محل زندگی شان به شمار می رود. همچنین از میان شاخص های مربوط به سطوح فوق، شاخص ویژگی های فضایی در ارتباط با واحد مسکونی، شاخص امنیت در ارتباط با ساختمان مسکونی و شاخص دسترسی و موقعیت در سطح شهر در مقیاس محله، در بالاترین درجه اهمیت در رده بندی ترجیحات افراد نسبت به مقیاس های مختلف محل سکونتشان قرار دارند.
۴۸.

بررسی کیفیت نفوذپذیری ورودی ها بر میزان حضور پذیری در بازار؛ نمونه موردی: بازار سنتی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت نفوذپذیری حضور پذیری دسترسی پذیری پیوستگی فضایی کیفیت هم جواری ها بازار سنتی شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
حضورپذیری مردم در فضاهای عمومی یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد سرزندگی در چنین فضاهایی است. این موضوع به ویژه در بازارها و مراکز تجاری، یکی از مهم ترین پارامترهایی است که باعث رونق اقتصادی و درنتیجه پاسخده بودن چنین فضاهایی در سطح شهرها می شود. از همین رو مجموعه عواملی که باعث ارتقای حضورپذیری طیف های مختلف جامعه در چنین فضاهایی می شود، در طراحی چنین فضاهایی حائز اهمیت هستند. از سویی در هر مجموعه معماری، ورودی آن به عنوان نقطه اصلی نفوذپذیری به آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ به نحوی که کیفیت ورودی می تواند نشان دهنده شخصیت یک بنا و کارکرد فضایی درون آن باشد. بر همین اساس چنین به نظر می رسد که کیفیت ورودی در یک بنا می تواند تأثیر بسزایی در دعوت کنندگی و تمایل به حضورپذیری در آن فضا داشته باشد. با این توضیح، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سئوال است که "کیفیت نفوذپذیری به یک بنا" چگونه می تواند باعث "افزایش تمایل به حضورپذیری" افراد در آن فضا شود؟ به منظور بررسی این موضوع، فضایی به عنوان بستر مکانی تحقیق انتخاب شد که نخست تنوع ورودی در آن زیاد باشد و دوم، حضورپذیری در آن مسئله ای حیاتی در تداوم کارکرد آن به شمار آید. بر همین اساس مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی در تحقیق حاضر انتخاب گردید. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است که در بخش کمی با استفاده از مطالعات میدانی و نیز ابزارهای رایانه ای همچون نرم افزار Depthmap به تحلیل ساختار کالبدی فضا پرداخته و در بخش کیفی با استناد به مشاهدات میدانی و نیز مصاحبه با استفاده کنندگان از بازار، به تحلیل نتایج بخش کمی و نیز عوامل مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه مؤلفه دسترسی پذیری، پیوستگی فضایی و کیفیت هم جواری ها، مهم ترین عوامل در ارتقای حضورپذیری در بازار هستند که دراین ارتباط امکان رؤیت مجاری ورودی از بافت اطراف، میزان سازگاری و وابستگی میان کاربری های موجود در راسته های منتهی به ورودی ها، میزان تراکم و تنوع این کاربری ها و درنهایت ویژگی های هندسی و فضایی ورودی های بازار به عنوان مهم ترین عوامل مرتبط باکیفیت نفوذپذیری ورودی هاست که بر میزان حضور پذیری افراد در بازار تأثیرگذارند.
۴۹.

تبیین میزان تاثیرگذاری تیپولوژی های چیدمان فضای منطقه ای یک کارگاه طراحی بر خلاقیت دانشجویان معماری(نمونه موردی: کارگاه های طراحی معماری دانشکده فنی باهنر در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چیدمان کارگاه طراحی دانشجویان معماری دانشکده خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۲
امروزه معماری داخلی فضاهای آموزشی از اهمیت خاصی برخوردار است و طراحان رشته های هنری به طراحی فضاهای آموزشی منطبق بر استاندارد و کاربری های خود به خصوص در دانشکده های هنر و معماری برای یادگیری و ایجاد خلاقیت در دانشجویان بسیار تأکید دارند. چیدمان میز و صندلی در فضاهای آموزشی ، ابعاد کالبدی معماری ، نور و رنگ و... در سطح کلاسهای درس و کارگاه های طراحی، از جمله عواملی هستند که نیازمند بررسی جامع و کامل دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر چیدمان میز و صندلی در محیط کارگاه های طراحی معماری بر ارتقاء سطح خلاقیت دانشجویان می باشد. جامعه آماری این پژوهش از دانشجویان کارشناسی دانشکده فنی باهنر شیراز در رشته معماری انتخاب گردید. بدین منظور برای دستیابی به بهترین چیدمان میز و صندلی و عوامل تأثیر گذار بر خلاقیت از شیوه ی گردآوری اطلاعات کمی و کیفی شامل پرسشنامه ی خلاقیت تورنس و آزمون اسکیس از دانشجویان استفاده وبراساس شاخص های ارزشیابی تورنس امتیاز بندی گردید سپس ارزشیابی آزمون ها توسط نرم افزار اکسل به صورت جدول و نمودار ارایه گردیده و تجزیه و تحلیل آنها بر اساس عوامل موثر برخلاقیت، صفات فضایی موثر بر خلاقیت، محورهای آفرینش گری و مراحل فرآیند آفرینشگری  ارایه گردیده است.نتیجه نشان می دهد که بین عوامل کالبدی نظیر چیدمان کارگاه طراحی و عوامل موثر بر افزایش خلاقیت دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد.
۵۰.

Evaluation of Place Attachment Rate in Home, Neighborhood and Urban (Case Study: Shiraz City, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Place attachment Place scale Home Neighborhood City

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۷۹
Attachment to a place is a positive emotional relation between a person and a place that leads to the significance of a place for the people staying there. Several studies have been presented about the sense of attachment to one or more locations around the world that each of them has evaluated the subject from a specific view and has achieved different results. This research tries to assess the relationship between intensity of attachment to a place and scale of the place with a new look at this issue. Accordingly, the factors influencing the attachment on the place have been exامینed in three dimensions of "physical", "socio-demographic" and "emotional". Physical factors have been divided into three scales of house, neighborhood and urban. Social-demographic factors have been generalized to variables such as age, gender, level of education, etc. Emotional factors have been extracted from 21 indices of the literature related to the concepts of place and attachment to a place. In this research, 12 emotional cases were evaluated for each of three interest place scales for people with different demographic characteristics in Shiraz. Studies were conducted through questionnaires at different neighborhoods with randomly selected citizens and the results were presented as a descriptive and analytical report. These results indicate that the feeling of attachment to the city scale is at the highest level, and then is a home, and finally is the attachment to the neighborhood scale.
۵۱.

تحلیل نظام شکلی و فضایی الگوی خانه های بومی در روستای پلکانی سرآقاسید در استان چارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه شناسی نظام شکلی و فضایی الگوی خانه های بومی روستای پلکانی سرآقاسید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
الگوهای بومی خانه در روستاها، گنجینه ای غنی از هویت، فرهنگ، آداب ورسوم و شناسنامه معماری هر مرزوبوم است که با مطالعه آن ها می توان به ریشه های فرهنگی و ارزش های حاکم بر جوامع مختلف پی برد. طی سالیان اخیر پژوهش های مختلفی پیرامون تحلیل نظام های معماری خانه های بومی روستایی در سطح کشور انجام گرفته؛ این در حالی است که سهم روستاهای پلکانی از این مطالعات بسیار اندک بوده است. روستای سرآقاسید از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری یکی از روستاهای پلکانی در کشور است که علی رغم تغییرات گسترده ای که در سیمای کالبدی روستاها در حال انجام است، بافت کالبدی این روستا کماکان مصون مانده است. همین امر سبب شد تا در پژوهش حاضر، الگوهای معماری بومی در این روستا مورد تدقیق قرار گیرد و نظام های فضایی، عملکردی و سازه ای آن تحلیل گردد. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی نگارندگان در سطح روستا است. نتایج پژوهش نشان داد که شیب زمین مهم ترین عامل در شکل گیری الگوهای مسکن این روستا است. به این ترتیب که وجود شیب های مختلف، ساخت طبقاتی ابنیه را ممکن ساخته است. همچنین به دلیل سرما و برودت هوا، ساخت فضاهای دستکند جهت استفاده از ظرفیت گرمایی زمین یکی از روش های ساخت در این روستا به شمار می رود. به لحاظ فرهنگی اجتماعی نیز خانه های روستای سرآقا سید به دو دسته شامل خانه های دارای واحد همسایگی و خانه های فاقد واحد همسایگی قابل دسته بندی هستند که آنچه باعث تعریف واحد همسایگی در نظام این خانه ها می شود، وجود «پیش تو» در مقابل خانه است. همچنین خانه ها ازنظر ساختار فضایی از نوعی الگوی سلسله مراتبی برخوردار هستند که به صورت خطی از معبر به عنوان حیاط تا فضای دستکند به عنوان بخش اندرونی خانه امتداد یافته است.
۵۲.

