مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه هنر


۱.

پیکره بندی موضوعات، عناوین و حوزه های معرفتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی تاریخ هنر فلسفه هنر نقد و شناخت آثار هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۵۴
در مباحث معرفتی، تبویب و شاخه بندی علوم، بحث بسیار مهم و کارسازی است؛ تبویبی که نخستین بار با تقسیم علم به علوم نظری و عملی آغاز شد و در سیر تطور و تحول معانی و علوم، تقسیمات گسترده تری را نیز پذیرا شد. جهان هنر نیز به دور و بی بهره از این تبویب و تدوین نبود. تبویبی که همچون علوم دیگر با ارسطو آغاز شد؛ زیرا او افزون بر وجه نظر و عمل، وجه دیگری نیز برای انسان قائل شد: وجه ابداع. فن الشعر یا بوطیقای او محصول چنین تبویبی بود. برای ارائه پیکره بندی مباحث نظری می توان سه ساحت را از یکدیگر متمایز کرد: مباحث مربوط به فلسفه هنر و زیبایی شناسی؛ ساحت درک، نقد و شناخت آثار هنری؛ حوزه تاریخ هنر و فلسفه تاریخ هنر.
۲.

در سنت اسلامی، اصالت با زیبایی شناسی است یا فلسفه هنر؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی زیبایی شناسی فلسفه اسلامی جمال شناسی فلسفه هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۹ تعداد دانلود : ۷۳۴
در سنت اسلامی، کمتر از هنر سخن به میان آمده است؛ به جز مواردی که در سنت فقهی از هنر یاد شده است، در فلسفه، بحثی درباره ماهیت و تعریف هنر وجود ندارد. بحث از فلسفه هنر به گونه ای که در فلسفه غرب به ویژه پس از قرن هجدهم مطرح شده است به هیچ روی در کتاب های فلسفی، عرفانی و حکمی دانشمندان مسلمان نیامده است. در کتاب های عرفانی فقط در موارد اندکی در پی بحث فتوت نامه ها یا بحث از نور، اشاراتی به هنر شده است. اما در همین کتاب ها به طور مفصل به زیبایی اشاره شده است. زیبایی به عنوان بحث پیرو وجود، مورد اشاره بیشتر عارفان واقع شده است. برخی از عارفان، در ادامه بحث از زیبایی حضرت حق به بحث نفس زیبایی حسی پرداخته اند و اصطلاحاتی چون زیبایی، جمال، حسن و ملاحت را شرح کرده اند. بنابراین باید با نظامی متفاوت از آنچه هست و بدون اینکه فلسفه غربی را سنجه ای برای فلسفه اسلامی قرار دهیم، به بررسی زیبایی و هنر در سنت اسلامی بپردازیم. آنچه در سنت اسلامی با آن روبه رو هستیم، زیبایی شناسی است؛ البته از نوع غیرحسی آن. همچنین نباید با تحمیل متون غربی بر متون حِکمی سنت اسلامی به دنبال فلسفه اسلامی هنر باشیم. با جستجوی واژگان مشترک نمی توانیم یک نظام فلسفی مطابق با فلسفه غرب برای هنری که در دامن فرهنگ و تمدن اسلامی رشد کرده، بیابیم