آزاده خاکی قصر

آزاده خاکی قصر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

ارزیابی اجتماع پذیری حیاطِ عِلیینْ در دانشکده هنر و معماری یزد بعد از افزونه پوششِ متحرکِ چوبی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع پذیری پوششِ متحرکِ حیاط پاتوقِ دانشجویی فضای باز دانشگاهی دانشکده هنر و معماری یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 805 تعداد دانلود : 669
با دغدغه توجه به کیفیتهای محیطی، پژوهش حاضر به ارزیابی اجتماع پذیری حیاط علیین به مثابه یک فضای باز دانشگاهی در شرایط بعد از افزونه پوشش نسبت به حالت قبل آن می پردازد. به موازات مطالعات کتابخانه ای، نظرات کاربران معطوف به تجربه زیسته آنان اعم از دانشجویان(25 نفر) و استادان(13نفر) با اتکا به نتایج پرسشنامه های با سوالات باز، بسته، تصویری و کروکی در مطالعات میدانی جمع شده است. تدابیر به کارگرفته شده در استخراج نشانه های کالبدی و غیرکالبدی ارزیابی اجتماع پذیری عبارتند از: مشاهده مشارکتی، عکاسی و یادداشت برداری از احوالات حیاط علیین. نتایج بیانگر آنست که اجتماع پذیری حیاط علیین به مثابه یک فضای باز دانشگاهی در قالب هفت شاخصه در سه سطح مولفه های عینی، ذهنی و عینی-ذهنی قابل احصاست. حیاط علیین پس از پوشش، در هر هفت شاخص، نشانه هایی از متوسط تا قوی برای اجتماع پذیرتر بودن نسبت به حالت قبل از پوشش دارد. وجود پوشش در وهله نخست به تقویت نقش مفصلی حیاطِ علیین کمک کرده و از این رهگذر، گاه این نقش به نقش تازه ی مقصدبودنْ تغییرِمکان داده و حیاط به سوی هویتِ مستقل داشتن حرکت کرده است. شاخصه هفتمی در سطح مولفه های ذهنی با عنوان "عاطفی" برای اجتماع پذیری حیاط علیین به صورت منحصر به فردی متبلور شده است که بیانگر حسّ تعلق کاربران به ویژه دانشجویان به حیاط است. از شواهد مرتبط با استخراج شاخصه عاطفی می توان به نقش زنجیره روایت ها از هویت حیاط حاصل از تجربه های زیسته دانشجویان دوره های مختلف در میزان اجتماع پذیری آن اشاره نمود. یکی از روایت ها مربوط به ساخت پوشش و مشارکت مستقیم یا غیرمستقیمِ دانشجویان در آن است. چنین روایت زیسته ای از همبستگی مثبت میان اجتماع پذیری حیاط و مشارکت دانشجویان در ارتقای فضای باز دانشگاهی محل تحصیل خود در جهت تامین شرایط مطلوبتر برای حضور بیشتر و موثرتر در فضا خبر می دهد.
۲.

تبیین وجوه و حدود اتاق بستری بیمارستانیِ مطلوب از نگاه بیماران بومی مبتلا به سرطان در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماران بومی سرطان حس تعلق قلمرو بیمار اتاق بستری بیمارستان محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 433
در درمان بالینی اتاق های بستری بیماران مبتلا به سرطان، استانداردهای کمّی فراهم می شود اما به کیفیت اتاق های بستری به عنوان محیط کالبدیِ مد نظر بیماران که به افزایش امیدبخشی کمک می کنند، کمتر توجه می شود. در این راستا هدف از پژوهش حاضر تبیین وجوه و حدود کیفیت اتاق بستری مطلوب از نگاه بیماران بومیِ مبتلا به سرطان است. روش تحقیق از نوع تحلیل محتوا و بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، مصاحبه و بازخوردهای ۳۱ بیمار (78% اهل روستاها و شهرستانهای کرمانشاه و 22% اهل شهر کرمانشاه) از پرسشنامه های تصویری تا اشباع نظری در دو بیمارستان کرمانشاه استوار است. یافته ها حاکی از آن است که وجوه جسمانی، روانی، معنوی، اخلاقی-حقوقی و اجتماعی-محلی در مطلوبیت اتاق های بستری مؤثرند و انتظار بیماران بومی بر وجه درون فرهنگی(محلی) با تأکید بر حفظ قلمرو و ایجاد حس تعلق برای استقرار در اتاق ها متمرکز است. در نزد جامعه آماری حدودی همچون "خودمانی بودن"، "راحتی مشابه خانه"، "ارتباط بیشتر با طبیعت" و "تعریف قلمروها بر اساس عرف محلی" مطرح است. همچنین"امید بخش بودن"،"مناسب برای حضور همراهان" و "تناسب با تعداد بیماران" از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. با توجه به مطالعه انجام شده به نظر می رسد هر چه بیماران مبتلا به سرطان به ویژگی های محلی-اجتماعی خود متصل تر باشند، بعد پنجم که ناظر بر وجه محلی اتاق بستری آنان است در طراحی چنین فضاهایی نیاز به تقویت بیشتری دارد. لذا برای مطلوبیت اتاق بستری در نزد بیماران بومی بایستی بر وجه محلی نیز بسیار توجه گردد. به بیان دیگر، در جوامع محلی تر، نقش مولفه پنجم پر رنگ تر می شود در حالیکه در جوامع کمتر محلی، شاید این مولفه بتواند در چهار وجه دیگر جذب شود. لذا لازم است اتاق های بستری بیماران بومی مبتلا به سرطان در بیمارستان های استانهای کشور، با کیفیات سکونتی مردم بومی آنان نسبت داشته باشد تا آنها کمتر احساس غریبگی با محیط جدید که مکمل درمان و احیاگر می تواند باشد داشته باشند و امکان امیدبخشی و یا کاهش استرس در آنان بهبود یابد. در این راستا پیشنهاد بر آن است که طراحان با رجوع به فرهنگ زمینه، در تنظیم قلمروها و تقویت حس تعلق، محلی تر بیندیشند تا در تحقق نقش مکمل درمان بالینی اتاق های بستری گام های مؤثرتری بردارند.
۳.

تحلیل یک تجربه آموزشی در دروس پایه معماری (مرجعیت طبیعت در تمرین رجوع به گل آفتابگردان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرجعیت طبیعت تمرین معماری دروس پایه گل آفتابگردان هندسه پنهان کشف قاعده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 795 تعداد دانلود : 429
مقاله حاضر به بیان و تحلیل تجربه آموزشی در سال اول کارشناسی معماری دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با هدف مرجعیتِ عناصر طبیعی به عنوان نمونه های تامِ طراحی، می پردازد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ محتوا توصیفی-تحلیلی است و بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار است. فرایند نمونه موردی تمرین گل آفتابگردان، از دقیقْ نگریستن و کشفِ قاعده های ترسیمیِ گل آغاز می شود و در قیاس و تحلیل یافته ها و نحوه به کار بستن در آثار معماری قوام می یابد و با استفاده از درسهای آموخته در رفع نیازهای طراحانه کارگاه به انجام می رسد. از یافته های تحقیق آنست که مرجعیت طبیعت، مشو ّقِ دانشجویان به خوبْ دیدنِ عناصر طبیعی و مصادیق معماری متاثر از نظم طبیعی است. بر اساس بازخوردها، چنین تمریناتی به لحاظ جامعیت با کارگاه سال اول مناسبت دارند. دستاورد فرایندْ برای کارگاه سال اول، تقرب به زیباییِ معقول، تقویت قوای تحلیلی، ورود به خلاقیت، هندسه و ساخت است. از چالشهای پیش روی مدرسان، هدایت نسبتا پیچیده ایست که متوجه کمتر آماده بودن دانشجویان سال اولی برای دقیق دیدن طبیعت و انجام کارهای عملی-گروهی و زمانبر بودن تمرین است. از آفت های تعریف نامناسب چنین تمریناتی، گرفتار شدن در اقتباس صرفا فرمی است.
۴.

برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خانه های سنتی یزد واحدهای مسکونی امروزی برنامه فضایی سکونت امروزی حالایی کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 232 تعداد دانلود : 380
وجود تعداد زیادی از خانه های خالی در بافت قدیم یزد و پراکنش افقی بی رویه شهر یزد برای تامین واحدهای مسکونی، سبب شده است نوشتار حاضر از برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزیپرسش کند. لذا با هدف شناخت زندگی دیروز و امروز، مطالعات کتابخانه ای با روش غالبِ تاریخی و توصیفی-تحلیلی در پیشینه موضوع و مشاهدات مستمر میدانی تا اشباع نظری به صورت کیفی در حیطه خانه های سنتی و امروزی انجام شده است. مطالعات نشان می دهد برنامه فضایی خانه های سنتی مشتمل بر انواع فضاهای باز، نیم باز و بسته در ارتباطات عمودی از زیرزمین تا بام است که شامل فعالیت هایی همچون زندگی در جوار خانواده، کارِ خانگی یا فراخانگی و فعالیت های اجتماعی همچون میهمانداری، همسایه داری و ارتباط با محله است. از سوی دیگر، برنامه فضایی خانه های امروزیِ اغلب آپارتمانی، یک بقچه تختِ بسته به ندرت دارای فضایِ نیم بازِ مناسب است که در نشیمن، پذیرایی، ناهارخوری، آشپزخانه باز، اتاقهای خواب، فضاهای بهداشتی، پارکینگ و انباری روی می دهد. در این نوع از سکونت؛ کارِ خانگی تقریبا فراموش شده است و فضایِ بازِ مشاع لزوما سبب تحقق پذیری مناسبات اجتماعی و طراوت زندگی خانواده نمی شود. نقاط رجحانی برای دو نوع برنامه فضایی وجود دارد که از مهمترین آن ها اهمیت و اولویت فضای باز و نیم باز در فعالیت های متنوع خانواده و کیفیت های زندگی در خانه های سنتی و از وجه دیگر؛ ایمنی، امنیت و راحتی زندگیِ محدودِ امروز در آپارتمان هاست. اما لازم است خانه مسائل مادی و معنوی را توامان پاسخ دهد. با دیدگاه اصالتِ برنامه زندگی یک خانواده ایرانی خاصه یزدی؛ جمع بندی آنست که اولویت با انتخاب ظرفیت پاسخده خانه های سنتی با لحاظ نمودنِ مناسب سازی برنامه فضایی آن ها و بافت اطرافشان برای زندگی امروز است. پس از این انتخاب، لاجرم فراهم نمودنِ مازاد دانه های مورد نیاز در بخش های جدید شهر قابل بررسی خواهد بود. تحقق به روز نمودن خانه های سنتی؛ مطالعات کاربردی دقیقی در ارتباط با حفظ بقچه بندی فضاهای باز، نیم باز و بسته در انعطاف پذیری و تطبیق پذیری آن ها با زندگی امروز طلب می کند که نیازمند احیای فرهنگ حالایی کردنِ (روزآمد نمودن) خانه ها در نزد مردم یزد است.  
۵.

تجربه آموزشی طراحی عناصر معماری با نگاه «جزءِ کُلْ بین» (طراحی پنجره در تمرینات مقدماتی طراحی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی عناصر معماری زمینه جزء کُلْ بین چرخه جزء - کل - جزء طراحی پنجره آموزش معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 75 تعداد دانلود : 185
تمرکز بر طراحی عناصر معماری بدون توجه به کلیت مکان استقرار آنها، امری ناقص و مواجه نمودن دانشجویان با فهم کل، پیچیده و دارای عوامل مداخله گر است. بنابراین نوشتار با پرسش از چگونگی میانداری بین دو امر، زمینه ای قابل احاطه برای دانشجویان سال اولی را انتخاب می نماید تا در آن، دانشجویان به طراحی عناصر معماری بپردازند. این نظر، با عنوان«جزء کل بین» در تمرین باز-طراحی پنجره سرسرای دانشکده معماری و شهرسازی شهید بهشتی با دانشجویان درمیان گذاشته شد که در قالب تجربه میدانی و مطالعات کتابخانه ای خواهد آمد. یافته های تحقیق بیان می کند که نگاه «جزء کل بین»، از مبدا طراحی اجزاء آغاز می شود و با نیم نگاهی به کل؛ به مقصد طراحی اجزاء ختم می شود. چرخه غیرخطیِ جزء-کل-جزء، بیخ باز و قابل ارتقاست و امکان بازبینی کل و برگشت به اجزاء را در سطحی بالاتر دارد. مزیت تجربه این نگاه آنست که به مرور دانشجویان را، صاحبِ ذهنِ جامع نگر می نماید. همچنین نوآموزان را در جهت شناخت کلیت قرارگیری عناصر و ارزش های زمینه طراحی یاری می رساند. آنها درمی یابند که لزوماً نمی بایست بیشترین مداخلات در زمینه انجام شود تا کارِ معمار دیده شود؛ بلکه فضیلت طرح او در این است که بر اساس تشخیص نیازها، سنجیده سخن بگوید و با نگاهی به فهمِ کلْ به طراحی و ادراکِ نقشِ اجزا بپردازد.
۶.

مدیریت مدارس سبز: الگوی همنشینی دبستان ها و بوستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدرسه سبز دبستان بوستان مکان یابی الگوی همنشینی بسط فضای باز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 324
کیفیت و اندازه فضای باز دبستان ها مهم است، اما تعداد قابل توجهی از دبستان ها در ایران حیاط کوچکی دارند. از سوی دیگر تعدادی از بوستان های محله ای در روزهای کاری هفته در سال تحصیلی، مخاطبان کمی دارند. لذا تامین مناسبتر فضای باز دبستان ها و استفاده بهینه از بوستان های محلی برای هم افزایی توامان مورد سوال است. روش تحقیق از باب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. در تحقیق حاضر، همنشینی دبستان ها و بوستان ها الگویی است که بر اساس قواعد و مدلهای همنشینی با اولویت متصل، مرتبط و دارای فصل مشترک برای موقعیتهای متنوع در سه قسم برنامه ریزی مکانیابی دبستانها و بوستانها کاربرد دارد: مکانیابی توامان مجموعه دبستان و بوستان، مکانیابی دبستانها در مجاورت بوستانهای موجود و مکانیابی بوستانها در مجاورت دبستانهای موجود. از قاعده های تقرب به همنشینی مناسب، حفظ حریم دبستانها و عدم مختل نمودن فعالیت بوستان هاست. موانعی برای تحقق الگوی همنشینی وجود دارد و آفت هایی نیز در همنشینی نامناسب نهفته است که در متن آمده است. از نتایج تحقیق حاضر، در مقیاس برنامه ریزی، مطالعه برای تغییر کاربری برخی از فضاهای مجاور دبستانها به سمت بوستانها و مکانیابی برخی زمینها در مجاورت بوستانها برای دبستان است. در مقیاس طراحی، اتخاذ رویکرد مناسب در نزد معماران و طراحان منظر بر مبنای حفظ اصالت طبیعت و ایجاد قابلیت در فضای باز برای توسعه فهمیدن دانش آموزان از یک سو و از سوی دیگر امکان حضور موثر مردم محله به خصوص افراد سالمند در بوستانهای محلی می باشد.
۷.

پیشینه سازه های چوبی با مصادیق مذهبی در روستاهای ایران به منظور توسعه بناهای مذهبی در روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چوب سازه چوبی توسعه بناهای مذهبی چوبی پهنه های روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 961
نوشتار حاضر با طرح این سوال که چوب ، چگونه در معماری بناهای مذهبی روستایی ایران استفاده شده در جستجوی آن است که آیا امروزه چوب قابلیت آن را دارد که در توسعه بناهای مذهبی روستایی به کار گرفته شود؟ روش تحقیق، مبتنی بر مشاهدات میدانی و رجوع به مکتوبات است و از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در جریان بررسی، پیشینه ای غنی از سازه های کاملاً چوبی تا نیمه چوبی در هفت پهنه از هشت پهنه روستایی، در فهرستی بالغ بر هشتاد مصداق شناسایی شد که تعدادی از آن ها به تفصیل، معرفی و تحلیل می شوند. عناصر اصلی سازه های چوبی عبارتند از تیر، ستون ، خرپا، شبکه الیاف چوبی و عناصر فرعی از توفال کوبی، نی یا حصیر. در پوشانه از خار، کاهگل، لته های چوبی، سفال یا ورقه های فلزی استفاده می شود. از نتایج پژوهش آن است که امروزه در توسعه بناهای مذهبی روستاها ، گزینه ساخت با چوب، در تعدادی از پهنه های روستایی امکان پذیر و راهکارهایی برای آن پیش بینی شده است. لذا تلاش برای احیای چنان شیوه ای از ساخت به دلایل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و رابطه معمارانه چوب با مکان های مذهبی و در نهایت پایداری اجتماعی ضرورت دارد. در این میان موانعی در انتخاب سازه های چوبی وجود دارند که عبارتند از عدم حمایت لازم از سوی مقررات ملی ساختمان برای ساختن با مصالح بومی، عدم اطمینان به دوام چوب در مقابل زلزله، آسیب پذیری سازه های چوبی بومی در حریق، کمبود استادکاران، تصورعدم امکان مقاومت چوب در دهانه های بزرگ و تمایل به نو خواهی افراطی(مسئله فرهنگی) که می بایست از طریق راهکارهایی آن ها را برطرف ساخت.
۸.

الگوهای پوشش الحاقی موقت برای فضاهای باز نیازمند پوشش در بافت تاریخی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: الگوهای پوشش الحاقی فضاهای باز بافت یزد پوش الگوهای تابستانه الگوهای زمستانه الگوهای چهارفصل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 622 تعداد دانلود : 405
تحقیق حاضر جلد صفری برای پرسش از پوشاندن فضاهای باز نیازمند پوشش در بافت تاریخی یزد است. در مرتبه بعدی ، حد پوشاندن و اطوار الگوهای پوشش مناسب، مورد بحث است، از این رواحصاء الگوهای پوشش الحاقی موقت به عنوان راهنمای مطالعاتی پیش از طراحی برای فضاهای بازنیازمند پوشش بافت یزد هدف تحقیق حاضر است. از اهداف بالادست، حرکت در مسیر سازگاری کالبد دیروز و زندگی امروز در فضاهای باز بافت است. در پیشینه موضوع، از روش تحقیق تفسیری – تاریخی و در بخش هایی از مطالعه میدانی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. همچنین از طریق جداول و الگوهایی به مثابه راهنمای مطالعاتی پیش از طراحی، روش توصیفی–تحلیلی در تحقیق به کار گرفته شده است. نیاز پوشانده شدن برخی فضاهای باز در بافت یزد، نیازی متناسب با شرایط آسایش امروز انسان است که دلایل مختلف از جمله استفاده بهینه از فضای باز، متناسب با تفاوت گوناگونی فعالیت های امروزی نسبت به گذشته را داراست. از سوی دیگر، بر اساس بیانیه های جهانی احیای بافت های تاریخی، امکان چنین تحولاتی طبق شرایطی وجود دارد، از این رو پاسخگویی به چنین نیازی به رسمیت شناخته می شود.در تحقیق حاضر، الگوهای پوشش بر اساس منطق اقلیمی، در سه دسته تابستانه ، زمستانه و چهارفصل قرار می گیرند. هر یک از الگوها بر اساس اندازه دهانه ، بودجه کارفرما ، ارزش تاریخی بناها ، جوهره کاربری ، میزان استفاده از فضای باز در شبانه روز ، هزینه نگهداری و میزان استحکام بنا برای استقرار آنها با یکدیگر متفاوتند، از این رو اولویت انتخاب الگوها، متفاوت است. در تحقیق ، ضمن بیان مزایا و معایب هر یک از الگوها ، پیشنهاداتی در جهت ارتقای آنان نیزآمده است.آفت هایی عمومی بر سر راه استفاده از الگوهای پوشش قرار دارند که عبارتند از: پوسیدن در برابر اشعه ماورای بنفش، آسیب پذیری در برابر باد و آسیب زدن به سازه های موجود سنتی. برای دچار نشدن به چنین آسیب هایی در مرحله طراحی بایستی به کمک متخصصین امر، راهکارهای دقیقی جست. الگوهای مناسب پوشش، با اولویت الگوهای پوشش چهارفصل و برخی الگوهای تابستانه و تا حدودی الگوهای زمستانه هستند. مزیت الگوهای چهارفصل آن است که کمترین تغییر را در سیما و پر و خالی بناها دارند . همچنین بیشترین بازدهی شرایط آسایش را سبب می شوند. برخی از آنها وجه موقت بودن را علاوه بر سال های استفاده ، می توانند در طول روز نیز عرضه نمایند. در نهایت بایستی بیان کرد برای پوشش فضاهای باز با ارزش تاریخی باکاربری مذهبی، تنها «راهکار پوش» از  الگوهای چهارفصل، وجاهت دارد و می بایست این سنت با آداب و کیفیت مترتب بر آن در یزد تداوم یابد. همچنین الگوی پوش برای کاربری های دیگر نبایستی استفاده شود.
۹.

انکشاف موضوع نظم در معماری به مثابه یکی از مظاهر کیفیت

نویسنده:

کلید واژه ها: کیفیت نظم درون دستگاه معماری منظومه معماری منظومه معماری درون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 492 تعداد دانلود : 213
نوشتار حاضر در پی فهم نظم در معماری می باشد. اگر به نظم به عنوان یکی از مظاهر کیفیت نظر کنیم؛ فهم نظم از ظاهر تا باطن به مثابه یکی از مظاهر رجعت به درون است که می تواند از مجاری فهم کیفیت در معماری منظور گردد. در راستای فهم موضوع نظم در معماری؛ می توان سه موقعیت طولی را احصاء کرد: است که بر اساس آن؛ معماری در قالب دستگاهی استوار می « انضباط » مرتبه حداقل نظم؛ منحصر به لایه گردد.این ساحت از معماری به دلیل مجموعه ای از اجزاء بودن بر اساس هدف خاص و کارکردن بر اساس حداقل خوانده می شود. « دستگاه معماری » ، نظم به کمک اصول « انتظام » مسیر تکاملی نظم از انضباط در طلب نظم های کاملتر باز است. نظم معماری در مرتبه نام می گیرد. « منظومه معماری » ؛ تعادل و تناسب بیان می گردد.آن به دلیل انتظام در ادامه؛ نظم به سوی مراتب معنایی خود در حرکت است و خبر از جان و درون خواهد داد . نظم در مرتبه دل » اعتبار می شود . از کیفیتهای آن « منظومه معماریِ درون » ؛ قرار می گیرد. چنین ساحتی از معماری « انجذاب » است. « لایق حضور انسان بودن » و ،« داشتن منظومه معماری درون، نسبت به دو ساحت قبل از خود اوسع است. آنها از بودنِ در سایه منظومه معماری درون؛ بعضی از خاصیتهای آن را دارا خواهند بود؛ اما به دلیل قرار گرفتن در موقعیت ظلی؛ دارنده تمامی آن خصوصیات نیستند. مراتب طولی نظم به مثابه دریافت منزلهایی هستند که نگارنده در ارتقاء فهم خود از کیفیتها در معماری پیموده است. راه نظم برای رسیدن به درون موضوعیت یافته است لذا موجودیت خود را از نسبتی « راه نظم » ؛ است. این مسیر برقرار می سازد احراز می نماید. از آن جهت که مخاطب راه درون، درون انسانهاست؛ می توان « راه درون » که با اذعان داشت جستجوی راه درون همواره معتبر خواهد ماند. به مثابه مقصود راه درون در معماری است . وقوف به معنای آگاهی به « وقوف » نتیجه تحقیق حاضر، ناظر بر وجودی برتر از انسان است.آن، راهی برای فهم معماری؛ نه بر اساس مقولات، بلکه متکی به باور به « حضور » است. شاید با گذر از مسیرهایی از این دست بتوان امید داشت که در فهم معماری چارچوب دیگری ایجاد « وجود » کرد. رسیدن به منظومه معماری درون؛ مقصود بالذات نیست . بلکه مقصود اعلای جستجوی درون جستجوی ذات باری تعالی است.در انسان با تأثّر از نظم معماری، با رجوع به خود و نظم درونی خود؛ انکشافی حادث می شود . در این مقام؛ معماری به عنوان اثر کنار می رود و انسان با نظمی برتر از هر آنچه گفته شد به مثابه نظام سرمدی؛ مواجه می شود. به این ترتیب؛ راه نظم در مقیاس طولی می تواند همچنان ادامه دار باشد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان