سیده اکرم برکاتی

سیده اکرم برکاتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بررسی رابطه ی مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد زبان استعاره هرمنوتیک تأمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
تعداد بازدید : ۱۲۹۵ تعداد دانلود : ۶۴۲
در این نوشتار به تبیین مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور پرداخته، سپس تلاش می شود رابطه ی آن دو، در چشم انداز کلی فلسفه ی وی، به نحوی مورد بررسی قرار گیرد که بتواند پاسخگوی سؤالات زیر باشد: آیا مفهوم نماد و استعاره در ریکور به یک معنا به کار می روند یا در دو حوزه ی کاملا متفاوت معنا می شوند؟ نحوه ی رابطه ی این دو مفهوم در تفکر ریکور به چه صورت است، آیا ارتباط مفهومی یا کارکردی با یکدیگر دارند؟ ریکور چگونه از هریک از این مفاهیم برای بسط هرمنوتیک خود بهره می برد؟ ریکور ضمن تبیین این مفاهیم، تلاش می کند هر یک را از طریق دیگری معنا نماید و میان آن دو وجه اشتراکی قائل می شود که می تواند سرچشمه ی ارتباط و بسط معنای آن ها باشد. وی با اشاره به ویژگی زبانی بودن نماد و استعاره و از این رو تفسیرپذیر بودن آن ها، میان آن دو کارکرد مشترکی در حوزه های مربوط به معرفت شناسی و هستی شناسی لحاظ می نماید.. باتوجه به محوریت مبحث نماد و استعاره در هرمنوتیک ریکور، پژوهش حاضر می تواند در فهم کلی هرمنوتیک وی و درک تمایز آن با اندیشه ی فلاسفه ی هرمنوتیک دیگر، نقش بنیادینی داشته باشد.
۲.

تخیل در اندیشه ریکور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره معرفت ملاصدرا ریکور تخیل خلق فعل انسانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۶۹ تعداد دانلود : ۷۰۷
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به ویژه در حوزة معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدین سبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیماً به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
۳.

رابطه کنش و روایت در تفکر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدگر کنش روایت طرح افکنی خودفهمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۲
مفهوم کنش در اندیشه هیدگر با فهم و طرح افکنی امکان ها مرتبط است. طرح هایی که دازاین (چونان آنجای وجود) پیش می افکند، تداعی گر طرح (plot) در روایت هستند. گرچه روایت از اصطلاحات هیدگری نیست، برخی مفسران براساس مفاهیم تاریخمندی و زمانمندی دازاین، برداشت روایت گرایانه ای از اندیشه وی داشته اند. در این نوشتار بر تفسیری متمایز که مدعی روایتمندی بنیادین دازاین است، متمرکز می شویم و ارتباط آن با کنش را بررسی می نماییم.  فرضیه اصلی ما این است که میان کنشمندی و روایتمندی دازاین، وابستگی متقابل و دوری هرمنوتیکی وجود دارد و هردو به جهت مساوقت با فهم و طرح افکنی، در بنیاد و ساختار اگزیستانسیال دازاین هم سرچشمه اند. هدف این بحث این است که نشان دهیم  چگونه نحوه روایت و تفسیر ما از زندگی و فهم خویش، می تواند تعیین کننده نوع کنش های ما باشد. تحلیل این تأثیر، نقش مهمی در فهم ما از نحوه اثرگذاری انواع روایات از جمله داستان ها، فیلم ها، نقدها و ... بر رفتار و خودفهمی ما دارد. درخواهیمیافت که فهم ما از موقعیت و امکان هایی که داریم، نوع کنش ما را شکل می دهند و هر کنش به منزله فهم، گستره ای از امکان ها را می گشاید که در غیرآن صورت بر ما فروبسته می ماند؛ این دور پیوسته ادامه دارد و عالم ما را می گسترد.
۴.

تحلیل خودفهمی در دیدگاه هستی شناسانه هیدگر و رویکرد معنا شناسانه ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدگر ریکور خودفهمی هستی شناسی معناشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۲۸۹
فهم خویشتن در حوزه های مختلف تفکر همواره بسیار مهم و از جهات گوناگون مورد بحث بوده است. برخی از اندیشمندان، فهم ما از خود را شهودی و یا بی واسطه می دانند و برخی نحوه ی فهم ما از خود را امری تأملی و تفسیری تلقی می کنند. در تاریخ تفکر فلسفه ی غرب، به ویژه در حوزه ی هرمنوتیک و پدیدارشناسی، می توان هیدگر و ریکور را به تعبیری نماینده ی این دو رویکرد متفاوت دانست. از این منظر، دیدگاه هیدگر را هستی شناسانه و رویکرد ریکور را معناشناسانه نامیدیم. در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن تبیین دیدگاه هستی شناسانه ی هیدگر و رویکرد معناشناسانه ی ریکور در مسأله ی خودفهمی، امکان برقراری پیوند میان این دو دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. برای آشکار کردن امکان این پیوند، بر دو وجه متمرکز خواهیم شد؛ نشان خواهیم داد که: 1- خودفهمی در اندیشه ی هیدگر و ریکور در افق های مشترک "زمان"، "زبان" و "دیگری"، گرچه از دو منظر متفاوتِ هستی شناختی و معرفت شناختی، محقق می شود و 2-می توان برای این سه افق، در مفهومی که ریکور از آنها ارائه می دهد، بنیانی هستی شناختی در ساختار دازاین قائل شد. به نظر می رسد می توان این مبنای هستی شناختی را به عنوان "سرآغاز" راهِ طولانی معرفت شناسی ریکور مورد ملاحظه قرار داد. به این ترتیب می توان به نحوی مبنایی میان این دو رویکرد، پیوند برقرار کرد.
۵.

بررسی نقش فهم در پیوند پدیدارشناسی و هرمنوتیک در تفکر هیدگر و ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدگر ریکور پدیدارشناسی هرمنوتیک فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۵۵۰
پدیدارشناسی هرمنوتیکی (hermeneutical phenomenology)، رویکرد فلسفی ای است که از ترکیب دوگرایش مهم پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه ی قاره ای به وجود آمد. هیدگر(1976-1889) را می توان بنیانگذار پدیدارشناسی هرمنوتیکی دانست که با تأثیر از لوازم پدیدارشناسی هوسرل درنسبت با معنی و تفسیر، و شعار معروف او یعنی به سوی خود چیزها، با نوآوری درهردو نگرش، میان آنها پیوند برقرار کرد. ریکور(2005-1913) نیز تحت تأثیر مفهوم اپوخه در پدیدارشناسی هوسرل، پس از هیدگر به نحو بدیعی این پیوند رابرقرار می سازد. تفاوت آنها در این است که به بیان ریکور، هیدگر راه کوتاه تحلیل هستی شناسانه دازاین را در برقراری این پیوند دنبال می کند و ریکور راه طولانی تحلیل معناشناختی آثار و نشانه های انسان را پیشنهاد می دهد. فرضیه ی اصلی در پژوهش حاضر این است که نشان دهیم با وجود تفاوت در نوع رویکرد آنها به این پیوند، می توان "فهم" را یکی از مهمترین لوازم امکان برقراری این پیوند دراندیشه ی دو فیلسوف تلقی کرد. دیدگاه مشترک دو فیلسوف درباره ی فهم را می توان دلیلی براین مدعا دانست. اهمیت اثبات این فرض این است که می توان با بررسی همه ی امکان های فهم، بستر گسترده ای از امکانات در این پیوند یافت که افق های متعددی در حوزه های هرمنوتیک، معرفت شناسی، هستی شناسی و پدیدارشناسی بگشایند و ما را در مسیر درک حقیقت یاری نمایند.
۶.

مواجهه با بحران رابطه خود و دیگری در پاندمی کووید-19 بر اساس نظریه حکمت عملی ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریکور حکمت عملی خود دیگری کووید- 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۱
در روند کنترل بحران کنونی شیوع بیماری کوید-19، آنچه بیش از هرچیز شنیده ایم تأکید بر فاصله گذاری است. اما آیا این فاصله گذاری مکانی در نظام روابط افراد، ممکن است در زمان طولانی منجر به دگرگونی هنجارهای رفتاری متداول گردد؟ آیا از هم گسیختن انواع این نظام مندی ها که مانند طرح های روایی می توانند نقش وحدت بخش داشته باشند، قابل بازسازی یا نوسازی خواهد بود؟ در این نوشتار وضعیت بحران رابطه ی خود و دیگری را در این شرایط مورد واکاوی قرار می دهیم. نخست به تبیین رویکرد معرفت شناختی ریکور به رابطه ی من و دیگری در پرتو مفاهیم اخلاق و مسئولیت اجتماعی می پردازیم. سپس تلاش می کنیم براساس نظریه ی حکمت عملی وی امکان هایی را برای مواجهه با این بحران در شرایط پاندمی نشان دهیم. با برقراری پیوند میان قانون و اخلاق از طریق حکمت عملی، خود را به دستورالعمل نهاد سیاسی، به عنوان فرمانی درونی که ندای وجدان است ملتزم می کنیم. این ندا فرمانی اخلاقی از سوی دیگران در درون ما است. این امر می تواند برانگیزاننده ی این امید باشد که مردم و نهادهای سیاسی برای عبور از بحران حاضر با یکدیگر مشارکت کنند.
۷.

واکاوی رابطه فهم با استعاره، روایت و کنش در اندیشه ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریکور فهم استعاره روایت کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۷۴
در مواجهه با متون ادبی، آثار هنری،  فیلم ها و ... که سرشار از نسبت های میان استعاره ، روایت و کنش هستند، ممکن است همواره این پرسش مهم مطرح شود که نسبت آن ها با یکدیگر و نیز نسبت آن ها با فهم ما چگونه است؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این مسئله، اندیشه ریکور را بررسی می کنیم. نظریه ما این است که فهم در تفکر ریکور، از ویژگی استعاری، روایی و کنش مندی برخوردار است. ویژگی استعاری فهم در تفکر ریکور را بر اساس ساختار «به منزله» در فهم و درک شباهت ها در عین تفاوت ها نشان خواهیم داد. در تلقی ریکور روایت و طرح روایی نیز مانند استعاره، امور همگون را از میان امور ناهمگون و متکثر گرد می آورد و وحدتی نظام مند به آن می بخشد. به نظر وی، ابداع و خلاقیت روایی در ارتباط با ارجاع به واقعیت، می تواند منشأ کنش های فرد و نمودار نسبت فهم و کنش باشد. به این ترتیب، می توان گفت در اندیشه ریکور، استعاره، روایت و کنش از وجوه ذاتی فهم هستند و در فهم، به نحو مبنایی در ارتباط با یکدیگر قرار دارند. از آنجا که وی در حوزه هرمنوتیک، متن و فهمِ متن را به فراسوی نوشتار بسط می دهد، تحلیل این مطلب، ما را از اهمیت نوع مواجهه مان با انواع متون، در مفهوم گسترده آن آگاه خواهد کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان