۱.
نوع نگرش مخاطبان عامل اصلی اثرگذاری بر رفتار انتخاب کاربران است. پیام های منتشرشده توسط رسانه ها قادرند ذهنیت مخاطبان را نسبت به ایده ها و محصولات مختلف شکل دهند و یا اینکه در باورهای رایج تغییراتی را به وجود آورند. از آنجا که ذهنیت شکل گرفته تحت تأثیر این فضا می تواند بر حوزه های گوناگونی از جمله طراحی کالبدی معماری نیز اثرگذار باشد، بنابراین نیاز است تا شناخت و درک بهتری از نگرش کاربران فضای رسانه ای نسبت به عوامل مؤثر بر انتخاب مخاطبان و عناصر کالبدی معماری صورت گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل اثرگذاری قصد و انتخاب مخاطبان (تحت تأثیر فضای رسانه ای) بر تحولات کالبدی معماری معاصر ایران است. برای انجام این مطالعه، پس از استخراج عوامل مؤثر بر قصد و انتخاب مخاطبان رسانه با استفاده از رویکرد تحلیل نشانه شناختی، مؤلفه های کالبدی معماری شناسایی شده اند. در ادامه تأثیر قصد و انتخاب مخاطبان بر کالبد معماری معاصر با استفاده از روش تحلیل توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل اثرگذار بر قصد و انتخاب مخاطبان رسانه بر کالبد معماری معاصر تأثیر مثبت و معنادار آماری دارند. افزون بر این یافته ها نشان می دهند که عوامل اثرگذار بر قصد و انتخاب مخاطبان به ترتیب اولویت عبارت اند از قابلیت ها و ظرفیت ها در به کارگیری رسانه، محتوای فضای رسانه ای و اقتضائات آن، زمینه فردی و شخصیتی معمار و تحلیل فضای جامعه معماری. همچنین از منظر بعد کالبدی نیز مؤلفه های شکل دهنده کالبد معماری متأثر از فضای رسانه ای به ترتیب اهمیت شامل عملکرد، هویت، نظم/بی نظمی، جذابیت/دافعه و محیط زیست هستند.
۲.
نویسندگان مقاله سعی داشته اند چگونگی خوانش ایران در فضای مجازی را در میان جوانان مطالعه کنند. براساس رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و استفاده از نمونه گیری نظری، 22 نفر از جوانان فعال در فضای مجازی در شهر یزد انتخاب و مصاحبه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفت و یافته ها در قالب خط داستان (شامل 18 مقوله اصلی و یک مقوله هسته) و مدل پارادایمی ارائه شد. به طور کلی روایت های جوانان فعال در فضای مجازی از ایران نشان دهنده این واقعیت است که به واسطه دانش تاریخی- محلی و کاشت رسانه ای و همچنین در فضای سیال رسانه ای، ارزیابی های شناختی جوانان از ایران با پویایی های متفاوتی همراه می شود و وضعیتی پیدا می شود که در آن سرافکندگی و ناامیدی با امید و افتخار ترکیب می شود. در چنین وضعیتی جهان ذهنی و عینی مشارکت کنندگان به طورمداوم درگیر بازاندیشی های فراگیر در ارزش های ملی و بومی می شود که راهبردها و پیامدهای متفاوتی را برای آن ها به ارمغان می آورد.
۳.
هدف این مقاله تحلیل دیدگاه ها و تجربیات کارکنان گیک در بخش اقتصاد اشتراک گذاری در اکوسیستم سکویی ایران است. به عبارت دیگر، این مقاله قصد دارد تا نویدها و مخاطراتی را که اشتغال برای یک سکوی درخواست سفر برخط در ایران-اسنپ-دارد مطالعه کند. توسعه فزاینده سکوهای فعالیت مجازی که در قالب اقتصاد اشتراک گذاری به مشتریان خدمات ارائه می کنند به طور فزاینده در حال افزایش است. این سکوها نقشی اساسی در توسعه کارآفرینی دیجیتال-واسط دارند اما چالش هایی را نیز به وجود آورده اند. برای مثال، در بخش حمل و نقل، چالش هایی بین رانندگان شرکتهای سنتی تاکسیرانی و شرکت های سکویی ایجاد شده است که عدم به روزرسانی مقررات مرتبط سبب شده تا این منازعه همچنان ادامه داشته باشد. در این مقاله از طریق تحلیل انتقادی سکوی فعالیت مجازی اسنپ و نیز مصاحبه با رانندگان آن تلاش شده است تا برخی از نویدها و چالشهای اشتغال برای کارکنان آن تحلیل شود. یافته های این مطالعه نشان می دهد که گرچه اشتغال به عنوان گیگ برخی نویدها همانند انعطاف پذیری شغلی و تسهیل گری اشتغال را در پی دارد اما طرف دیگر ناامنی شغلی مهمترین چالش برای رانندگان اسنپ است. بنابراین، پیشنهاد می شود تا با به روزرسانی قوانین کار، زمینه برای یک «اقتصاد اشتراک گذاری منصفانه تر» مبتنی بر ملاحظات بومی در ایران فراهم شود
۴.
سرعت و وسعتی که امروزه کودکان و نوجوانان از فن آوری اینترنت و موبایل در زندگی روزمره خود استفاده می کنند در تاریخ اجتماعی انتشار فن آوری بی سابقه است. اجتناب ناپذیری استفاده از اینترنت لزوم پرداختن به موضوع فرصت های اینترنتی را در حوزه پژوهش و سیاست گزاری ضروری ساخته است. پیمایش حاضر با هدف مطالعه رابطه بین مهارت های اینترنتی و میزان بهره مندی نوجوانان از فرصت های اینترنتی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول و دوم شهر شیراز بوده و پاسخگویان با استفاده از تکنیک نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با 98 درصد فاصله اطمینان و 4 درصد خطا 844 نفر تعیین و در نهایت 869 دانش آموز پرسشنامه برخط این مطالعه را تکمیل کرده اند. نتایج توصیفی حاکیست بیشترین بهره مندی دانش آموزان از فرصت های اینترنتی به ترتیب مربوط به ارتباطات اجتماعی، تفریح و سرگرمی و کمترین آن به ترتیب فرصت های مشارکت مدنی- سیاسی و خلاقانه بوده است. در بخش مهارت ها، نتایج نشان داد بالاترین میانگین مربوط به مهارت عملیاتی و کمترین میانگین مربوط مهارت اطلاعاتی بوده است. نتایج استنباطی مطالعه نشان داد، تمامی انواع مهارت های اینترنتی تاثیری مثبت و معنادار بر تمامی فرصت های اینترنتی داشته اند. همبستگی بین متغیر کل مهارت ها و کل فرصت ها (483/.r=) نشان دهنده یک رابطه مثبت و به لحاظ شدت متوسط بوده است. یافته ها بیانگر آن است که می توان با اطمینان بالایی مدعی شد تنها با افزایش مهارت و سواد اینترنتی نوجوانان تا حد بسیار زیادی بهره مندی آنان از فرصت های اینترنتی را افزایش داد.
۵.
در این پژوهش، برای ارزیابی وضعیت توسعه برق تجدیدپذیر در ایران، از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه استفاده شده است. نتایج این پژوهش از تحلیل گفتمانی 131 متن نمونه شامل خبر، مصاحبه و گزارش های حاوی نقل قول مسئولان یا افراد صاحبنظر در حوزه انرژی ایران حاصل شده است. نتایج تحلیل نشان داد که از میان سه گفتمان اصلی رقیب (گفتمان برق فسیلی، گفتمان برق تجدیدپذیر و گفتمان برق هسته ای)، نزاع آشکار میان دو گفتمان «برق فسیلی» و «برق تجدیدپذیر» در جریان است. گفتمان برق فسیلی که مأموریت «تأمین انرژی کشور» را بر عهده داشته، «خودی» محسوب شده و به عنوان «برق مناسب ایران» هژمونیک شده است. گفتمان انرژی هسته ای نیز به دلیل اهمیت استراتژیک، از حمایت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. بنابراین دو گفتمان فسیلی و هسته ای، گفتمان تجدیدپذیر را به حاشیه رانده و آن را به «دیگری» تولید برق در ایران تبدیل کرده اند. در تقویت گفتمان برق تجدیدپذیر، نقد سیاست های تبعیضی در بخش فسیلی و مشکلات تولید آن از جمله آلودگی های محیط زیستی باید مورد توجه قرار گیرد.
۱.
آخرین کتاب کاستلز، «گسیختگی: بحران لیبرال دموکراسی»، سی و دومین اثر او و اولین کتابی است که به زبان مادری خود یعنی اسپانیایی نوشته است. این کتاب که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و ترجمه ی آن نیز در ایران در سال ۱۴۰۰ به وسیله ی نشر «اگر» به چاپ رسیده است، تلاشی در راستای معنا کردنِ سناریوی سیاسی سال های اخیر در برخی مناطق جهان است؛ سناریویی که از نظر نویسنده، فروپاشیِ تدریجی یک مدل سیاسی نمایندگی و حکومت، پیرنگِ آن و گسستِ رابطه ی بین حاکمان و حکومت شوندگان، گزاره ی مرکزی آن است. «گسیختگی» همچنین بر فقدان اعتماد به نهادهای سیاسی و در مرکز آن ها، دولت ها تمرکز دارد. این کتاب که برخلاف تألیفاتِ معمولاً حجیمِ کاستلز تنها ۱۳۶ صفحه دارد را از منظری می توان نوعی پاورقیِ بلند برای آثار قبلی او تلقی کرد. این یکی از معدود مواردی است که کاستلز از پر کردنِ کتاب با جداول آماری و انواع داده ها اجتناب می ورزد. در عوض، او پیوندهای دسترسی به اینگونه اطلاعات مانند ارزیابی های مربوط به اعتماد سیاسی و اقتصادی، اعتماد به دولت ها، نیات رأی دهی و سایر موارد را به عنوان داده های پشتیبان در وبسایتِ مؤسسه ی نشر آثارش قرار داده و آدرس پایگاه آن را نیز در بخش انتهایی کتاب ارائه کرده است تا مسیر خوانش کتاب برای مخاطبانِ اثر، هموارتر و روان تر باشد. در مجموع گسیختگی را می توان پاسخی برای نیاز به کوتاه سازی فاصله ی میان گرند تئوری و شهروندان، به ویژه شهروندانی که نیاز به مشارکت در پیامدهای سیاسی جامعه ی شبکه ای دارند، دانست.