اسماعیل عالی زاد

اسماعیل عالی زاد

مدرک تحصیلی: اسنادیار جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

مدرسه و برساخت سوژگی دانش آموزان در امر مشارکت اجتماعی (مطالعه کیفی مدارس شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موفقیت فضای غیرمشارکتی دانش آموز بزنگاه مقاومت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۶۱
زمینه و هدف: تحقق توسعه در همه ابعاد آن به شکل عام و دستیابی به رفاه اجتماعی به طور خاص، منوط به همراهی و مشارکت گسترده کنشگران اجتماعی است. تحقق امر مشارکت، منوط به ایجاد زیرساخت های ضروری و فضاسازی های لازم است. هدف از انجام این پژوهش توصیف و تحلیل سوژگی دانش آموزان مدارس در زمینه مشارکت اجتماعی است. حصول چنین شناختی از ملزومات اساسی سیاست گذاری معطوف به توسعه و رفاه اجتماعی و در نهایت مشارکت اجتماعی است. روش و داده ها: محققان برای دستیابی به هدف مذکور، با استفاده از دو تکنیک تحلیل محتوای انتقادی و انجام انواع تکنیک های مصاحبه های عمیق به مطالعه ی میدانی مدارس متوسطه شهر اصفهان دست زده اند. رویکرد انتقادی به سیاست آموزشی، به مباحثی همچون بازتولید اجتماعی در فرایند سیاست گذاری آموزشی تمرکز دارند. برای جمع آوری اطلاعات از میدان پژوهش از  تکنیک های مصاحبه عمیق، یعنی مصاحبه مسأله محور، روایی و اپیزودیک و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. یافته ها: مدرسه، ادامه و استمرار نظم حاکم است و گفتمان انقلابی که مبتنی بر مشارکت اجتماعی در قدرت بوده، در مدارس ایرانی به آرامی جای خود را به گفتمان موفقیت داده است که در آن اساساً جایگاهی برای مشارکت وجود ندارد. نتیجه گیری: بخش نامه ها، قوانین، وضعیت معیشتی معلّمان و خصوصی شدن مدارس، مدیریت مدارس، آموزگاران، معلّمان، فضای کالبدی، زمان مدرسه، و حتی فضای رسانه ای در ذیل مفهوم فضای مدرسه، دانش آموزان را به سوی فردیت بیشتر سوق داده و سبب زدایش هرگونه شاخص های مشارکتی از قبیل همدلی، ایثار و اعتماد از فضای مدارس شده است. پیام اصلی: فضای نظام آموزشی کشور، در حال مشارکت زدایی شدن است و عناصر مشارکتی و همدلانه جای خود را به عناصر و گفتمان موفقیت داده است. در این مقاله نشان داده می شود که چگونه فضای نظام آموزشی، از جهات گوناگون در ذیل گفتمان موفقیت تعریف شده است.
۲۲.

سیاست های دولت وتوسعه سیاسی در ایران (1384-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
توسعه سیاسی پدیده ای است که نمی توان تأثیرش را بر حیات اجتماعی - سیاسی جهان امروز، به ویژه در جوامع در حال توسعه، انکار کرد. در فرایند تحقق توسعه سیاسی عوامل گوناگونی ایفای نقش می کنند که در میان آن ها، دولت به عنوان بزرگ ترین و مهم ترین نهاد سیاسی جامعه نقش با اهمیتی بر عهده دارد. سامان این مقاله نیز بر همین امر استوار است؛ یعنی به دنبال مطالعه نسبت میان دولت و توسعه سیاسی است. برای دستیابی به این هدف، از روش مقایسه ای مبتنی بر مطالعه اسنادی استفاده شده که در آن دو دوره گوناگون ولی پی درپی تاریخ معاصر ایران (1376-1368) و (1384-1376) مورد بررسی قرار گرفته است، یعنی دوران شانزده ساله ای که در طی آن دو الگوی نسبتاً متفاوت از مدیریت سیاسی، زمام اجرایی و امر سیاست گذاری دولت را در دست داشتند. مقایسه یافته ها دلالت بر این دارد که تحقق توسعه سیاسی وابستگی زیادی به نوع رویکرد و سیاست های اتخاذ شده از سوی دولت دارد. افزون بر این، میزان تحکیم و یا تضعیف توسعه سیاسی بستگی به نوع رابطه ای دارد که دولت با جامعه مدنی برقرار می کند. در واقع، ساز و کار موجود در این شبکه تعاملی، تعیین کننده چرایی تفاوت در چند و چون و سمت و سوی توسعه سیاسی است. 
۲۳.

نظام های سیاسی و مسئله اصلاحات توسعه گرا در نظام های آموزشی؛ بررسی تطبیقی چهار کشور چین، کره جنوبی، ترکیه و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش وپرورش توسعه گرا اصلاحات توسعه گرا الزامات نهادی - سیاسی اصلاحات توسعه گرا عدالت آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
 نظام های سیاسی همواره خواسته هایی را در قالب اسناد تحولی و دستورالعمل های اصلاحی برای تغییر و تبدیل بازدهی های آموزشی به بازدهی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح می کنند. در این پژوهش، الزامات نهادی-سیاسی را در سه بعد بررسی کرده ایم: 1- شکل گیری، قانون گذاری و برنامه ریزی؛ 2- اجرا؛ و 3- ارزیابی برنامه های مدون شده در نظام های آموزشی منتخب. روش پژوهش کیفی و از نوع اسنادی و تطبیقی است. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل تماتیک و الگوی تطبیقی جرج بردی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ساحت آموزش و پرورش و مسأله توسعه در آن، روابط پیچیده ای با نظام سیاسی دارد. شناخت نوع منافع بازیگران مؤثر درون و بیرون نظام آموزشی و شیوه کنشگری آن ها در فهم و چگونگی توزیع کنترل در جامعه و مقایسه مسیر توسعه گرایی نهاد آموزش اهمیت دارد. سطح تحقق الزامات نهادی-سیاسی دولت در جامعه کره جنوبی بیشتر از سایرین است؛ چین توانسته است با اعمال برخی پویایی های نهادی به توفیقاتی در این زمینه دست یابد؛ و تسهیل گری عناصر فرهنگی اسلامی در ترکیه موجب همگرایی بازیگران سیاسی و جلب مشارکت در این حوزه شده است. پیامد سخت کیشی عناصر مذکور در مصر و چین، چالش هایی برای نظام آموزشی آن ها به وجود آورده است.
۲۴.

توسعه یافتگی انسانی و کارآفرینی: بررسی منابع آزادی و ناآزادی در تحقق قابلیت کارآفرینی در ایران در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی توسعه انسانی توسعه یافتگی ناآزادی قابلیت توانمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۸۲
هدف از انجام این پژوهش، شناخت تجربه ی زیسته کارآفرینان بخش خصوصی در مواجه با منابع آزادی و ناآزادی و بهره مندی از فرصت ها و توانمندی های بنیادین اولیه در روند تحقق قابلیت کارآفرینی، در جهت نزدیک شدن به شناخت عمیق وضعیت کلان روایت توسعه یافتگی انسانی در جامعه ایران در قالب یک پژوهش کیفی است. بدین منظور ما برای پاسخ بدین پرسش که: کارآفرینان در جامعه ی ما در مسیر تبدیل قابلیت بالقوه کارآفرینی خود به بنگاه های کارآفرینی از چه منابعی از آزادی بهره مندند و از چه ناآزادی ها و موانعی رنج میبرند، از روش تحلیل مضمون و در قالب مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کارآفرینان فعال در بنگاه های کوچک و متوسط فعال در شهر تهران، استفاده کردیم. در نهایت یافته های ما از خلال بررسی امکان ها و امتناع های پیشاروی این افراد در سه مرحله خلق ایده و میل به کارآفرینی، شروع و ایجاد کسب و کار، و در نهایت تداوم و گسترش کسب و کار، بیانگر تاثیر پنج منبع اصلی شامل نهاد خانواده، نهاد آموزش، هنجارها و باورهای اجتماعی، دولت و بازار، و مولفه های شخصیتی فرد کارآفرین، به عنوان منابع اصلی آزادی و ناآزادی پیش روی این افراد، بود که در سه سطح مضامین پایه (پانزده مورد)، مضامین سازمان دهنده(پنج مورد) و مضمون فراگیر(یک مورد) به دست آمد.
۲۵.

نقش هوش مصنوعی در شکل دهی آگاهی و مشارکت سیاسی کاربران دیجیتال

کلیدواژه‌ها: آگاهی چت بات ها سیاست گذاری فناوری مشارکت سیاسی هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۹
مقدمه: هوش مصنوعی در سال های اخیر به عنوان یکی از فناوری های تحول آفرین، تأثیر بسزایی بر سیاست و مشارکت مدنی داشته است. این فناوری از طریق ابزارهایی مانند سیستم های توصیه گر، پردازش کلان داده ها، چت بات های سیاسی و کمپین های دیجیتال، نحوه دسترسی شهروندان به اطلاعات، فرایند تصمیم گیری و میزان مشارکت در امور سیاسی را دستخوش تغییر کرده است. کاربران دیجیتال، به عنوان یکی از فعال ترین گروه های اجتماعی در فضای دیجیتال، بیشترین تعامل را با این فناوری ها دارند و به طور مستقیم و غیرمستقیم از مزایا و چالش های آن تأثیر می پذیرند. با وجود پژوهش های گسترده ای در سطح بین المللی در زمینه نقش هوش مصنوعی در سیاست، این مطالعات در ایران محدود بوده اند. هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش هوش مصنوعی در شکل دهی و مشارکت سیاسی کاربران دیجیتال است.روش: پژوهش حاضر با رویکرد فراتحلیل کیفی انجام شده است. این روش با تحلیل و تفسیر نظام مند یافته های پژوهش های پیشین، امکان شناسایی الگوها، روندها و خلأهای موجود در ادبیات موضوعی را فراهم می سازد. هدف اصلی، بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر شکل گیری آگاهی و مشارکت سیاسی کاربران دیجیتال از خلال مطالعات معتبر بین المللی است. این رویکرد امکان تحلیل عمیق تر روابط میان فناوری های هوشمند و رفتارهای سیاسی را فراهم کرده و درک جامع تری از پیامدهای سیاسی عصر دیجیتال ارائه می دهد.یافته ها: نتایج نشان می دهد هوش مصنوعی از طریق تحلیل داده های کاربران، استخراج الگوهای رفتاری و ارائه اطلاعات شخصی سازی شده، سطح آگاهی سیاسی کاربران را افزایش داده است. ابزارهای هوش مصنوعی همچون سیستم های توصیه گر و موتورهای جستجو، امکان دسترسی سریع تر به اطلاعات و تحلیل های سیاسی را فراهم کرده اند. این فناوری، همچنین از طریق چت بات های سیاسی و ابزارهای تعاملی، امکان افزایش میزان مشارکت کاربران دیجیتال در فرایندهای دموکراتیک را فراهم کرده و آنان را به کنشگری فعال تر در عرصه سیاست ترغیب نموده است. بااین حال، برخی چالش های مهم نیز در این زمینه شناسایی شده اند. قطبی سازی اطلاعات، ایجاد اتاق های پژواک، انتشار اخبار جعلی و تبلیغات هدفمند، مسائلی هستند که می توانند کیفیت مشارکت سیاسی را تحت تأثیر قرار دهند و بر شکل گیری دیدگاه های سیاسی اثر بگذارند. در مواردی، سیستم های هوش مصنوعی اطلاعاتی را نمایش می دهند که تنها تأییدکننده دیدگاه های پیشین کاربران است و این موضوع می تواند منجر به کاهش تعامل بین گروه های سیاسی مختلف و تشدید دوقطبی های اجتماعی شود.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد، هوش مصنوعی در صورت استفاده صحیح و همراه با سیاست گذاری های مناسب، می تواند به افزایش آگاهی سیاسی و تقویت مشارکت دموکراتیک کمک کند. با این حال، استفاده بدون ضابطه از این فناوری ممکن است خطراتی همچون دست کاری افکار عمومی و انتشار اطلاعات نادرست را به دنبال داشته باشد.
۲۶.

تحلیل نهادی و حقوقی مشارکت رسانه ای سازمان های مردم نهاد در سیاست گذاری رفاه زنان در ایران: با تأکید بر قواعد حاکم و مبانی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل نهادی سازمان های مردم نهاد (سمن ها) سیاست گذاری رفاه زنان حقوق رسانه عدالت ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۹
پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل نهادی چند سطحی و با بهره گیری از چارچوب مفهومی اوستروم، نقش رسانه ها را در فرآیند مشارکت سازمان های مردم نهاد (سمن ها) در سیاست گذاری رفاه زنان در ایران بررسی می کند. این مطالعه کیفی، مبتنی بر تحلیل مضمون ۱۵ مصاحبه نیمه ساخت یافته با کنشگران حوزه زنان، فعالان سمن ها، پژوهشگران و سیاست گذاران است. یافته ها نشان می دهد که بازنمایی گزینشی و ظاهرمحور، بی اعتمادی نهادی، حذف خاموش و ضعف روایت گری، از موانع اصلی اثرگذاری رسانه ای سمن ها بر سیاست گذاری رفاهی زنان هستند. این موانع، نه تنها از منظر حقوق رسانه و حق مشارکت مدنی، بلکه در چارچوب آموزه های دینی درباره عدالت ارتباطی، تبیین حق، و مسئولیت اجتماعی رسانه ها نیز قابل نقدند. در مقابل، بهره گیری از رسانه های اجتماعی ظرفیت هایی برای توانمندسازی کنشگری مدنی و روایت گری مستقل فراهم می کند. تحلیل ها بر فقدان قواعد ارتباطی منصفانه و قانونی میان رسانه، دولت و سمن ها تأکید دارد و ضرورت بازتعریف حکمرانی رسانه ای، حمایت از رسانه های مستقل و تقویت سواد رسانه ای سمن های فعال در حوزه زنان را برجسته می سازد. این پژوهش تلاش می کند تا با تمرکز بر ابعاد نهادی، حقوقی و دینی، خلأهای ارتباطی را آشکار و مسیرهای کنشگری فعال تر در سیاست گذاری رفاه زنان را ترسیم کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان