شهلا اسلامی

شهلا اسلامی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه، دانشکده الهیات و فلسفه، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

تجلی اندیشه مانی در نقاشی های قرون میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۸۰
مسیحیت آغازین در اثر پیروی از سنت های آیین یهود، که در آن تصویرسازی منع می شد، توجهی به نقاشی ابراز نمی داشت اما با گسترش آن آیین، شاهد تجلی هنر نقاشی هستیم. در آثار برجای مانده از گور دخمه ها در شهر رم، مسیحیان به پیروی از سنت هلنی-   رومی انسان را به شکل موجودی ایدئال نقش کرده اند. با نظر به ثبات نگرش های هنری و زیبایی شناسی از عصر پیشا-مسیحی (شامل هارمونی، توازن، تناسب و ممسیس یا تقلید از طبیعت) و با ارجاع به آیه 26:1 از سفر پیدایش عهد عتیق که در باب آفرینش عنوان کرده است: «پروردگار انسان را به صورت خود آفرید»، انتظار می رفت که هنر مسیحی در همان مسیر هنر یونان و روم پیش برود و فقط جنبه مسیحی به خود بگیرد آن گونه که در هنر مسیحیت آغازین و در گور دخمه های شهر رم به چشم می خورد؛ اما به مرور شاهد ظهور هنری تصنعی و پر تلألو هستیم که یاد آور شیوه و اندیشه ثنویت گرای گنوسی-   مانوی است. مانی نخستین رهبر جهان مسیحیت است که سنت هنری را با توجه به اندیشه ثنویت گرا گسترش می دهد و آن را عملی قدسی بر می شمارد. حتی عده ای نقاشی های او را معجزه آسا می شمارند. او به عنوان یکی از نخستین مسیحیان با رویکردی متضمن اندیشه دوگانه پرستی به ابداع شیوه ای در هماهنگی کامل با اندیشه ثنویت گرا، به مفهوم شر انگاری ماده و جهان مادی، پرداخت. وی جهانی به دور از طبیعت گرایی و در تضاد با اندیشه مسیحیان، که طبیعت و جهان ماده را به عنوان مخلوق پروردگار می ستودند، مصور ساخت. در یافته های پژوهش، اندیشه ثنویت گرای مانی در نقاشی های قرون میانه قابل بازشناسی است.
۲۲.

وسواسِ ذهنی: ناواقع گرایانه یا ناعمل گرایانه؛ تحلیلی فلسفی از اندیشیدنِ وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
وسواسِ ذهنی -که عموماً بیماری یا اختلالی روانی تلقّی می شود- همراه با افکاری است که مکرراً و بی آنکه شخصِ مبتلا بر آن ها مهاری داشته باشد در ذهن حاضر می شوند و اضطرابِ سنگینی ایجاد می نمایند. در روان شناسی، این افکار به عنوانِ افکاری نامعقول که هیچ مبنایِ منطقی ندارند معرفی می شوند؛ روان پزشکان نیز می کوشند تا از طریقِ تجویزِ دارو راهِ ورودِ این افکار به مغزِ بیمار را مسدود کنند. فارغ از رویکردهایِ روان پزشکانه یا روان شناسانه، این مقاله با اتّخاذِ رویکردی فلسفی، تحلیلی از وسواسِ ذهنی ارائه می کند که بر مبنایِ آن، اندیشیدنِ وسواسی ازآنجاکه در جریانِ پیوسته و ممتدِ زندگی انقطاع و اختلال ایجاد می کند، ناکارآمد است؛ امّا درعین حال، معطوف به حقیقت است و به جزئیاتِ واقعی ای از امور نظر دارد که به چنگِ آگاهیِ متداول و روزمرّه نمی افتد. بنابراین، ناواقع گرایانه خواندنِ افکارِ وسواسی حاصلِ خلطی است که میانِ دو مفهومِ ناواقع گرایی و ناعمل گرایی صورت می گیرد.
۲۳.

مدرسه زدایی از مدرسه؛ بررسی پدیدارشناسانه ی نقش مدرسه در تربیت سیاسی از منظر هایدگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دازاین تقدیر جمعی مدرسه تربیت سیاسی مدرسه زدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
مدرسه با وجود آن که از جمله دستاوردهای مهم بشر به شمار می آید و ظرفیت های قابل توجهی به منظور پرورش و تربیت جوامع دارد، اما به واسطه رفتارها و ساختارهای نامناسبی که بر آن تحمیل شده است، نه تنها امکان نقش آفرینی کامل خود را از دست داده، که در نگاه بدبینانه گروهی از اندیشمندان، نهادی کم اثر و یا گاه بی اثر معرفی شده است. به نظر می رسد اصلی ترین دلیل چنین تلقی هایی عدم فهم صحیح از پدیدار مدرسه باشد. چنانچه مدرسه را نهادی اجتماعی تعریف نماییم، و نه نهادی علمی، آن گاه است که ضمن تغییر ساختار حاکم بر مدارس، از موهبت تربیت مدرسه ای بهره مند خواهیم شد. برخلاف آن چه امثال ایوان ایلیچ گفته اند، این جامعه نیست که باید مدرسه زدوده شود، بلکه مدرسه زدایی از خود مدرسه است که می تواند ظرفیت های حقیقی مدرسه را فعلیت ببخشد. این مهم از رهگذار پدیدارشناسانه و مبتنی بر پدیدارشناسی هایدگر قابل رخ دادن خواهد بود. از نظر هایدگر مدرسه می بایست عرصه ی مجال باشد، عرصه ای که مدرسه و معلم به-واسطه ایجاد مجال یادگیری و سخن گفتن برای شاگردان، مهم ترین نقش را به منظور اصالت بخشی به زیست آنان ایفا می کنند.
۲۴.

نقاشی در اندیشه مانی

کلیدواژه‌ها: مانی نقاشی بصیرت دیداری بصیرت شنیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
مانی نقاش، خطاط و پیام آور ایرانی در سومین سده میلادی، مسیحیت ثنویت گرای ملهم از آرای ایران باستان را گسترش داد. بر این مبنا، دو نیروی خیر و شر، به گونه ای مجزا و مستقل مدّ نظر قرار می گیرند که در این باور، نور و روشنی، «خیر»، و ظلمت و جهل، «شر» محسوب می شوند. ازآنجاکه در آئین وی نور مقدس است، حس بینایی جایگاهی ویژه دارد. زیرا در فقدان نور، بینایی مؤثر نیست. به عبارتی نور آشکار کننده حقیقت است و چشم دریافت کننده آن. مانی نخستین پیام آوری است که خود اقدام به مکتوب نمودن آراء آیین نموده و به نقاشی مزین ساخته است. بنابراین نقاشی و کتابت در میان مانویان واجد پایگاهی اساسی بوده است. کتب مصور میراث مانی پیام آور آن آیین بود که میان آنان فرهنگ هنری را رواج داد. این مقاله با رویکردی فلسفی بر اساس آرای مانی مدلل می دارد که بهره گیری از نقاشی در آئین وی، تنها، وسیله انتقال اندیشه اش به افرادی فاقد آشنایی به نوشتار و خواندن و ابزاری جهت تبلیغ دین نبوده، بلکه دلایلی غامض و پیچیده در ورای آن را شامل می شده است که برخاسته از تفکر ثنویت گرا است. در این پژوهش از روش توصیفی   تحلیلی استفاده شده است و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه ثنویت گرای مانوی-گنوسی نور از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ لذا در این تفکر حس دیداری بر حس شنیداری ارجح است. بر این اساس مانی برای تبلیغ آیین خود از نقاشی سود جسته است.
۲۵.

کاربرد هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی و پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی فلسفه برای کودکان متیو لیپمن تفکر خلاق گفت وگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۶۱
فلسفه برای کودکان (p4c) به همت لیپمن بنیان نهاده شد. وی تلاش نمود با طرح فرایندی از فعالیت ها به کمک داستان، تفکر را توسعه دهد. داستان، پایه اصلی تفکر و ارتباط و یکی از ابزارهای پرورش تفکر در فبک هست؛ اما آیا فبک در مورد سایر هنرها ازجمله نقاشی به عنوان ابزار و واسطه ای در فلسفه برای کودکان کارا هست؟ هدف این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی است، بهره گیری از ظرفیت های نهفته در نقاشی از منظر لیپمن به عنوان واسطه ای در تقویت و رشد تفکر کودکان در برنامه فلسفه برای کودکان  هست. این ویژگی های نهفته در هنر، لیپمن را بر آن داشت تا در کتاب «رویداد هنری»  به ویژگی های هنرها ازجمله نقاشی بپردازد. در این مقاله تلاش شده با استناد به نظرات لیپمن این سوال پاسخ داده شود که نقش نقاشی در پرورش مشرب های فکری با همه اهداف فبک چیست؟ لیپمن، هنر را نوعی رویداد می داند که ماهیت آن معمای ثابت و چالش برانگیزی است. او هنر را یک فرایند هوشمندانه خرد با زندگی می داند و هنر را یک دستگاه واحد می داند که تجزیه وتحلیل آن مفید است. همچنین نقاشی را سبب بروز خلاقیت های فردی و وضوح بخشی به موضوع و چندجانبه گری و پرورش فکر می داند. نتایج تحقیق حاکی است: کودکان از طریق نقاشی کردن، به کار عملی و هنری می پردازند و با گفت وگو حول نقاشی ها و آثار هنرمندان تفکرات و ذهنیات شان بهبود می یابد. نقاشی به عنوان روشی کارآمد می تواند این مسئولیت را به درستی انجام دهد. لذا نقاشی بر بهبود تفکر فلسفی کودکان از نظر لیپمن مؤثر است.اهداف پژوهش:بررسی نقش هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک.بررسی نقش هنر نقاشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک.سؤالات پژوهش:هنر نقاشی چه نقشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک دارد؟هنر نقاشی چه نقشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک دارد؟ **این نوشتار برگرفته از رساله دکتری حلیمه احمدیوسفی با عنوان «جایگاه هنر نقاشی در آموزش تفکر فلسفی به کودکان بر اساس آرای لیپمن» است که به راهنمایی آقای دکتر سعید ناجی و مشاوره خانم دکتر شهلا اسلامی در گروه گروه فلسفه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است.
۲۶.

موسیقی به مثابه امکان گسست از سوبژکتیویسم از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان گسست از سوبژکتیویسم موسیقی بداهه پردازی عدم تفکر هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۹
هایدگر فلسفه را همان متافیزیک و تاریخ فلسفه را، به ویژه پس از دکارت، تاریخِ بسطِ سوبژکتیویسمِ متافیزیکی می خواند. او سوبژکتیویسم متافیزیکی را عامل اصلی وضعیت نیهیلیستیک یا بی خانمانی ما انسان های مدرن می داند. بر این اساس، پژوهش پیش رو پرسش از امکان گسست از سوبژکتیویسم را به عنوان ضرورت فلسفی امروز ما، مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش از خلال کارهای هایدگر و دیگر اندیشمندان، کوشش شده است علاوه بر پاسخ به چیستی سوبژکتیویسم، هنر موسیقی بر اساس اندیشه ی هایدگر، در مقام امکانی برای گسست از سوبژکتیویسم مورد بررسی قرار گیرد. برای این مقصود، نخست با تکیه بر شرح هایدگر از پرسش «چرا موجودات اصولاً وجود دارند، به جای عدم؟» و همچنین تفسیر او از شعری اثر هولدرلین و کارهای پُل سزان، این موضوع بیان شده که موسیقیدان با اجازه دادن به حضوریافتن «عدم» در موسیقی نه تنها صحنه را برای رخداد حقیقتِ وجود آماده می کند بلکه همزمان با آگاه کردن ما از تمایز میان «وجود» و «موجود» این دوگانگی را رفع کرده و به وحدتی رازآمیز بدل می کند و در پی این رویداد امکان گسست از سوبژکتیویسم را فراهم می آورد. در گام دیگر این فرضیه مورد پژوهش قرار گرفته است که بداهه پردازی در موسیقی، تجربه ای از انفتاح و در نتیجه گسست از سوبژکتیویسم است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان