محمدعلی عبدالوند

محمدعلی عبدالوند

مدرک تحصیلی: استادیارگروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
۱.

طراحی الگو علل و پیامدها در اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی بازاریابی بازاریابی دیجیتال استارت آپ رسانه های اجتماعی هوش مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۳
هدف این پژوهش تدوین مدل استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه استارت آپی کشور می باشد که با استفاده از روش هدف مند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری در بخش کمی شامل واحد بازاریابی استارت    آپ های موفق فعال در کشور (5 شرکت) و اساتید رشته بازاریابی 5 دانشگاه برتر تهران به تعداد 250 نفر می باشد که نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 148 نفر که 180 تا توزیع و 163 پرسشنامه قابل تحلیل انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد که داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی تحلیل عاملی شاخص ها انجام شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که 241 کد اولیه، 46 کد محوری و 14 کد گزینشی شناسایی و استخراج شدند. نتایج تحقیق نشان داد شرایط علّی با 4 متغیر قابلیت شبکه ای، بکارگیری هوش مصنوعی، قابلیت بازاریابی و دانش مشتری بر استراتژی های بازاریابی دیجیتال تاثیر دارند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص های برازش مدل مورد تایید قرار گرفتند.
۲.

بررسی عوامل موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی خصوصیات شرکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۳
بهره گیری از ابزارهای بازاریابی به ویژه بازاریابی ویروسی ضمن ایجاد مزیت رقابتی می تواند باعث تغییر الگوی غذایی نیز شود. در پژوهش حاضر عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی، مدل سازی، و وزن دهی شده است. برای شناسایی عوامل موثر از رویکرد فراترکیب و بررسی 90 مقاله علمی معتبر استفاده شد، سپس روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع و نظرات خبرگان به منظور مدل سازی بکار رفت. در ادامه با پیاده سازی روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل انجام شد. بر مبنای تحلیل یافته ها مشخص شد که 9 عامل در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک موثر هستند و در قالب مدل تفسیری با پنج سطح طبقه بندی می شود. بطوری که در اولین سطح شرایط بازار، در سطح دوم جامعه هدف، در سطح سوم فناوری و قیمت، در سطح چهارم، مصرف کننده، روش ارایه (پیاده سازی) و ایجاد ارزش و در نهایت در سطح پنجم تمایل (انگیزه) و اعتماد قرار دارد. همچنین با استفاده از FANP مشخص شد که عامل های روش ارایه، ارزش پیام و مصرف کننده با ضریب 0.354 به عنوان عامل اصلی پیوندی بیشترین اهمیت را دارند، و عامل های قیمت و شرایط بازار با ضریب اهمیت 0.301 به عنوان عامل اصلی مستقل در رتبه دوم قرار گرفتند. بطورکلی بازاریابی ویروسی در زمینه مواد غذایی ارگانیک باعث ایجاد رونق و تمایل مردم در استفاده از این گونه محصولات می شود. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی شده و سپس در پنج سطح و در قالب چهار مجموعه بصورت مدلی تفسیری قرار گرفتند و در پایان رتبه بندی شدند.
۳.

طراحی مدل راهبردی موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی با تاکید بر دو خصوصیت یکپارچگی و پاسخگویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه های اجتماعی بازاریابی شبکه های اجتماعی فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت یکپارچگی و پاسخگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۴
هدف از این تحقیق، طراحی مدل راهبردی موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی با تاکید بر دو خصوصیت یکپارچگی و پاسخگویی می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در حوزه کیفی 18 تن از خبرگان جامعه علمی و متخصصان دانشگاهی می باشند که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بوده که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از مطالعه ادبیات موضوع از روش نظریه داده بنیاد، بعد از تولید کدگذاری باز، محوری و انتخابی، عوامل موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکیدبر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی) شناسایی شدند. نتایج تحلیل براساس روش نظریه داده بنیاد نشان می دهد که مهم ترین عوامل شامل دریافت خواسته های مشتریان از طریق ابزارهای ارتباطی با مشتریان، ویژگی های های ارائه دهنده خدمات برای انتقال پیام به مشتریان، شناسایی و ارتباط هدفمند با مشتریان جهت ارائه خدمات، تمایلات درونی مشتریان، نحوه ارائه خدمات ابزارهای اطلاع رسانی جهت برآوردن نیازها قضاوت و ادراک در رابطه با خدمات و وجود قوانین و بسترهای سازمانی، به کارگیری رویکردهای نوین بازاریابی جهت پشتیبانی و ارتباط با مشتریان، به کارگیری ابزارهای قیمتی جهت استراتژی هدفمند، ابزارهای مدیریتی جهت تبلیغات، توسعه استراتژی های برند محصولات و به کارگیری استراتژی بازاریابی رابطه مند جهت جذب رقبا، تضمین خرید با شرط تضمین خدمات و خلاقیت و نوآوری در ارائه خدمات است. همچنین پیامدهای موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی) شامل توسعه وفاداری جهت روابط بلندمدت بامشتری، بهبود عملکرد سازمان جهت انسجام برند، خرید مکرر با توجه به کیفیت خدمات و توسعه تصویر سازمان جهت بهبود رقابت می باشد.  
۴.

واکاوی پیشایندها و پیامدهای کسب وکارتجاری هوشمندمبتنی بر بلاک چین با استفاده از رویکرد مرور نظام مند پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کسب وکار تجاری هوشمند بلاک چین مرور نظام مند پیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
کسب وکار تجاری هوشمند مبتنی بر بلاک چین، سیستمی است هوشمند در بستر بلاک چین که با استفاده از آن، داده های خام و بلااستفاده شرکت های تجاری شناسایی وطی فرایندی سیستماتیک، به اطلاعات ارزشمند جهت بالا بردن سوددهی در بازار رقابتی تبدیل و میان همه اعضای یک شبکه به اشتراک گذاشته می شود. هدف از این مقاله، واکاوی پیشایندها و پیامدهای کسب وکار تجاری هوشمند مبتنی بر بلاک چین با استفاده از رویکرد مرور نظام مند پیشینه است. این پژوهش به روش کیفی و بر اساس مرور نظام مند و سیستماتیک پیشینه انجام شد. در فرایند بررسی سیستماتیک، تعداد 538 مقاله دربازده زمانی 2010 تا 2021 شناسایی که با مطالعه دقیق متن مقالات انگلیسی و فارسی توسط اساتید دانشگاه و خبرگان، 33 مقاله شمول تشخیص داده شد. روابط متغیرها در این واکاوی سیستماتیک بر اساس عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی و پیامدها، شناسایی و دسته بندی شدند. در این پژوهش کسب وکار تجاری هوشمند مبتنی بر بلاک چین به عنوان پدیده مرکزی شناسایی گردید و مهم ترین عوامل علی مؤثر بران، بلوغ فناوری، فناوری نرم تجاری، حکمرانی دیجیتال، بازاریابی دیجیتال، زیست بوم کارآفرینی دیجیتالی، بلاک چین، اتوماسیون رباتیک فرایندها، قرارداد هوشمند، اینترنت اشیا، کیفیت وب سایت، آنالیز پیشرفته اطلاعات مشخص شدند
۵.

تبیین نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان تجربه خرید انگیزه خرید وجود همراه در خرید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
برای موفقیت در بازاریابی خرده فروشی، مطالعه در زمینه خرید با همراه و انگیزه خرید به عنوان محرک های هیجان درک شده و تجربه درک شده مهم و ضروری است. چرا که شناختن بخش های جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی مشتریان اطلاعات مفیدی را برای شناخت نیازهای مشتریان و عادات خرید فراهم می کند، تا بتوان خط مشی های مناسب برای رفع بهتر نیازها و خواسته های مشتریان فراهم کرد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر اجرا همبستگی و با رویکرد علی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان زنِ مراکز خرید کوروش، ارگ و پالادیوم تشکیل می دهند که از 460 پرسشنامه توزیع شده 430 پرسشنامه سالم از میان مشتریان گردآوری شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی (غیراحتمالی) سهمیه ای برای دسترسی به اعضای جامعه استفاده شده است. از پرسشنامه نیز به منزله ابزار جمع آوری داده ، استفاده گردید که پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار «اس. پی. اس. اس.» و «ایموس» انجام شد. درنهایت، تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، همراه خرید بر هیجان (مثبت و منفی) و تجربه خرید مشتری تاثیر دارد و انگیزه خرید در ارتباط بین همراه خرید و هیجان (مثبت و منفی) دارای نقش تعدیل گری است. همچنین نتایج نشان داد هیجان مثبت بر تجربه خرید تأثیر مستقیم دارد اما هیجان منفی زنان بر تجربه خرید تأثیر معکوس دارد.
۶.

