سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال ناآرامی های سیاسی بحرین از منظر سازه انگاری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تحولات موسوم به بهار عربی در جهان عرب تابع متغیرهای متعددی بوده است و در این میان نیروها و کنشگران خارجی مجموعه ای از مهم ترین متغیرهایی هستند که آینده سیاسی جهان عرب را تحت تأثیر قرار می دهند. نحوه موضع گیری و دخالت بازیگران خارجی در امور کشورهای عربی، تابع متغیرهای مختلفی مانند امنیت، منافع اقتصادی و منافع سیاسی ایدئولوژیک بوده است و هر یک از این بازیگران به فراخور سیاست های خود، الگوهای رفتاری متفاوتی در قبال این تحولات داشته اند. در سطح منطقه خاورمیانه، ملاحظات و سیاست های چند کنشگر دولتی شامل عربستان سعودی، ترکیه، ایران و اسرائیل، اهمیت ویژه ای دارد. در این راستا مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، درصدد بررسی سیاست خارجی ایران در قبال تحولات سال های اخیر در کشور بحرین بر اساس نظریه سازه انگاری می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی ایران در قبال بحران بحرین بر اساس مؤلفه های هویتی بوده و طبیعی به نظر می رسد که سیاست خارجی ایران در قبال این کشور دچار تغییرات مرحله ای گردد. لذا نظر به اهمیت موضوع، پژوش حاضر درصدد است با روش توصیفی تحلیلی به تشریح و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات بحرین از منظر نظریه سازه انگاری بپردازد.The policy of the Islamic Republic of Iran towards the political unrest in Bahrain from the perspective of constructivism
Recent revolutionary developments in the Arab world has been dependent on different variables. Among all the variables, foreign forces and actors are the most important ones which have impressed the political future of the Arab world. The reaction and involvement of foreign actors in issues of Arab countries was affected by different variables, such as security, Economic and Political-Ideological interests. Each of these actors had different behavior patterns towards the developments according to their policies. At the regional level, the acts and policies of several state actors including Saudi Arabia, Turkey, Iran and Israel, are particularly important. Therefore, the present study aims to assess the foreign policy of the Islamic Republic of Iran towards the recent years’ developments in the Kingdom of Bahrain from the perspective of constructivism. The results of this article shows that Iran’s foreign policy towards the crisis in Bahrain was based on identity components and it seems natural that Iran's foreign policy towards the country is experiencing a phase change