تبیین مؤلفه های اساسی ساختار خانه های عرفی اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه های عرفی الگوهای رفتاری الگوهای فضایی و کالبدی انتخاب اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۴
خانه به عنوان یک واحد فرهنگی - اجتماعی محصول برهم کنش الگوهای مسکن و سکونت انسان است که در قالب الگوهای رفتاری (شیوه زندگی) و الگوهای فضایی - کالبدی نمود می یابد. تحقیق حاضر در جستجوی چگونگی نمودپذیری الگوهای مذکور در ساختار خانه های عرفی است. از همین رو، 15 خانه مربوط به طبقه متوسط و مردم عادی شهر اردبیل که از دوران اواخر قاجار و اوایل پهلوی به جای مانده اند، به عنوان نمونه های موردی انتخاب و با مراجعه به آن ها و انجام مصاحبه با ساکنین آن ها، سعی در بررسی موارد موردنظر شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی جهت معرفی عوامل مؤثر در شکل گیری ساختار خانه های عرفی یا مردمی و تبیین ابعاد و ارتباطات میان مفاهیم و مؤلفه های دخیل در ساختار این خانه ها تعریف شده است. روش تحقیق حاضر کیفی و روش تجزیه وتحلیل داده ها، استدلال استقرایی و تحلیل تفسیری است. فرایند تحقیق در سه مرحله انجام شده است: در مرحله نخست، مبانی نظری تحقیق گردآوری و از آن چهارچوب نظری استخراج گردید. در چهارچوب نظری به نقش کلیدی عامل «انتخاب» به عنوان عامل انتقال مفاهیم از امکانات و قابلیت های محیط به معانی و الگوها تأکید شده است. در مرحله دوم به منظور سنجش چهارچوب نظری به دست آمده، تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل الگوهای فضایی - کالبدی و نیز الگوهای رفتارهای جاری در سه سطح کلان، میانی و خرد خانه ها انجام و سپس مسیر شکل گیری ساختار خانه ها بر مبنای چهارچوب نظری ترسیم و عوامل زمینه ای مؤثر بر آن استخراج شد. در مرحله سوم مدل نهایی تحقیق، بر اساس داده های به دست آمده، ترسیم گردید. بر اساس نتایج تحقیق فرهنگ، جامعه، اقلیم و اقتصاد چهار عامل زمینه ای مؤثر در شکل گیری ساختار خانه های اردبیل به شمار می روند. همچنین عامل «انتخاب» موجب تولید معانی مرتبط با مسکن و سکونت، ازجمله عوامل زمینه ای شده است که از برهم کنش معانی، مؤلفه های فضایی - کالبدی اساسی ساختار خانه های عرفی اردبیل یعنی «انعطاف پذیری کالبدی و عملکردی»، «ملاحظات اقلیمی در خانه ها»، «شباهت ساختاری خانه ها» و «عدم تشخص و تمایز خانه ها» نمود یافته است.
۵۳.

ارزیابی و سنجش آسیب پذیری بافت فرسوده شهری کلانشهر شیراز در برابر زلزله با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی بافت فرسوده تحلیل سلسله مراتبی شهر شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
آسیب پذیری شهرها از مخاطرات محیطی در کشورهای دارای محیط طبیعی، پرمخاطره، به چالشی مهم در برابر علوم شهرشناسی، مدیریت، علوم مهندسی و برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. پژوهش ها و نوشتارهای مربوط، حاکی از آن است که به رغم مطالعات و تحقیقاتی که طی حدود هفت دهه گذشته در مورد بافت های تاریخی و فرسوده شهری انجام شده اند، آسیب پذیری بافت های مذکور در برابر زلزله از دهه 90 میلادی مورد توجه قرار گرفته و در ایران نیز از اواسط دهه 70 به این موضوع اهمیت داده شده است. نقش و جایگاه شهر شیراز در جنوب ایران، اهمیت مطالعه آسیب پذیری این شهر را نشان می دهد. براساس مطالعات مربوط به بازنگری طرح تفصیلی مناطق شیراز منطقه دو 50 درصد محلات بافت فرسوده را در خود جای داده است. بنابراین آسیب پذیری سه محله از میان محلات این منطقه در برابر زلزله مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور نه متغیر در حوزه جمعیت، کاربری و ویژگی های فیزیکی کالبدی منطقه مذکور انتخاب و بررسی و تحلیل شده است. در این بررسی، آسیب پذیری هر یک از متغیرها و چگونگی پراکنش آن ها در سطح بلوک های منطقه در تابع مورد نظر محاسبه شده و وضعیت آسیب پذیری محدوده مورد بررسی، نتایج این بررسی نشان از آن داشت که حدود 28 درصد محله قاآنی، حدود 81 درصد قطعات محله کوشک عباسعلی و حدود 80 درصد محله دباغی دارای آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد هستند و متغیر فاصله کاربری ها از فضاهای باز، دسترسی به محدوده آسیب پذیر، سال احداث بنا و نوع مصالح ساختمان ها، بیش ترین تأثیر را در آسیب پذیری این محلات از زلزله دارند.  
۵۴.

تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه توسعه پایدار شهری شهر بندری ماهشهر آینده پژوهی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
عوامل اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بسیاری بر توسعه پایدار شهری تأثیرگذارند که باتوجه به وابستگی درونی هر کدام از این عوامل، توسعه یک عامل می تواند بر توسعه سایر عوامل نیز تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گیری شده است. یافته های پژوهش بیانگرآن است که از میان 35 عامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر، در مجموع 8 متغیر کلیدی در وضعیت توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر تأثیرگذارند. بدین صورت که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر دارند وشامل عوامل " توسعه گردشگری داخلی( V4 )، طرح ها و برنامه های توسعه شهری ( V19 )، مدیریت کارآمد محلی ( V21 )، مدیریت کارآمد کلان ( V23 )، آموزش ( V24 )، شبکه ارتباطی ( V28 )، امنیت( V30 )، موقعیت جغرافیایی بندر ماهشهر( V33 )" می باشند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به تأثیرگذاری بالای نقش عامل مدیریت بر سایر عوامل؛ اتخاذ سیاست های منطقی در خصوص توسعه پایدار شهری توسط مدیران و مسئولین شهر بندری ماهشهر، می تواند جهات موفقیت و یا شکست توسعه پایدار این شهر بندری را مشخص نماید.
۵۵.

بازشناسی مفهوم قلمرو در سه حوزه کالبدی، رفتاری و معناشناختی در معماری کوچ (مطالعه موردی: عشایر بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری کوچ قلمرو کالبد رفتار معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷
معماری کوچ و زندگی عشایر، جنبه های نهفته بسیار دارد که متأثر از شیوه زندگی کوچ نشینان و فرهنگ و اجتماع آن ها می باشد. کوچ نشینی شیوه ای از زندگی با جابه جایی سالانه و موسمی است که گروهی ازمردم همراه با چهارپایان خود، از محل چادرهای زمستانی تا چراگاه های تابستانی نقل مکان می کنند و در فصل سرما دوباره به اردوگاه زمستانی خود باز می گردند. پدیده کوچ نوعی هماهنگی و سازش انسان با محیط طبیعی است که تا حدودی تحت تأثیر جبر محیطی نیز قرار دارد. بر این اساس می توان چنین پنداشت که زندگی کوچ نشینی یک نوع امرار معاش و بالطبع یک مسئله فرهنگی است که شیوه زندگی خاصی را معرفی می کند. در این خصوص مفهوم قلمرو به عنوان یکی از مفاهیم مطرح در مطالعات انسانی و محیطی، در شکل گیری نظام فضایی این نوع معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این مفهوم بیش از آن که یک ویژگی کالبدی باشد، مفهومی ذهنی بوده که هم در ساختار کالبدی محیط و هم الگوهای رفتاری ساکنین و معانی که ساکنین از محیط زندگی خود ادراک می کنند، نمود دارد. با این حال چنین به نظر می رسد که بررسی این مفهوم در معماری کوچ، با توجه به نوع زندگی و شیوه سکونت خاص این افراد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر ضمن بررسی نوع زندگی و شیوه سکونت خاص این افراد و نیز سازمان فضایی این نوع زندگی، به بررسی مفهوم قلمرو در سه حوزه کالبدی، رفتاری و معناشناختی در ایل سادات محمودی از طوایف بویراحمد سفلی به عنوان نمونه موردی می پردازد. بر این اساس با مراجعه حضوری به محل زندگی این عشایر و تهیه نقشه و کروکی از سازمان فضایی ایل و همچنین انجام مصاحبه و مشاهده، به گردآوری اطلاعات لازم پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مفهوم قلمرو در سه بعد کالبدی، عملکردی و معنایی در معماری کوچ ، نمود دارد و این مفهوم هم از بعد عینی و هم از بعد ذهنی قابل مشاهده است.
۵۶.

تحلیل دانه بندی بلوک های مسکونی از منظر جرم شناسی با استفاده تکنیک نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرم خیزی فضای باز مجتمع مسکونی نحو فضا نرم افزار Depthmap

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۲
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش دسترسی بصری و فیزیکی در فضاهای باز مجتمع های مسکونی و نقش آنها در تامین امنیت آن محیط است. پیرامون موضوع مطروحه، سه الگوی فضای باز در مجتمع های مسکونی در نظر گرفته شد که شامل"الگوی حیاط مرکزی"،"الگوی خطی یا ردیفی" و"الگوی بلوک های پراکنده" است. ابزار ارزیابی در این پژوهش، تئوری نحو فضا است. فرایند این پژوهش به این صورت انجام می شود که در ابتدا فاکتورهای مؤثر بر میزان جرم خیزی فضاهای باز مجتمع های مسکونی استخراج می گردد، سپس با استفاده از تئوری نحو فضا، به تبیین چارچوب نظری پژوهش پرداخته می شود. در ادامه با استفاده از نرم افزار Depthmap ، شاخص-های " قابلیت دسترسی فیزیکی"،" قابلیت دسترسی بصری"،"دسترسی محلی" و دسترسی فراگیر" در نمونه های موردی بررسی می شود و در نهایت الگوی نهایی بهینه که دارای کمترین میزان احتمال جرم خیزی است معرفی شده و راه کارهای حاصل تبیین می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به تحلیل های کمی ذکر شده، فضای باز مجتمع مسکونی با الگوی حیاط مرکزی، دارای کمترین میزان جرم خیزی نسبت به دو الگوی دیگر است، این در حالی است که در فضاهای باز با الگوی بلوک های پراکنده، امکان وقوع جرم بیشتر از سایر نمونه ها می باشد.
۵۷.

بازشناسی اصول ایجاد حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهر شیراز با تکیه بر مفهوم سلسله مراتب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلسله مراتب حس معنویت مسجد امامزاده حسینیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
یکی از مفاهیمی که در ساختار فضایی و کالبدی شهرهای معاصر بسیار کم رنگ شده ، مفهوم سلسله مراتب است. این مفهوم که برگرفته از مبانی فلسفی و عرفان اسلامی است، از جمله عواملی است که می تواند باعث القای حس معنویت و قداست در مکان ها گردد. بنابراین شناخت بن مایه های حس معنویت از طریق مفهوم سلسله مراتب و استفاده از آن ها در برنامه ریزی فضایی شهر شیراز، هدفی است که این پژوهش در پی دستیابی به آن است. با این توضیح تحقیق حاضر در پی تحلیل نقش مفهوم سلسله مراتب در شکل گیری بن مایه های حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی است. در این پژوهش، حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی متغیر مستقل و انواع سلسله مراتب به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبنی بر مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی است که در بخش مبانی نظری با تکیه بر اسناد موجود، به استخراج بن مایه های حس معنویت پرداخته و در بخش میدانی با استفاده از پرسش نامه مستخرج از بخش نظری، به تحلیل میزان و چگونگی نمود بن مایه های حس معنویت بر اساس سلسله مراتب موجود در بافت پیرامون فضاهای مذهبی پرداخته است. نمونه های موردی در این تحقیق، بافت پیرامون آستان مقدس شاه چراغ، مسجد صاحب الزمان و حسینیه ثارالله در شهر شیراز و جامعه آماری 15 نفر از استفاده کنندگان هر یک از این بافت ها است. نتایج تحقیق نشان داد که بن مایه های جهت گیری، گذرگاه و نظم هندسی بیشترین تاثیر را در شکل گیری احساس حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی بر عهده دارند که این نتیجه می تواند در طراحی فضاهای شهری به ویژه بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهرها مورد توجه طراحان و برنامه ریزان قرار گیرد.
۵۸.

تحلیل تطبیقی زبان الگوی مسکن در مقیاس میانی (خرده فضا) (نمونه موردی: بررسی تقسیم سه تایی ها در خانه های یزد و تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۶
معماری خانه های ایرانی دارای الگوهایی نظام مند در کالبد خود است که بوسیله آنها طبقه بندی می شود. این طبقه بندی در قالب شناسایی الگوهای نهان در فضا قابل تشخیص است و راه آن استخراج "زبان الگو" در این فضاها است. از سویی دیگر این نظام الگویی یا به عبارتی زبان الگو در معماری ایران در قالب صفاتی قابل تبیین و طبقه بندی می باشند. این صفات به دسته بندی و تشریح الگوهای معماری می پردازد که در مقیاس میانی یا همان "خرده فضاها" معین می گردد. بر این اساس تحقیق حاضر در نظر دارد تا زبان الگوی مسکن را در مقیاس میانی و بر اساس" صفات فضاها" مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. در این راستا تعدادی از خانه های دو شهر انتخاب گردید. این خانه ها از دو شهرِ یزد به عنوان نماینده بناهای شهرهای فلات مرکزی ایرا ن و پایدار در گونه های کالبدی در مقیاس کلان فضا و تبریز به نمایندگی از شهرهای مرزی ایران و دارای گونه های متنوع تر در همان مقیاس برگزیده شد و صفات خرده فضاهای آنها (به طور خاص تقسیم سه تایی ها) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برخی از خصوصیات الگویی تقسیم سه تایی های در خانه های تبریز به خصوص در گونه های کوشکی (دوره دوم قاجار) از برخی خصوصیات صفات الگویی پایدار موجود در کالبد معماری ایران فاصله گرفته است. این در حالیست که تقسیم سه تایی ها در خانه-های یزد شکل پایدارتری را به خود می بیند و به نظر می رسد، این تنوع الگویی به سبب تغییر در زبان الگو و همچنین تنوع وقایع اتفاق افتاده در شهر تبریز و همچنین پایداری نوع زندگی در شهر یزد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی آن که در مرکز ایران واقع شده باشد.
۵۹.

