مطالب
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظارت اجتماعی یکی از مهم ترین ابزارهای پیشگیری، کاهش و مقابله با جرایم و انحرافات اجتماعی و بلکه یکی از کارآمدترین اهرم ها در کنار کاربست درست فرایند جامعه پذیری، برای تحقق و تداوم جامعه مطلوب است. اندیشمندان علوم اجتماعی با تبیین مفهوم نظارت اجتماعی و چگونگی عملکرد آن در جامعه، دیدگاه ها و راه کارهای ارزشمندی را ارائه کرده اند. در این میان، ادیان الهی به ویژه مکتب اسلام آموزه های صریح و روشنی را در خصوص نظارت و مصادیق آن دارد. نهج البلاغه پس از قرآن کریم ، یکی از ارزشمندترین میراث علمی و فرهنگی تشیع است که دارای گزاره های روشنی در این زمینه است. تحقیق حاضر به دنبال تبیین چیستی و معرفی مبانی نظری و مصادیق نظارت اجتماعی از دیدگاه امام علی× در کتاب نهج البلاغه است. گزاره های این کتاب، نظام ارزشی، سیستم نظارت و کنترل فراگیر و جامعی را مطرح می کند که در آن، کارگزاران و مدیران جامعه و کسانی که عهده دار بیت المال اند و بلکه عموم افراد جامعه، مسئول و پاسخگو هستند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تجزیه و تحلیل داده های انتخاب شده از متن کتاب، این مهم را بررسی کرده است. یافته های تحقیق حاکی از توجه به نظارت خداوند و مأموران او از سویی، و ضرورت به کارگیری نیروها و در پیش گرفتن سازوکارهایی برای نظارت بر عملکرد کارگزاران و کسانی است که بر بیت المال دسترسی دارند و یا در ارتباط با مردم قرار می گیرند.
سبک زندگی و موانع آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
111 - 132
حوزه های تخصصی:
مقوله «سبک زندگی» یک افزوده جدید در علوم اجتماعی و روا ن شناسی نوین است، لیکن عناصر اصلی سبک زندگی نمی تواند موضوع جدیدی باشد، آنچه نو و جدید به نظر می آید، روش های بررسی این مقوله است و نه عناصر اصلی و سازنده آن. موضوع سبک زندگی، همواره در طول تاریخ مد نظر و دغدغه صاحبان ادیان و مکاتب بشری بوده است، پیامبران الهی از طریق کتب آسمانی و حکما، عارفان، متکلمان، فقیهان وحتی ادیبان و مورخان و دیگر ارباب حِرف وصنایع، در ضمن تبیین وشرح اصول مورد نظر خود در صدد انتقال نوع سبک زندگی ایده آل ومطلوب خود به شاگردان وخوانندگان خود بوده اند و این هدف مهم از طریق الگو سازی و تقلید صورت پذیرفته است، حتی در مواردی که تصریح به تقلید و الگوسازی از سوی مذهب و مکتبی نشده است، این کار خود به خود، صورت گرفته است. در این مقاله تلاش نویسنده بر این بوده است که با بررسی سخنان امام علی(ع) در قالب خطبه ها، نامه ها،حکمت های آن حضرت در کتاب شریف نهج البلاغه، برخی از عوامل سازنده و تأثیر گذار، همچنین برخی از موانع و عوامل بازدارنده سبک زندگی مطلوب و ایده آل از نگاه امام علی(ع) را بررسی و مورد تحقیق قرار دهم و در حد توان خود تلاش نموده ام لیکن از آنجاکه سخنان امام در باره سبک زندگی بسیار وسیع وگسترده است، بررسی همه آنها و ابعادشان در یک مقاله امکان پذیر نیست، امید است که محققان دیگر همت نمایند آنها را بررسی کنند.
پیشگیری اجتماعی از اختلاس با تاملی در آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
227 - 244
حوزه های تخصصی:
جرم اختلاس ازجمله جرائم اقتصادی است که علیرغم تلاش های گسترده ای که برای پاسخ های کیفری از آن به عمل آمده، از شمار مرتکبان آن نکاسته است. از طرفی، در جامعه امروز پیشگیری های غیر کیفری و به طور مشخص پیشگیری اجتماعی با پیشرفت علم جرم شناسی، جایگاه ممتازی یافته است. در میان آموزه های نهج البلاغه نیز نکات دقیق و فراوانی دراین باره وجود دارد ازجمله اینکه یکی از مؤلفه های مهم امام علی(ع) در استخدام پست های حکومتی پرهیزگاری و امانت داری کارگزارانش بود و سیاست حکومتی ایشان در مورد دست اندازی نسبت به بیت المال توسط افرادی که آن را در اختیار داشته اند، شایان توجه است. به همین منظور، نوشتار حاضر با توسل به فرمان ها و توصیه های موجود در نهج البلاغه درصدد آن است به طور مشخص به راهکارهای اجتماعی پیشگیرانه جرم اختلاس در اثرگذاری بر کاهش وقوع این جرم بپردازید. به طورکلی نتایج این مقاله در تلاش است آموزه های پیشگیرانه جرم شناسان را با تطبیق بر کتاب ارزشمند نهج البلاغه در حوزه جرم اختلاس به طور دسته بندی شده و روشمند ارائه دهد تا از این رهگذر بتوان از مجریان نظام عدالت کیفری، اجرایی شدن آن را طلب نمود. سوال مهم مقاله این است که آموزه های نهج البلاغه تا چه اندازه منطبق بر رهیافت های جرم شناسی پیشگیرانه است؟ این پژوهش با روش تحلیلی-نظری و با رویکرد کارکردگرایانه، به صورت توصیف و تحلیل مطالب صورت گرفته و از مدل و نظریه سیستمی و مفاهیم آن در ارتباط با پیشگیری از جرایم استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای-اسنادی است.
مؤلفه های قدرت هوشمند در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت مؤلفه اصلی اداره هر جامعه و برقرای نظم در هر نظام سیاسی است که در طول زمان همواره دستخوش تغییرات نظری و عملی بسیاری بوده که از سوی اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. قدرت هوشمند به نوعی از قدرت گفته میشود که از ترکیب منابع سخت و نرم قدرت به دست آمده و از ویژگیهایی مانند عقلانیت، تدبیر و هوشمندی برخوردار است. منابع دینی نیز از این مفهوم معانی و تعاریفی ارائه دادهاند که قابل توجه است. نهج البلاغه به واسطه اینکه از یک رهبر دینی و سیاسی صادر شده که به باور شیعیان نمونه آرمانی حکومت را ارائه داده، از مؤلفه های قدرت هوشمند برخوردار است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در صدد پاسخ به این سئوال است که مؤلفه های قدرت هوشمند در نهج البلاغه کدامند؟ ضروت موضوع اینکه هر چه رفتار حکومتی زمامداران هوشمندانه باشد اداره جامعه بسیار مطلوبتر خواهد بود. نوع حکمرانی و نگاه حضرت علی(ع) به قدرت، رابطه میان مردم و حکومت و بیان ویژگیهایی برای آنها حاکی از وجود مؤلفه هایی برای قدرت هوشمند در نهج البلاغه و اشاره به شاخصه های آنها است. یافته های پژوهش نشان میدهد که این مؤلفهها در حوزه سخت شامل (مسایل اقتصادی، امور نظامی) و در حوزه نرم شامل (فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاست خارجی) است که ترکیب مدبرانه و عاقلانه آنها مؤلفه های قدرت هوشمند را با شاخصه های (حمایت و همراهی مردم با نظام سیاسی، ناکامی مخالفان و دشمنان خارجی و امنیت، رفاه و سعادت برای مردم) به ما نشان میدهد.
الفتن البشریه وأسالیب التعامل معها فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه ربیع و صیف ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ق) العدد ۲ (المتوالی ۸)
147 - 158
حوزه های تخصصی:
إنّ الظواهر الاجتماعیه المدمّره تظهر بأشکال مختلفه ولها أسباب مختلفه. ومن بین تلک العوامل الفوضى والاضطراب السیاسی والذی یعبّر عنها ﺑ «الفتن البشریه». فهذا النوع من الفتن یسبب انحراف المجتمع ویعرض صحته النفسیه للخطر. وأما فی زمن أمیر المؤمنین (ع) انتشرت الفتن البشریه من کل حدبٍ وَصوب، وحاول تسلیط الضوء على الزوایا الخفیه لکل أنواع الفتن وإزاله النقاب عنها. فلذلک فإنّ الهدف من هذه المقاله دراسه کلام أمیر المؤمنین (ع) والطرق العملیه للتعامل مع الفتن البشریه. ویمکن لهذا البحث الذی کُتب بمنهج وصفی- تحلیلی أن یبیّن الفتن البشریه فی «نهج البلاغه» ویفصّل الفتن من منظور تأریخی، کما یستعرض مراکز الفتن البشریه وأمثلتها وأدواتها وطرق التعامل مع هذه المشکله. فتبیّن النتائج أنّ الامام علی (ع) قد واجه العدید من الفتن البشریه، وقد حدد بکلامه وعمله سبل الخروج من تلک الفتن. وتکمن أهمیه الموضوع الذی بین أیدینا فی شرح الفتن البشریه وتقدیم أمثله موضوعیه لها، وطرق التعامل معها.
امکان و استحاله استناد به قرآن ازدیدگاه امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه
امیر المومنین علیه السلام در سخنان خود به طور عام و در نهج البلاغه به طور خاص اشارات زیادی به فضائل قرآن کریم نموده اند و در جمع میان منابع مورد استناد، اصالت را به قرآن داده اند. در مجموع سخنان امیرالمومنین علیه السلام می توان فهمید که قرآن کریم کتاب هدایت، وسیله جدایی حق از باطل و استناد به آن برای آن کس که با محتوای قرآن آشنا باشد، باعث پیروزی است. در برابر این همه اشارات زیبا، حضرت در خطاب به ابن عباس زمانی که او را برای محاجه باخوارج می فرستند به او توصیه می فرمایند، «لا تخاصمهم بالقرآن فإن القرآن حمال ذو وجوه تقول و یقولون و لکن حاججهم بالسنه فإنهم لن یجدوا عنها محیصا» با آیات قرآن با آن ها محاجه نکن، چرا که قرآن تاب معانى مختلف و امکان تفسیر گوناگون دارد تو چیزى مى گوئى و آن ها چیز دیگر، لکن با سنت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم با آن ها بحث نما که در برابر آن پاسخى نخواهند یافت. حال این شبهه پیش می آید با اینکه قرآن کریم کتاب هدایت است، پس چرا نمی توان گروهی گمراه را با استناد به آن هدایت کرد؟! این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا حضرت در نامه 77 نهج البلاغه ابن عباس را از احتجاج به قرآن باز می دارد در حالی که سایر نامه ها، حکمت ها و خطبه ها افراد را به قرآن واستناد به آن فرا می خوانند. در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات منابع دینی است به این نتیجه رسیده ایم که امیر المومنین علیه السلام بنا به دلایلی خاص ابن عباس از احتجاج به قرآن با خوارج منع کرده اند که بخشی از این دلایل عبارتنداز: احتمال صراحت در مقصود نداشتن برخی آیات قرآن کریم مانند «لیس کمثله شی»، احتمال به نتیجه نرسیدن بحث با خوارج از طریق قرآن کریم، احتمال معنی کردن و تاویل آوردن برای قرآن برحسب امیال و نظرات فردی، صراحت در مقصود داشتن سنت مانند این روایت که «علی با حق است وحق با علی است» که هیچ جای بحثی باقی نمی گذارد، تاویلات گوناگون داشتن قرآن که هر کس یک تاویل آن را بیان می کند، وجود آیات متشابه در قرآن که منظور آن ها مشخص نیست. همه این دلایل باعث شده تا امیر المومنین علیه السلام احتجاج با سنت را در بحث با خوارج به احتجاج با قرآن ترجیح دهند.
تحلیل کاربردشناسانه کارکرد اقناعی استعاره در نامه های برگزیده نهج-البلاغه
حوزه های تخصصی:
کاربردشناختی، ادبیات را به عنوان مؤثرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند، گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن بلکه تمام کارکردها و وظائف ارتباطی زبان در آن موجود است. بنابراین فن اقناع به عنوان هدف غایی هر گفتمانی، در ذیل مکتب کاربردشناختی قرار می گیرد. استعاره به عنوان ابزاری است که جایگاهی بالا در امر ارتباط بین متکلم و فرستنده و نیز در امر اقناع و اثرگذاری بر مخاطب دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد این صنعت بلاغی را با هدف اقناع مخاطب در نامه های برگزیده نهج البلاغه بررسی کند. از دستاوردهای پژوهش این است که امام7 بیش تر استعاره خود را درجهت تنبیه، تذکیر و ترغیب مخاطب به کار می گیرد و برای اقناع مخاطب از این طریق، تصاویری ساده و ملموس انتخاب می کند که اقناع و قدرت تأثیری بیش تر دارند.
دراسه التغریب الهیکلی فی نهج البلاغه «تقدیم الخبر على المبتدأ مثالًا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه ربیع و صیف ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ق) العدد ۲ (المتوالی ۸)
83 - 96
حوزه های تخصصی:
یعتبر التغریب أحد إنجازات المدرسه الروسیه الشکلیه، ویتضمن جمیع الأسالیب والتقنیات التی یستخدمها المؤلف بوعی لمحاوله الخروج عن القاعده وتغییر بنیه النص وتغریب المفاهیم العادیه للغه والمفاهیم المألوفه وزیاده صعوبتها، لیخرج الکلام عن الطریقه المعتاده ویقدم المفاهیم المرغوبه بلغه غیر مألوفه من أجل إبراز الکلام عن طریق الانحراف عن اللغه القیاسیه وفرض تحد على الجمهور لفهم معنى النص وتأجیل لحظه الإدراک، لکی ینجح بالمساعی الأدبیه ویفرض المزید من التأمل. یعتبر نهج البلاغه من أهم الروائع الأدبیه وأکثرها تأثیرًا، إذ یتمتع بهیاکل وآلیات أدبیه متنوعه وساحره وجذابه، ویمکن مشاهدته من زوایا مختلفه فی أی وقت. ومن الأسباب التی جعلت هذا العمل الخالد مذهلًا هو أن أمیر المؤمنین علیه السلام قام باستخدام اللغه الأدبیه والتصرف فی ترکیب الجمل وهیاکلها، ولجأ إلى التغریب. لذلک، فإن تحلیل هذا العمل الثمین على هذا الأساس أمر مهم للغایه ویمکن أن یکشف الزوایا الفنیه الخفیه وأهمیتها. تستعین الدراسه الحالیه بالمنهج الوصفی التحلیلی وهی مستوحاه من مکونات التغریب البنیوی القائمه على نظریات المفکرین النحویین لمدارس البصره والکوفه، وتتطرق للبحث فی ظاهره التغریب المتمثله فی "تقدیم الخبر على المبتدأ" فی نهج البلاغه. تظهر نتائج البحث أن الإمام (ع) قام فی مجال الهیکل باستخدام تقنیات جمالیه مثل: تقدیم الخبر على المبتدأ لیجعل السیاق السردی للخطب والرسائل یتجاوز نطاق النصوص العادیه ویصور المفاهیم المرغوبه بأجمل طریقه ممکنه، مما زاد من التأثیر على ذهن الجمهور قدر الإمکان. فی الواقع، بتجاهله للمکونات النحویه المعروفه وتغییر بنیه الجمله، استعمل علیه السلام تقنیه التغریب وبالتالی إبراز أهمیه الکلام وزیاده القدره على حث الجمهور على المفاهیم إلى الحد الأقصى. لقد أدى الاستخدام الواسع النطاق لتقنیه التغریب،"تقدیم الخبر على المبتدأ"، إلى تغییر الحاله المزاجیه للکلام ودرء التعب عن المستمع، وتقلیل رتابه الکلام وإبراز أهمیه الکلمات بالطریقه المذکوره أعلاه، مما ینم عن مشاعر المتحدث بشکل أکثر تجسیدًا ویزید من دینامیتها وتأثیرها.
نقد دیدگاه و شروح ابن ابی الحدید در مسأله «ولایت سیاسی اجتماعی اهل بیت علیهم السلام » در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت سیاسی اجتماعی اهل بیت علیهم السلام، از حقوق مسلّم و موضوعه از جانب خدای سبحان است که مورد تأکید قرآن کریم و خود اهل بیت علیهم السلام من جمله نهج البلاغه بوده است. به رغم اهمیت و کیفیت شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه، وی در مواردی از شرح خود، راه خلاف انصاف را پیموده و فرمایشات حضرت را بر مبنای اصول اعتقادی و فقهی خود شرح کرده است. در این مقاله پس از ارائه ی امور مقدماتی و نیز مبانی نظری و کلیات، به تبیین مسأله ی ولایت سیاسی اجتماعی امیرالمؤمنین علیه السلام از دیدگاه ابن ابی الحدید می پردازیم. در این میان، شروحی که وی در مورد فرمایشات امیرالمؤمنین علیه السلام در باب احقّیت حضرت در مسأله ی ولایت ارائه داده و نیز تفکیکی که بین افضلیت و خلافت می کند و دیگر موارد مربوطه بررسی می شود. سپس نقدهایی که به ابن ابی الحدید در مورد شروحش وارد شده را ایراد می کنیم. یافته ی تحقیق حاضر، قضاوت غیرمنصفانه ی ابن ابی الحدید در مسأله ی ولایت سیاسی اجتماعی امیرالمؤمنین علیه السلام، ناظر به فرمایشات حضرت در نهج البلاغه است. او در این زمینه با اصرار بر پیش فرض های برخاسته از عقاید و فقه درون مذهبی خود، چشم بر حقیقت بسته است. هدف از این مقاله تبیین شروح ابن ابی الحدید ذیل فرمایشات حضرت امیر علیه السلام در مسأله ی ولایت سیاسی اجتماعی اهل بیت علیهم السلام و سپس نقد این دیدگاه ها و شروح اوست. روش این اثر بنیادین، تحلیل و نقد بر مبنای اسناد است که با مراجعه به کتب کتابخانه، سایت های معتبر و نرم افزارهای مرتبط صورت می پذیرد.
بررسی معنای فطرت در نهج البلاغه (با تاکید بر تفاسیر نهج البلاغه)
این مقاله درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که فطرت در نهج البلاغه به چه معنا یا معانی استخدام شده است و همچنین تفاسیر مهم نهج البلاغه در بررسی و تفسیر معانی فطرت چه گفته اند. در بررسی معانی ریشه فطر در نهج البلاغه و تفاسیر مهم آن به ده مورد از کاربردهای این ریشه برمی خوریم که می توان معانی آنها را در سه دسته کلی تقسیم نمود. در بعضی موارد معنای فطر مترادف با خلق و به معنای خلق کردن است و در بعضی موارد دیگر فطر به معنای شکافتن و شکاندن استفاده شده است اما کاربرد سوم آن که تنها در چهار قسمت نهج البلاغه از آن استفاده شده است همان معنای مصطلح فطرت یعنی خلقت خاص و الهی انسان است که انسان را امر به خوبی ها و نهی از بدی ها می کند و اگر انسان به ندای فطرت حرکت کند و آنرا با قوه اختیار خود کدر و منحرف نسازد به سعادت ابدی خواهد رسید.
تحلیل مبادئ العمل الأخلاقی (الإدراک والشوق والعزم) من منظور نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ق) العدد ۳ (المتوالی ۹)
31 - 43
حوزه های تخصصی:
فی هذا المقال تمت دراسه مبادئ العمل الأخلاقی فی نهج البلاغه بالطریقه الوصفیه التحلیلیه. ویمکن تلخیص مبادئ العمل الأخلاقی أو عملیه إصداره من وجهه نظر الفلاسفه فی ثلاث مراحل وهی: ۱ الإدراک (التصور والتصدیق)، ۲ الإحساس (الشوق)، ۳ الإراده (الشوق المؤکّد والعزم والإجماع) فی نهج البلاغه، وتم ذکر البصیره فی العمل ونتائجه کمرحله أولى من هذه العملیه، أی الإدراک. وتشمل المرحله الثانیه لإصدار الفعل الأخلاقی أمور عاطفیه کالشوق والخوف والمیل والرغبه والحب، والمرحله الثالثه هی العزم والتصمیم والإراده فی نهج البلاغه فبناءً على هذه المبادئ الثلاثه تم تحدید طرق تحقیق العلم بعواقب الفعل وطرق تحقیق المشاعر الأخلاقیه وکذلک طرق تقویه القوه الباطنیه للتصمیم والعزم والإراده. فإن الاهتمام بالفصل بین هذه المبادئ ومراحل إصدار الإجراءات فی الأمور الأخلاقیه والدینیه مثل التوبه والتقوى والصبر والزهد وغیر ذلک، یمکن أن یوضح طریقه تحدید العوائق المختلفه التی تشرح تحقیق العمل الصالح (الفعل الأخلاقی) وطریقه القضاء علیها وتحضیر إستراتیجیات تربویه لتقویه الإدراک والشوق والعزم وتصحیحها، ولذلک تفسیرها ضروری.
تحلیل نقدی لآراء وأفکار صبری إبراهیم السید فی «تحقیق نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ق) العدد ۳ (المتوالی ۹)
45 - 62
حوزه های تخصصی:
استمر جمع أقوال المعصومین أو رجال الدین وتسجیلها من وقت صدور الأحادیث حتى الیوم. ففی غضون ذلک، کانت کلمات الإمام علی (ع) مهمه للغایه وتم تقدیم أعمال مهمه فی تجمیعها وتدوینها. ویعتبر نهج البلاغه للسید الرضی العمل الأکثر مرکزیه وجدیره بالملاحظه فی هذا المجال والذی اعتبره الشیعه والسنه عبر التاریخ. ویعتقد الشیعه والعدید من أهل السنه أن خطب ورسائل وحکم نهج البلاغه صدرت بالتأکید عن الإمام علی (ع). فی الوقت نفسه کما أعرب بعض السنه، وخاصه بین المعاصرین، عن شکوکهم حول نهج البلاغه. وأما صبری إبراهیم السید عالم سنی مصری معاصر وهو أحد أقل المشککین المشهور فی نهج البلاغه. فهو بهدف مراجعه نهج البلاغه، وأصدر نسخه جدیده من نهج البلاغه بعنوان «نهج-البلاغه نسخه جدیده محققه وموثقه تحوی ما ثبتت نسبته للإمام علی (رض) من خطب ورسائل وحکم». فمن خلال التدخل فی نص المؤلف الأصلی، قسّم المحقق نتاج جهود السید الرضی إلى خمسه أجزاء. بسبب عیوب فی الأسناد والنصوص نهج البلاغه، أزال أربعه أجزاء منها بنسبه ۵۴.۶٪ ولم یقبل إسنادها إلی الإمام علی (ع). أخیرًا، تم تجمیع هذه الطبعه ونشرها فی ۱۱۴ خطبه و۵۲ رساله و۱۲۵ حکمه. تصف الدراسه الحالیه وتحلل ونقد أعمال صبری إبراهیم ومبادئه الفکریه باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی. فبینت النتائج أن المحقق لم یلتزم بالمعاییر العلمیه للبحث النصی وحذف النص الأصلی. فأدى التحیز الدینی والطائفی فی هذا العمل إلى تجزئه غیر مناسبه.کما تم حذف أو انتقال أقوال السید الرضی وتم إجراء ترقیم جدید بالنسبه للخطب والرسائل والحکم کما أن التشکیل أو التعریب غیر مکتمل وأیضًا تصنیف المحقق لا یتوافق تمامًا مع محتوى الکتاب.
بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی- فرهنگی به تأسی از آموزه های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
124 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی- فرهنگی به تأسی از آموزه های نهج البلاغه طی پانزده سال گذشته (از سال 1380 تا سال 1395) است. نگارنده در این پژوهش به دنبال این سؤال است که میزان توجه نویسندگان به مضامین اجتماعی- فرهنگی تا چه حد بوده و به کدام مفاهیم حوزه اجتماعی- فرهنگی بیش تر پرداخته اند؛ مقالات نوشته شده در این خصوص بر اساس فهرست مقالات فارسی و کتاب شناسی نهج البلاغه شناسایی، بازیابی و طبقه بندی شد. سپس با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزه های اجتماعی نهج البلاغه از مقالات استخراج و بعد از استنتاج آماری مفاهیم، یافته های تحلیلی ارائه شد. یافته های پژوهش بیانگر این است که از میان مفاهیم استخراج شده مفهوم عدالت، زمامداری، مردم داری و مدارا، حق گرایی، انتقاد اجتماعی و شکوه از مردم، به عنوان مهم ترین مضامین اجتماعی- فرهنگی نهج البلاغه مورد توجه نویسندگان در این بازه زمانی بوده که دلایل کمّی و کیفی توجه به این مفهوم، ارائه شده است.
ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
تبیین فضیلت «خیرخواهی» در اخلاق کارگزاران حکومت اسلامی با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
49 - 70
نوشته میکوشد مفهوم «خیرخواهی» در اخلاق سیاسی کارگزاران حکومت اسلامی، ضرورت و نقش آن را در پیشگیری و کاهش ناهنجاری های اخلاقی آنان به کمک منابع اسلامی(قرآن و حدیث)، با تأکید بر نهج البلاغه، تبیین نماید. این نوشتار، با بررسی کتابخانه ای و به روش توصیفی - تحلیلی به این نتیجه می رسد که؛ کمترین فایده خیرخواهی در روابط کارگزاران حکومت با مردم؛ محبت آفرینی، رفع اختلاف و کدورت ها، اصلاح امور و تهذیب شخص کارگزار حکومتی است. فرایند تأثیر خیرخواهی در روابط مزبور به این شکل است که؛ خیرخواهی با محبت آفرینی میان طرفین، همگرایی و همنوایی را به دست می دهد که نتیجه آن؛ آسانی و وسعت ارتباطات اجتماعی، و نظارت متقابل خواهد بود. با ظهور یکرنگی و دلسوزی در تعامل متقابل، اختلاف و کدورت، رخت بربسته و از همین رهگذر، تهذیب اخلاق و رفتار کارگزاران و مردم، توأمان حاصل خواهد شد. نتیجه آنکه؛ «خیرخواهی» در حوزه تعاملات کارگزاران حکومت اسلامی با مردم، با مصادیق و آثاری که دارد به بهبود روابط دولت و مردم، همچنین به اعتماد مردم به حاکمان و همکاری آنها با نظام اسلامی می انجامد. از این نظر، یکی از راهکارهای دستیابی حکومت اسلامی به محبوبیت، کارآمدی و موفقیت، ایجاد فضیلت «خیرخواهی» و تقویت آن در یکایک مدیران، کارگزاران و کارمندان آن است.
بررسی بینامتنی رابطه نفاق و ریا در قرآن و نهج البلاغه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۶
159 - 144
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعاتی که در قرآن و روایات به خصوص سخنان حضرت علی(علیه السلام) بسیار به آنها اشاره شده، موضوع «رابطه نفاق و ریا» است. «ریا» زیر مجموعه نفاق می باشد همچنین ریا وصف عمل شخص ریاکار است ولی نفاق وصف شخصی است که ظاهر و باطنش با هم مخالف است؛ ضرورت بررسی این موضوع در آن است که، مسلمانان جهت رسیدن به کمالات زندگی نیازمند هدایت های وحیانی و آموزه های اهل بیت به خصوص حضرت علی (علیه السلام) هستند، بنابراین اگر به نکات آموزنده قرآن و نهج البلاغه توجه نمایند، معیارهای موشکافانه ای را استخراج خواهند کرد که می تواند آنان را در پیشبرد اهداف زندگی موفق نماید. نوشتار حاضر که بر اساس روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته، در صدد نشان دادن بخشی از رابطه بین دوچهره گان(منافقان) و ریاکاران از منظر قرآن و نهج البلاغه می باشد که از جمله یافته های این پژوهش می توان گفت: یکی از روابط بین «ریا» و «نفاق» آن است که، شخص ریاکار ظاهرش را برخلاف باطن خود مى نماید تا مردم را بفریبد، پس در این حالت، ریاکارى، نام دیگر پیدا مى کند که همان دورویى و نفاق است؛ اما بر مبنای قرآن مهمترین خصوصیت انسان ریاکار، نفاق است، به عبارت دیگر عمل ریایی از کسی صادر نمی شود، مگر اینکه آن شخص دارای صفت نفاق باشد.
اخلاق درمانی در منظومه فکری امام علی (ع) با محوریت نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
137-149
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: همان طور که جسم انسان به سلامتی نیاز دارد و گرفتار بیماری می شود، روح او نیز به مراقبت نیازمند است و همچون جسم گرفتار امراض نفسانی و اخلاقی می شود. در نگاه امام علی (ع) پیشگیری از بیماری در سلامت جسم حائز اهمیت است؛ اما آنچه از بیماری جسمانی مهم تر است، امراض روحانی است که بی درد و بدون سر و صدا انسان را گرفتار می کند. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی اخلاق درمانی در بیانات امام علی (ع) با محوریت نهج البلاغه بود. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است که کلیدواژه های بیماری اخلاقی، بیماری جسمی و بیماری نفسانی و روحانی در سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، شروح نهج البلاغه و کتب روایی مرتبط با فرمایش های امام همچون تحف العقول، غررالحکم و دررالکلم، عیون الحکم و المواعظ و... در منظومه فکری امام علی (ع) بررسی شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که در نگاه امام علی (ع) در کنار بیماری های جسمانی، امراض اخلاقی و روحانی نیز انسان را بیمار می کند و این نوع بیماری بدتر از بیماری جسمانی است و الگوهای اخلاقی، احساس حضور حضرت حق در زندگی و بهره گیری از آیات الهی، حس امیدواری و خوش بینی را در بیمار زنده می کند. نتیجه گیری: با بررسی سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه و دیگر کتب روایی مرتبط، مشخص شد انسان موجودی است که هم ساحت مادی و هم فرامادی دارد و کمالش در گرو تکامل روحانی و کسب فضایل اخلاقی است. همچنین مشخص شد در کنار بیماری های جسمانی، بیماری های اخلاقی نیز درمان شدنی است و حضرت به بُعد اخلاقی بیش از ابعاد جسمانی توجه داشته اند و بیشتر بیانات ایشان در جهت درمان بُعد اخلاقی انسان بوده است.
بررسی علل انحراف خواص در عصر حضرت علی علیه السلام از منظر نهج البلاغه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۳۲
128 - 115
حضرت علی علیه السلام پس از پیامبر اسلام، شایسته ترین فرد عالی برای اداره امور جامعه ی اسلامی بود. بجز حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، هیچ کس از نظر فضیلت، تقوا، بینش فقهی، قضایی، جهاد و کوشش در راه خدا و سایر صفات عالی انسانی به پایه ی حضرت علی علیه السلام نمی رسید. به دلیل همین شایستگی ها، آن حضرت بارها به دستور خدا و توسط پیامبر اسلام به عنوان رهبر آینده مسلمانان معرفی شده بود بنابراین از این نظر، انتظار می رفت که پس از درگذشت پیامبر، بلافاصله علی علیه السلام، زمام امور را در دست گرفته و رهبری مسلمین را ادامه دهد. اما عملا چنین نشد و خواص با سابقه درخشان عصر حضرت علی علیه السلام، دچار انحراف گردیده و مقابل ولی الله ایستادند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. با مراجعه به منابع مکتوب، این نتیجه حاصل شد که عواملی همچون؛ رو به ضعف نهادن و به خطر افتادن موقعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی و راحت طلبی خواص، سبب انحرافشان گردید.
بیان روان شناختی بایدهای اخلاقی و اجتماعی حاکم اسلامی در مواجهه (رویارویی) با مطالبات پنهان وآشکار مردم از منظر حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
از منظر امام علی علیه السلام چاره ای جز این نیست که در هر جامعه ایی امیری حاکم صالح و سالم یا فاجر و فاسد باشد. چراکه حتی حاکم فاسد بهتر از بدون حاکمیت (هرج ومرج) است. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام دولت و نهاد دارنده قدرت و حکومتی که این قدرت را اعمال می کند، همه و همه وسیله ای است برای خدمت و اصلاح زندگی این جهانی و آن جهانی مردمان هست. امام علی علیه السلام به مناسبت هایی، وظایف حاکم را، در قالب نامه ها و خطبه ها بیان کرده و هیچ عذری را برای تخلف آن ها باقی نگذاشته است. از نظرگاه حضرت علی علیه السلام حاکم به طور عمده سه وظیفه خطیر بر عهده دارد:1. وظیفه حاکم در قبال آموزه های دین که زیربنای حاکمیت را تشکیل می دهد. 2. وظیفه حاکم در مقابل عموم مردم که پشتوانه ای قوی و ستون های استوار حکومت می باشند. 3. وظیفه حاکم در برابر کارگزاران (اجرایی، قضایی، نظامی) که هرکدام وظیفه ای خاص بر عهده دارند و هیچ کدام از دیگری بی نیاز نیستند؛ و سؤال اصلی این مقاله این است که؛ از منظر نهج البلاغه حاکم اسلامی چه وظایفی را در برخورد با مردم دارد؟ البته لازم به ذکر است که مهم ترین و اساسی ترین وظیفه حاکم اجرای دقیق و بی کم وکاست فرمان ها الهی و صیانت از آن ها به وسیله نظارت دقیق و جدی بر حُسن اجرای آن هاست. این مقاله از سری تحقیقات کتابخانه ای با استفاده از اسناد و مدارک و با شیوه بررسی محتوایی، هست.
الدلاله الصوتیه للحروف وأثرها فی المعنی دراسه إحصائیه فی خطب نهج البلاغه (الأصوات المجهوره والمهموسه نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه ربیع و صیف ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ق) العدد ۲ (المتوالی ۸)
97 - 110
حوزه های تخصصی:
للأصوات دور فی إبراز قدره الإنسان علی التعبیر عن تجربته، وذلک لما لها من وظیفه دلالیه قادره علی حمل المعنی وإبرازه، وذلک من خلال الترکیز علی الأصوات وملامحها الخاصه بها، فجمالیات هذه الأصوات وقدرتها علی إیصال الدلاله ترتبط بصفاتها العامه: کالجهر، والهمس، والشده، والرخاوه و ... وممّا لاشک فیه أن للصّوت أثره الکبیر فی تحدید المعنی. تحاول هذه المقاله دراسه الدلاله الصوتیه للأصوات المجهوره والمهموسه فی کل خطب نهج البلاغه من منظور الإحصائیه الأسلوبیه فتقسّم الخطب علی قطعات معینه حسب موضوعاتها ثمّ تقوم بإحصاء کلّ أصواتها وتطبیقها مع خصائصها وفی النهایه الوصول إلی النسب المئویه للأصوات المجهوره والمهموسه فی کل الخطب وتحلیلها علی أساس خصوصیات أصواتها. وتکمن أهمیه هذا البحث فی دراسه العلاقه بین الصوت ومدلوله، ودراسه الدلاله المستوحاه من الأصوات بأنها دراسه صوتیه تجمع بین النظریه والتطبیق فی الدرس الصوتی الحدیث، وتتناول التحلیل الصوتی والمقطعی للکشف عن البنیه الصوتیه بدراسه إحصائیه. والبحث یسعی الإجابه عن السؤال ماهو تأثیر الأصوات المجهوره والمهموسه علی المعنی ؟ وبعد تحلیل الخطب تعیّن أنّ الأصوات المجهوره أکثر فی الخطب العسکریه (۵۷.۱۲%) والأصوات المهموسه أکثر فی الخطب التأسفیه (۳۳.۳۵%) .