آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۷

چکیده

سیاست گذاری یکی از مهم ترین جلوه ها و نمودهای حکمرانی و راهبری آموزش عالی به شمار می آید. به نظر می رسد، وضعیت فعلی سیاست گذاری آموزش عالی ایران در بیشتر موارد، موجب کاهش ظرفیت خط مشی گذاری در این عرصه شده است. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن تبیین علی ظرفیت خط مشی های عمومی مبتنی بر هم افزایی نهادهای سیاست پژوه، به مطالعه موردی برخی سیاست های گزینش شده آموزش عالی از منظر هم افزایی در گام تدوین سیاست بپردازد. این پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی، و به لحاظ مبنای داده ها، چارچوب فلسفی، و پارادایم آن، دارای طرح پژوهش آمیخته است. در مرحله کیفی، ابتدا با انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با 15 نفر از خبرگان سیاست گذاری آموزش عالی ایران و کاربست رویکرد تحلیل مضمون، فهرستی از عوامل ارتباطی و تعاملی مؤثر بر کارآمدی و هم افزایی فرایند سیاست پژوهی تهیه شد. با توجه به مرور پیشینه و مبانی نظری پژوهش، ظرفیت خط مشی به عنوان سیاست بهینه از منظر عقلانیت درنظر گرفته شد. یافته های بخش کمی نشان دهنده تبیین حدود 40 درصد از تغییرات واریانس متغیر ظرفیت خط مشی توسط متغیر هم افزایی نهادهای سیاست پژوه بود. بررسی سیاست های گزینش شده آموزش عالی نیز نشان دهنده پایین بودن معنادار هم افزایی نهادهای سیاست پژوه در مرحله تدوین سیاست بوده است.

تبلیغات