تحلیل شفافیت در معماری خانه های قاجاری با استفاده از مدل چیدمان فضا مورد پژوهی: خانه های تاریخی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری خانه های تاریخی نحو فضایی دوره قاجار تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۶۶
خانه به عنوان مهم ترین گستره حضور و رشد انسان و دارای گسترده ترین دستاورد در معماری است که نحو فضایی ارائه شده در این نوع مسکن منطبق بر نیازهای مردم باتوجه به تمایلات آن ها برای رفاه بیشتر دچار تغییرات عمده ای شده است. این مصداق کالبدی در دوره های مختلف تاریخی، سبک های متفاوتی را منطبق بر نیازهای جامعه به خود دیده و نحوه شکل گیری فضاهای آن نیز تفاوت زیادی پیدا کرده است. اصل شفافیت[1]در طول تاریخ معماری ایران سیر تکمیلی را طی نموده و به نحوی تا معماری قاجار نهایت ظهور خویش را هویدا ساخته است. بررسی بناهای برجای مانده از معماری دوران قاجار در شهر تبریز نشان می دهد که این شهر یکی از پرکارترین و ارزشمندترین نمونه های معماری تاریخی را داشته که علاوه بر تعدد در کمیت، تنوع فضایی بالایی دارد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که در هدف توسعه و کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده که ابتدا براساس بررسی پیشینه تحقیق، عوامل مؤثر بر اصل شفافیت در معماری دوره قاجار تبیین با استفاده از روش دلفی[1] مورد آزمون تأیید قرارگرفته و در نهایت، با استفاده از روش اسپیس سینتکس[1] و با استفاده از نرم افزارهای دپس مپ[1]، پازیک[1] و آیزوویست[1] نتایج تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاکی از آن است که اواسط دوره قاجار، دارای بالاترین حد شفافیت در طرح معماری خانه های تاریخی داشته است.اهداف پژوهش:بازشناخت ساختار شفافیت در سیر معماری خانه های تاریخی شهر تبریز.دستیابی به نحوه و چگونگی شفافیت در معماری دوره قاجار و ارائه ساختار فضایی[1] تبیین شده در قالب چارچوب مفهومی.سؤالات پژوهش:شفافیت در معماری خانه های تارخی شهر تبریز چه جایگاهی دارد؟چگونگی ارتباط فضایی سلسله مراتبی شفافیت در نحوه شکل گیری معماری خانه های تاریخی شهر تبریز دو دوره قاجار به چه نحوی بوده است؟
۶۰.

تبیین شاخص های کیفیت بصری مسکن آپارتمانی شیراز به روش نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت مسکن کیفیت بصری نحو فضا دپس مپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۳
کیفیت محیط زندگی ابعاد گوناگونی دارد. یکی از مهم ترین آنها، کیفیت مسکن است که پاسخگویی به نیازهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، روانی و فیزیکی ساکنین را تأمین می کند. کیفیت بصری یکی از انواع کیفیت مسکن است که این پژوهش ضمن اشاره به معنای آن، در نظر دارد تا بوسیله شاخص های مناسبی به ارزیابی این موضوع در مسکن آپارتمانی شیراز به عنوان کلان شهر جنوبی کشور با توجه به موقعیت خاص جغرافیاییش بپردازد. شاخص ها به روش کلی نحو فضا و بوسیله نرم افزار دپس-مپ و نمودار و روابط ریاضی تجزیه و تحلیل می شوند. جامعه آماری شامل 50 نوع پلان آپارتمان مسکونی از سه منطقه شیراز که بیشترین تعداد آپارتمان مسکونی را دارا می باشند، انتخاب شده است. در پژوهش حاضر بر مبنای مطالعات انجام شده علاوه بر ارائه پیشنهاداتی جهت بالا بردن کیفیت بصری مسکن، الگوی طرح واره مناسب مسکن آپارتمانی نیز ارائه شده است و مشخص شد، ارتباط مستقیم آشپزخانه یا سالن با تراس با قابلیت و کنترل دید بیشتر از فضاهای عمومی منزل به این فضا، ضمن تاکید به آن، عاملی موثر در ایجاد کیفیت بصری مطلوب مسکن آپارتمانی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان