برنامه ریزی فضایی
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم زمستان 1400 شماره 4 (پیاپی 43) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: بین فقر و زندگی روستایی ضریب همبستگی بالائی وجود دارد، زیرا بیش از سه چهارم فقرا در مناطق روستایی زندگی می کنند. ازآنجاکه هرگونه سیاست گذاری موفق (در راستای توسعه روستایی) مستلزم شناخت این پدیده است، لذا، اطلاع از میزان گستردگی فقر حاکم بر جامعه و توزیع فضایی آن از مسائل مهم در تدوین برنامه های کاهش فقر به شمار می رود. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش تحلیل فضایی فقر در سکونتگاه های روستایی شهرستان میاندوآب می باشد. روش تحقیق: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و جهت گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. قلمرو مکانی، روستاهای شهرستان میاندوآب می باشد که طبق سرشماری سال 1395، دارای 125893 نفر جمعیت، 37637 خانوار روستایی و 189 روستای دارای سکنه است که با توجه به تعداد زیاد روستاها، براساس فاکتورهای دوری و نزدیکی، موقعیت طبیعی و تعداد خانوار، 20 درصد روستاها به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 313 سرپرست خانوار روستایی ساکن در روستاها تشکیل می دهند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس ، تحلیل خوشه ای K و آماره مورن I استفاده شد. نتایج: از بین 38 روستای نمونه در سطح شهرستان، تعداد 17 روستا معادل 74/44 درصد روستاها در خوشه «فقر خیلی شدید» قرار دارند و از نظر کشاورزی، تأمین خدمات، اشتغال مولد، درآمد، مشارکت، امنیت، تخریب محیطی و ... مردم این روستاها با مشکلات متعددی روبه رو هستند و اغلب این روستاها در بخش باروق قرار گرفته اند. همچنین، روستاهای لاله لو، قطار داش و قورقچی به عنوان فقیرترین روستاهای شهرستان میاندوآب شناخته شده و فقر روستایی الگوی فضایی خوشه ای و متراکمی را بر اساس آماره مورن I در سطح شهرستان به نمایش گذاشته است. نوآوری: مهمترین نوآوری تحقیق کمی کردن فقر روستایی و تحلیل فضایی در سطح شهرستان میاندوآب با استفاده از تکنیک کوپراس و تحلیل های آماری دیگر.
استفاده از روش های نوین در کاهش آلاینده های محیطی (کاربرد فتوکاتالیست دی اکسید تیتانیوم در سنگ مصنوعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایط کنونی مساله اصلی شهرها و مراکز پر جمعیت آلودگی هوا است. فعالیت های انسان در مقیاس کوچک و بزرگ می تواند موجب آلودگی محیط گردد و اثرات جبران ناپذیری ایجاد نماید. از آن جا که یکی از مؤثرترین روش های کاهش آلودگی هوا کنترل منابع انتشار است، با استفاده از روش های نوین می توان به کنترل و کاهش آلاینده های جوی پرداخت. یکی از روش های نوین استفاده از دی اکسید تیتانیوم در سنگ مصنوعی می باشد. دی اکسید تیتانیوم می تواند آلاینده های هوا را به دام انداخته و با یک روند فوتوکاتالیستی تجزیه کند. استفاده از مصالح ساختمانی دارای ماده فوتوکاتالیستی دی اکسید تیتانیوم به علت افزایش نیاز به راه کارهایی برای بهبود کیفیت هوا در مناطق شهری و مناطق صنعتی در حال رشد است. سنگ های مصنوعی عموما ترکیبی از سنگ دانه های طبیعی، صمغ های صنعتی(رزین) و برخی مواد افزودنی هستند. از آن جایی که رزین های مورد استفاده هزینه نسبتا بالایی دارند می توان مواد پلیمری را که ارزان و از لحاظ اقتصادی بسیار با صرفه اند جایگزین و استفاده نمود. این پژوهش دریک آزمایشگاه سرپوشیده انجام گرفته است. در این مدل کوچک شده، سنگ مصنوعی با استفاده از مواد پلیمری و با استحکام بالا ساخته شد و کاربرد ماده دی اکسید تیتانیوم در سنگ مصنوعی ساخته شده جهت کاهش گازهای آلاینده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات حاصل از مدل تجربی نشان داد، سنگ مصنوعی ساخته شده با استفاده از مواد پلیمری و فوتوکاتالیزور دی اکسید تیتانیوم می تواند تا حدود 75 درصد گازهای نیتروژن موجود در هوا را کاهش دهد.
تحلیل فضاهای عمومی شهرها از منظر رهیافت سرزندگی؛ نمونه: پارک ساحلی آتای میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: انگاره مفروض «پویایی شهر به مثابه یک موجود زنده» منوط و ملزم به سرزندگی و نشاط است. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری مستلزم همسوبودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان است و این امر می تواند افزایش حضور پیوسته و کیفیت زندگی ساکنان را به دنبال داشته باشد. هدف: پارک های شهری به مثابه یکی از عناصر مهم فضاهای عمومی، نقش مهمی در تأمین اوقات فراغت شهروندان دارند. وجود سرزندگی در این فضاها، زمینه جذب بیشتر جمعیت و ارتقای تعاملات اجتماعی را فراهم می کند؛ بنابراین هدف این پژوهش، آگاهی از وضعیت سرزندگی در پارک ساحلی آتای میاندوآب است. روش پژوهش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش اسنادی و میدانی به دست آمده است. نتایج و نوآوری پژوهش: تحلیل شاخص های سرزندگی در پارک ساحلی میاندوآب بیان کننده وضعیت متوسط این پارک در شاخص های سرزندگی شهری است. براساس یافته های پژوهش، معیارهای ادراکی حسی و تعاملات اجتماعی بیشترین نقش را در سرزندگی و اقبال شهروندان میاندوآب به پارک آتا دارند. این ویژگی ها موجب شده اند رابطه معنادار و مثبتی بین ویژگی های جمعیت شناسی بازدیدکنندگان و سرزندگی پارک شکل بگیرد؛ با وجود این نارضایتی مشهودی از کمیت و کیفیت امکانات تفریحی و ایمنی امکانات ورزشی و فضای پارک وجود دارد.
تحلیل تغییرات مکانی فضایی رفتار مشارکتی روستاییان در اجرای طرح انتقال آب از چاه نیمه ها به اراضی کشاورزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله : در سال های اخیر کاهش یا توقف جریان آب ورودی رودخانه هیرمند به منطقه سیستان، وقوع خشکسالی های پی درپی، خشک شدن تالاب هامون و بسته شدن مرز، شرایط بسیار نامطلوبی را برای معیشت مردم سیستان ایجاد کرده است؛ به طوری که موجب مهاجرت بسیاری از روستاییان به دیگر نقاط ایران شده است. در این زمینه پروژه ملی انتقال آب با سیستم های نوین آبیاری از چاه نیمه ها به اراضی 46 هزار هکتاری در دشت سیستان به منظور نگهداری جمعیت و پایداری منطقه تصویب و اجرا شد. تجربیات گذشته نشان می دهد بسیاری از طرح ها بدون مشارکت مردم با شکست روبه رو خواهند شد. هدف: پژوهش حاضر ضمن تحلیل تغییرات مکانی فضایی رفتارهای مشارکتی روستاییان، میزان مشارکت آنان را در اجرای پروژه انتقال آب سنجیده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستاهای واقع در محدوده واحد عمرانی هامون 4 است که از این بین با استفاده از فرمول کوکران تعداد 20 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های Scheffe و T) در نرم افزار SPSS و برای مقایسه توأمان تغییرات مکانی فضایی مشارکت روستاییان در اجرای طرح از ترکیب مدل فرایند تحلیل سلسله مراتب فازی (FAHP) و تکنیک تحلیل رابطه خاکستری (GRA) در محیط GIS استفاده شد. نتایج: میزان مشارکت روستاییان در مؤلفه های مختلف نشان می دهد در روستاهای بالادست و پایین دست به ترتیب بیشترین میزان مشارکت با میانگین های 43/2 و 82/3 مربوط به مؤلفه های تدقیق کاداستر و تصمیم گیری و هم فکری است. برآیند کلی شاخص های پژوهش نشان می دهد سطح مشارکت در روستاهای بالادست کم و در روستاهای پایین دست متوسط است. درواقع با فاصله گرفتن روستاهای پایین دست از چاه نیمه ها و انشعابات اصلی رودخانه ها و جریان آب های سطحی و نزدیک شدن به شعاع 14–23 کیلومتری انتهایی سکونتگاههای روستایی، میزان مشارکت روستاییان به علت تأثیر دیدگاه عدالت محوری در توزیع و دسترسی عادلانه تر حق آبه نسبت به گذشته (از راه کانال ها و نهرهای سنتی) پررنگ تر است.
تحلیل الگوی رشد شهری در انطباق با معیارهای رشد هوشمند، نمونه پژوهش: منطقه یک شهرداری کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: در سطح جهان شهرهای بسیاری بر اثر رشد پراکنده از منابع طبیعی خود به درستی بهره برداری نمی کنند. برای رویارویی با چنین وضعیتی و نیل به گونه ای از رشد که پاسخگوی نیازهای امروز جامعه شهری در عین حفظ محیط زیست و موهبت های طبیعی باشد، دیدگاههای چندی مطرح شده که یکی از مقبول ترین آنها، رویکرد «رشد هوشمند» است. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری در منطقه یک شهرداری کرج به منظور برنامه ریزی برای سوق دادن رشد شهری به مسیر مطلوب است. روش پژوهش: روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های اسنادی و پیمایشی است. ابتدا شاخص های 18گانه بررسی شده به طور مستقل محاسبه و تحلیل شدند و سپس با وزن دهی به آنها به روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از میانگین نظرات سه فرد خبره و به کارگیری نرم افزار Expert Choice، وضعیت کلی رشد شهری با ابداع یک مدل ریاضی، محاسبه و تحلیل شد. محدوده مطالعاتی در شمال شرق کلان شهر کرج قرار گرفته و با مساحت 4/859 هکتار بیش از 120 هزار نفر جمعیت را در خود جای داده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد بیشتر شاخص ها در سطح نزدیک به متوسط با فراوانی بیشتر در زیر رقم متوسط قرار دارند و بر فاصله زیاد رشد شهری از معیارهای رشد هوشمند دلالت می کنند. شاخص پراکنده رویی شهر برابر با 6/0 و شاخص اختلاط کاربری نزدیک به رقم لگاریتم تعداد محله ها به دست آمد. این دو و نیز شاخص تراکم ساختمانی که در دوسوم ساختمان ها کمتر از 210 درصد بوده و همچنین انجام بیش از نصف سفرها با وسایل نقلیه موتوری شخصی ازجمله شاخص هایی هستند که بر دوری از معیارهای شهر هوشمند دلالت می کنند. بررسی یکپارچه مجموع شاخص ها بیان کننده این است که محدوده مطالعاتی به لحاظ رشد هوشمند شهری وضعیت متوسطی دارد.
تحلیل رابطه اشتغال زودرس با سطح توسعه انسانی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتغال زودرس، هنگامی که جسم و روان کودکان و نوجوانان در حال رشد است و باید همه آنها تحصیل کنند و آموزش ببینند، آثار زیان باری را به جامعه تحمیل می کند؛ ضمن اینکه بسته به شدت آن نشانه بارز میزان فقر و فلاکت به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. با توجه به اهمیت موضوع، تحلیل تفاوت های فضایی این پدیده ناخوشایند در مقیاس استانی و تبیین رابطه آن با سطح توسعه انسانی و شاخص های سه گانه آن یعنی سرانه تولید ناخالص داخلی، سواد و امید به زندگی، هدف این پژوهش است. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی و مقایسه ای رابطه ای است. بعضی از شاخص های پژوهش براساس داده های سرشماری سال 1395 محاسبه شده اند. شاخص میزان زوداشتغالی، نسبت اشتغال در سنین 10- 14 سال و 15- 19 سال به کل جمعیت آنها و شاخص توسعه انسانی براساس فرمول سازمان ملل متحد، ترکیبی از سواد، تولید ناخالص داخلی و امید به زندگی است. تحلیل شاخص های پژوهش در نرم افزار SPSS نشان می دهد بین میزان اشتغال زودرس با دو شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی و سواد در سطح معناداری 05/0، رابطه معکوسی وجود دارد، ولی رابطه مزبور با شاخص امید به زندگی در سطح 08/0 تأیید شده است. می توان ادعا کرد در مناطقی که سطح سواد پایین تر است، سطح تولید ناخالص هم پایین تر است و زوداشتغالی رواج بیشتری دارد؛ بنابراین برای کمینه سازی پدیده نامطلوب زوداشتغالی، لازم است به سطح باسوادی و سرانه تولید داخلی به ویژه در مناطق شرقی و شمال غربی کشور توجه بیشتری شود. شکل های جغرافیایی در محیط نرم افزار ARC GIS، شکاف فضایی بین دو پهنه بحرانی مناطق شرقی- شمال غربی با سایر مناطق کشور را ارائه داده اند.
تحلیل توسعه فضایی فرم شهری کرج با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: برنامه ریزی برای توسعه فرم و شکل شهر در آینده که هم تأمین کننده نیازهای شهر و شهروندان به بهترین شکل و هم حافظ محیط زیست شهر باشد، یکی از استراتژی های مهم برنامه ریزان و شهرسازان است. هدف تحقیق : تحلیلی بر توسعه فضایی فرم شهری کرج با رویکرد آینده پژوهی است. روش: داده و اطلاعات لازم تحقیق به دو روش کتابخانه ای (مقالات، اسناد فرادستی، طرح های شهری ...) و استفاده از نظر کارشناسان (برای شناسایی پیشران های کلیدی، تدوین و امتیازدهی به فرض ها و ارائه سناریوها) جمع آوری شده است. نمونه آماری 40 نفر از کارشناسان و پژوهشگران مربوط بود که به روش گلوله برفی انتخاب و با استفاده از روش دلفی نظرات و پیشنهادات از این گروه جمع آوری شد. برای تعیین عامل مؤثر بر رشد و توسعه فضایی شهر کرج در دوره 1395- 1365 از مدل هلدرن، برای تعیین میزان فشردگی یا پراکندگی مناطق شهر کرج از آنتروپی شانون و برای تدوین سناریوها از نرم افزار Morphol استفاده شده است. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که 95% از رشد و توسعه شهر کرج در طی این 40 سال ناشی از عامل جمعیتی بوده است. همچنین مناطق 1، 5، 8 و 9 فرم فشرده و عدد آنتروپی نزدیک به حداقل و مناطق 3، 6 و 10 فرم تقریباً پراکنده تری دارند. از بین 12 سناریوی ارائه شده 5 سناریو در وضعیت بینابین، 4 سناریوی فاجعه و 3 سناریوی مطلوب قرار دارد. نوآوری: این پژوهش ازجمله معدود پژوهش های انجام شده است که با استفاده از نرم افزار سناریونویسی Morphol تغییرات فضایی فرم شهر کرج را سناریونویسی کرده است.
واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه نهادی فضاهای روستایی پیراشهری، موردمطالعه بخش مرکزی شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نهادگرایی به جامع ترین الگوی روشمند موجود برای تبیین توسعه اشاره دارد. نهادگرایی نوعی تجزیه وتحلیل اقتصادی است که بر نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، محلی، سیاسی و اقتصادی در تعیین وقایع اقتصادی تأکید می کند. روستاهای پیراشهری یکی از پیامدهای بارز توسعه شهری است که در شکل گیری آنها، مهاجرت های روستا–شهری و شهرگریز نقش اساسی دارند. هدف از تحقیق حاضر واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه نهادی در توسعه فضاهای روستایی پیراشهری شهرستان هشترود است. روش انجام این تحقیق ترکیبی از روش های پیمایشی و تحلیلی است. برای تعیین منطقه موردمطالعه، روستاهای مدنظر با توجه به فاصله و مسافت با مرکز شهرستان سه روستا از دهستان قرانقو (لامشان، دامناب و خورجستان) و چهار روستا از دهستان علی آباد بخش مرکزی (علی آباد علیا و سفلی، خراسانلو و ایستگاه خراسانک) انتخاب شدند. جامعه آماری این تحقیق 7 روستای موردمطالعه دهستان قرانقو و علی آباد است که از 1273 خانوار روستایی با استفاده از فرمول کوکران، عدد 295 با سطح اطمینان 95 درصد و میزان 5/0=p و q به دست آمده که حجم نمونه یا به عبارتی تعداد پرسشنامه لازم را مشخص می کند. ابتدا با نظرسنجی از کارشناسان و خبرگان علمی، شاخص ها و گویه های توسعه نهادی فضاهای روستایی پیراشهری، شناسایی و سپس دیدگاه روستاییان بومی در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه نهادهای رسمی و مردم نهاد در روستاهای موردمطالعه، ارزیابی شده است. برای واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه نهادی در منطقه موردمطالعه از نرم افزار آماری SPSS، روش های (AHP) و (AMOS) بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه نهادی از دیدگاه خبرگان و متخصصان امر که در قالب 10 شاخص و با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است، نشان دهنده ضریب اهمیت بسیار پایین شاخص های تفکر مشارکتی«و عضویت در ارگان ها (دولتی، خصوصی و NGOها)» نسبت به سایر شاخص های تحقیق است و درنهایت وضعیت تحلیل مدل نهایی عوامل ساختاری مؤثر بر توسعه نهادی فضاهای روستایی پیراشهری موردمطالعه با متغیرهای استفاده شده، اعتبار و دقت لازم را داشته و توانسته است آثار ساختاری لازم و مطلوب جهت نیل به توسعه نهادی فضاهای روستایی پیراشهری شهرستان هشترود را تحلیل و واکاوی کند.