زبان شناسی و گویش های ایرانی

زبان شناسی و گویش های ایرانی

زبان شناسی و گویش های ایرانی سال 1 پاییز و زمستان 1395 شماره 2

مقالات

۱.

همگونی همخوان ها در زبان ترکی زنجان: رویکرد هندسه مشخصه های واجی

کلید واژه ها: همگونی همخوان با همخوان نظریه هندسه مشخصه های واجی زبان ترکی زنجانی مشخصه های تمایزدهنده همگونی کامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 194
پژوهش حاضر به بررسی فرآیند همگونی همخوان ها در زبان ترکی زنجان می پردازد و برای نخستینبار آنرا در چارچوب نظریه هندسه مشخصه ها توضیح می دهد. در این پژوهش مشخصه هایی که به طور مرتب و عمدتا درگیر فرآیند همگونی همخوان با همخوان در زبان ترکی گونه زنجاناست مشخص می شود. مسئله پژوهش حاضر قابلیت تبیین فرایند همگونی در زبان ترکی زنجان بر اساس هندسه مشخصه های واجی است و اینکه یافته های زبان ترکی چه پیامدهایی برای نظریه هندسه مشخصه ها به همراه دارد. برای نیل به این مقصود با توزیع پرسشنامه به گویشوران و جمع آوری داده ها از کتب مختلف و با اتخاذ الگوی هم آمدگی- محور به تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که فرایند همگونی همخوان ها درزبان ترکی زنجان و در چارچوب نظریه هندسه مشخصه های واجی، قابل تبیین است و اکثر همگونی ها در شیوه تولید صورت گرفته و منجر به همگونی کامل می شوند.
۲.

سازه های تصریفی فعل واژگانی خودایستا در گویش کُرْتَه (قلعه گنج)

کلید واژه ها: گویش کرته ساختواژه تصریفی سازه های تصریفی فعل فعل واژگانی خودایستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 912
کُرْتَه از جمله گویش هایی است که گونه های آن در شهرستان های رودبار جنوب و قلعه گنج در جنوب استان کرمان رواج دارد و از منظر جغرافیای کاربرد زبان، در مرزگاه برخورد گویش رودباری، وابسته به گروه گویش های بَشکَردی (=بَشاگَردی) و متعلق به خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی، با گویش بلوچی مکرانی از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی، واقع گردیده است. لذا به درستی می توان پیش بینی نمود که گویش مزبور از منظر ویژگی های زبان شناختی نقش حلقه اتصال این دو خانواده زبانی را ایفا می کند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی همزمانی، می کوشد سازه های تصریفی موجود در ساختمان فعل واژگانی خودایستا در گونه کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف زبان شناختی نماید. برای این منظور، یک پیکره زبانی از طریق ضبط گفتار آزاد و گفت وگوهای 7 گویشور زن و مرد میان سال به بالا و بیسواد بومی گردآوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در ساختمان افعال مزبور پانزده سازه تصریفی به کار می رود که زیر سه عنوان کلی جای می گیرند: 1- ستاک (گذشته و حال) فعل؛ 2- سازه های پیش فعلی: شامل پیش بست فعلی (Ɂ)a-، پیشوندهای نفی، نهی، وجه التزامی، وجه امری و واژه بست های فاعلی پیش بستی؛ 3- سازه های پسْ فعلی: شامل پسوندهای گذشته ساز، سببی ساز، استمرارساز، نشانه صفت مفعولی، فعل ربطی اسنادی، شناسه های شخصی فاعلی،  واژه بست های عامل فاعلی و مفعولی. به علاوه، گویش کُرْتَه در نظام گذشته فعل از ساخت کُنایی دوگانه نیز بهره می گیرد. 
۳.