الگویابی توسعه خوشه های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشه صنعتی توسعه خوشه ای صنعت پلاستیک مدیران آموزش دیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۵
سهم بزرگی از اقتصاد و اشتغال کشورهای درحال توسعه مربوط به صنایع کوچک و متوسط است که صنعت پلاستیک هم یکی از این صنایع به حساب می آید و برخورداری از یک الگوی توسعه برای این صنایع می تواند راهگشای توسعه آن گردد. لذا هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوی توسعه خوشه صنعتی پلاستیک با استفاده از رویکرد کیفی می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و روش تحلیل محتوا است. مشارکت کنندگان پژوهش را مدیران، اساتید و صاحبان مشاغل واحدهای پلاستیکی به تعداد 12 نفر پس از اشباع نظری و به صورت هدفمند معیاری تشکیل می داد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تکنیک مضمون انجام شد. نتایج نشان می دهد شاخص های توسعه خوشه صنعتی پلاستیک ایران شامل «تأمین مواد اولیه (ایجاد و شناسایی واحدهای بازیافت؛ مرکز تهیه، تأمین و توزیع مواد اولیه؛ تشکیل شبکه تامین مواد اولیه)»، «تأمین ماشین آلات(طراحی و قالب سازی؛ بهره مندی از تکنولوژی های نوین؛ حمایت از تولید تکنولوژی های داخلی)»، «توسعه فروش و صادرات(بازاریابی؛ کیفیت کالا؛ برندسازی)»، «نهادهای دولتی (حمایت قانونی؛ همکاری؛ حمایت مالی)»، «ارائه دهندگان خدمات کسب و کار(خدمات پس از فروش؛ آموزش نیروی انسانی؛ مسئولیت پذیری)» و «مدیریت شرکت(برخورداری از دانش فنی و تخصصی؛ مدیریت زمان؛ برنامه ریزی؛ مهارت ارتباطی؛ اثرگذاری و نفوذ)» است. استفاده و پیاده سازی شاخص ها و مضامین شناسایی شده در صنعت پلاستیک می تواند توسعه و صادرات محصولات این صنعت را در منطقه به همراه داشته باشد.
۷.

ارائه مدل مناسب برای تبلیغات در بازاریابی دیجیتال در صنعت داروسازی در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی تبلیغات دیجیتال پسا کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۶
طی دوره فراگیری کووید 19، کسب و کارهای دارویی، تغییرات اساسی در فروش و سازماندهی معمول خود تجربه نمودند. این تغییرات کسب و کارهای فعال در صنعت داروسازی را مجبور به بازنگری در شیوه های رایج اطلاع رسانی و تبلیغات نموده و ضرورت به کارگیری تبلیغات دیجیتال در بازاریابی محصولات را پررنگ تر کرد. تغییر پارادایم پیش آمده، بسیاری از مدل های رایج در تبلیغات دیجیتال را ناکارآمد نموده و از طرفی دیگر ضرورت توسعه مدلی مبتنی بر مقتضیات داخلی و مناسب دوران پس از کرونا پیش آورد که محور فعالیت های پژوهشی در این مقاله قرار گرفته است. پژوهش با راهبرد نظریه داده بنیاد و بر اساس مرور ادبیات پژوهش همراه با تحلیل آراء خبرگان صنعت دارو و همین طور خبرگان تبلیغات دیجیتالی انجام یافته است. داده ها با استفاده از پروتکل مصاحبه گردآوری شده و روایی و پایایی برای آن در سطح مطلوبی بود. در پژوهش حاضر مشخص گردیده است که تحقق تبلیغات دیجیتال در دوران پس از کرونا نیازمند وجود پیش شرط هایی است که تبلیغات دیجیتال را پی ریزی می کنند. تبلیغات دیجیتال خود شامل سازه های فرعی است که عبارتند از: تولید محتوا، شخصی سازی پیام، ارائه پیام، رسانه های دیجیتال، ابزارهای تبلیغات فیزیکی، صحه گذاری گروه های مرجع، پرداخت ها، نوع پیام، مدیریت رسانه، رویدادسازی، راهبرد بخش بندی مخاطبان، مدیریت دانش بازاریابی دیجیتال، تحلیل رقابتی و مدیریت مخاطب هدف. این رویدادها تحت تأثیر عوامل زمینه ای و مداخله گر و با اتخاذ راهبردهای کنش، به بروز پیامدهای مورد انتظار منتج می گردند. 
۸.

شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برند بازاریابی سبز برندسازی محصولات سبز توسعه کشاورزی راهبردهای بازاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۵
هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از مدیران شرکت های غذایی دارای برند سبز با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه مدیریت، کشاورزی و کارآفرینی و نیز اساتید رشته مدیریت بازرگانی و محیط زیست دانشگاه هستند که با استفاده از نمونه گیری قضاوتی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مصرف کنندگان محصولات سبز در صنعت مواد غذایی هستند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به سوالهای پرسشنامه پاسخ دادند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که مصاحبه های انجام شده، 214 کد باز، 85 مفهوم و 26 مقوله فرعی شناسایی و استخراج شد. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب است و می توان از آن برای برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی کشور استفاده کرد.
۹.

پدیده عشق به مقصد: بررسی سیستماتیک ادبیات و مسیرهای پژوهشی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط مصرف کننده - برند عشق به برند گردشگری مهمان نوازی عشق به مقصد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۶
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی روندی صعودی داشته است. اکنون زمان آن رسیده است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. ازآنجاکه این پژوهش با هدف سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی برای شناسایی وضعیت تحقیقات انجام شده در این عرصه است، از روش فراترکیب و تجزیه وتحلیل محتوای موضوعی برای مطالعه تطبیقی و کتاب شناختی با رویکرد مرور نظام مند استفاده شده است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در 3 پایگاه ملی و 9 پایگاه اطلاعات خارجی بین سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۰ برای مقالات فارسی و سال های ۱۹۸۴-۲۰۲۱ برای مقالات لاتین جست وجو و شناسایی شدند و 83 پژوهش حاصل این جست وجو بود که، پس از کنترل و بررسی پژوهش ها توسط پژوهشگران، تعداد 67 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر برای این پژوهش استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقالات در این حوزه در مجله مدیریت گردشگری با تعداد ۵ مقاله لاتین و در فصلنامه علمی - پژوهشی گردشگری و توسعه با تعداد 3 مقاله فارسی به چاپ رسیده است. همچنین، براساس تحلیل مقالات، مشخص شد که پژوهشگران بیشتر به رضایت از مقصد، تجربه مقصد و تصویر ذهنی مقصد به منزله پیشایندها و همچنین وفاداری به مقصد، نیات بازدید مجدد از مقصد و تبلیغات شفاهی مقصد به منزله پیامدهای مهم توجه کرده اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعات انجام شده با رویکرد کمّی و با روش پیمایشی انجام شده است که لازم است به پژوهش های کیفی و ترکیبی بیشتر توجه شود.
۱۰.

ارائه الگوی هوشمندی فروش دربستر بلاک چین با استفاده از تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوشمندی فروش توافق هوشمند بلاک چین تئوری داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
هوشمندی فروش،به مفهوم انجام عملیات خودکارفروش برپایه اعتماد، امنیت وشفافیت در بستر بلاک چین بااستفاده از کُدهای رمزنگاری شده است که با ثبت جزئیات تمام تراکنش های فروش در شبکه توزیع شده و غیرمتمرکز بلاک چین،، توسط کدهای رهگیری مشخص و با مشاهده و نظارت مستقیم تمام اعضای شبکه انجام می شود.هدف پژوهش حاضر، مشخص نمودن عوامل علی موثر بر هوشمندی فروش در بستر بلاک چین و پیامدهای آن با استفاده از تئوری داده بنیاد است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه عمیق بوده و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا 20  استفاده شد. روش جمع آوری داده، مصاحبه عمیق  و روش نمونه گیری نیز از نوع گلوله برفی است. در این مطالعه با هدف جمع آوری اطلاعات کیفی و واقعی در مجموع با 17 نفر از افراد متخصص مصاحبه صورت گرفت و در نفر 13 اشباع نظری حاصل شد ولی برای اطمینان با تمام خبرگان مصاحبه انجام شد. برای بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق،  26مقاله انگلیسی مرتبط با کلمات کلیدی در موضوع تحقیق در بازه زمانی2020 تا 2021 از سایت های معتبر علمی بررسی گردید. دراین پژوهش، هوشمندی فروش در بستر بلاک چین به عنوان مقوله محوری مشخص گردید و مهمترین عوامل علی تاثیر گذار بر آن قراردادهوشمند، تجارت هوشمند، زیست بوم کارافرینی دیجیتالی، حکمرانی دیجیتال، پشتیبانی دیجیتالی هوشمند، بلاک چین، آنالیز پیشرفته اطلاعات، اتوماسیون رباتیک فرایندها، اعتماد الکترونیکی، اتوماسیون فرآیند دیجیتال و ارتباطات هوشمند مشخص شدند. پژوهش حاضر منجر به ارائه الگوی پارادایمی باعنوان هوشمندی فروش در بستر بلاک چین با استفاده از تئوری داده بنیاد گردید.  
۱۱.

Explanation the model of Iranian oil products export performance(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: export performance Market orientation Company Resources Marketing mix macro environment

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۱۶
Organizations enter international competitive markets because of different motivations such as: gaining international fame, long-term growth, increasing profitability, taking advantages of economies of scale, maturing domestic market, the intensity of competition in a domestic market, governmental rules and regulations; but actually, all of the companies aim to export performance improvement. According to the oil industry situation in Iran's vision, the 4th paragraph of general energy policies and, not having a comprehensive model of Iranian oil products export performance, this research could improve and develop this industry in international markets. This research method is phenomenology and statistical society includes export and marketing managers and experts in the oil industry. Non-probable sampling and snowball sampling method was used in this research. Regarding this qualitative research, semi-structured depth interview was used to gather information and 7 deep interviews were done regarding saturated rule. Structure, internal, interpretive and descriptive validity were used in order to Validation; for surveying reliability, revision while coding and surveying by another informed person were used to insure correct coding. After open, axial and selective coding and using Atlas.ti qualitative software, suggested antecedents of Iranian oil products export performance includes: market orientation, company resources, marketing mix, macro environment and items of Iranian oil products export performance includes: financial performance, customer satisfaction and customer retention. Most of the previous studies have focused on positivism and quantitative research methodology while we used the qualitative method in this research.
۱۲.

الگوی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در مراحل عمر استارت آپ های الکترونیکی در ایران (مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارآفرینی بازاریابی کارآفرینانه آمیخته بازاریابی کارآفرینانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
بازاریابی کارآفرینانه توسط افرادی شکل می گیرد که چارچوب های سنتی بازاریابی را متناسب با وضعیت خاص شرکت خود تطبیق می دهند و بواسطه محدودیت منابع در آغاز فعالیت و در ادامه در مراحل گوناگون عمر کسب و کار خود، آمیخته بازاریابی ویژه ای را به کار می بندند و لذا آمیخته بازاریابی سنتی پاسخگوی آنها نخواهد بود. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در هر یک از مراحل عمر استارت آپ های الکترونیکی در ایران و پاسخگویی به چالش فوق است. پژوهش حاضر در قالب فلسفه پدیدارشناسی به عنوان یکی از سنت های رایج عقلانی روش های کیفی که به عنوان یک روش تحقیق در زمینه کارآفرینی، مطرح می باشد، انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کارآفرینان ایرانی فعال در حوزه استارت آپ های الکترونیکی هستند. با توجه به نیاز به وجود چند ویژگی ضروری در میان اعضای نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه عمیق بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز توسط روش هفت مرحله ای کلایزی صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش در رابطه با چگونگی الگوی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه، مشاهده گردید که در مرحله جنینی، کودکی، رشد و بلوغ چهار مقوله محصول، قیمت گذاری، ترویج و تکنولوژی با مفاهیم متغیری شکل دهنده مضمون آمیخته بازاریابی هستند.
۱۳.

ارائه مدل توسعه گردشگری بندر توریستی چابهار با رویکرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری روش کیفی تئوری داده بنیاد شهرستان چابهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۵۰
صنعت گردشگری یکی از صنایع پردرآمد در جهان است درحالی که مناطق گردشگری ایران ازجمله بندر چابهار با داشتن پتانسیل های فراوان نتوانسته از این ظرفیت به خوبی استفاده کند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های توسعه گردشگری جهت ارائه الگوی گردشگری در بندر چابهار می باشد، این پژوهش از روش کیفی نظریه تئوری داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش، نظری با استفاده از روش های غیر احتمالی هدفمند و گلوله برفی بوده است که بر مبنای آن، 18 مصاحبه با خبرگان و اساتید دانشگاه صورت گرفت. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند استراوس و کوربین و مدل پارادایمی، تجزیه وتحلیل شده و پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی توسط پژوهشگر به دست آمده است. بر این اساس نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 128 مقوله فرعی و 27 مقوله اصلی شد که در قالب مدل پاردایمی شامل توسعه گردشگری به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (کیفیت درک شده، ویژگی های مقصد، رضایت، واکنش رفتاری)، عوامل زمینه ای (محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حقوقی، سیاسی، جغرافیایی و فیزیکی)، شرایط مداخله گر (جاذبه های گردشگری، زیرساخت های گردشگری، منابع انسانی، منابع مالی و تبلیغات و اطلاع رسانی)، راهبردها (منابع انسانی و مالی، هوشمندی کسب وکار، ارائه خدمات مطلوب به گردشگران، توسعه زیرساخت ها گردشگری) و پیامدها (سودآوری بخش خصوصی، توسعه شهری، کاهش بیکاری، توسعه گردشگری، افزایش سرمایه و رشد اقتصادی) قرار گرفت.
۱۴.

تاکسونومی پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان در دوران همه گیری کووید-19 با روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پاسخ رفتاری مصرف کننده کوید -19 کرونا ویروس همه گیری فرا ترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف: شیوع همه گیری بیماری کووید-19یا کرونا ویروس در سال 2020، آثار چشمگیری بر اقتصاد و سلامت کشورها داشت. هدف این پژوهش بررسی سیستماتیک پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران شیوع همه گیری کووید-19و ارائه مدل با به کارگیری روش فرا ترکیب می باشد. روش: با استفاده از روش فراترکیب، ابعاد پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران همه گیری کووید 19 شناسایی شده است. برای تبیین روش شناسی فرا ترکیب رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، را 986 مقاله علمی منتشرشده در مجلات معتبر در بازه زمانی 2021 – 2019 تشکیل می دهد و درنهایت 25 مقاله مورد تحلیل و بررسی نهایی قرار گرفتند. یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل مقالات، کدها بر اساس تشابه و دفعات تکرار در سه مفهوم واکنشی، مقابله ای و سازگاری دسته بندی و 36 کد نیز استخراج شد و درنهایت، نتایج حاصل از تحلیل در قالب مدل مفهومی ارائه گردید. نتیجه: با ترکیب و ادغام پژوهش های صورت گرفته مدل جامع در ارتباط با پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران شیوع کووید-19ارائه شده است. عواملی از جمله، قرنطینه، رعایت فاصله گذاری اجتماعی و استفاده از فناوری ها و رسانه های اجتماعی، منجر به شکل گیری عادات جدید و ترک عادات قدیمی مصرف کنندگان خواهد شد.
۱۵.

تأثیر توأمان استراتژی و شایستگی های سازمانی بر هویت برند سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت برند سازمانی هویت برند استراتژی شایستگی های سازمانی بازاریابی خدمات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد سازه هویت برند سازمانی و میزان تأثیرپذیری آنها و همچنین میزان تأثیرگذاری استراتژی و شایستگی های سازمانی به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر هویت برند سازمانی است. روش: برای درک میزان تأثیرپذیری ابعاد پنچ گانه هویت برند سازمانی، از تحلیل معادلات ساختاری و همچنین برای میزان تأثیر عوامل تأثیرگذار بر هویت برند سازمانی، از تحلیل مسیر استفاده شده است. داده ها پس از توزیع پرسش نامه بین آزمودنی ها، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: شناسایی ابعاد مختلف هویت برند سازمانی، شناسایی میزان اهمیت عامل ها، اکتشاف عوامل مؤثر بر هویت برند سازمانی، محاسبه وزن هریک از عوامل در شکل دهی و تأثیرگذاری هویت برند سازمانی با توجه به محیط بانکداری ایران و ایجاد بستری برای نگاه جامع بر هویت برند، از دستاوردهای مهم این پژوهش بوده است. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، شهرت و شخصیت برند ابعاد بسیار مهم هویت برند سازمانی شناخته شد و سه عامل دیگر، در رتبه های بعدی قرار گرفت. در خصوص عوامل تأثیرگذار نیز استراتژی و شایستگی های سازمانی بیشترین تأثیر را بر ابعاد هویت برند سازمانی داشت. نتیجه گیری: پیش از آنکه مدیران بتوانند در محیط های جدید کسب وکارهای خدماتی یک هویت برند خلق کنند، بایستی بدانند سازه هویت برند از چه ابعادی شکل گرفته است. با به کارگیری نتایج این پژوهش، مدیران ابزاری برای ممیزی وضعیت هویت برند شرکتی خود با تأکید بر محیط بانکداری شرکتی در اختیار دارند و اگر در طول زمان از آن استفاده کنند، می توانند اثربخشی اقدام های مربوط به هویت برند را ارزیابی کرده و در صورت نیاز، اقدام های اصلاحی را تعریف و اجرا کنند. استراتژی و شایستگی های سازمانی، دو عامل بسیار مهم تأثیرگذار بر هویت برند سازمانی است که برای ایجاد هویت برند سازمانی باید به آن توجه ویژه ای شود.
۱۶.

طراحی الگوی برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی محصولات سبز صنعت مواد غذایی داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف: امروزه محیط زیست مساله ای حیاتی و مهم برای همه اقشار جامعه است، از این رو، هدف این پژوهش طراحی الگوی برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی است. روش: این پژوهش از نوع کیفی با رویکردی استقرایی است که با استفاده از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد و طرح نظام مند استراوس- کوربین به طراحی الگو پرداخته است. جامعه آماری، 15 نفر از مدیران شرکت های غذایی دارای برند سبز و اساتید رشته بازرگانی و محیط زیست است که به صورت قضاوتی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها: یافته های حاصل از داده، در سه بُعد شرایط، تعاملات و پیامدها خلاصه شده است. تحقیق بازار و برنامه ریزی برند به عنوان عوامل علّی؛ آگاهی برند، اعتماد به برند و جایگاه برند نقش پدیده محوری را دارند که تبلیغات و راهبردهای بازاریابی به عنوان راهبرد می توانند، تحقق پدیده ها به پیامدها را تسهیل نمایند. در این میان شرایط اقتصادی، عوامل قانونی، اطلاعات، گروه های تاثیرگذار و قوانین حمایتی نقش مداخله گر را دارا هستند. نیروهای متخصص، زیرساخت های کشاورزی، مسئولیت اجتماعی، ویژگی مصرف کنندگان، فرهنگ و اعتبار، عوامل زمینه ای هستند که در بستر بحث وجود دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که عوامل متعددی به صورت چندبُعدی و درهم تنیده در اجرای بازاریابی و برندسازی سبز تأثیرگذارند.
۱۷.

مدل سازی هویت برند شرکتی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت برند شرکتی مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) بانکداری شرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر و مؤلفه های هویت شرکتی و همچنین، مدل سازی ارتباطات درونی آنها در بستر بانکداری شرکتی است. بانکداری شرکتی خدمتی است که در دسته کسب وکارهای B2B (کسب وکار به کسب وکار) قرار می گیرد و بانک ها از این طریق بازار هدف خود را شرکت ها و سازمان ها در نظر می گیرند. روش: به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با 18 تن از خبرگان حوزه بانکداری شرکتی مصاحبه به عمل آمد و متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری شد. پس از شناسایی عناصر و مؤلفه های هویت برند شرکتی، با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، روابط درونی این عوامل مدل سازی شد. یافته ها: مطابق یافته های این پژوهش، عناصر مؤثر بر هویت برند شرکتی در قالب 13 مقوله اصلی و 41 مقوله فرعی تعریف می شوند و با توجه به نتایج پژوهش، میان این عوامل، رابطه علی معلولی وجود دارد. همچنین، مطابق خروجی روش ISM مقوله ها یا ابعاد اصلی هویت برند، در پنج سطح تعریف می شوند که بر یکدیگر نیز اثرگذارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پژوهش، روش ISM می تواند روابط علی معلولی میان عناصر و مؤلفه های هویت برند شرکتی را مشخص کند. علاوه بر این، پنج مقوله استراتژی، فرهنگ، شایستگی و قابلیت سازمانی، نظام مدیریت سرمایه انسانی و زیرساخت ها و ساختار سازمان، عوامل بسیار مهم در ساخت و شکل گیری هویت برند شرکتی در بستر بانکداری شرکتی محسوب می شوند.
۱۸.

توسعه الگوی ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۳۷۳
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران انجام شده است. به جهت عدم کفایت مدل های ارائه شده در ادبیات موجود برای تبیین مفهوم آمادگی صادرات، از روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد از نوع نظامند استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان، مدیران، مشاوران و صاحبنظران مرتبط با شرکت های کوچک و متوسط تشکیل می دهند که از بین آنها 25 نفر برای گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برگزیده شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی مقوله های فرعی و محوری و همچنین روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ارزیابی آمادگی صادرات شامل مقوله محوری (آمادگی صادرات- 5مقوله)، شرایط علی (۲مقوله)، شرایط مداخله گر (6مقوله)، راهبردها (5مقوله)، عوامل زمینه ای (۲مقوله) و پیامدها (5مقوله) گردید. از تحلیل یافته های این پژوهش اینگونه استنباط می شود که پیاده سازی و ارتقاء آمادگی صادرات شرکت های کوچک و متوسط مستلزم برنامه ریزی صحیح برای تمامی عوامل شناسایی شده پیرامون آن می باشد
۱۹.

Sanctions and Iran`s Oil Industry(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: export performance Market orientation Company Resources Marketing mix macro environment Sanction

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
Since the Islamic Revolution in 1979, Iran has been affected by economic sanctions imposed by Western countries especially the U.S. Since 2006 and with increasing Iranian nuclear standoff with the P5+1 group, the United Nations has frequently imposed economic and financial sanctions against Iran. As a result of these international restrictions and their management by an international organization, Iran's exports have been heavily reduced. Given the sanctions on the oil industry in Iran and the lack of a comprehensive model of export performance of Iranian petroleum products in the sanctions period, this research can help improve and develop this industry in international markets. The research method is phenomenological and the statistical population includes export and marketing managers and oil industry experts. Non-probable sampling and snowball sampling methods were used in this research. In this qualitative study, semistructured in-depth interviews were used to gather information, and 7 in-depth interviews on saturation law were conducted. Structural, internal, interpretive, and descriptive validity were used for validation. For surveying reliability, revision while coding and surveying by another informed person were used to ensure correct coding. This research uses a qualitative study to determine the effect of returning sanctions on the export performance model of Iranian petroleum products. After open, pivotal, and selective coding and the use of Atlas quality software, the background of Iran's oil products export performance in sanctions is market orientation, company resources, marketing mix, macro environment, and items of Iranian oil products export performance in sanction includes: financial performance,customer satisfaction and customer retention in sanction situation. Most of the previous studies have focused onpositivism and quantitative research methodology while we used the qualitative and mixed-method in this research. 
۲۰.

ارائه مدل ساختاری-تفسیری (ISM) برندسازی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی سازمانی برند اجتماعی ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖ اجتماعی سازمانی صنعت بانکداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۶۷
امروزه بانک ها به ضرورت برندسازی توجه ویژه ای نموده و از مسئولیت اجتماعی سازمانی به عنوان شاخصی برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده می کنند. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برند اجتماعی و ارائه مدل برندسازی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی در صنعت بانکداری می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، در فاز کیفی با 18 خبره دانشگاهی و بانکی مصاحبه و متون مصاحبه با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری گردید. پس از شناسایی مؤلفه های برند مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی، در فاز کمی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM) مدل سازی روابط درونی عوامل انجام شد. نتایج نشان می دهد، خروجی عملکرد برند اجتماعی در تصویر، شهرت و عملکرد برند نمایان است. مؤلفه های فرعی اثرگذار بر این مؤلفه های اصلی سطح اول مدل شامل یکپارچگی ارتباطات برند، چشم انداز استراتژیک برند، هویت مسئولیت اجتماعی برند، جایگاه یابی و ارزش مرکزی برند (سطوح دوم و سوم مدل) می باشند. این مؤلفه ها از مؤلفه های عمومی توسعه سرمایه انسانی، فرهنگ و رفتار سازمانی، استراتژی برند و ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرند. <br clear="all" />

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان