مقالات
حوزه های تخصصی:
از منظر برساخت گرایی، هویت به عنوان یک عامل معناساز، نه یک امر ثابت که سیال و متغیر است. مؤلفه های اساسی هویت نیز طی زمان دچار تغییر و دگرگونی می شوند. آموزش وپرورش از مهم ترین نهادهایی است که دولت ها از طریق آن می کوشند هویت مورد نظر خود را بر جامعه القا کنند. مهم ترین مولفه های ناسیونالیسم دولت پهلوی بر تاریخ و فرهنگ باستانی ایران ابتنا داشت و تأکید بر آریایی نژاد بودن ایرانیان از عناصر اصلی آن محسوب می شد. متون آموزشی تاریخ مدارس این دوره، تحت تأثیر این گفتمان و در پاسخ به نیازهای سیاسی و اجتماعی خاص آن تولید شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل تاریخی بر آن است که با بهره گیری از نظریه برساخت گرایی، به بازنمایی هویت نژادی دولت پهلوی در متون آموزشی تاریخ مدارس این دوره بپردازد، و به این سؤال پاسخ دهد که مؤلفه نژاد چه جایگاهی در هویت سازی متون درسی تاریخ این مدارس داشته است؟ یافته های پژوهش بر آن است که هویت مبتنی بر نژاد آریایی به عنوان یک مؤلفه اساسی هویتی در متون درسیِ تاریخ مدارس این دوره نمود خاصی یافته است. تأکید بر برتری نژاد ایرانی، پیوند با اروپاییان و تمایز از نژاد عرب از ویژگی های عمده این نژادگرایی است.
واکنش ها به فرامین ممنوعیت شراب، مواد مخدر و ریش در چند نامه اخوانی از قرن یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرامین مربوط به ممنوعیت شراب، مواد مخدر و نیز فرامین مربوط به ریش تراشی از جمله پرتکرارترین فرامین اجتماعی قرن یازدهم هستند که در منابع تاریخی این دوره نیز به چگونگی اجرای آنها اشاره شده است، اما به دلیل سکوت منابع رسمی در این مورد، دیدگاه اجتماع و افکار عمومی نسبت به این فرامین در هاله ای از ابهام قرار دارد. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیل مضمون چند نامه اخوانی این دوره که این فرامین در آنها منعکس شده، به این فرض مهم نائل گردد که لازم الاجرا بودن این فرامین لزوماً به معنای پذیرش قطعی از سوی جامعه نبوده و افراد با جایگاه های مختلف اجتماعی برخوردهای گوناگونی با این فرامین داشته اند، چنان که برخی شعرا و اهالی ادب از جمله معترضان و منتقدان این فرامین بودند و بیشتر علما و صاحب منصبان دینی به دلیل دخیل بودن در روند صدور فرامین از حامیان و موافقان آن به شمار می آمدند. صاحب منصبان سیاسی هم به دلیل حفظ جایگاه خود محتاطانه عمل کرده و غالباً از ابراز دیدگاه در این خصوص خودداری کرده اند، اما در آثار و احوالشان می توان جهت گیری واقعی آنها را مشاهده کرد. مردم عادی نیز که جایگاه اجتماعی ویژه و امکان بیان نظر خود را نداشتند در زندگی روزمره خود همراهی یا عدم همراهی شان با این فرامین را نشان داده اند. همچنین بررسی اشکال مختلف این واکنش ها نشان می دهد که با توجه به میزان مخالفت دو گروه عمده اجتماع یعنی شعرا و مردم عادی، واکنش ها به فرامین بازدارنده این دوره بیشتر در غالب مخالفت و عدم همراهی بروز یافته است.
روحانیت و مسأله تفریح در ایران دوره پهلوی مطالعه موردی: رویکرد مجله «درس هایی از مکتب اسلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجدد آمرانه حکومت پهلوی سبب ایجاد تغییراتی در جامعه ایران شد. در پی این امر، زندگی روزمره مردم، و از جمله تفریحات آنها، دچار تغییراتی شد. روحانیون پاره ای از این تغییرات را در تعارض با شریعت اسلام می دیدند و در نتیجه به انتقاد از این وضعیت می پرداختند. در این پژوهش بنا بر آن است که رویکرد مجله درس هایی از مکتب اسلام، پرمخاطب ترین و پردوام ترین مجله دینی دوره پهلوی، به تفریحات رایج در آن دوره مورد بررسی قرار گیرد. پرسش های اصلی این پژوهش از این قرارند: کدام ویژگی تفریحات رایج در آن دوره بیش از همه مورد انتقاد نویسندگان این مجله بود؟ از دید آنان چه عواملی سبب رواج تفریحات ناسالم می شد؟ این تحقیق به روش توصیفی انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سال های پیش از کودتای 28 مرداد مصرف آزادانه مشروبات الکلی در نظر متشرعین «ام الفساد» تلقی می شد. افزایش مضامین جنسی در مطبوعات و فیلم های سینمایی در دوران پس از کودتا سبب شد که انتقادات نویسندگان مجله مکتب اسلام بیش از هر چیز بر این مسئله متمرکز شود. در مورد علت رواج تفریحات ناسالم، در اوایل انتشار مجله این احتمال مطرح می شد که استعمارگران با تخدیر اشخاص، قصد تسلط بر جامعه را دارند. در اواخر حکومت پهلوی در این باره به تأسی از روشنفکران چپ گرا بر استفاده سرمایه داری غربی از این وسایل برای تخدیر افراد جامعه در جهت تحکیم نفوذ خود و کسب سود بیشتر تأکید می شد.
بررسی باورهای عامه درباره تخت جمشید و آرامگاه کوروش بر اساس منابع مکتوب عصر قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ ذهنیت یکی از رویکردهای تاریخ نگاری و یکی از شاخه های تاریخ فرهنگی است که در پی شناخت ذهنیت و باورهای مردم عادی نسبت به مسائل مختلف است. می توان از این رویکرد برای شناخت تاریخ معماری ایران هم بهره برد. مجموعه ی تخت جمشید و آرامگاه کوروش از آثار مهم معماری ایران اند، اما آیا نگرش و ذهنیت مردم گذشته نسبت به آن، و برای مثال مردم دوران قاجار، همانند ما بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش، می توان با بهره گیری از رویکرد تاریخ ذهنیت و با روش تحقیق تفسیری تاریخی به سراغ منابع مکتوب دوران قاجار رفت و بر اساس یافته ها، شناخت ذهنیت معماری مردم در آن دوران نسبت به این آثار را هدف تحقیق قرار داد. بر این اساس، به نظر می رسد تصور و ذهنیت مردم از این آثار معماری بسیار متفاوت از ذهنیت رایج امروزی بوده است. در ذهنیت عامه ی مردم این آثار با اسطوره ها و دیگر باورهای رایج زمانشان پیوند و نزدیکی داشته است.
شناسایی و معرفی هویت های چندلایه شخصیت های انسانی نقوش سنگی بنای قاجاری قلعه چالشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنای «قلعه چالشترِ» چهارمحال و بختیاری مزین است به تزئینات سنگی متنوع و منحصربه فرد با موضوعات گیاهی، انسانی و حیوانی. در تزئینات این بنای قاجاری ردپای الگوهای سه گانه ملی، مذهبی و فرنگی دوره قاجار مشاهده می شود، خصوصاً در نقوش انسانی. چگونگی قرابت نقوش انسانی این بنا با الگوهای سه گانه ی عمومی یادشده وقتی تحت تأثیر شاخصه های بومی منطقه چهارمحال و بختیاری قرار می گیرد موضوع و محور این پژوهش موردی کاربردی است؛ و هدف از انجام آن شناخت و نگاهی نو به هنر تزئینی قاجار در تزئینات معماری است. لذا فرضیه ی حفظ اصالت های قاجاری در عین متأثر گردیدن از فرهنگ بومی منطقه در تزئینات سنگی این بنا در جامعه آماری معادل 36 کادر تزئین سنگی با نقش انسانی مورد آزمون واقع شده است. در این تحقیق موردی، روش مستندنگاری و مشاهدات میدانی، با اتکا به اطلاعات کتابخانه ای، داده هایی را به دست داده که به روش «توصیفی تحلیلی» به تحریر درآمده است. بررسی وضعیت موجود اثر و مطالعات، علاوه بر توصیف و دسته بندی نقوش بر مبنای الگوهای سه گانه ملی، مذهبی و فرنگی، منجر به کشف رموز، و تبیین نادیده ها و ناگفته ها در باب این نقوش شده و مبتنی بر این است که در این تزئینات «گونه محلی بومی بختیاری» همپای سبک قاجاری در قالب الگوهای سه گانه ی یادشده حضور دارد. اصول و قواعد طراحی و اجرا در نقوش یادشده در راستای عملکرد بخش های مختلف بناست و نگرش بومی قوم بختیاری را نسبت به زمان و مکان خود و جایگاه یک بنای نیمه رسمی به خوبی نمایان می سازد.
مطالعه و تحلیل باستان شناختی استحکامات نظامی دفاعی دوران اسلامی در دشت نرماشیر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نرماشیر در جنوب شرقی کرمان در مسیر راه هایی واقع است که مرکز و غرب فلات ایران را به جنوب شرق و سواحل دریای عمان پیوند می دهد. از این رو شواهدی از استقرارها و استحکامات مرتبط با آن در این ناحیه شکل گرفته است. هدف این مقاله تبیین ویژگی های معماری این بناهاست. این پرسش ها مطرح است که استحکامات دفاعی دشت نرماشیر چه ویژگی هایی دارند؟ موقعیت آنها متأثر از چه عواملی بوده و از چه الگویی پیروی می کند؟ روش گردآوری داده ها «میدانی و کتابخانه ای» و روش پژوهش «توصیفی تحلیلی» است. از دستاوردهای پژوهش می توان به وجود الگویی خطی در توزیع فضایی استحکامات دفاعی، وجود شبکه ای از برج های منفرد همسان، پیروی عناصر معماری از توپوگرافی و عدم وجود الگوی ثابت در نقشه آنها، ساخت آنها بر فراز سکوهای طبیعی صعب العبور، ساخت بناها بر محور جنوب شرقی شمال غربی برای مقابله با تأثیرات آب وهوایی و بادهای سهمگین، مصالح همساز با اقلیم و ضخامت دیوارها برای عایق بندی بهتر اشاره کرد.