دگرگونی زبانی: شواهدی از الگوی کنایی گسسته در گویش های تاتی جنوبی

نویسنده:

کلید واژه ها: کنایی گسسته دگرگونی زبانی گویش های تاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 568 تعداد دانلود : 696
این مقاله برآن است تا نگاهی به ساخت کنایی گسسته در گویش های تاتی جنوبی و دگرگونی آن به صورت الگوی فاعلی داشته باشد.در گویش های تاتی جنوبی ساخت کنایی در نمود تام و فعل های مشتق از بن ماضی ظاهر می شود. در این صورت عامل در جملات متعدی دارای حالت غیرمستقیم و مفعول دارای حالت مستقیم است. در جملات لازم تنها موضوع فعل دارای حالت مستقیم است. ساخت کنایی گسسته در گویش های مختلف تاتی جنوبی توصیف شده و با یکدیگر مقایسه شده اند. در این مقاله نشان داده می شود که بر اثر نفوذ زبان های فارسی و ترکی که فاقد ساخت کنایی هستند، این ساخت در گویش های تاتی در حال ناپدیدشدن و تبدیل به الگوی فاعلی/ مفعولی است. در این میان گویش اشتهاردی محافظه کارترین گویش محسوب می شود و کنایی گسسته به طور کامل در آن حفظ شده است. در گویش های دیگر، عامل حالت غیرمستقیم خود را از دست داده است. برای تبیین چگونگی دگرگونی ساخت کنایی در تاتی به پیروی از یانگ (2000) عوامل بیرونی و درونی در تغییر الگوی کنایی موثر تشخیص داده می شوند.  
۴.

بازنمود مفاهیم معنایی در افعال حرکتی زبان ترکی آذری بر اساس نظریه تالمی

کلید واژه ها: فعل حرکتی زبان ترکی آذری مسیر شیوه فعل بنیاد قمربنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 820 تعداد دانلود : 999
پژوهش حاضر به بررسی بازنمود مفاهیم معنایی مسیر و شیوه در فعل های حرکتی زبان ترکی آذری بر اساس نظریه تالمی (2000 الف و ب)می پردازد. در این چارچوب نظری، زبان ها به دو گروه فعل بنیاد و قمربنیاد تقسیم می گردند. در گروه اول رویداد حرکت از طریق فعل و در گروه دوم از طریق قمر بازنمایی می شود. این پژوهش دو هدف را دنبال می کند؛ اول این که زبان ترکی آذری در کدام یک از این گروه ها قرار دارد. دوم، فرضیه فِرِز (2008) و مسگر خویی (1392) مبنی بر فعل بنیاد بودن آن را به چالش می کشد. به همین منظور پیکره ای متشکل از 160 فعل حرکتی (اعم از ساده و مرکب) از فرهنگ لغت و صدای ضبط شده 20 گویشور (50-70 ساله) تهیه شده است. بررسی شواهد زبان ترکی نشان می دهد که در بسیاری از فعل های حرکتی ترکی آذری، عناصر حرکتی از طریق خود فعل محقق می گردند. در دیگر افعال (به ویژه فعل های مرکب) نمود مسیر و شیوه از طریق وابسته فعلی در حاشیه آن صورت می گیرد. بنابراین در زبان ترکی آذری، ویژگی های هر دو گروه مشاهده می شود. از این رو زبان ترکی بر روی پیوستاری میان زبان های فعل بنیاد و قمر بنیاد قرار دارد. چنین ویژگی ای نشان می دهد که رده افعال حرکتی در زبان ترکی که در گذشته فعل بنیاد تلقی می شدند، در حال حاضر تحت تاثیر زبان فارسی تغییر داشته اند که این امر خود را بیش تر در فعل های مرکب نشان می دهد. 
۵.

جایگاه زنان در ادبیات شفاهی قشقایی: تحلیلی از منظر گفتمان شناسی انتقادی

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی زن ادبیات شفاهی قشقایی الگوی فرکلاف فولکلور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 679 تعداد دانلود : 368
این مقاله به بررسی جایگاه زنان در ادبیات شفاهی قوم قشقایی از منظر تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد. داده های مورد بررسی مجموعه ای از دوبیتی ها، ضرب المثل ها، اصطلاحات و داستان های فولکوریک قشقایی است که از کتاب های مردانی رحیمی (1391و1378)، کیانی (1371) و همچنین گردآوری های نگارندگان به دست آمده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا می توان با بررسی متون و استخراج روابط مبتنی بر ایدئولوژی، روابط قدرت، عرف و سنت های قومی قبیله ای به جایگاه زنان در ایل قشقایی پی برد؟ داده های تحقیق بر اساس الگوی فرکلاف در سه سطح توصیف (واژگان و دستور)، تفسیر (قدرت، ایدئولوژی، بینامتنیت) و تبیین (کارکردگرایی اجتماعی) بررسی شده اند. در بخش توصیف، داده ها براساس ارزش های تجربی، بیانی و رابطه ای و نحوه ی بازنمود گفتمان در ساخت های زبانی، بررسی و سپس در بخش تفسیر و تبیین داده ها، بافت موقعیتی تولید متون مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بررسی داده ها مشخص شد در اغلب متون بررسی شده زنان دارای ارزش و منزلتی پایین تر از مردان هستند ولی این ارزش گذاری در برخی از متون و در برخی از موقعیت ها تغییر کرده و شاهد ارزش گذاری مثبت نسبت به زنان نیز می باشیم. به طور کلی زنان در ادبیات شفاهی قوم قشقایی تنها در جایگاه و نقش مادر دارای ارزش مثبت می باشند و در دیگر نقش ها ارزش گذاری چندان مثبتی ندارند و در اغلب موارد، نسبت به مردان نقش برابری ندارند. 
۶.

تکیه و نقش های آن در زبان هَورامی

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان هورامی تکیه جنس دستوری مقوله دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 223 تعداد دانلود : 463
هدف از نگارش این مقاله بررسی جایگاه تکیه در طبقه واژه ها و نقش های آن در زبان هورامی، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد این زبان در سنین بین 30 تا 80 سالگی از طریق مصاحبه در حدود پنج ساعت ثبت و ضبط داده ها انجام شده است. به علاوه، از شم زبانی نگارنده به عنوان گویشور بومی و منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. بررسی و تحلیل داده ها نشان می دهد که تکیه در این زبان تمایزدهنده و دارای سه نقش و کارکرد می باشد: 1. سبب تغییر معنی واژه می شود. 2. موجب تغییر مقوله دستوری واژه می گردد. 3. عامل شناسایی و تشخیص جنس دستوری در اسم ها و صفت های دارای نشانگرهای صوری یکسان است. جنس دستوری در اسم های مذکر و مؤنث مختوم به واکه های [a] و [i] و صفت های مذکر و مؤنث مختوم به واکه [ a] از روی جایگاه تکیه قابل شناسایی است. 
۷.

بررسی واژه های عربی در گویش بستکی

کلید واژه ها: زبان و گویش گویش بستکی گویش محلی عربی تغییرات آوایی و معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 990 تعداد دانلود : 517
زبان و گویش وسیله برقراری ارتباط و حلقه وصل مردم مناطق همجوار در بسیاری از کشورها به شمار می رود. مناطق جنوبی ایران با کشورهای ساحلی جنوب خلیج فارس از دیرباز روابط فرهنگی پررنگی داشته اند که ازجمله ابعاد این مناسبات، حوزه زبان و گویش است. گویش بستکی از شاخه زبان لارستانی در جنوب ایران است که واژگان فروانی را از زبان های محلی حاشیه نشینان خلیج فارس وام گرفته است که نشانی از آن ها در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی دیده نمی شود. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای، میدانی و بهره گیری از روش بسامدنگاری، با تکیه بر رسانه های تصویری حوزه خلیج فارس، به بررسی تغییرات آوایی و معنایی واژگان دخیل عربی در گویش بستکی پرداخته و میزان فراوانی لغات و اصطلاحات دخیل عربی در گویش بستکی را مشخص کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی از لغات و اصطلاحات محلی کشورهای جنوبی حوزه خلیج فارس در گویش بستکی، با تغییرات معنایی و آوایی همراه شده، برخی دیگر به دلیل گسترش زبان و رسانه های فارسی زبان منسوخ شده و برخی دیگر همچنان به قوت خود باقی است. همچنین فراوانی واژگانی و اصطلاحات دخیل عربی به ویژه لهجه کشورهای حاشیه خلیج فارس در گویش بستکی قابل ملاحظه است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