مطالب
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
در تمام کشورها، هدف اصلی، دستیابی به توسعه پایدار است. در این زمینه استراتژی توسعه گردشگری می تواند در دستیابی به این هدف مفید باشد. توجه به سطوح مختلف توسعه جامع یعنی توسعه منطقه ای، از پیش شرط های موفقیت توسعه ملی است. یکی از بخش های اقتصادی که در توسعه روستایی کمتر به آن توجه شده است، گردشگری روستایی می باشد. در این میان، آنچه حائز اهمیت قابل توجهی است کیفیت محیط هایی است که گردشگری در آن ها رخ می دهد. بحث های مربوط به کیفیت محیطی امروزه به یکی از مهم ترین مباحث در تحقیقات روانشناسان، اکولوژیست های گردشگری و جغرافیدانان تبدیل شده است. فراهم نمودن تسهیلات یا خدمات با کیفیت برای گردشگران، بخش اساسی و مهمی برای توسعه یک محصول پایدار است. کیفیت محیط سکونتگاه های انسانی و به ویژه نواحی روستایی، گردشگری، بستگی زیادی به کیفیت زیرساخت ها و مدیریت مناسب آن دارد. این وضع می تواند در تصویر ذهنی و رضایتمندی ساکنان محلی و گردشگران مؤثر باشد. با توجه به اهمیت کیفیت محیط و مؤلفه های مختلف مربوط به آن در توسعه گردشگری روستایی، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی در محور قلعه رودخان شهرستان فومن انجام شده است.
توصیف دستگاه فعلی گویش کُرْتَه رایج در قلعه گنج (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلعه گنج و رودبارِ جنوب از شهرستان های جنوبیِ استان کرمان، خاستگاه و گستره رواج گونه های منطقه ایِ گویش کُرْتَه، از گروه گویش های بَشاگَردی و وابسته به خانواده گویش های ایرانی جنوب غربی هستند. این گویش به لحاظ جغرافیایی در نقطه مرزیِ رواج خانواده زبانی خود و محل برخورد آن با گروه گویش های بلوچیِ مکرانی، از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی واقع گردیده و علی القاعده، از حیث مختصات زبان شناختی نیز حلقه پیوند این دو خانواده زبانی محسوب می گردد. از منظری هم زمانی و براساس تحلیل پیکره زبانی مستخرج از گفتار دو زن و سه مردِ 35 تا 78 ساله و کم/ بی سوادِ کُرْتَه زبان، پژوهش حاضر می کوشد دستگاه فعلیِ گونه زبانیِ کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف نماید. برای این هدف، مقولات دستوری مرتبط با فعل شامل مقولاتِ واژنحویِ زمان دستوری، نمود، وجه، مطابقه و جهت در این گونه زبانی بررسی و توصیف شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد دستگاه فعلی این گویش از سازوکارهای واژنحویِ مجزا و متنوعی برای نمایش تمایزات مربوط به مقولات پنج گانه بالا بهره می گیرد.
سرمایه گذاری بخش خصوصی راهبردی برای مبارزه با فقر روستایی مورد شناسی: دهستان صائین قلعه، شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلافِ پیشرفت های عظیم اقتصادی در جهان، در حالِ حاضر میلیون ها نفر که بیشترشان در نواحی روستایی زندگی می کنند، همچنان در فقر به سر می برند. از آنجا که تأمین رفاه اجتماعی و کاهش فقر از جمله مهمترین اهداف هر نظام اقتصادی است؛ از این رو فراهم کردن شرایط مناسب برای زندگی تمامی اقشار جامعه، نیازمند برنامه ریزی و فراگرفتن راهبردهای مناسبِ تأمین مالی از قبیلِ سرمایه گذاری در توسعة روستایی با هدف تنوع بخشی به تأمین اشتغال و درآمد است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه گذاری بخش خصوصی در کاهش فقر روستایی در روستاهای دهستان «صائین قلعه» از توابع شهرستان ابهر در استان زنجان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامع ة آماری تحقیق 3343 خانوار ساکن در دهستان صائین قلعه است که طبق فرمول اصلاح شدة کوکران، 104 پرسشنامه به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی محدودة مورد مطالعه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، ویلکاکسون و همبستگی ) و مدل ویکور بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین سرمایه گذارهای بخش خصوصی و کاهش فقر در روستاهای مورد مطالعه، رابطة معناداری وجود دارد؛ به طوری که اکثر میانگین ها برای مؤلفه های مورد ِنظر بالاتر از حد ّمتوسط بوده و نشان دهندة این است که سرمایه گذاری بخش خصوصی، توانسته است تغییرات معناداری را در مؤلفه های کاهش فقر روستایی مورد استفاده در تحقیق، در محدودة مورد مطالعه ایجاد کند. همچنین، تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایه گذاری خصوصی بر روی شاخص های فقر روستایی در محدودة مورد مطالعه نشان می دهد که در بین نقاط روستایی دهستان، تفاوت برخورداری بسیار بالایی مشاهده می شود که در بین روستاهای نمونه، روستای «صائین قلعه» بهترین رتبه و روستای «ارهان» کمترین رتبه را در برخورداری از اثرات سرمایه گذاری خصوصی در بهبود شاخص های فقر روستایی دارند.
تحلیل نابهنجاری شخصیتی در رمان «قلعه مرغی؛ روزگار هرمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «قلعه مرغی؛ روزگار هرمی» نوشته سلمان امین، یکی از رمان های موفق جامعه گراست که به یکی از معضلات اجتماعی خاص، یعنی بیکاری و عواقب آن توجه کرده است. این جستار بر مبنای نظریة «فرصت» رابرت مرتون (1910- 2003) انواع نابهنجاری های رفتاری و شخصیتی را در رمان مزبور واکاوی کرده است. مطابق نظریة مرتون، مشکلات اجتماعی نتیجه گسست میان اهداف پسندیدة جامعه و راه های دست یابی به آن است. جامعه با تعریف اهداف ارزنده برای اعضای مرتبط با خود، راهکارها و راهبردهای خویش را نیز عرضه می کند؛ لیک آنگاه که میان اهداف و وسیله نهادینه شدة تحقق آن فاصله ایجاد گردد، انحراف و نابهنجاری رخ می دهد. بر اساس این الگوی نظری، رمان «قلعه مرغی؛ روزگار هرمی» تصویری از جامعه ای ارائه می دهد که اهدافی یکسان و مقبول برای همه مشخص کرده است، اما استفاده از روش های تحقق آنها، به پایگاه و طبقه اجتماعی افراد بستگی دارد؛ چنانکه شخصیت اصلی رمان با عصیانگری پرومته ای خویش، به کشف راه های جدید روی می آورد، اما سرانجام چاره ای جز فراموشی اهداف و انزوا نمی بیند.
بررسی تحولات سیاسی ایذه، قلعه تُل و باغملک در دوره ی قاجار
حوزه های تخصصی:
ایذه، قلعه تُل و باغملک(جانکی) از جمله مناطق بختیاری نشین در دوره قاجار بودند. قلعه تُل به علت قرار گرفتن در دشتی حاصل خیز و مجاورت با نواحی کوهستانی و راه های ارتباطی عمده، در عهد قاجار جایگزین ایذه شده است. حکومت منطقه جانکی از اول سلطنت قاجارها با خوانین بختیاری قلعه تُل بوده است و مناطق ایذه و قلعه تل و باغملک در کشاکش دائمی با قاجارها بسر می بردند. ایل بختیاری یکی از ایلات مهم و مقتدر ناحیه جنوبی ایران است که در طول تاریخ، مخصوصا در رابطه با حاکمان قاجار، فراز و فرود بسیاری را شاهد بوده و بدین خاطر نقش به سزایی در تحولات این کشور بزرگ ایفاء نموده است. حاکمان قاجار، با سیاست کلی تفرقه بینداز و حکومت کن، بین دو تیره مهم ایل بختیاری یعنی هفت لنگ و چهارلنگ و با گرفتن گروگان از بین خوانین بزرگ بختیاری و پیوند زناشویی با بعضی سران ایلی سعی کرده از قدرت و روحیه طغیان گری آن ها بکاهند. اوج جدال خوانین بختیاری با دولت قاجار در زمان ایلخانان مقتدری چون محمد تقی خان چهارلنگ و حسین قلی خان هفت لنگ بوده که به یکپارچگی و قدرتمندی این مناطق در عصر قاجار انجامیده است. وجود کوه های منگشت، حاصلخیزی و جاری بودن رود های دائمی و نیز ساختار ایلیاتی و قبیله ای بختیاری ها، انگیزه و علاقه شدید ایل بختیاری و رؤسای آنان برای نیل به قدرت از عوامل مؤثر در پایداری سیاسی منطقه بختیاری نشین خوزستان در دوره قاجار بود. این پژوهش سعی دارد با روش تحلیلی-توصیفی تحولات سیاسی مناطق ذکر شده در دوران قاجار را بررسی نماید.
سنجش کیفیت زندگی در محلات شهری در راستای ارتقاء کیفیت زندگی (مطالعه موردی محله قلعه شهر بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشر، نقش بنیادی در ایجاد زندگی خوب برای شهروندان دارد. در عین حال، تأکید بر ابعاد کمی رشد شهرها منجر به دو قطبی شدن آنها شده و برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم «کیفیت زندگی» مورد تحقیق قرار گرفت. تحولات شهرسازی و رشد شهر بافق، موجب برهم خوردن ساختار محله ای آن گردیده است. محله قلعه از محلات با سطح کیفیت پایین شهر بافق است . عوامل متعددی منجمله کیفیت نامناسب معابر و مصالح ابنیه، کمبود خدمات، عدم جمع آوری زباله ها و تجمع آنها در اراضی بایر و خرابه ها باعث کاهش سطح کیفیت زندگی محله شده و تهدید جدی در جهت تخلیه تدریجی آن محسوب می شود. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله قلعه شهر بافق و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت ارتقای آن است. لذا، پس از مرور شاخص های کیفیت زندگی و از طریق معیارهای برگزیده و تعریف گویه های مرتبط، میزان کیفیت زندگی در محله مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش از لحاظ شیوه انجام، توصیفی – تحلیلی است و از تکنیک SWOT ، QSPM و نرم افزار SPSS برای توصیف، طبقه بندی و تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه به روش کوکران، 223 مورد تعیین گردید. بنابر یافته های تحقیق: کیفیت زندگی در محله قلعه، با نمره 4.8 کمتر ازحد متوسط (5) است، مولفه کالبدی با امتیاز 3.8 پایین ترین سطح و مولفه اجتماعی با امتیاز 6.66، بالاترین سطح را از لحاظ کیفی دارا هست. پس، مولفه کالبدی بیشترین تاثیر را در کاهش سطح کیفیت زندگی محله دارد. در پایان، راهبردهای برتر در راستای بهبود کیفیت زندگی محله ارائه شد. از مجموع راهبردها در ابعاد مختلف، تقویت و بهبود منظر محله، بازنگری بافت موجود و طراحی مجدد آن،ایجاد فضاهای پاتوق و فعالیت های جمعی، تقویت بخش کشاورزی بمنظور اشتغال زایی، تعریف و اصلاح سلسله مراتب معابر درونی، بهبود وضعیت بهداشت و ساماندهی زباله ها و ضایعات بعنوان راهبردهای برتر، بیشترین نمره را کسب کردند.
شناسایی و معرفی هویت های چندلایه شخصیت های انسانی نقوش سنگی بنای قاجاری قلعه چالشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
97-124
حوزه های تخصصی:
بنای «قلعه چالشترِ» چهارمحال و بختیاری مزین است به تزئینات سنگی متنوع و منحصربه فرد با موضوعات گیاهی، انسانی و حیوانی. در تزئینات این بنای قاجاری ردپای الگوهای سه گانه ملی، مذهبی و فرنگی دوره قاجار مشاهده می شود، خصوصاً در نقوش انسانی. چگونگی قرابت نقوش انسانی این بنا با الگوهای سه گانه ی عمومی یادشده وقتی تحت تأثیر شاخصه های بومی منطقه چهارمحال و بختیاری قرار می گیرد موضوع و محور این پژوهش موردی کاربردی است؛ و هدف از انجام آن شناخت و نگاهی نو به هنر تزئینی قاجار در تزئینات معماری است. لذا فرضیه ی حفظ اصالت های قاجاری در عین متأثر گردیدن از فرهنگ بومی منطقه در تزئینات سنگی این بنا در جامعه آماری معادل 36 کادر تزئین سنگی با نقش انسانی مورد آزمون واقع شده است. در این تحقیق موردی، روش مستندنگاری و مشاهدات میدانی، با اتکا به اطلاعات کتابخانه ای، داده هایی را به دست داده که به روش «توصیفی تحلیلی» به تحریر درآمده است. بررسی وضعیت موجود اثر و مطالعات، علاوه بر توصیف و دسته بندی نقوش بر مبنای الگوهای سه گانه ملی، مذهبی و فرنگی، منجر به کشف رموز، و تبیین نادیده ها و ناگفته ها در باب این نقوش شده و مبتنی بر این است که در این تزئینات «گونه محلی بومی بختیاری» همپای سبک قاجاری در قالب الگوهای سه گانه ی یادشده حضور دارد. اصول و قواعد طراحی و اجرا در نقوش یادشده در راستای عملکرد بخش های مختلف بناست و نگرش بومی قوم بختیاری را نسبت به زمان و مکان خود و جایگاه یک بنای نیمه رسمی به خوبی نمایان می سازد.
از اتوپیا تا دیس اتوپیا: نقدی بر درام سیاسی-اجتماعی نظامات توتالیتری (نمونه موردی قلعه حیوانات)
قلعه حیوانات رمانی پرهیاهو، متلاطم و سرشار از از نماد است. کل داستان روایتی سمبولیک و درامی سیاسی- اجتماعی است که به صورت هجوآمیز و مضحک، انقلاب 1947 اکتبر روسیه را مورد انتقاد قرار می دهد. شخصیت-هایی که اورول در داستان خویش می پروراند به نوعی در یک فضای سوررئال و موهوم واقع است که از یک نوع ناتورالیست معنادار و پویا سرچشمه می گیرد. اورول می کوشد به مخاطب خویش بفهماند که در انقلاب آن چیزی که بیشتر از همه مهم است شعور سیاسی و آگاهانه است یعنی تعقل و تفکر و نه پیروی بی چون و چرا و چشم و گوش بسته که این باعث عدول از آمان ها (اتوپیا) و میل به سوی دیس اتوپیایی است. رمان جورج اورول از نگاه بسیاری از منتقدین نماد یک جامعه دیس اتوپیایی است که به نوعی فضای کمونیستی دوران استالین را در شوروی به تمسخر می کشد. فضایی که دهشتناک و رعب آور است. اما این رمان تنها متعلق به گذشته و کمونیسم شوروی نیست بلکه تندیسی است که در هر عصری به درد می خورد و هر انقلابی که بدون آگاهی باشد را مورد نقد قرار می دهد چراکه نبود آگاهی باعث نفوذ پوپولیسم و توتالیتریسم می گردد که در نهایت به یک دیکتاتوری مطلق و بدتر منجرب می گردد و باعث نفوذ افرادی در حکومت و بدنه سیاسی جامعه می گردد که سرشار از عقده و تشنه قدرت هستند. این مقاله با نگاه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است؛ و سعی کردیم ابتدا به بررسی شخصیت های داستان و نمودهای سمبولیک آنها بپردازیم و سپس داستان را از ابعاد اتوپیای و دیس اتوپیای مورد نقد و بررسی قرار دهیم تا در نهایت به ابعاد نظامات توتالیتری راحت تر پی ببریم.
تحلیل رفتار باد در تهویه طبیعی مسکن بومی روستای قلعه نوی سیستان به کمک CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۳۶-۲۱
حوزه های تخصصی:
امروزه افزایش آلودگی های زیست محیطی در اثر استفاده از سوخت های فسیلی برای تأمین آسایش حرارتی، یکی از معضلات این حوزه به شمار می رود. با رجوع به معماری گذشته می توان دریافت که تأمین تهویه طبیعی با بهره گیری حداکثری از نیروهای طبیعی (در این مقاله: باد) صورت می گرفته است. بنابراین می توان این گونه برداشت کرد که استفاده از روش های بومی به نوبه خود می تواند حل کننده مسائل و معضلات به وجود آمده در حوزه تهویه مطبوع بناهای جدید گردد. این مقاله گونه های مختلف اتاق در مسکن بومی موجود در روستای قلعه نوی سیستان را (که در نتیجه مطابقت با شرایط طبیعی منطقه و تأمین آسایش حرارتی در نسبت با فضای بیرون شکل گرفته اند) شناسایی کرده و رفتار باد در هریک از گونه ها را به لحاظ تهویه طبیعی مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در نهایت گونه بهینه از نظر تهویه طبیعی انتخاب نموده است. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحقیق کیفی، به صورت توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر برداشت های میدانی از خانه های بومی روستای قلعه نو، به شناسایی و بررسی روش های استفاده از باد در مسکن بومی پرداخته شد و در ادامه به کمک مدل سازی CFD، با انتخاب گونه های غالب اتاق از نظر نحوه تهویه طبیعی، تحلیل رفتار باد در این گونه ها با استفاده از روش تحقیق شبیه سازی به وسیله نرم افزارهای Gambit 2.4.6 (جهت ساخت هندسه مسکن و ایجاد شبکه مش) و Ansis fluent 15 (جهت تحلیل رفتار باد) انجام گرفته است. به منظور اعتبارسنجی پژوهش، به کمک بادسنج دیجیتال، اندازه گیری های محیطی در محل انجام شده است. در نتیجه تحلیل ها، اتاق هایی که دارای کشیدگی شمال شرقی- جنوب غربی و در جهت عمود بر باد غالب منطقه بوده و از تمام عناصر بومی مانند «کُلَک» در سقف، دریچه های مشبک و «صورک» در دیوار جبهه شمال غربی با پراکندگی مناسب در سطح دیوار، جهت تهویه مطبوع بهره برده است به عنوان گونه بهینه اتاق در مسکن بومی انتخاب می شود ولی با توجه به محدودیت در ساخت کلک، در مسکن جدید تنها می توان از صورک و دریچه های مشبک استفاده کرد.
پایگاه فرهنگی قلعه جص و کنشت مجوسان در سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام را گروه هایی از ایرانیان دانش دوست حفظ کردند که در باختر کهگیلویه و خاور ارجان، پیرامون قلعه جص می زیستند. بررسی قلعه جص و جایگاه علمی و فرهنگی آن از اهداف مهم این پژوهش است. قلعه ای که براساس منابع تاریخی، در حفظ تاریخ پادشاهان پیش از اسلام و آداب ورسوم ایرانی و علوم زرتشتی نقش مهمی داشت و از مهم ترین قلعه های اشغال شده توسط اسماعیلیان نزاری در سده پنجم قمری بود. این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است: 1. موقعیت دقیق قلعه جص و کنشت مجوسان ارجان کجاست؟ جایگاه قلعه جص در تاریخ علمی و فرهنگی ایران چگونه بوده است؟ روش پژوهش تاریخی تحلیلی است و نتایج پژوهش نیز از راه بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای، با بهره بردن از داده های باستان شناختی و زبان شناختی و منابع نوشتاری کهن به دست آمده است. قلعه یا دژ جص که امروزه ساکنان منطقه آن را قلعه دِز می نامند، در آغاز دوران اسلامی محل نگهداشت و تدریس کتاب های علمی و تاریخی ایران، به ویژه پادشاهان پیش از اسلام، بوده است. موقعیت استراتژیک این قلعه که در مسیر ارتباطی اَرجان به اصفهان بود و وجود گروه های زرتشتی در پیرامون آن از مهم ترین علت های اشغال آن توسط اسماعیلیان بود. در نزدیکی این قلعه، کنشت مجوسان وجود داشت که باید محل این مکان را در بناهای موسوم به سه گنبدان دانست. از این دو مکان، یعنی قلعه جص و کنشت مجوسان، باید در حکم «پایگاهی علمی و فرهنگی» یاد کرد.
ارزیابی روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در محدوده محور و مخزن سد، مطالعه موردی: سد قلعه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت وسازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ضروری می نماید. سد مخزنی قلعه چای عجب شیر، یکی از این نوع نواحی می باشد. در این مطالعه، جهت بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش، روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک مورد ارزیابی قرار گرفت . جهت این مطالعه از تصویر TM، 2011 ماهواره لندست استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش ( شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی ) در محیط GIS آماده و سپس با لایه پراکنش زمین لغزش ها قطع داده شده و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در روش های فوق تولید شد. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه نسبت به روش رگرسیون لجستیک عملکرد بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه موردمطالعه دارد همچنین تفسیر ضرایب نشان داد که ، کاربری اراضی، طبقات ارتفاعی، جهت دامنه، نقش مهمی در وقوع زمین لغزش دارند. و با استفاده از نقشه پیش بینی احتمال وقوع زمین لغزش، منطقه به پنج گروه حساسیت تقسیم: بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا.
بررسی تأثیر تکتونیک در ویژگی های کمّی شبکه های زهکشی (مطالعه موردی:حوضه های بار، بقیع و قلعه میدان در دامنه جنوبی رشته کوه بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها و شبکه زهکشی ازجمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس می باشند. در این پژوهش ، جهت بررسی تأثیر تکتونیک فعال بر مورفومتری شبکه های زهکشی ،ابتدا 4حوضه بار ( دو زیر حوضه با عنوان فاز 1 و فاز 2) ، بقیع و قلعه میدان در رشته کوه بینالود در استان خراسان رضوی انتخاب شد. سپس شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(aΔ) ، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga ) ،پارامترهای شاخص انشعابات(R)، نسبت شکل حوضه (BS) ، نسبت طول آبراهه اصلی به متوسط عرض حوضه(LSBW)در آن موردمحاسبه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین aΔو BS، aΔو LSBW و رابطه غیرمستقیمی بین، agوaΔ، agوBS ، gaوLSBW ، agوRوجود دارد. ضریب همبستگی بین زوج هایSΒ- aΔ، R-aΔ، BWLS-aΔ، ga-R، ga، BWLS–ga به ترتیب 843/0 ، 606/0 906/0، 482/0-542/0-، ΒS550/0 به دست آمده است. همچنین نتایج محاسبات نشان می دهد که بین شاخص انشعابات (R ) و دیگر پارامترها همبستگی مطلوبی وجود دارد.
سازه های تصریفی فعل واژگانی خودایستا در گویش کُرْتَه (قلعه گنج)
حوزه های تخصصی:
کُرْتَه از جمله گویش هایی است که گونه های آن در شهرستان های رودبار جنوب و قلعه گنج در جنوب استان کرمان رواج دارد و از منظر جغرافیای کاربرد زبان، در مرزگاه برخورد گویش رودباری، وابسته به گروه گویش های بَشکَردی (=بَشاگَردی) و متعلق به خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی، با گویش بلوچی مکرانی از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی، واقع گردیده است. لذا به درستی می توان پیش بینی نمود که گویش مزبور از منظر ویژگی های زبان شناختی نقش حلقه اتصال این دو خانواده زبانی را ایفا می کند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی همزمانی، می کوشد سازه های تصریفی موجود در ساختمان فعل واژگانی خودایستا در گونه کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف زبان شناختی نماید. برای این منظور، یک پیکره زبانی از طریق ضبط گفتار آزاد و گفت وگوهای 7 گویشور زن و مرد میان سال به بالا و بیسواد بومی گردآوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در ساختمان افعال مزبور پانزده سازه تصریفی به کار می رود که زیر سه عنوان کلی جای می گیرند: 1- ستاک (گذشته و حال) فعل؛ 2- سازه های پیش فعلی: شامل پیش بست فعلی (Ɂ)a-، پیشوندهای نفی، نهی، وجه التزامی، وجه امری و واژه بست های فاعلی پیش بستی؛ 3- سازه های پسْ فعلی: شامل پسوندهای گذشته ساز، سببی ساز، استمرارساز، نشانه صفت مفعولی، فعل ربطی اسنادی، شناسه های شخصی فاعلی، واژه بست های عامل فاعلی و مفعولی. به علاوه، گویش کُرْتَه در نظام گذشته فعل از ساخت کُنایی دوگانه نیز بهره می گیرد.
سنجش و ارزیابی فرآیند پایداری در روستاهای گردشگرپذیر مطالعه موردی: شهرستان عجب شیر- محور توریستی قلعه چایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش گردشگری در توسعه ی روستاها به عنوان یک چارچوب و روش اصلی برای نشان دادن میزان پایداری در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه محسوب می شود؛ ولی بایستی توجه نمود که فرآیند سنجش میزان پایداری در روستاهای گردشگرپذیر مستلزم انتخاب متغیرها و مدل هایی است که از توانایی لازم برای نشان دادن شرایط واقعی روستاها و همچنین پایداری آن ها در مراحل مختلف توسعه برخوردار باشند. محور توریستی قلعه چایی در شهرستان عجب شیر نیز دارای نه روستای گردشگرپذیر بوده که در اثر ورود گردشگران دچار تغییراتی شده و نیازمند بررسی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با هدف ارزیابی پایداری در روستاهای محور قلعه چایی، و همچنین نمایش موقعیت روستاها درمراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری و در نهایت بررسی ارتباط میان سطح پایداری با مراحل مدل چرخه حیات صورت گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان نه روستای و همچنین گردشگران وارد شده به این منطقه تشکیل داده است. برای جمع آوری داده ها با استفاده از فرمول کوکران200 نفر از جامعه محلی و 200 نفر نیز از بین گردشگران به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی محتوایی پرسشنامه ها از دید کارشناسان و اساتید بسیار خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 92/0 برای جامعه محلی و 90/0 برای گردشگران محاسبه شده است. داده ها پس از جمع آوری، با استفاده از مدل بارومتر پایداری، مدل چرخه حیات گردشگری و آزمون کندال تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر نشان داد که تمامی روستاها در سطح پایداری متوسط و پایداری بالقوه قرار دارند؛ همچنین نتایج حاصل از مدل چرخه ی حیات نیز نشان می دهد که روستاهای قوزولجه با 550/0 و ینگجه با 523/0 در مرحله توسعه و بقیه ی روستاها در مرحله درگیری هستند. همچنین بر اساس نتایج آزمون کندال بین سطوح مختلف پایداری و موقعیت قرارگیری روستاها همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد که بیشتر در بعد پایداری اقتصادی و مرحله درگیری است؛ بنابراین در راستای استفاده از ظرفیت های گردشگری برای دست یابی به توسعه ی پایدار روستاها بایستی اقداماتی در جهت تأمین امکانات و زیرساخت های مورد نیاز برای جذب حداکثری گردشگران صورت گیرد.
نقش زنان روستایی در ایجاد کسب وکار سبز (مطالعه موردی دو روستای قلعه قافه بالا و کفش محله استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر برخی از روستاهای ایران به دلیل مهاجرت مردان بافت زنانه پیدا کرده اند. مهاجرت مردان از روستاها به کلان شهرها عمدتاً به دلایل اقتصادی متعددی ازجمله فقدان شغل مناسب در روستا، درآمدهای پایین، بیکاری های فصلی، کوچک بودن زمین های مورد بهره برداری و غیره همواره رو به افزایش بوده است. در این رابطه، نقش سیاست گذاری های اجتماعی مقتضی با این شرایط در ایجاد اشتغال و حمایت از تولیدکنندگان کلیدی در روستاها حائز اهمیت می گردد. در این پژوهش به بررسی نقش زنان در برخی از روستاهای استان گلستان از جمله روستای قلعه قافه بالا و کفش محله پرداخته شده که توانسته اند با استفاده از ارتقای قابلیت های انسانی، شناسایی منابع جغرافیایی و زیست محیطی و به کارگیری دانش بومی موجود در روستا به ایجاد کسب وکار سبز و معیشت پایدار دست یابند. در این پژوهش با اتکاء به رهیافت نظری آمارتیا سن و مفهوم قابلیت انسانی به راه حل های کاهش فقر و بیکاری در روستاهای موردمطالعه پرداخته شده است. همچنین این پژوهش از روش مطالعه موردی با تکنیک های مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق بهره مند شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که زنان این روستاها پس از سپری کردن مراحل توانمندسازی و با ایجاد گروه، توسعه مشارکت اجتماعی، افزودن ظرفیت عاملیت تغییر، تولید صنایع دستی، ایجاد صندوق های خُرد روستایی و تغییر الگوی کشت توانسته اند نقش مهمی در کاهش فقر و بیکاری و بازگشت مردان به روستا ایفا کنند.
بازسازی اجتماعی مناطق جنگ زده: روایت شکل گیری مجدد اجتماعات هویتی روستایی در سه روستای نژمار، قلاجی و قلعه گاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهم در دوران بعد از فاجعه ها از جمله جنگ ها، مسئله بازسازی ویرانی ها و همچنین برپایی حیات اجتماعی در جامعه آسیب دیده است. مقاله حاضر به بررسی ابعاد فرایند بازسازی اجتماعی جوامع جنگ زده می پردازد. مطالعه میدانی در سه روستای جنگ زده استان کردستان (نژمار، قلاجی و قلعه گاه) انجام شد. پژوهش با به کارگیری روش های کیفی تجربه خانواده هایی را در کانون مطالعه قرار می دهد که به طور مستقیم از جنگ متأثر گشته اند. رویکرد مطالعه، روایت شناسی مردمی است که در آن از نگرش های کلان و از بالا به پایین فاصله گرفته و بر تجربه های و روایت های بومی تمرکز شده است و پویش های اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار می دهد. در این مطالعه بازسازی اجتماعی بر اساس شش مؤلفه اعتماد اجتماعی، همزیستی اجتماعی، تعهد به اجتماع، سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی و سرمایه فرهنگی بررسی شده است. یافته ها حاکی از سلطه رویکرد فیزیکی و مادی به بازسازی است؛ اما با وجود غیاب تعهدات بوروکراتیک در اهتمام به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، شاهد نوعی بازسازی اجتماعی خودجوش و بومی بوده ایم که وامدار درجه های بالایی از سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی، همبستگی اجتماعی و همزیستی اجتماعی درون گروهی بوده است. در این میان نقش همبستگی قومی و دانش بومی در تداوم حیات اجتماعی پررنگ است. از نکته های مهم در زمینه زندگی و روابط اجتماعی در روستاهای مورد بررسی اهمیت فراوان یکپارچگی و صلح پیش از فاجعه است. پی ریزی یک جامعه محکم و پایدار، در کنار ساخت وسازهای اصولی مقاوم در برابر مخاطرات شامل برقراری همبستگی اجتماعی و احساس تعهد اجتماعی، یکپارچگی و وحدت و صلح میان افراد و گروه های متفاوت اجتماع نیز است.
ویژگی های سبکی زبان نیما یوشیج در منظومه قلعه سقریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروز با نام شعر نو نیمایی رسمیت یافته است، محصول تأمل، تغییر، آزمون و سلسله ای از کنش و واکنش های شبه آزمایشگاهی نیما یوشیج است. همگان شعر «ققنوس» را نقطة آغاز شکل تکامل یافتة شعر نو نیمایی دانسته اند؛ اما فرایند پیش از تکامل این نوع، زمینه ای پژوهش پذیر است که در این نوشتار به آن پرداخته ایم. این منظومه، آخرین منظومه ی بلند نیما است که پیش از شعر «ققنوس» سروده شده است. پژوهش در باب ویژگی های زبان نیما در این منظومه، روند شکل گیری ساختارهای زبانی را در آثار این شاعر نوپرداز آشکار می کند. نگارندگان، با شیوه ای تحلیلی و با نگاهی به روش ساختاری زبانشناختی یاکوبسن، زبان را در این منظومه مطالعه کرده اند. بررسی زبان، در این منظومه نشان داد که نیما در بخش هایی از منظومة قلعة سقریم تمایلات نوگرایانه ای چون شیوة خاص استفاده از ساختار های نحوی و به کارگیری زبان محاوره در شعر دارد؛ اما در برخی جنبه ها همچون برگزیدن قالب مثنوی و تمایل فراوان به خلق فضای آرکائیک در سه سطح واژه و جمله و روایت، دنباله رو شعر کهن است. درحقیقت، نخستین تحولات نوگرای زبانی نیما در منظومة قلعة سقریم مشاهده می شود. گویی این منظومه، پلی است میان شعر کلاسیک و نو نیما یوشیج.
تحلیل ساختار هندسه کالبدی در فرم معماری فضاهای شهری نظامی، نمونه موردی: قلعه سردار اسعد در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۳۸۸-۳۶۷
حوزه های تخصصی:
تاکنون قلعه های استان چهارمحال و بختیاری از منظرگاه مطالعات هندسی در دوران تاریخی مورد مطالعه جدی قرار نگرفته است. بر اساس اندیشه رایج هندسه در بناهای ایرانی در سراسر تاریخ یک هویت ثابت و تدوام یافته دارد. معماری گذشته بر پایه هندسه بنا شده که از ویژگی های بارز آن ایجاد تناسبات و ساختار فرمی در پلان و سطوح است. با شناخت و تحلیل هندسه کالبدی قلعه های استان چهارمحال و بختیاری از لحاظ فرم و هندسه معماری می توان به ساختار فرمی و نحوه اجزا آنها پی برد. معماری هندسی قلعه ها به شکل مستقیم از اندازه، ابعاد، پلان، شکل و فرم آن تاثیر می گیرد. پژوهشگران دیگر در قلعه های ایرانی بیشتر به روی فرضیه های معنوی یا فرآیند ساخت پلان، مستقل از معماری هندسه کالبدی آنها پرداخته اند. این مقاله برای نخستین بار تلاش دارد جایگاه هندسه کالبدی قلعه سردار اسعد در استان چهارمحال و بختیاری را در فرآیند شکل گیری معماری و فرم آن مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل روابط شکلی اعضای پلان قلعه ویژگی های معماری هندسه کالبدی قلعه های نمونه های حاضر را مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای از یک سو و داده های میدانی شامل برداشت های محلی نهاده شده است. این نوشتار برآن است تا تاثیر تغییرات ساختاری به روی جنبه های معماری قلعه را مورد تحلیل قرار دهد. مروری بر مطالعات محققان در خصوص بازخوانی و بازاندیشی قلعه های استان نشان می دهد که تاکنون این تحلیل ها به طور عمده با رویکرد هندسی بر فرآیند شکل گیری قلعه های خان نشین استان مورد شناسایی صورت نگرفته است.
بررسی علل و پیامدهای سرکوب کردهای برادوست و فتح قلعه دم دم در دوران حکومت شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران صفویان ایلات و طوایف کرد نقش مهمی در
فعالیتهای سیاسی ایفاء میکردند و میتوان گفت این نقش در
دوران حکمرانی شاه عباس اول اهمیت بیشتری داشت. یکی از
این ایلات، کردهای برادوست بودند که در مناطق شمالغربی
ایران و در نواحی ارومیه و اشنویه سکونت داشتند؛ این در حالی
بود که پیش از شاه عباس اول قلمرو ایلیاتی کردهای برادوست
در سرزمین عثمانی قرار داشت. کردهای برادوست در دوران
حکومت شاه عباس اول به اوج شهرت رسیدند، چرا که در این
زمان حاکم آنها، امیرخان برادوست، از حکام مورد احترام شاه
عباس محسوب میشد. امیرخان برادوست در یکی از نبردهای
صفویان علیه دشمنان آسیب دید و از آن پس به امیر چلاق
برادوست معروف شد. وی قلعهای قدیمی و مشهور را که قلعه
دمدم نام داشت، به عنوان مقر حکومتی خود برگزید و پس از
مدتی علیه حکومت مرکزی عصیان کرد و به جنگ با نیروهای
صفوی پرداخت که درنهایت به دستور شاه عباس و بعد از مدتی
طولانی سرکوب گردید. مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی علل
سرکشی کردهای برادوست و چگونگی سرکوب آنها در دوران
شاه عباس اول بپردازد.
مسکن و پَشتونوالی: نگرشی به ارزش های قومی در معماری خانه های قلعه ای پشتون های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پَشتونوالی را ایدئولوژی و نظامنامه ی قبیله ای قوم پشتون دانسته اند که تمامی وجوه حیات قومی ایشان را هدایت کرده است. لذا مطالعه مفاهیم و محتوی آن برای شناخت شیوه و محیط زندگی آنها اهمیت می یابد. با وجود این، عواملِ فرهنگ قومی موثر بر محیط انسان ساختِ افغانستان که تکثر فرهنگی مشخصه بارز آن است کمتر مطالعه شده است. لذا سعی شده با تشریح پشتونوالی به تعیین اثر آن بر الگوی معماری خانه ی قلعه ای پشتون های افغانستان پرداخته شود. بنابراین نخست با روش تحقیق تحلیلی– توصفی چهارچوب نظری تدوین و محتوی پشتونوالی بررسی شده، سپس یافته ها در رابطه با خانه قلعه ای پشتون(قَلا)، به روش مطالعه تطبیقی و استدلال منطقی در قالب چهارچوب نظری، تحلیل و نتایج به صورت جدولی که سطوح و لایه های پنهان پشتونوالی را در ارتباط با این الگو و به صورت سلسله مراتبی مشخص می کند، ارائه گردید. مطالعه نشان داد پشتونوالی نظامنامه ای ارزشی است و از طریق مفاهیمی هنجاری در زندگی و معماری پشتون ها نمود پیدا می کند. در این میان استقلال، مِلمَستیا، ناموس و سِیالی مفاهیمی اند که اثر ملموس تری بر الگوی قلا ها داشته اند.