متافیزیک

متافیزیک

متافیزیک سال دهم بهار و تابستان 1397 شماره 25 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نظریه «زیست معنایی» میلیکان؛ مقابله با سنت عقل گرایی در باب معنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست معنایی بیوسمنتیک روث گرت میلیکان عقل گرایی در باب معنی ساختکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۵۸۷
جایگاه نظریه زیست معنایی میلیکان در ادبیات فلسفه تحلیلی، تنها محدود به پاسخی برای مسیله عدم تعین مصداقی واژه های پاتنم تصور شده است. شاید یکی از مهم ترین دلایل این مسیله، پیچیدگی موضوع مطرح شده توسط میلیکان و البته بیان مبهم و سخت وی باشد. بنیان این نظریه بر فرآیند انتخاب طبیعی استوار شده که بخش جدایی ناپذیر نظریه تکامل است و برای فهم مثال های میلیکان و آنچه در حوزه سمنتیک، ذهن و زبان می خواهد بدان بپردازد به پیش زمینه های زیستی نیاز است. مسیله مهم تر آن است که به اذعان خود میلیکان و البته با توجه به نامی که وی بر نظریه خود گذارده است، زیست معنایی نظریه ای در حیطه معنی است؛ حال آنکه به دلیل پرداختن زیاد میلیکان به ذهن و محتوای ذهنی، نظریه وی بیشتر در حوزه فلسفه ذهن تفسیر شده است. هدف ما در این مقاله آن است که با معرفی اجمالی نظریه زیست معنایی میلیکان و تبیین جایگاه این نظریه در مقابله با عقل گرایی درباب معنی، با ارایه مدلی نوین نشان دهیم که این نظریه برخلاف تصور رایج، نظریه ای صرفاً در زمینه محتوای ذهنی نیست و یک نظریه معنی محسوب می شود.
۲.

بررسی انتقادی کلیت احکام استتیکی در اندیشه ی بومگارتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومگارتن زیباشناسی وضوح توسیعی اصول عام کلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۳۳۹
بومگارتن مدعی است که زیباشناسی، یک علم یا شاخه ای از فلسفه است. بدون شک علم بودن مستلزم لوازمی چون تمایز از سایر حوزه ها، بهره مندی از قانون مندی ویژه، حاکمیت اصول و ادعای کلیت است. به عبارت دیگر، بومگارتن باید برای معرفی زیباشناسی به عنوان علم، نخست خصوصیات منحصربه فرد این حوزه و تبعیت آن از قوانین خاص را توضیح دهد تا بدین وسیله آن را از سایر شاخه ها و حوزه ها متمایز کند. اشاره به اصول بنیادی این شاخه، از این حیث مهم است که سبب ادعای کلیت برای احکام آن می شود. نوشتار حاضر تلاش می کند تا به آرمان بومگارتن (تأسیس زیباشناسی) بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که او چگونه این شاخه جدید را از سایر حوزه های فلسفه متمایز می کند و چگونه در صدد توجیه و تبیین کلیت احکام زیباشناختی برمی آید؟ بومگارتن با مرتبط کردن انحصاری زیباشناسی با ادراک حسی و تبیین خصوصیت اصلی این نوع ادراک، یعنی «وضوح توسیعی»، موفق به متمایزکردن زیباشناسی می شود. او با معرفی تجربه زیباشناختی به عنوان نوعی تجربه شبیه به شناخت و همچنین معرفی اصول عام، در صدد توجیه کلیت احکام زیباشناختی است. متأسفانه توسل به اصول عام که تنها از طریق تجربه و اصول کلی روان شناسی به دست می آیند، نمی تواند کلیت احکام زیباشناختی را تبیین کند؛ زیرا تنها دستاورد این اصول نوعی تعمیم تجربی و روان شناختی است و نه کلیت منطقی.
۳.

از آزادی متافیزیکی تا آزادی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی متافیزیکی آزادی وجودی دترمینیسم سوژه دازاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۸۱۶
در این مقاله کوشش بر آن است که جایگاه آزادی (اختیار) در تفکر کانت بنا بر تفسیر هایدگر نشان داده شود؛ اختیاری که بنا بر این تفسیر، نه اختیاری متافیزیکی و متعلق به بعد نفس الامری آدمی در مقام سوژه، بلکه اختیاری وجودی و بنیاد امکان پذیری وی به عنوان دازاین (وجودی در جهان) است. چنین آزادی بنیادی ای نه نیازمند اثبات و نه اساساً پذیرای هرگونه بحث نظری است؛ بلکه در عمل و در جریان به کارگیری تصمیم های آزادانه انسانی است که هم نشینی وجود یکپارچه خود با آزادی را درمی یابیم و به بی وجهی و نابه جایی تلاش های نظری فلاسفه برای اثبات موضوعی بی نیاز از اثبات و استدلال پی می بریم؛ فعلیت آزادی را باید در درون و در نحوه هستی مندی خودمان بجوییم؛ نه در استدلال های خشک و چارچوب مند استدلالیون و این کانت بود که با اشارات ارزشمند خود در  نقد دوم هرچند به نحوی مبهم متفطن این امر شد و مقدمات گشتی بزرگ را برای هایدگر فراهم کرد.
۴.

مسئله «بعضی» در منطق؛ دفاعی گرایسی از تفسیر جانشینی از سور جزیی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول محاوره تفسیر جانشینی از سور گرایس پارادوکس های تفسیر شییی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۲۸۴
گرایس، مجادلات میان منطق گزاره ها و زبان طبیعی را با کشیدن حصاری میان حوزه هریک، پایان می دهد. او منطق را به دلالت شناسی، و زبان طبیعی را به کاربردشناسی مشغول می کند. مقاله پیش رو، با گسترش ایده گرایس به منطق محمولات، مدعی است با تفسیر جانشینی از سورها، ایده گرایس در این حوزه از منطقْ محقق و پارادوکس های این حوزه مرتفع می شود. برای این منظور، با افزودن اصل پنجمی به چهارگانه گرایس، نشان داده شد که چگونه در زبان طبیعی، مناسب بودن بیان های مسور به معانی ضمنی این بیان ها گره خورده است و ربطی به صدق و کذب منطقی آنها ندارد. این یعنی نگارنده با تمایز میان معنای دلالتی سور و معنای کاربردی آن، جانب تفسیر جانشینی را می گیرد. نیز، از آن رو که سور ارتباطی تنگاتنگ با نام های خاص دارد، با پیش چشم داشتن نام هایی که نمی نامند، ادعای خود را درباره سورها به این حوزه می گسترانیم.
۵.

استدلال های ساده بروکنر در رد شکاکیت نسبت به جهان خارج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکاکیت برون گرایی معنایی آموزه ی دسترسی ویژه بروکنر دور معرفتی سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۵۶۱
 شکاکیت فلسفی نسبت به جهان خارج حصول معرفت را نسبت به گزاره هایی که درباره جهان خارج هستند، ناممکن می داند. ازجمله روش های اثبات این مدعا ارایه استدلالی شکاکانه است که براساس معرفت نداشتن ما به وقوع نیافتن فرضیه شکاکانه صورت بندی می شود. برای اولین بار، پاتنم تلاش می کند نشان دهد با پذیرش رویکرد برون گرایی معنایی می توان کذب مقدمه اخیر از استدلال شکاکانه را نتیجه گرفت؛ اما استدلال او به لحاظ معرفی دوری است و در رد شکاکیت موفق نیست. از این رو بروکنر تلاش می کند با ارایه استدلال های به نسبت ساده تری، مشکل دوری بودن استدلال پاتنم را برطرف کند. موضوع مقاله حاضر، بررسی این مسیله است که آیا این استدلال ها در رد شکاکیت نسبت به جهان خارج موفق هستند یا خیر. نتیجه حاصل از تحلیل و بررسی استدلال های ساده بروکنر مشخص می کند که برخی از این استدلال ها همچنان به لحاظ معرفتی دوری اند و در رد شکاکیت موفق نیستند؛ اما ارزیابی و تحلیل یکی از این استدلال های به اصطلاح سازگارگرایانه، که با استفاده توأمان از برون گرایی و آموزه دسترسی ویژه ارایه شده است، نشان می دهد که اگرچه این استدلال در رد شکاکیت فلسفی موفق نیست، اما به درستی نشان می دهند که ما در باور به گزاره هایی که درباره جهان خارج هستند، موجه هستیم.
۶.

نگرش نویل کرول درباره معنا و ذهنیت هنرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نویل کرول استلزام دلالت معنا قصدگرایی ذهنیت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۸۶
در بحث تفسیر هنری در فلسفه تحلیلی، موضعی هست به نام «قصدگرایی واقعی معتدل». این، نامی است که نویل کرول برای موضع خود در قبال معنای آثار ادبی انتخاب کرده بود. فیلسوف قصدگرای واقعی معتدل، معتقد است که معنای اثر با تحقق قصدهای مؤلف در متن متعین می شود؛ یعنی اگر مؤلف معنایی را قصد کند و بتواند آن معنا را با موفقیت در اثر خود متحقق سازد، آنگاه معنای موردنظر، متعین شده است. به تازگی، کرول موضع جدیدی اختیار کرده است که آن را «ذهنیت گرایی واقعی معتدل» می نامد. تفاوت موضع جدید او با موضع پیشین چیست؟ او در دوره اول، گزارش واضحی از قوام معنا ارایه نمی کند؛ اما به نظر می رسد که تحت تأثیر پل گرایس چارچوبی را پذیرفته که بر قصدهای انعکاسی تکیه دارد. در این پژوهش استدلال می شود که این چارچوب همیشه برای توضیح معنا در آثار هنری مناسب نیست. آثار هنری استلزام هایی دارند که نویسندگان آنها را قصد نکرده اند و بعضی از قصدگرایان، مانند کرول، تمایل دارند این استلزام های قصدناشده را خارج از معنای اثر بدانند. دو راهبرد اصلی آنها این است که یا این استلزام ها را در زمره دلالت اثر قرار دهند، یا اینکه آنها را با مقاصد ناخودآگاه مؤلف پیوند بزنند. استدلال خواهد شد که راهبرد اول گاهی شهود ستیز می شود؛ زیرا استلزام های قصدناشده را صرفاً به واکنش های مخاطبان فرو می کاهد و راهبرد دوم،در چارچوب گرایسی، توجیه نشده باقی می ماند. این مشکلات بنیادی در قصدگرایی، کرول را به سوی ذهنیت گرایی سوق داده است که در مقابل ایرادها و مثال های نقض، مقاوم تر است

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