پژوهش های فضا و مکان در شهر (پژوهش های مکانی - فضایی سابق)
پژوهش های مکانی - فضایی سال 8 تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 27)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تضعیف دارایی هایی معیشتی جوامع محلی و در معنای عام آن فقر، از جمله چالش های اساسی در سطح جهان، به ویژه در جوامع در حال توسعه است. بواسطه شرایط خاص اقتصادی و محیطی کشور، ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و بسیاری از مناطق و سکونتگاه های آن، با چالش های معیشتی روبرو هستند. از آنجا که کشور ایران به واسطه در برگیری گستره وسیعی از شرایط انسانی و محیطی دارای شرایط متفاوتی در مناطق مختلف خود است؛ نحوه مواجهه با عوامل تاثیرگذار بر معیشت خانوارهای ساکن در مناطق آن، متفاوت از یکدیگر بوده و لازم است متناسب با شرایط خاص حاکم بر هریک، اقدامات مقتضی صورت پذیرد که لازمه آن شناسایی اصلی ترین عوامل اثرگذار بر معیشت است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش علم آینده نگاری، مصاحبه های صورت پذیرفته با افراد کلیدی در سکونتگاه های شهرستان مانه و سملقان (126 سکونتگاه) در قالب پژوهش استقرایی و با بهره گیری از روش نظریه بنیادی، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از شرایط ناپایدار دارایی های معیشتی نقاط سکونتی شهرستان مانه و سملقان است. اگرچه در ناپایدارسازی ساختار معیشتی شهرستان عوامل مختلفی دخیل هستند. ولیکن در بین این عوامل آن دسته از عواملی که مستقیما به انسان و فعالیت های او ارتباط دارند بیشترین تاثیرگذاری را داشته اند و از آنجا که غالب این عوامل دارای عدم قطعیت بالایی می باشند، بایستی نحوه برخورد با آن ها متناسب با شرایط متغیر باشد.
جایگاه مضامین اجتماعی در مطالعات سلامت شهری
حوزه های تخصصی:
سلامت شهری منعکس کننده مجموع شرایط اجتماعی، جسمی، محیط فیزیکی و زیرساختی است که بر رفاه و کیفیت زندگی شهروندان ساکن در شهری تأثیر می گذارد. بنابراین، علاوه بر موضوعات حول سلامتی و بهداشت مجموع ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیط زیستی توصیف کننده وضعیت سلامت شهری هستند. از بین ابعاد مذکور مسائل اجتماعی به شکل غیرقابل انکاری فرصت های انتخابی شهروندان در شهر، تفسیر آنان از شرایط، تعاملشان با دیگران و جهت گیری های رفتاری سلامت محور در شهر را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به اهمیت مضامین اجتماعی در تحقق بخشی به سلامت شهری، در پژوهش حاضر تلاش شده است با بهره گیری از روش مرور نظام مند، ضمن بررسی مطالعه های مرتبط، شاخص های اجتماعی سلامت شهری و زمینه های آن توصیف شود. یافته ها نشان می دهد شاخص های اجتماعی سلامت شهری را می توان در زمینه های «پویایی های جمعیت، آسیب های اجتماعی، شمولیت، سرمایه اجتماعی، کسب وکار، آموزش و سبک زندگی» بازتعریف کرد. همچنین قید اجتماعی توصیف کننده برای این شاخص ها متضمن در نظر گرفتن ویژگی های انعطاف پذیری، نسبی بودن، توجه به معانی، ادراک زمینه و فرایند است. شاخص های برسازنده زمینه هایی، نظیر پویایی های جمعیت، آموزش و کسب وکار که برای توضیح آن می توان از داده های ثبتی بهره برد و یا به دلیل آنکه روش های احصا و محاسبه آن ها به صورت کمی و جهانی تعریف شده است، قابلیت پیروی از الگوی یکسان را دارند، اما سایر زمینه ها، نظیر آسیب اجتماعی، شمولیت، سبک زندگی و مخصوصاً سرمایه اجتماعی متضمن مطالعه های زمینه محور هستند؛ مطالعه ای که براساس ویژگی های متمایز شهرها از یکدیگر، حتی به انتخاب و اولویت بخشی یک زمینه و کنار گذاشتن سایر زمینه ها از توصیف و بررسی منجر خواهد شد.
ارزیابی و تحلیل سطح توسعه یافتگی کاربری اراضی شهری در منطقه پانزده شهر اصفهان از دیدگاه شهر سالم
حوزه های تخصصی:
کاربری اراضی شهری، هسته اصلی برنامه ریزی شهری و محور توسعه پایدار شهر است. ارزیابی و تحلیل کاربری های شهری، براساس الگوها و استانداردهای بهینه زیست در جوامع شهری ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل کمی سطح توسعه کاربری اراضی وضع موجود در منطقه پانزده شهر اصفهان از دیدگاه شهر سالم است. منطقه پانزده اصفهان در سال 1392 به شهر اصفهان الحاق شد و ازنظر توسعه کاربری اراضی با سایر مناطق شهر متفاوت است. ازنظر روش شناسی براساس ماهیت هدف، این پژوهش از نوع کاربردی و براساس ماهیت روش از نوع توصیفی-موردی و تحلیلی است. در گردآوری داده ها از روش اسنادی و پرسش نامه، در تجزیه وتحلیل داده ها از استانداردهای شهر سالم و مدل ضریب مکانی شاخص (LQ) و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت توسعه یافتگی کاربری های خدمات تجاری، آموزشی، بهداشتی و درمانی، پارک و فضای سبز، ورزشی، فرهنگی، مذهبی و... در منطقه پانزده شهر اصفهان در مقایسه با سرانه های شهر سالم، سرانه های استاندارد شورای عالی شهرسازی و معماری، سرانه های پیشنهادی طرح بازنگری طرح تفصیلی شهر اصفهان و سرانه های وضعیت موجود کل شهر اصفهان نامطلوب و نامناسب است. همچنین تحلیل آزمون تی نشان داده است که وضعیت دسترسی به شاخص های شهر سالم از دیدگاه شهروندان نیز نامطلوب است. این نتایج نشان می دهد که منطقه پانزده اصفهان نیازمند ارتقای شاخص های توسعه در زمینه نیازهای اساسی زندگی شهری در کاربری اراضی است.
بررسی میزان مشارکت شهری در محلات شهری با تأکید بر بی تفاوتی اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان میمه)
حوزه های تخصصی:
بی تفاوتی به معنای عزلت گزیدن و فقدان مشارکت در حد انتظار است. طی این فرآیند فرد از دیگران، سیستم یا عقیده خاصی فاصله می گیرد. در واقع بی تفاوتی اجتماعی یعنی عدم درگیری فرد در حیات اجتماعی. مقاله حاضر با هدف سنجش بی تفاوتی اجتماعی به دنبال تأثیر آن بر میزان مشارکت شهری در ابعاد اجتماعی و عمرانی در بین شهروندان شهرستان میمه است. بنابراین، در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن متغیرهایی مثل توجه به زیبایی شهری، اعتماد به مسئولان در طراحی شهری، نوسازی و مشارکت محلی و دولتی به سنجش آن پرداخته و از لحاظ روش شناسی، از روش پیمایشی و از ابزار محقق ساخته استفاده کرده ایم. نمونه آماری این پژوهش به لحاظ روش نمونه گیری در دو مرحله خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده در پنج محله، در بین چهارصد نفر از شهروندان 18 تا 64 سال شهرستان میمه، در سال های 1398 تا 1399، اجرا شده است. نتایج حاصل از ترکیب گویه ها درخصوص میزان بی تفاوتی اجتماعی، حاکی از این است که میزان بی تفاوتی در بین اکثر پاسخگویان 52 درصد، در حد متوسط، ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین متغیر بی تفاوتی اجتماعی و میزان مشارکت اجتماعی رابطه وجود دارد. تفاوت در میزان مشارکت اجتماعی و مشارکت عمرانی در بین محلات تأیید شده است و بی تفاوتی اجتماعی در بین شهروندان در سطح محلات متفاوت است.
تعیین اثرگذاری مالیات سبز بر رشد صنایع آلاینده شهر
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات و بیماری های ناشی از آلودگی آلاینده ها، که به علت وجود مراکز صنعتی در شهرهاست، در نظرگرفتن راه حل هایی، نظیر وضع مالیات بر آلاینده ها، از سوی دولتمردان ضروری است. مالیات سبز یکی از مؤثرترین ابزارهای سیاست های مالی به شمار می رود که دولتمردان می توانند به واسطه آن، سمت وسوی لازم را، در جهت توسعه پایدار، به فعالیت ها و جریانات اقتصادی و اجتماعی شهر ببخشند. نرخ مالیات سبز هزینه ای زیست محیطی است که از شرکت ها برای انتشار آلودگی دریافت می شود. این نوع مالیات نقش آشکاری در کنترل صنایع آلاینده و در نتیجه تعیین عملکرد محیط زیستی آنها در شهر دارد. بااین وجود، در شهرهای آلوده کشور، مدیریت شهری به این مالیات توجه چندانی ندارد. ازسوی دیگر نهادگرایان اقتصادی، به رابطه میان رشد فعالیت های اقتصادی با نوع نهادهای سیاسی و اقتصادی حاکم تأکید کرده اند. براین اساس در این مقاله با استفاده از نظریه بازی، انگیزه های متفاوت دولتمردان در تعیین مالیات سبز بررسی می شود. ابزار سیاست گذاری آنان، تعیین نرخ مالیات سبز و واکنش صنایع آلاینده در انتخاب سطح سرمایه گذاری نشان دهنده حجم آلایندگی ایجادشده خواهد بود. براساس نتایج، با فرض استقلال صنایع آلاینده از دولت، دولتمردان با انگیزه حداکثرسازی درآمد، به دنبال تعیین نرخ مالیات سبز بهینه اند. اما با فرضِ داشتن منافع اقتصادی این صنایع برای دولت، آنها تمایل دارند نرخ مالیات سبز را کمتر از مقدار بهینه قرار دهند. چنین نرخی موجب افزایش سطح سرمایه گذاری صنایع آلاینده و سطح آلایندگی ناشی از آن برای شهرهای هم جوار می شود. بنابراین، دولتمردان برخورد دوگانه ای با صنایع آلاینده بخش خصوصی و دولتی در پیش می گیرند. طبقه بندی JEL: .P48 .C73 .H21 .O43
انطباق ظرفیت های محیطی در مکان و مکانیت شهری: ارائه چهارچوب پایداری مقر شهری
حوزه های تخصصی:
رابطه شناسی بین آنچه شهر از محیط دریافت کرده، با آنچه جغرافیای محیطی را برحسب ظرفیت درونی (استقرار شهری) و نقش های عملکردی آن (سکونت شهری) به محیط شهری تبدیل می کند، باعث شکل گیری شاخص «ظرفیت های فضایی» مطلوب می شود. هدف این پژوهش، بازشناسی و تثبیت مفهومی عوامل سازنده مقر شهری از دیدگاه ظرفیت های مکان و مکانیت شهری است. دستیابی به این هدف، با بهره گیری از روش تحلیلی-تطبیقی، به منظور مقایسه مکاتب موجود، برای تدوین نظریه ای برای بازشناسی مفهوم مقر شهری بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های سازنده مقر شهری در سه دسته ایستا، فعال و عملگر قابل شناسایی است و در تمامی مراحل چرخه حیات شهری، موجب تعریف شدگی ظرفیت های محیطی و جغرافیایی شهرها در قالب مفهوم مقر شهری می شوند. بازشناسی و بسط مفهومی مؤلفه های سازنده مقر شهری با تأکید بر تفکیک مفهومی آن از سایر مفاهیم مشابه شهرسازی، همچنین تأکید بر هماهنگی بین ابعاد مختلف مکان و مکانیت شهر مهم ترین نکات برجسته این پژوهش است. مداخله های انسانی در ظرفیت های محیطی شهرها موجب ایجاد تفاوت در ظرفیت های مقر شهری موجود، با ظرفیت های قابل دسترس، و تغییر مؤلفه های مقر شهری می شود. زیرا ظرفیت های شهری، بیش از هر عاملی از جغرافیای شهری و اجتماعی، با ظرفیت های وجودی و واقعیت های محیطی مرتبط اند. در نتیجه می توان بیان کرد که برای پایداری مکان و مکانیت شهرها، باید از طریق سازماندهی مؤلفه های مقر شهری اقدام کرد.