عبدالکریم محمدی

عبدالکریم محمدی

مدرک تحصیلی: دانش آموخته دوره دکتری، گروه فلسفه، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گنبدکاووس

کلید واژه ها: تاب آوری خودپنداره تحصیلی مطلوبیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث اجرا جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بوده که در آن محقق به بررسی رابطه میان متغیرها پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم نظری شهرستان گنبدکاووس با تعداد 1750 نفر بود که از میان آن ها تعداد 390 نفر با استفاده از روش کلاین به عنوان حجم نمونه مشخص شدند. از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت تعیین نمونه موردپژوهش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های خودپنداره لی یوووانگ (2005)، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مطلوبیت اجتماعی کراون ومارلو (1996) بود. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، انحراف استاندارد و نمودار) و در بخش استنباط آماری از آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج یافته نشان داد تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارند.
۲.

نسبت میان بودن و داشتن در فلسفه گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مارسل بودن داشتن اندیشه اولیه اندیشه ثانویه عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۳ تعداد دانلود : ۸۳۴
از نظر گابریل مارسل آدمی دو گونه ارتباط با هستی دارد: «بودن» و «داشتن» و این دو، لازمه زندگی هستند. انسان، غالباً مقوله ملک و «داشتن» را بر بعضی از عناصر شخصی و حتی بر افکار و تصورات خود اطلاق می کند و آن را به صورت ملموس توصیف می کند. در «داشتن»، کارکرد و به تبع آن علم کاربردی مطرح است و در آن، ما با مسائل و تکنیک و مهارت ها سر و کار داریم. ارتباط ما در «داشتن» ارتباط «من» و «او» است، یعنی ارتباطی یک طرفه که انسان، شئ مورد نظر را به مثابه ابزاری در برابر خود تلقی می کند و با اندیشه اولیه که با انتزاع و آفاقی سازی و مانند آن همراه است به شناخت آن نائل می گردد. در مقابل «داشتن»، «بودن» است که از مقولات منطقی نیست و ما نمی توانیم آن ها را تعریف کنیم. «بودن» فراگیر است و تمام هستی را در بر می گیرد. ارتباط ما در «بودن» از سنخ ارتباط «من» و «تو» و راز آلود است و ما با اندیشه ثانویه و از طریق مشارکت و تجربه زیسته خودمان می توانیم آن را بشناسیم. عشق، امید، وفاداری و آمادگی از مقولات «بودن» است که در «بودن» انسان تجلی می کند. آنچه در عصر جدید اتفاق افتاده گسترش حوزه «داشتن» است و مارسل با بیان این دو گونه ارتباط با هستی در صدد بازگرداندن تجربه اصیل انسانی یعنی تجربه «بودن» است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان