جعفر بوالهری

جعفر بوالهری

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۵۰.

طراحی و ارزشیابی بسته آموزشی مهارت های معنوی برای دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مهارت های معنوی سلامت معنوی سبک زندگی سبک زندگی دینی مشاوره و روان درمانی دینی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۸ تعداد دانلود : ۵۴۶
اهداف این طرح با هدف تدوین سرفصل و بسته آموزش مهارت های معنوی برای دانشجویان انجام شده است تا بتوان آن را در دوره های آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای سلامت در بُعد معنوی تلفیق کرد و مربیان و گروه روان شناسان و مشاوران آن را به دانشجویان آموزش دهند. مواد و روش ها در ابتدای طرح به روش تدوین کاریکولوم و محتوای آموزشی با مروری بر منابع و پژوهش های مربوط به مهارت های زندگی، معنویت در سلامت و منابع دینی و اسلامی، ابعاد معنوی انسان، رویکردهای کل نگر و نظام مند به انسان، همچنین مشاوره و روان درمانی با رویکرد معنوی دینی شروع و به صورت کتابخانه ای و وسیع بررسی شد. سپس فهرستی از اهداف و سرفصل های آموزشی مهارت های معنوی تنظیم شد. به منظور نیاز سنجی آموزشی و تأیید اعتبار اهداف و اولویت بندی موضوعات آموزشی این یافته ها در جلسات متخصصان از حوزه مشاوره و روان شناسی بالینی و کارشناسان حوزه دانشجویی به بحث گروهی و نظرسنجی گذاشته شد و سرفصل، محتوای آموزشی و بسته آموزشی در چند کارگاه آموزشی کشوری با مشاوران مراکز مشاوره و دانشجویان ارزشیابی نهایی و تأیید شد. یافته ها ۸ مهارت معنوی مورد تایید و معتبر در این مطالعه به دست آمد که از آنها سرفصل ها و بسته آموزشی بر اساس نیاز و نظرسنجی از دست اندرکاران مراکز مشاوره دانشجویی کشور تهیه و مقبولیت و پذیرش عمومی این متون تایید گردید. نتیجه گیری این مطالعه نشان داد با وجود تردید موجود در معنوی یا دینی بودن متون مهارتهای زندگی اولین الگوی آموزشی در حوزه مهارتهای معنوی، در تلفیق با الگوهای آموزش مهارتهای زندگی برای توسعه سلامت معنوی و مطالعه بیشتر در ارتقای آن به جامعه دانشجویی ارایه گردید.
۵۱.

تاریخچه انستیتو روانپزشکی تهران ( بخش سوم- به روایت دکتر جعفر بوالهری)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخچه روانپزشکی روانشناسی بالینی بهداشت روان ایران انستیتو روانپزشکی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۳۷۲
اهداف انستیتو روانپزشکی تهران به هدایت دکتر ایرج سیاسی و دکتر احمد محیط از سال های ۱۳۵۴ برنامه ریزی و در سال ۱۳۵۶ راه اندازی شد تا بتواند تحولی در آموزش، پژوهش و خدمات سلامت روان، اعتیاد و توانبخشی ایجاد کند. این گزارش در نظر دارد مستندات و روند شکل گیری و پیشرفت این انستیتو و برنامه های کشوری آن را ارائه کند. مواد و روش   ها این گزارش در ادامه دو گزارش منتشرشده پیشین به صورت مصاحبه انفرادی، مرور مستندات و اسناد و مقالات انجام شده است. دکتر شهره محسنی روانپزشک، مصاحبه را ضبط، پیاده سازی و ویرایش کرده است. آنگاه نگارنده گزارش، آن را بازنگری و منابع علمی مرتبط را به آن اضافه کرده است. یافته   ها انستیتو روانپزشکی تهران با هدف تمرکززدایی در خدمات روانپزشکی، روانشناسی بالینی و سلامت روان در جامعه تشکیل شد و موجب تحول مراقبت بیمارستانی و تمرکززدایی از بیمارستان های بزرگ شد؛ برنامه بهداشت روان در کشور را پایه ریزی و اجرایی کرد و با پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص و نیز ادغام بهداشت روان در مراقبت های اولیه، خدمات ارزنده ای در این زمینه ارائه داد. نتیجه   گیری تاریخ معاصر بهداشت روان و پیشگیری از اعتیاد، تمرکززدایی از بیمارستان های بزرگ روانی و نیز پیشگیری و مراقبت بهداشت روان در نظام سلامت را مدیون انستیتو روانپزشکی تهران است که در دهه اخیر نام دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان را به خود گرفته است.
۵۲.

پیشگیری از خشونت خانگی: اجرای برنامه آزمایشی جلب حمایت در یک منطقه شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: حمایت طلبی خشونت خانگی همسرآزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۵۲۶
اهداف این مطالعه با هدف اجرای آزمایشی برنامه حمایت طلبی توسعه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی در سازمان ها و نهادها و نیز جمعیت زیر پوشش مرکز بهداشت غرب تهران انجام شد. مواد و روش   ها پژوهش حاضر پروژه ای کاربردی و پایلوت، با روش مطالعه کمّی و کیفی بر اساس مداخله مبتنی بر جامعه و پژوهش خدمات بهداشتی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل نهادها و سازمان های ذی نفع و فعال در پیشگیری از خشونت خانگی در منطقه جنوب غرب شهر تهران بود. نمونه گیری به روش در دسترس از بین تمام جامعه آماری شامل مرکز بهداشت غرب تهران، مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی، بخش فرهنگی اجتماعی منطقه 9 شهرداری تهران، کلانتری 119 مهرآباد (نیروی انتظامی)، انجمن دفاع از قربانیان خشونت و نیز 25 نفر از کارکنان انجام شد. ابزار مطالعه پرسش نامه پایش و ارزشیابی، مصاحبه، مشاهده، متون آموزشی، مستندات مکتوب، صورت جلسه ها و گزارش های کارکنان بود. یافته   ها یافته ها نشان داد به طور کلی بیشتر نهادها و سازمان های ذی نفع، به ویژه بخش سلامت و معاونت بهداشتی، در اجرا و حمایت طلبی از برنامه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی همکاری داشتند. با این حال برخی مشکلات گزارش شده حاصل از یافته های کیفی شامل عدم رضایت کارکنان و عدم حمایت و پیشرفت فعالیت ها بوده است. در بسیاری از یافته های کیفی علاقه، انگیزه و نگرش مثبت به یاری رسانی در میان کارکنان و مدیران و متخصصان گزارش شد که در رفتار و وظایف سازمانی آن ها نیامده بود. یافته های کمّی و کیفی از کاستی در همکاری و حمایت درون بخشی و برون بخشی، همکاری کم مدیران و معتمدان محلی و ضعف در ثبت پرونده ها و داده ها حکایت می کردند. نتیجه   گیری برنامه جلب حمایت که در سند ملی ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی پیشنهاد شده است، برنامه ای اجرایی، مستند به شواهد و کاربردی است. در میان سازمان های مشارکت کننده در این پژوهش، بخش سلامت و معاونت بهداشتی بیش از دیگر سازمان ها مشارکت داشته است. با این حال برای اجرای مؤثرتر برنامه پیشگیری از خشونت خانگی به تصویب سطوح بالای مدیریت کشور و برنامه ریزی برای مشارکت بیشتر دیگر سازمان ها، تخصیص بودجه مناسب برای یاری رساندن به قربانیان و حمایت همه جانبه از قربانیان نیاز است.
۵۳.

همسرآزاری، بررسی نظریه ها و مدل های مداخلاتی: ارائه مدل مداخلاتی مبتنی بر نظام مراقبت های اولیه بهداشتی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی همسرآزاری نظام سلامت مراقبت های بهداشتی اولیه مدل های مداخله و پیشگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۴۴۳
! هدف : خشونت خانگی پدیده ای شایع در جوامع و یک اولویت بهداشتی کشورهاست. عوامل متعددی، مانند عوامل زیست شناختی، ژنتیکی، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی در شکل گیری خشونت خانگی یا جلوگیری از بروز آن نقش دارند. بنابراین، در مداخلات پیشگیرانه و مراقبت مستمر و مؤثر بهتر است نظام مراقبتی یکپارچه ای به کار گرفته شود که بتواند همه عوامل مؤثر را پوشش دهد. در ایران نیز پژوهش هایی در مورد شیوع و چند مداخله با رویکردهای آموزشی انجام شده است. روش : با طراحی یک پژوهش پیشگیری از همسرآزاری در نظام مراقب های بهداشتی اولیه کوشش شد تا مدلی یکپارچه، مبتنی بر جامعه و بر مراقبت های بهداشتی اولیه ایران طراحی و اجرا شود. مدل حاصل از این پژوهش کاربردی در نوشته حاضر ارائه می شود. یافته ها : مدل «پیشگیری از همسرآزاری در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه» به گونه ای طراحی شده که قادر است در سطح جامعه روستایی و شهرهای کوچک، با کمک متون آموزشی، کارکنان مراقبت های بهداشتی اولیه، مانند بهورزان، کاردان ها و کارشناسان بهداشتی و پزشکان خانواده را به شکل کوتاه مدت آموزش دهد تا بتوانند به شناسایی موارد همسرآزاری، برقراری ارتباط، ثبت موارد و ارجاع قربانیان همسرآزاری جسمی بپردازند و با درمان مشاوره ای، حمایتی و دارویی به تسکین رنج هایشان کمک کنند. نتیجه گیری : این مدل توانست با آگاه سازی و حساس سازی کارکنان مراقبت های بهداشتی اولیه بر همه محدودیت ها و نارسایی هایی که در مطالعه رمزی و همکاران درباره بی میلی کارکنان در همکاری به برنامه پیشگیری از خشونت گزارش شده بود، غلبه کند و نشان دهد بخش پزشکی و مراقبت های بهداشتی اولیه منبع ارزشمندی در کمک به اجرای برنامه های پیشگیری از خشونت هستند. این مدل محدودیت هایی نیز دارد و پیشنهادهایی برای کمک به رفع محدودیت ها در سطح کشور و تبادل تجربه با کشورهای منطقه ارائه شده است. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:10.0pt font-family:"Times New Roman","serif"}
۵۴.

نقش افسردگی، استرس ، شادکامی و حمایت اجتماعی در شناسایی افکار خودکشی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودکشی دانشجو افسردگی استرس شادکامی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۵۲۹
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیش بینی کنندگی سازه های روان شناختی استرس زندگی، افسردگی، شادکامی و حمایت اجتماعی درباره میزان افکار خودکشی دانشجویان بود. روش : 1094 دانشجوی دختر و پسر ساکن در خوابگاه های کوی دانشگاه تهران به مقیاس اندیشه پردازی خودکشی ( SIS )، پرسش نامه افسردگی دانشجویان ( USDI )، پرسش نامه استرس زندگی دانشجویی ( SLSI )، مقیاس شادکامی آکسفورد ( OHS ) و مقیاس حمایت اجتماعی ( SS ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی و رگرسیون انجام شد. یافته ها : سازه های شادکامی، افسردگی، استرس و حمایت اجتماعی توانستند 76 درصد تغییرات افکار خودکشی دانشجویان را تبیین کنند. افسردگی بیشترین مقدار رابطه و قدرت پیش بینی کنندگی را در مورد افکار خودکشی داشت. نتیجه گیری : سازه افسردگی می تواند به مثابه یک متغیر پیش بین کارآمد در شناسایی افکار خودکشی دانشجویان به حساب آید.
۵۶.

مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در زمینه ادغام خدمات بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بهداشت روان خدمات مراقبت بهداشتی اولیه مرور نظام مند ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۲۶
هدف : هدف پژوهش حاضر مرور بررسی های انجام شده در ایران در مورد برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه ( PHC )، طی سال های 1367 تا 1386 است. روش : جست وجوی الکترونیک، جست وجوی دستی، جست وجو در فهرست منابع و تماس با اشخاص صاحب نظر انجام و بانک های اطلاعاتی Pubmed ، IranDoc ، SID ، IranPsych ، Embase ، PsycINFO و Iranmedex جست وجو شد. در مجموع، از تعداد 156 چکیده پژوهش به دست آمده، 26 گزارش و پژوهش مرتبط با برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در PHC انتخاب شد. یافته ها : گزارش های مستند بیانگر آن است که در طول 20 سال گسترش تدریجی برنامه، 6/54 درصد جمعیت کشور (2/95 درصد جمعیت روستایی و 6/36 درصد جمعیت شهری) زیر پوشش این برنامه قرار گرفته اند. میزان کل بیماریابی بهورزان در زمان بررسی 7/14-3/4 نفر در هزار نفر جمعیت بود. نُه بررسی انجام شده درباره سنجش آگاهی و نگرش بهورزان و افراد جامعه، حاکی از افزایش مطلوب در این متغیر بود. نتیجه گیری : اجراء برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در PHC در مناطق روستایی و شهرهای کوچک با موفقیت همراه بوده، اما جوابگوی جمعیت کلان شهری و شهرهای بزرگ کشور نیست. بنابراین تجدیدنظر در این برنامه ضرورت دارد.
۵۷.

اثربخشی برنامه مداخلات روان شناختی با ربات هوشمند بر مراقبت های خوب جنسی کودکان دبستانی

کلیدواژه‌ها: مراقبت های جنسی مداخلات روان شناختی کودکان ربات سوء استفاده جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۳۲۱
مقدمه : سوء استفاده جنسی از کودکان مسئله مهم با عواقب شدید است که برنامه های آموزش مراقبت از خود، آگاهی، دانش و مهارت کودک در برابر از سوء استفاده جنسی افزایش می دهد. هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه مداخلات روان شناختی با ربات هوشمند بر مراقبت های خوب جنسی کودکان دبستانی بود. روش : پژوهش حاضر مطالعه نیمه آزمایشی، پیش و پس آزمون همراه با مورد شاهد بود. در این پژوهش نمونه آماری از این جامعه، نمونه ای مشتمل بر ۸۰ کودک ۱۲-۸ ساله در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به روش تصادفی در گروه کنترل (۴۰ نفر، ۲۰ دختر و ۲۰ پسر) و گروه آزمایش (۴۰ نفر، ۲۰ دختر و ۲۰ پسر) تقسیم شدند. گروه آزمایش در برنامه مداخله روان شناختی با ربات در ۱۰ جلسه شرکت کردند، درحالی که گروه کنترل در این جلسات شرکت نداشت. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه بومی شده سنجش دانش و آگاهی کودکان از سوء استفاده جنسی طحان، افروز و بوالهری (۱۳۹۸) بود. اطلاعات به دست آمده در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله روان شناختی با ربات هوشمند بر مراقبت های خوب جنسی کودکان تأثیر مثبتی داشته است (۰/۰۱> P ). همچنین آموزش مراقبت های جنسی بر دانش افزایی کودکان در تشخیص لمس مناسب موثر بوده است (۰/۰۱> P ). نتیجه گیری: مداخلات روان شناختی با ربات بر مراقبت های خوب جنسی کودکان مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش درمانی مورد توجه مشاوران، روانشناسان و مسئولین قرار گیرد.
۵۸.

گزارش بازدید از یک خانه اسکان حمایتی بیماران روانی (اسفند 1388)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازدید خانه اسکان حمایتی بیماران روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۶۳
خدمات حمایتی نمونه نوعی مداخله بهبودی محور 1 است که هدف آن، قرار دادن بیمار در محیطی رقابتی (مانند شغل، آموزش یا اسکان) و دلخواه بیمار است تا در صورت لزوم خدماتی برای افزایش موفقیت او ارایه شود. این برنامه نقطه مقابل خدماتی است که بیمار را در کارهای غیررقابتی به کار می گمارد و یا در برنامه ها و محیط های مخصوص بیماران روانی قرار می دهد، محیط هایی که پیشرفت چندانی دربر نداشته، رضایت مندی کمتری به همراه دارد. در مداخله های بهبودی محور افزون بر اشتغال، آموزش و اسکان، اجتماعی کردن حمایتی 2 نیز مورد توجه قرار گرفته است (کاپلاویز 3 ، لیبرمن 4 و سیلورستین 5 ، 2009) . هر انسانی به محلی برای زندگی نیاز دارد (شپرد 6 و مورای 7 ، 2001). اسکان ایمن و قابل قبول یک جز اساسی در مجموعه خدمات پیچیده و پایه ای لازم برای نگهداری بیماران مبتلا به بیماری شدید و ناتوان کننده روانی در جامعه است (کاپلاویز و همکاران، 2009)، این امر کانون تلاش سیستم های مراقبت جامعه محور است (شپرد و مورای، 2001) که بدون آن درمان ها به شکست خواهد انجامید (کاپلاویز و همکاران، 2009). نکته درخور توجه و تعجب برانگیز این است که خدمات بهداشت روان و نیز متخصصان بهداشت روان علاقه کمی به موضوع اسکان نشان داده اند (شپرد و مورای، 2001). موانعی که بیماران روانی را از داشتن سرپناه های ایمن و رضایت بخش بازمی دارد، عبارتند از: نارسایی در مهارت های زندگی مستقل و اجتماعی، نشانه های شدید و اختلال های شناختی، عوامل اجتماعی مانند انگ، فقر، تبعیض و نیز نارسایی های سامانه خدماتی. پیامدهای این بی توجهی مواردی مانند استفاده نامناسب از خدمات بیمارستان های عمومی و روان پزشکی، ایجاد بار برای خانواده و درگیری بیشتر بیماران با سامانه قانونی و کیفری است (کاپلاویز و همکاران، 2009). یکی از اصلی ترین نیازهای بیماران مبتلا به اختلال های شدید روان پزشکی، کمک به آن ها برای بازگشت از بیمارستان به خانه است. ترخیص از بیمارستان یا اماکن اقامتی بازتوانی درصورتی که به خوبی انجام نشود، می تواند بر کل زندگی آینده بیماران تأثیر منفی بگذارد (سالتر 8 و ترنر 9 ، 2008). در این مورد کارهای گوناگونی انجام شده است؛ در ابتدا تلاش شد تا با به کارگیری محیط های زندگی انتقالی، بیماران از محیط های با نظارت زیاد به محیط های با نظارت کم منتقل شوند. مشکل محیط های انتقالی این بود که به گونه ای برنامه ریزی شده بودند که منجر به اقامت به مدت ثابت در هر مرحله از مراحل اسکان می شد و بیماران بیشتر برپایه نیازهای سامانه از مرحله ای به مرحله دیگر انتقال می یافتند، نه برپایه نیاز های متغیر خودشان و تغییرهای به وجودآمده در توانایی های شخصی شان. چیزی که در این سامانه وجود نداشت، توجه به تمایل شخصی بیمار برای اسکان بود، سامانه ای که به صورت فعال خواسته های بیماران را مدنظر قرار دهد و مهارت های مورد نیاز برای یافتن اسکان مستقل را به آنان بیاموزد. یکی از پیشرفت های سال های اخیر، تأکید بر اسکان حمایتی است (کارلینگ 1 ، 1993)، که در آن میزان حمایت انجام شده برپایه نیازهای بیماران است. موضوع اصلی در مراقبت اقامتی، حرکت از مراقبت بیمارستانی تک مراقبی 2 به سوی ارایه دهندگان گوناگون انتفاعی و غیرانتفاعی در جامعه بود. در سال 1955 بیش از 155000 تخت بیمارستانی طولانی مدت در انگلیس و ولز وجود داشت که تا سال 1988 به 36000 مورد کاهش یافت. در این سال ها به تدریج نقش بخش خصوصی و عمومی و داوطلبان در ارایه خدمات اقامت به افراد زیر 65 سال (غیر از مراکز نگهداری سالمندان) افزایش یافت (شپرد و مورای، 2001). در سال های اخیر مشارکت سامانه بهداشت روان و نهادهای اسکان عمومی بیشتر شده است، برای نمونه نهادهای ارایه دهنده درمان های جرأت مدار اجتماعی 3 به صورت تزایدی یک جزء اقامتی را به عنوان جایگزین بستری در بیمارستان، در برنامه های خود گنجانده اند. در برخی نواحی ایالات متحده آمریکا مشارکت میان ارایه دهندگان خدمات اسکان و مراکز خدمات بهداشت روان دانشگاهی، به تربیت و آموزش نیروهای اسکان در مورد روش های مؤثر آموزش مهارت ها و مقابله با رفتارها منجر شده است. هدف این طرح ها استمرار بیشتر خدمات و انجام مداخله های مؤثر برای بیماران، میان بیمارستان و جامعه محل زندگی بیماران است. در ایتالیا یافته های موفقی از تعاونی های انسان دوستانه 4 گزارش شده است که یک برنامه تلفیق محیط های اقامتی شبه خانواده با روش های بازتوانی روان پزشکی مبتنی بر شواهد است. در سال های اخیر اسکان حمایتی بیشتر به کار برده شده است. نکته مهم در کاربرد اسکان حمایتی، حرکت از محیط های اقامتی- درمانی دانشگاهی و محیط های تخصصی متمرکز بر درمان و بازتوانی به خانه ای ایمن، مطمئن و متعلق به خود فرد، به عنوان پایه ای ب
۵۹.

بازنگری برنامه ادغام سلامت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه و برنامه پزشک خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازنگری خدمات سلامت روان مراقبتهای بهداشتی اولیه طراحی خدمات سلامت ارایه خدمات سلامت برنامه های ملی سلامت طرح های نظام سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۴۹۰
هدف : سلامت روان در ایران فراز و نشیب های زیادی را گذرانده است. ادغام بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه با ایجاد دسترسی بخصوص در روستاها، نتایج قابل توجهی داشته است. با گذشت نزدیک به سه دهه از اجرای برنامه ادغام ، با توجه به تغییرات جمعیتی، نیازها و اولویت ها تغییر کرده است و در ارزشیابی های انجام شده، بازنگری آن ضروری بیان شده است. با توجه به اجرا و گسترش برنامه پزشک خانواده، و به منظور بهبود خدمات اولیه سلامت روان در چارچوب آن، بازنگری برنامه جاری مد نظر قرار گرفت. این مقاله به معرفی اهداف و راهبردها و اقدامات لازم تنظیم شده در این بازنگری می پردازد. روش : در طرح «بازنگری برنامه ادغام سلامت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه و برنامه پزشک خانواده» ترکیبی از مطالعات مروری و روش های کیفی استفاده شد و منابع، تجارب و اسناد معتبر در دنیا و کشور مرور شد. از بحث گروهی و پانل خبرگان و روش دلفی برای تعیین نارسایی ها، اهداف و راهکارها و رسیدن به اجماع استفاده شد. یافته ها : ارزش های مورد نظر برنامه در چند محور و با تعیین اهداف کلی شکل گرفت و برای دستیابی به این اهداف راهکارهایی در حیطه های مختلف شامل: ارایه خدمت، آموزش، نظام اطلاعات و ارزشیابی، جلب مشارکت، تدارک داروهای اساسی، بهبود کیفیت و مسائل مالی و اداری طراحی شد و برای هر راهکار، اهداف و اقدامات لازم مشخص گردید. نتیجه گیری : در ارایه خدمات، علاوه بر افزایش پوشش، خدمات باید بیشتر جامعه نگر شوند و خدمات روانشناختی و ارتقای سلامت روان با دستورالعمل های مشخص در نظام ارایه خدمات استقرار یابند و به تمرکز برنامه باید از گسترش پوشش خدمات به سمت ارتقاء سوق پیدا کند. تقویت نظام جمع آوری اطلاعات با هدف تحقیقات کاربردی، و ایجاد نظامی برای حمایت از بیماران دچار اختلال های مزمن شدید و مراقبان آن ها، باید مد نظر قرار گیرد و تأمین نیروی انسانی توانمند و مشارکت سازمان ها، ارایه دهندگان خدمات و دریافت کنندگان آن مورد توجه قرار گیرد و شاخص رضایت دریافت کنندگان خدمات برای بهبود کیفیت به کار گرفته شود. اجرای راهکارها و مداخلات سلامت روان با حفظ نقاط قوت برنامه های قبلی در بستر برنامه پزشک خانواده و در هر بستر دیگر، برای ارایه مراقبت های بهداشت روان، با تغییرات جزیی قابل اجرا است که وجود اراده لازم در تصمیم گیرندگان و جدیت و ثبات در تامین منابع لازم برای اجرای برنامه لازمه آن است.
۶۰.

خدمات بهداشت روان شهری: الگوی مراقبت های بهداشتی اولیه همراه با مشارکت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رابط بهداشتی الگوی مشارکت اجتماعی آموزش بهداشت روان مراقبت های بهداشتی اولیه داوطلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۲۶۴
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی آموزش بهداشت روان به داوطلبان بهداشتی و پزشکان متخصص غیرروانپزشک در جلب مشارکت مردمی و ارایه خدمات بهداشت روان در قالب یک الگوی مشارکتی شهری بود. روش : ساکنان سه محله 11، 16 و 18 منطقه شش شهر تهران به عنوان جمعیت زیرپوشش درنظر گرفته شدند. 20 داوطلب (به عنوان رابط بهداشت روان)، شش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی یا مشاوره، سه روانپزشک و 15 پزشک متخصص غیرروانپزشک (همگی ساکن منطقه شش شهرداری) آزمودنی های پژوهش حاضر بودند که داوطلبانه و به وسیله فراخوان عمومی در طرح شرکت کردند. داده ها به دو روش کمی (با کاربرد پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، نظرسنجی پزشکان متخصص و نظرسنجی رابطان بهداشت روان) و کیفی (با ثبت تجربه ها و مشاهده ها) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک SPSS-15 و به روش آزمون آماری t وابسته انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد نمره های به دست آمده از دو پرسش نامه نظرسنجی رابطان بهداشت روان و پزشکان متخصص در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت دارد (002/0≥ p ). هم چنین رابطان بهداشت روان شهری پس از آموزش به شناسایی بیماران محله پرداخته، آنها را به مراکز مشاوره، پزشکان متخصص و بیمارستان محلی ارجاع دادند. نتیجه گیری : آموزش مفاهیم بهداشت روان و درگیری رابطان و پزشکان متخصص در یک الگوی مشارکتی در محله ها، می تواند روش مؤثری برای ارایه خدمات مراقبت های بهداشت روان اولیه در شهرهای بزرگ باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان