مقالات
حوزه های تخصصی:
عوامل اجتماعی، محیط طبیعی و عوامل فیزیولوژیک (جسمانی) بر موسیقی بیرونی و کناری اشعار مؤثرند. در این مقاله، تأثیر این عوامل بر موسیقی بیرونی و کناری اشعار خاقانی شروانی و مسیح کاشانی بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. ابتدا اوزان اشعار این دو شاعر که از دو دوره کاملاً متفاوت انتخاب شده اند؛ استخراج و براساس نظر علمای عروض و قافیه، طبقه بندی و بر پایه نظرات جامعه شناسان ادبیات، اوزان و بحور اشعار دو شاعر تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه بدست آمده نشان می دهد، بیش از پنجاه درصد اشعار خاقانی در اوزان کوتاه و بیش از شصت درصد اشعار مسیح در اوزان متوسط ثقیل سروده شده اند که تأثیر عوامل اجتماعی را بر اوزان اشعار این دو شاعر نشان می دهد. تأثیر عوامل اجتماعی بر موسیقی شعر به اندازه ای است که بر تأثیر عوامل فیزیولوژیک بر موسیقی شعر اثر می گذارد. در این تحقیق با بررسی شعر مسیح کاشانی در دو فضای اجتماعی مختلف، مشخص شد که کاربرد اوزان کوتاه و بلند ثقیل با تغییر محیط زندگی رشد 12درصدی داشته است.
تأثیر رمانتیسم در آثار میرزاده عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم جنبشی ادبی است که در اواخر قرن هیجدهم از انگلستان آغاز شد و اوایل قرن نوزدهم زمانی که به اغلب کشورهای اروپایی، اروپای شرقی و حتی روسیه گسترش یافت به شکل یک مکتب ادبی ظهور کرد.
این مکتب تأثیر خود را در حوزه های مختلف ادبیات و در نقاط مختلف جهان بر جای گذاشت. آشنایی شعرا و نویسندگان ایران با ادبیات غرب سبب نفوذ مکتب رمانتیسم به ادبیات ایران گردید و آثار آن از اوایل دوران مشروطه در متون ادبیات ایرانی مشهود گردید. میرزاده عشقی از شعرایی است که تأثیرات مکتب رمانتیسم را می توان بروشنی و صراحت در آثار او مشاهده کرد، به طوری که بخش بزرگی از ارزش های ادبی او مرهون نقش آفرینی فضا و عناصر مکتب رمانتیسم است. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که روحیه انقلابی گری، نوجویی، آرمان گرایی، رویاپروری، بازگشت به قالب های ادبی کهن، احساسات ملی گرایانه، جزئی نگری در توصیف حالات و مناظر، دلتنگی برای روزگاران با شکوه گذشته، ایجاد فضاهای آکنده از اندوه و همدلی با محرومان و رنج کشیدگان بخشی از تأثیرهای مکتب رمانتیسم در سروده های میرزاده عشقی است .
تحلیل و بررسی مفاهیم سبک در شعر شاعران پارسی گوی تا اوایل قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر دیوانهای شاعران زبان فارسی را از نظر توجه به مفاهیم و اصطلاحات ادبی، بررسی کنیم؛ در مییابیم آنان در خلال اشعارشان درباره بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم ادبی نظر داده اند؛ جالب اینکه دیدگاه آنان، یا با نظر منتقدان و صاحبنظران ادبی یکی است یا به آن بسیار نزدیک است؛ امّا متأسفانه کمتر بدان توجّه شده و گویا روش بر این بوده و هست که مسائل ادبی تنها از منظر ناقدان نگریسته شود نه از دیدگاه خالقان آن. در حالی که به نظر می رسد، یکی از راههای درست درک مفاهیم و مسائل ادبی، بررسی و تحلیل آنها از دید شاعران و نویسندگان به عنوان خالقان و مؤلفان آثار ادبی، است. پژوهش حاضر مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با سبک را در آثار شاعران پارسی زبان- تقریباً به صورت کامل- تا اوایل قرن نهم بررسی کرده است؛ دراین تحقیق ضمن تبیین اهمیت مفهوم سبک، اصطلاحاتی را که ناظر بر این مفهوم است، تحلیل کرده ایم؛ این اصطلاحات، که می توان گفت قدیمترین آنها طرز، در اشعار بازمانده از صایغ هروی است، عبارتند از: طرز، طریق، نمط، طور، شیوه و راه. نکته درخور تأمّل اینکه خود اصطلاح سبک در این دوران رایج نبوده است، شاعران هنگام کاربرد اصطلاحات مذکور، ابتدا از شاعران پیشین که به نظر سبکشان در خور تقلید است یاد کرده سپس سبک (طرز، طریق و شیوه) خویش را برتر از آنان دانسته اند؛ در بیان ویژگیهای سبک خود تنها به صفاتی مانند: غریب، عجیب، نادر و نظایر آن اکتفا نموده و مختصّه دیگری که به صورت عینی نمودار سبک آنان باشد، یاد نکرده اند؛ گاهی نیز بررسی سبک ناظر بر محتوا و درونمایه آثار است که می توان در این حیطه از خاقانی و سعدی یاد کرد
بازگشت ادبی در شعر فارسی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت بازگشت ادبی در نیمه دوم قرن دوازدهم به همّت و اشارت شاعرانی از قبیل مشتاق (ف 1165ق) و شعله اصفهانی (ف1160ق) پدید آمد. انگیزه بنیانگذاران نهضت بازگشت، احیای شعر فارسی و نجات دادن آن از انحطاط و ابتذال سبک هندی بود . با این همه، پیشنهاد سخنوران اصفهان تنها در ایران مورد استقبال واقع شد و در سایر حوزههای زبان و ادبیات فارسی نظیر هند، افغانستان و سرزمینهای فرارود اقبالی نیافت؛ امّا حرکتی شبیه به بازگشت ادبی پس از شکست جنبش مشروطه خواهی در افغانستان، در این کشور روی داد که باعث شد تا درونمایه و مضامین شعری که تحت تأثیر مشروطه خواهی به سمت نوگرایی رفته بود، دوباره به حال و هوای سبک هندی رجعت نماید. این پژوهش میکوشد، ضمن تشریح فضای کلی شعر و شاعری در افغانستان، مقارن با ظهور نهضت بازگشت ادبی، دلایل عدم اقبال به جریان بازگشت ادبی در این کشور را مورد بررسی قرار دهد و زمینه های سیاسی- اجتماعی رجعت به سبک هندی، پس از شکست مشروطیت در افغانستان را تبیین نماید.
معرفی کتاب « مطلع» و جایگاه آن در کتب بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مطلع» از متون بلاغی ـ عروضی قرن یازدهم هجری است که رضی الدّین محمد بن محمد شفیع مستوفیاز وزرای ادیب عصر صفویه، آن را به نگارش درآورده است. این اثر به اشاره خلیفه سلطان مازندرانی، وزیر دانشمند دربار صفویان، نوشته شده و به او نیز اهدا شده است. موضوع کتاب؛ عروض، قافیه، معانی، بیان و بدیع است. و بر پایه آثار بلاغی و عروضی قبل از خود؛ بویژه حدائق السحر، معیار الاشعار، معیار جمالی تألیف شدهاست. این اثر میتواند حلقه مفقوده بلاغت دوره تیمور و قاجار را به خوبی روشن نماید و در ترسیم سیر کتب بلاغی سهمی بسزا داشته باشد.
بررسی ویژگیهای فعل در ترجمه تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه تفسیر طبری، فراهم آمده در زمان سامانیان، قدیمی ترین ترجمه فارسی قرآن و از قدیمی ترین کتب نثر فارسی است. بررسی ویژگیهای نثر این کتاب که مطابق با نثر معیار آن روز و دور از حالت روایی و شاعرانه است، می تواند به خوبی بیانگر زبان نثر اوایل دوره فارسی دری باشد. در این مقاله ما به بررسی شش ویژگی افعال متعدّی، پیشوند در فعل، مجهول و انواع آن، صیغه دعایی، لازم یک شخصه و استعمال افعال متروک و مستعمل در این نثر پرداخته ایم. تمایل خاصّ مترجمین به کاربرد فعل متعدی سببی، وجود انواع فعل مجهول، کاربرد دو پیشوند نادر «فا» و «ور»، شکل های مختلف فعل دعایی و انواع فعل لازم یک شخصه با توجّه به جایگاه و کاربرد ضمیر مفعولی، ویژگیهای خاصّ و منحصر به فرد این ترجمه کهن از قرآن است.
تضاد و انواع آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد یکی از پیوندهای معنایی میان کلمات و یکی از مؤلّفه های مهم زبان است که در بعد واژگانی در حوزه مطالعات دستور زبان قرار می گیرد و در بعد معنایی از مقولات بلاغی به حساب می آید. اهل زبان به طور ناخودآگاه از این مؤلّفه در سخن خویش استفاده می کنند و چون از ابتدا با آن مأنوس و آشنا هستند هنگام به کاربردنش با مشکلی روبه رو نمی شوند؛ ولی غیر فارسی زبانان در بسیاری از موارد هنگام یافتن متضاد کلمهای دچار مشکل میشوند؛ زیرا ساختار تضاد در زبان فارسی کاملاً قیاسی نیست و در بسیاری از موارد سماعی است. در برخی ساختارهای قیاسی نیز کاربر، علاوه بر نحوه ساخت، باید به معنای آن نیز توجه نماید؛ زیرا متضاد به دو کلمهای اطلاق می شود که در تمام ویژگیها غیر از یک مشخصه، یکسان باشند. کلمات متضاد اعم از کلمات منفی است و رابطه هم نشینی مهمترین عامل در تشخیص متضادهاست، چون هنگام کاربرد متضاد باید به تمام ویژگیهای همسان و غیر همسان آن دو کلمه توجه داشته باشد. در زبان فارسی تضاد دو ساختار عمده دارد: متضادهای قیاسی یا مشتق که از ترکیب پیشوندهای مختلف با اسم، صفت، بن فعل و... ساخته می شوند؛ زیرا در زبان فارسی پسوند یا میانوند متضادساز وجود ندارد. دوم متضادهای سماعی یا مرکب که گاه با توجه به تکیه اصلی بر روی معنی کلمه یک جزء آن ثابت و یک جزء دیگر تغییر می کند و گاه نیز هر دو جزء متغیر است. گاهی نیز ترکیب های متضاد با واو عطف یا بدون آن ساخته میشود که اگر این گونه متضادهای مرکب یک مفهوم واحد را به ذهن برساند، در مقوله پارادوکس یا متناقض نمایی نیز که در حوزه بلاغت است، قرار گیرد. در کتابهای دستور کمتر به مقوله تضاد پرداخته شده است. دستور پژوهان نوعاً به تضاد نپرداختهاند یا اشارهوار از آن گذشتهاند. در یک بررسی میدانی که بر روی نزدیک به شصت کتاب دستور انجام گرفت؛ از مجموع بیش از 20 هزار صفحه حجم این کتابها کمتر از هفت صفحه مطلب درباره تضاد یافت شد.