محمود حقانی

محمود حقانی

مدرک تحصیلی: عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامه های درسی رسمی دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت شهروندی شهروند دیجیتال شهروندی مجازی آنتروپی شانون برنامه درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۸۰
هدف این پژوهش بررسی جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامه های درسی رسمی دوره ابتدایی ایران بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا به شیوه آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متون، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. جامعه آماری پژوهش 41 جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 بود که 24 جلد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. برای تعیین روایی ابزار، از روایی محتوایی به شکل نظرخواهی از متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازه گیری و هدف پژوهش به روش کیفی استفاده شد. ضریب پایایی نیز به روش اسکات 83/0 به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل آنتروپی شانون نشان داد بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت در بین مؤلفه های مطلوب تربیت شهروند مجازی به مؤلفه ی "سواد مجازی" مجموعاً با مقدار (386/0) و کم ترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت به مؤلفه های " امنیت مجازی"، " آداب معاشرت مجازی"، " حقوق و مسؤلیت های مجازی"، " قوانین مجازی" و " تجارت مجازی" مجموعاً با مقدار (0) تعلق دارد. همچنین یافته های مربوط به آمار توصیفی نشان داد که حدود 4 درصد از محتوای کتاب های درسی مورد بررسی به مؤلفه های تربیت شهروند مجازی توجه داشته اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامه های درسی دوره ابتدایی ایران تا حد زیادی مغفول مانده است. بنابراین پیشنهاد می شود با توجه به ضرورت تربیت شهروندان مجازی در عصر حاضر، برنامه های درسی دوره ابتدایی از نظر ایجاد پوشش مناسب روی مؤلفه های مورد نیاز تربیت شهروند مجازی، مورد بازنگری قرار گیرد.
۲۲.

تأثیر آموزش الگوی KAB بر گرایش کارآفرینانه فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی آموزش کارآفرینی KAB نگرش الگوی رفتاری سبک زندگی اثربخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۶
االگوی آموزش کارآفرینی KAB از جمله الگوهای معتبر آموزش کارآفرینی در حوزه آموزش های مهارتی است که از سوی کارشناسان سازمان جهانی کار ( [1] ILO ) تهیه و توسعه یافته است. پژوهش حاضر، به منظور بررسی میزان اثربخشی الگوی آموزش کارآفرینی KAB در سه حوزه نگرش شخصی، سبک زندگی و الگوی رفتاری کارآموزان انجام گرفت. پژوهش با استفاده از روش طرح های آمیخته انجام شد که در مرحله کیفی به صورت مصاحبه و در مرحله کمی به صورت شبه آزمایشی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، 35 نفر ازکارآموزان دوره کارآفرینی در یکی از آموزشگاه های تحت نظارت اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان البرز بوده که به صورت تمام شماری، قبل و بعد از آموزش، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای استفاده شد که روایی صوری و محتوای آن از سوی متخصصان و پایایی آن از طریق انجام آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 74/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS انجام و برای بررسی فرضیه های پژوهش، علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون های کولموگروف- اسمیرنف، لوین، ویلکاکسون و t گروه های وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش کارآفرینی KAB بر الگوی رفتاری و سبک زندگی تأثیرگذار بوده ولی بر نگرش شخصی، تأثیری نداشته است.
۲۳.

طراحی الگوی برنامه درسی ویژه مهاجرین افغان در نظام آموزش عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی مهاجرین افغان الگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی ویژه مهاجرین افغان و معرفی مولفه ها و مقوله های تشکیل دهنده این حوزه و در نهایت ارائه الگوی مطلوب مطابق با زمینه کشور(ایران) بود.روش اجرای این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد بود.برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید خبره در این زمینه(اساتیدی که سابقه پژوهش در این زمینه را دارا بودند) و معلمانی(شهر تهران) که تجربه تدریس به دانش آموزان افغانی را داشتند استفاده گردید.با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 مصاحبه از استادان و معلمان به عمل آمد.مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری(روش استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از تحلیل مصاحبه ها و استخراج الگو با استفاده از روش چک اعضا مورد اعتبارسنجی قرار گرفت.نتایج تحقیق به شکل الگویی متشکل  11 مقوله اصلی و 32 مقوله فرعی ارائه گردید. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط علی قرار گرفتند عبارت بودند از: حقوق شهروندی،حقوق بشر،مشترکات فرهنگی،چالش های زبانی،انسجام فرهنگی،سازگاری فرهنگی،وجود اقلیت ها،مجاورت جغرافیایی،حق همسایگی. مقوله های فرعی در بعد زمینه ای عبارتند از:امنیت شکننده،ناآگاهی قومی،نگاه زاویه دار به فرهنگ های مختلف،تفاوت های مذهبی.خرده مقوله های بعد مداخله ای عبارت بودند از:خودبرتربینی،دگرهراسی،سیاسی کاری افراطی،دید امنیتی،تعصبات قومی.خرده مقوله های مربوط به بعد راهبردها عبارت بودند از:تدوین برنامه درسی چندفرهنگی،تدوین برنامه درسی تلفیقی،آگاهی سازی فرهنگی،احترام به تفاوت ها،پذیرش دیگری،انکار تفاوت های فرهنگی،سرکوب تفاوت های فرهنگی.مقوله های فرعی بعد پیامدی نیز عبارت بودند از: ارتقا وجه بین المللی،گسترش مناسبات سیاسی،کاستن هزینه های ناشی از بزهکاری،سرمایه گذاری بین المللی،انتقال فرهنگی،تحقق عدالت آموزشی و همبستگی فرهنگی.همچنین برنامه درسی فراگیر ویژه مهاجرین به عنوان مقوله محوری یافت شد.
۲۴.

شناسایی عوامل ایستایی– پویایی نظام آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی پویایی آموزش عالی ایستایی آموزش عالی تکنیک معادلات ساختاری تفسیری(ISM) MAXQDA12

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۹۹
باوجود اهمیت نظام آموزش عالی، همچنان ابعاد و مؤلفه های مختلف ایستایی و پویایی آن به خوبی روشن نیست.لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی ابعاد و مؤلفه های پویایی و ایستایی نظام آموزش عالی و مشخص کردن مؤلفه های تأثیرگذار و تأثیرپذیر در دانشگاه های آزاد و دولتی است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. در ضمن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاه در سال 1397 به صورت کدهای باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین مؤلفه ها اثرگذار و اثرپذیر از معادلات ساختاری تفسیری(ISM) استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختاریافته، 401 کدباز و 102 کد محوری برای پویایی و ایستایی استخراج گردید، که درنهایت 13 مؤلفه اصلی برای آموزش عالی مشخص شد. پس ازآن با توجه به پرسشنامه ماتریسی معادلات ساختاری تفسیری، مؤلفه های استاد، رویکرد آموزشی، عوامل اقتصادی،عوامل فرهنگی - اجتماعی، محتوای برنامه ریزی درسی - آموزشی و عوامل سیاسی از عوامل اثرگذار و دانشجو، اهداف سازمانی، استانداردها، ساختار،رهبری - مدیریت، کارکنان و نوع سازمان از عوامل اثرپذیر شناسایی شدند.همچنین مؤلفه ها و زیر مؤلفه های بیان شده در این پژوهش بیانگر عوامل کاربردی در نظام آموزش عالی پویا و مؤلفه های ایستایی نشان دهنده وضع موجود در جامعه دانشگاهی است. ازنظر خبرگان مؤلفه رویکردهای آموزشی از تأثیرگذارترین عوامل در پویایی نظام دانشگاهی بیان شده است.
۲۶.

نیاز سنجی آموزشی گروههای شغلی قضات بر اساس رویکرد شایستگی (مطالعه موردی: مجتمع های قضائی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیازسنجی آموزشی گروه های شغلی قضات شایستگی مجتمع های قضایی استان تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
اجرای اقدامات ارزش آفرین و تحول گرایانه در حوزه مدیریت منابع انسانی همراستای با دیگر راهبردها و کارکردهای سازمان شایستگی های محوری سازمان را توسعه خواهد داد. هدف اصلی این پژوهش نیازسنجی آموزشی گروه های شغلی قضات در میان مجتمع های قضایی استان تهران است. جامعه آماری این تحقیق را قضات مجتمع های قضایی استان تهران به تعداد 300 نفر تشکیل می دهند. با روش نمونه گیری از جامعه محدود تعداد 176 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آن به روش محتوا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ که برابر با 937/0 بوده، تایید گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن با نرم افزار اس. پی. اس. اس. استفاده شده است. نتایج نشان داد مهارت های ادراکی، مهارت های تصمیم گیری، هوش اجتماعی، توانایی علمی، پایبندی به اصول اخلاقی و مهارت های فردی در تعیین نیازهای آموزشی گروه های شغلی قضات تأثیر دارند. همچنین یافته ها نشان داد که هوشمندی، اعتماد به نفس و رعایت عدالت بیشترین اهمیت را در میان شاخص های شناسایی شده در این تحقیق داشته اند.
۲۷.

چالش های کارآموزی در ایران؛ پیوند مسیر به ریزوم (مطالعه موردی: رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی آموزش عالی پساکیفی ارتباط دانشگاه و صنعت دلوز و گاتاری ریزوم فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۹
این مقاله با هدف بررسی چالش هایی که کارآموزان در طی فرایند کارآموزی با آن مواجه هستند، انجام شده است. کارآموزی، از جمله برنامه های کاربردی دانشگاه ها برای ایجاد ارتباط با بخش های خدماتی و اقتصادی جامعه شناخته می شود. دانشگاه ها از طریق این برنامه ها سعی در ارتقاء مهارت هایی دارند که موردنیاز محیط کار است. چنین دیدگاهی به کارآموزی، تفکری بنیادگرایانه را نشان می دهد که در آن کارآموزی نه فرصتی برای ساخت دانش، بلکه ابزاری برای کسب وظایف و مهارت های مشخص محسوب می شود. این مقاله با یک تحلیل پساکیفی، و رویکردی پساساختارگرایانه، به شناسایی ساختارها، الگوهای ذهنی و گفتمان هایی پرداخته است که مانع از انجام کارآموزی شده اند. گفتمان هایی که نه تنها اعضای سازمان را تحت سلطه خود درآورده است، بلکه فرصت دستیابی به یادگیری و ساخت دانش را از کارآموزان ربوده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، با 12 نفر از کارآموزان رشته ی آموزش و بهسازی منابع انسانی و 29 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی در تهران گفتگو شده است. نتایج نشان داد، آنچه در دوره های کارآموزی اجرا می شود، لزوما منطبق با ابعاد رسمی و اهداف ترسیم شده آن نیست، تاملی انتقادی نشان می دهد که در پشت این تصویر نمایشی، برنامه درسی پنهانی وجود دارد که ما را با آنچه در فرایند کارآموزی رخ می دهد، مواجه می سازد. امیدواریم شناخت این الگوهای ذهنی و گفتمان های غالب به اعضای سازمانهای ایرانی و کارآموزان این رشته کمک کند تا از سیطره ی این گفتمان ها رها شوند تا فرصتی برای کارآموزان فراهم کند که فرایند کارآموزی را نه در یک مسیر خطی و بنیادگرایانه بلکه در رویکردی ریزوماتیک برای ساخت دانش پیش ببرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان