مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
بیماران روانی
حوزههای تخصصی:
از آنجا که میزان تنسیق احکام نسبت مستقیمی با تنقیح موضوعات دارد؛ ترسیم گسترة یکی از عارضه های عقلی به نام عته به عنوان هدف این نوشتار انتخاب شده است تا بتوان از این منظر به تفکیک قابل قبولی بین این موضوع و سایر عارضه های روانی در فقه دست یافت.
ارزیابی روایات، مقایسه احکام فقهی صادر شده در مورد مبتلایان به عارضه های عقلی در ابواب مختلف فقه و استفاده از روش هایی چون تجمیع الفاظ و تفریق معانی، شاکله دست یافتن به هدف فوق بوده که در کنار آن بررسی معانی لغوی و اصطلاحی و خطاهای مفهوم به مصداق نیز به عنوان تعیین محل بحث، ناگزیر بوده است.
این تحقیق نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل صدور احکام مبهم و غیر کارآمد در مورد بیماران روانی عدم درک صحیح نسبت به اختلالات روانی و حد و مرز آنان است. لذا پیشنهاد می نماید که برای بررسی و صدور احکام، نخست هر عارضه روانی با مفاهیم مجاور خود مقایسه گردد تا علاوه بر درک صحیح تر نسبت به موضوع، از آمیختگی عناوین و صدور احکام بلامحل نیز جلوگیری شود و دیگر آنکه با برقراری پیوند بین عارضه های عقلی در فقه و اختلالات روانی در روانشناسی ضمن تقریب انگاره های دو علم به مسئله کارآمد بودن احکام فقهی نیز توجه گردد.
اثربخشی برنامه ی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر کیفیت زندگی و شادکامی پرستاران بخش های روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر کیفیت زندگی و شادکامی پرستاران بیماران روانی بیمارستان شهید زارع ساری بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، جزء پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه پرستاران بیماران روانی بیمارستان شهید زارع ساری به تعداد 85 نفر تشکیل دادند، که تعداد 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) با استفاده از انتخاب تصادفی در نمونه پژوهش قرار گرفتند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزینی شدند. که قبل و پس از مداخله هردو گروه مورد سنجش پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی در 4 بعد و 26 سوال و پرسش نامه شادکامی آکسفورد با 29 سوال استفاده شد. نتایج نشان داد که؛ درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر افزایش کیفیت زندگی پرستاران بیماران روانی بیمارستان شهید زارع ساری تاثیر معناداری دارد. بنابراین نتیجه گیری می شود که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن موجب بهبود کیفیت زندگی و شادکامی پرستاران بیماران روانی بیمارستان شهید زارع شده است.
گزارش بازدید از یک خانه اسکان حمایتی بیماران روانی (اسفند 1388)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خدمات حمایتی نمونه نوعی مداخله بهبودی محور 1 است که هدف آن، قرار دادن بیمار در محیطی رقابتی (مانند شغل، آموزش یا اسکان) و دلخواه بیمار است تا در صورت لزوم خدماتی برای افزایش موفقیت او ارایه شود. این برنامه نقطه مقابل خدماتی است که بیمار را در کارهای غیررقابتی به کار می گمارد و یا در برنامه ها و محیط های مخصوص بیماران روانی قرار می دهد، محیط هایی که پیشرفت چندانی دربر نداشته، رضایت مندی کمتری به همراه دارد. در مداخله های بهبودی محور افزون بر اشتغال، آموزش و اسکان، اجتماعی کردن حمایتی 2 نیز مورد توجه قرار گرفته است (کاپلاویز 3 ، لیبرمن 4 و سیلورستین 5 ، 2009) . هر انسانی به محلی برای زندگی نیاز دارد (شپرد 6 و مورای 7 ، 2001). اسکان ایمن و قابل قبول یک جز اساسی در مجموعه خدمات پیچیده و پایه ای لازم برای نگهداری بیماران مبتلا به بیماری شدید و ناتوان کننده روانی در جامعه است (کاپلاویز و همکاران، 2009)، این امر کانون تلاش سیستم های مراقبت جامعه محور است (شپرد و مورای، 2001) که بدون آن درمان ها به شکست خواهد انجامید (کاپلاویز و همکاران، 2009). نکته درخور توجه و تعجب برانگیز این است که خدمات بهداشت روان و نیز متخصصان بهداشت روان علاقه کمی به موضوع اسکان نشان داده اند (شپرد و مورای، 2001). موانعی که بیماران روانی را از داشتن سرپناه های ایمن و رضایت بخش بازمی دارد، عبارتند از: نارسایی در مهارت های زندگی مستقل و اجتماعی، نشانه های شدید و اختلال های شناختی، عوامل اجتماعی مانند انگ، فقر، تبعیض و نیز نارسایی های سامانه خدماتی. پیامدهای این بی توجهی مواردی مانند استفاده نامناسب از خدمات بیمارستان های عمومی و روان پزشکی، ایجاد بار برای خانواده و درگیری بیشتر بیماران با سامانه قانونی و کیفری است (کاپلاویز و همکاران، 2009). یکی از اصلی ترین نیازهای بیماران مبتلا به اختلال های شدید روان پزشکی، کمک به آن ها برای بازگشت از بیمارستان به خانه است. ترخیص از بیمارستان یا اماکن اقامتی بازتوانی درصورتی که به خوبی انجام نشود، می تواند بر کل زندگی آینده بیماران تأثیر منفی بگذارد (سالتر 8 و ترنر 9 ، 2008). در این مورد کارهای گوناگونی انجام شده است؛ در ابتدا تلاش شد تا با به کارگیری محیط های زندگی انتقالی، بیماران از محیط های با نظارت زیاد به محیط های با نظارت کم منتقل شوند. مشکل محیط های انتقالی این بود که به گونه ای برنامه ریزی شده بودند که منجر به اقامت به مدت ثابت در هر مرحله از مراحل اسکان می شد و بیماران بیشتر برپایه نیازهای سامانه از مرحله ای به مرحله دیگر انتقال می یافتند، نه برپایه نیاز های متغیر خودشان و تغییرهای به وجودآمده در توانایی های شخصی شان. چیزی که در این سامانه وجود نداشت، توجه به تمایل شخصی بیمار برای اسکان بود، سامانه ای که به صورت فعال خواسته های بیماران را مدنظر قرار دهد و مهارت های مورد نیاز برای یافتن اسکان مستقل را به آنان بیاموزد. یکی از پیشرفت های سال های اخیر، تأکید بر اسکان حمایتی است (کارلینگ 1 ، 1993)، که در آن میزان حمایت انجام شده برپایه نیازهای بیماران است. موضوع اصلی در مراقبت اقامتی، حرکت از مراقبت بیمارستانی تک مراقبی 2 به سوی ارایه دهندگان گوناگون انتفاعی و غیرانتفاعی در جامعه بود. در سال 1955 بیش از 155000 تخت بیمارستانی طولانی مدت در انگلیس و ولز وجود داشت که تا سال 1988 به 36000 مورد کاهش یافت. در این سال ها به تدریج نقش بخش خصوصی و عمومی و داوطلبان در ارایه خدمات اقامت به افراد زیر 65 سال (غیر از مراکز نگهداری سالمندان) افزایش یافت (شپرد و مورای، 2001). در سال های اخیر مشارکت سامانه بهداشت روان و نهادهای اسکان عمومی بیشتر شده است، برای نمونه نهادهای ارایه دهنده درمان های جرأت مدار اجتماعی 3 به صورت تزایدی یک جزء اقامتی را به عنوان جایگزین بستری در بیمارستان، در برنامه های خود گنجانده اند. در برخی نواحی ایالات متحده آمریکا مشارکت میان ارایه دهندگان خدمات اسکان و مراکز خدمات بهداشت روان دانشگاهی، به تربیت و آموزش نیروهای اسکان در مورد روش های مؤثر آموزش مهارت ها و مقابله با رفتارها منجر شده است. هدف این طرح ها استمرار بیشتر خدمات و انجام مداخله های مؤثر برای بیماران، میان بیمارستان و جامعه محل زندگی بیماران است. در ایتالیا یافته های موفقی از تعاونی های انسان دوستانه 4 گزارش شده است که یک برنامه تلفیق محیط های اقامتی شبه خانواده با روش های بازتوانی روان پزشکی مبتنی بر شواهد است. در سال های اخیر اسکان حمایتی بیشتر به کار برده شده است. نکته مهم در کاربرد اسکان حمایتی، حرکت از محیط های اقامتی- درمانی دانشگاهی و محیط های تخصصی متمرکز بر درمان و بازتوانی به خانه ای ایمن، مطمئن و متعلق به خود فرد، به عنوان پایه ای ب
مسئولیت کیفری بیماران مبتلا به اختلالات روانی مطابق با لایحه «حمایت از حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی» مصوب 24/9/1398
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی عدل و انصاف سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
101 - 126
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر ابتلا به اختلالات روانی شیوع زیادی داشته است و ارتکاب جرم توسط این بیماران نسبت به افراد عادی بسیار بیشتر بوده همچنین جامعه بشری از دیرباز تاکنون برخورد یکسانی با مجرمین روان بیمار نداشته است و نوع واکنش نسبت به این افراد متناسب با پیشرفت دانش بشری متفاوت بوده است، امروزه در برخی جوامع عقیده چنین است که اختلالات روانی، مانع مسئولیت کیفری می شوند و نه رافع مسئولیت کیفری اما در قانون، مسئولیت کیفری این بیماران به صورت کلی بیان شده است زیرا با مجازات این افراد وضعیت اختلالات روانی آنها تشدید می شود و این امر باعث ضرر روحی و روانی بیشتر به خود فرد بیمار و اطرافیانش می شود هدف از انتخاب این موضوع برای پژوهش این بوده است که در ابتدا حمایتی از این بیماران صورت گیرد و نحوه اعمال نوآوری های لایحه جدید در راستای حمایت از حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی به چه میزان است؟ و بررسی مراحل دادرسی کیفری بیماران روانی پرداخته شود. در پژوهش حاضر ابتدا به تعریف مسولیت کیفری بیماران مبتلا به اختلالات روانی می پردازیم بعد از آن حدوث اختلاف روانی بیمار را در زمان های مختلف از لحاظ قانونی و فقهی مورد بررسی قرار می دهیم و در نتیجه مطابق با لایحه جدید و قانون مجازات اسلامی بیمار روانی را از جنبه های مختلف مورد بحث قرار می دهیم و اینکه فرد در زمان درگیری و ارتکاب جرم دارای جنون دائمی هست یا جنون ادواری تفاوتی در نوع یا میزان مجازات وی وجود ندارد.
ارزیابی تاثیر ویژگیهای کالبدی بیمارستان در استرس بیماران (مورد مطالعه: بیماران بستری در بیمارستان ایثار اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
118 - 132
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی میزان تاثیر کالبد فضاهای بیمارستان بر استرس در بیماران بخش اعصاب و روان پرداخت. از جامعه آماری که همه بیماران مرد (جانباز و غیرجانباز) بستری در بیمارستان اعصاب و روان ایثار اردبیل را شامل می شود، نمونه ای 50 نفری به روش نمونه گیری در دسترس طی اردیبهشت تا تیر 1399 انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از مدل رگرسیون خطی چندگانه با 10 شاخص کالبدی معماری اتاق های بیماران بعنوان متغیرهای مستقل و میزان استرس بیماران در دو گروه جانباز و غیرجانباز بعنوان متغیر وابسته استفاده شد. متغیرهای مستقل توسط کارشناسان معماری ارزیابی شدند و برای محاسبه مقدار استرس بیماران از پرسش نامه استاندارد 21 سوالی DASS-21 استفاده شد. "نور طبیعی"، "کنترل صداهای مزاحم"، "تنوع در شکل، رنگ و جنس مبلمان" و "موقعیت قرارگیری تخت بیمار نسبت به سایر تخت ها، مبلمان و بازشوها "درب ورودی و پنجره" به ترتیب بیشترین تاثیرگذاری را بر میزان کاهش استرس بیماران داشتند. در مورد بیماران جانباز، "نور مصنوعی"، "نور طبیعی"، "فاصله تا سرویس بهداشتی"، "موقعیت قرارگیری تخت بیمار نسبت به سایر تخت ها، مبلمان و باشوها (درب ورودی و پنجره"، "کنترل صداهای مزاحم"، و"تنوع در شکل، رنگ و جنس مبلمان" بیشترین تاثیرگذاری را بر کاهش استرس بیماران جانباز داشتند. در مورد بیماران غیر جانباز تنها "نور طبیعی" تاثیر معنی داری روی کاهش استرس داشت. در نتیجه، یافته ها نشان داد که کالبد معماری فضاهای داخلی روی کاهش استرس تاثیر معنی دارداشت. همچنین این تاثیر بین گروه جانباز با غیرجانباز متفاوت است. میزان تاثیرگذاری در مورد بیماران جانباز بیشتر از بیماران غیرجانباز بود.
بررسی اثر بیماری های روانی بر ارتکاب جرم (مورد مطالعه: بیماران دارای اختلالات روانی مراجعه کننده به پزشک قانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 176
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل مسائل و معضلات سبک زندگی ماشینی و شهری و جنجال های ذهنی و فکری ناشی از این سبک زندگی، اختلالات روحی و روانی افراد در حال گسترش است. گسترش اختلالات روانی افراد پیامدهایی نظیر ازدیاد جرم و جنایت برای جامعه درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی اثر بیماری های روانی بر ارتکاب جرم مبتنی بر مفاهیم حقوقی در سال 1402 است. این پژوهش نیمه تجربی است با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل. پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گرتزو روئمر و مقیاس افسردگی اضطراب و استرس DASS دو ابزار سنجش این پژوهش بودند. جامعه پژوهش بیماران دارای اختلالات روانی مراجعه کننده به پزشک قانونی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه، 60 نفر تعیین شده است که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) گماشته شده اند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های ضریب کواریانس با نرم افزار spss24 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بود. در این پژوهش با به کارگیری آمار استنباطی رابطه متغیرهای افسردگی، اضطراب، استرس، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، عدم پذیرش پاسخ های هیجانی با ارتکاب به جرم سنجیده شد که رابطه همه متغیرها مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر بیماری های روانی در ارتکاب به جرم در نسبت با گروه کنترل که گروه سالم می باشند، بیشتر است. یعنی فردی دارای اختلالات روانی اگر در شرایط جرم خیر قرار بگیرد احتمال ارتکاب به جرم او نیز در نسبت به فرد سالم، افزایش می یابد.