مقالات
حوزه های تخصصی:
مؤسسات مالی و اعتباری از جمله مهمترین کارکردهای اقتصادی شهری است که زمینه ی رقابت بین شهری و درون شهری را در بین محلات شهر مهیا می سازد. از این رو الگوی توزیع فضایی این تسهیلات و رعایت توزان در مکان یابی و استقرار آن امری بسیار مهم است که تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو مدل ها و ابزارهای آمار فضایی موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی می تواند در شناسایی پهنه های تمرکز مؤسسات مالی و اعتباری و سنجش الگوی توزیع فضایی آن ها و تعیین عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی - مکانی این تسهیلات مؤثر واقع شود. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی الگوی توزیع فضایی مؤسسات مالی و اعتباری موجود در شهر اردبیل و سنجش میزان ارتباط بین تراکم جمعیت و میزان پراکنش مراکز مالی مستقر در شهر و به منظور شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی این تسهیلات انجام شده است. برای سنجش الگوی توزیع فضایی مؤسسات مالی و اعتباری از مدل های نزدیک ترین همسایگی، منحنی انحراف استاندارد و خوشه بندی کم و زیاد، در راستای بررسی خودهمبستگی فضایی بین تراکم جمعیت و تعداد مراکز مالی از شاخص دومتغیره موران و جهت مدلسازی عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی تسهیلات مذکور نیز از مدل حداقل مربعات معمولی و رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نشان می دهد که مؤسسات مالی و اعتباری شهر اردبیل به صورت خوشه ای و در جهت شمالی و جنوبی این شهر استقرار پیدا کرده است. بین جمعیت و تعداد مراکز مالی موجود در هر ناحیه نیز خودهمبستگی فضایی مثبت ضعیفی برقرار بود که نشانگر کم توجهی به این عامل در مکانیابی مؤسسات مالی و اعتباری می باشد. همچنین نتایج مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی با R2 ی برابر با 88/0 و R2 تعدیل شده ی 84/0، نشان دهنده ی تاثیرگذاری متغیرهای مستقل در پراکنش مکانی - فضایی مؤسسات مالی و اعتباری بوده است.
سنجش آگاهی و رفتار زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان زنگلانلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب مسائل زیست محیطی ریشه در رفتارهای نادرست انسان دارد. از جمله عوامل تأثیرگذار در بروز این رفتارها کمبود آگاهی و سواد زیست محیطی است که ناپایداری و تخریب محیط زیست و منابع را به دنبال داشته است. در این میان بررسی و تحلیل رفتار و آگاهی زیست محیطی در جوامع روستایی که همواره با محیط پیرامون خود ارتباطی تنگانگ دارند، بیشتر اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل دانش و آگاهی زیست محیطی روستاییان در دهستان زنگلانلو انجام شده است. روش شناسی پژوهش توصیفی - تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی و داده های میدانی است. براساس نمونه گیری با روش کوکران با خطای 08/0، تعداد 136 خانوار برای نمونه انتخاب شدند و اطلاعات موردنیاز با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. پایایی کلی مدنظر در این مطالعه 8/0 به دست آمده است و کارشناسان و اعضای هیئت علمی روایی آن را تأیید کرده اند. طبق یافته های به دست آمده از بررسی شاخص های پژوهش، میانگین اغلب شاخص ها، به جز سه شاخص آگاهی از مزایای استفاده از انرژی های پاک، آگاهی از مضرات سموم کشاورزی و بسته بندی محصولات، بیشتر از سطح متوسط (بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت) است. بررسی همبستگی بین متغیرهای پژوهش (سطح تحصیلات و میزان شرکت در دوره های آموزش محیط زیست) نیز نشان دهنده رابطه ای مثبت و معنادار است. در ادامه، با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون، رابطه میان میزان آگاهی زیست محیطی و رفتار زیست محیطی تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان می دهد میان این دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین براساس اولویت بندی شاخص ها و روستاها در الگوی ویکور مشخص شد در روستای زنگلانلو نسبت به سایر روستاها، روستاییان ازنظر آگاهی و رفتار زیست محیطی از وضعیت بهتری برخوردارند و روستای کلاته توت ازنظر میزان آگاهی و رفتار زیست محیطی روستاییان در آخرین بخش الگوی ویکور قرار می گیرد.
گذار از بازار کار شهری به بازار کار منطقه ای در ایران (تحلیلی بر داده های جمعیت شناور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفت وآمدهای روزانه، یکی از مهم ترین پیامدهای نبود تطابق فضایی میان مکان سکونت و کار است. پژوهشگران، برنامه ریزان و سیاست گذاران در سال های اخیر به این پدیده به سبب آثار اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن در مقیاس شهری و منطقه ای توجه ویژه ای داشته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه تصویری کلی از رفت وآمدهای روزانه در مناطق شهری ایران و شناسایی کانون های استقرار جمعیت شاغل شناور شهری است. داده های استفاده شده، نتایج به دست آمده از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و اکتشافی است. نتایج پژوهش نشان می دهد 05/9 درصد از جمعیت شاغل شهری کشور به صورت روزانه میان نقاط شهری جابه جا می شوند؛ با این حال توزیع فضایی جمعیت شاغل شناور شهری بسیار ناهمگن است. کانون های اصلی تمرکز جمعیت شناور، مناطق کلان شهری کشور از قبیل تهران و اصفهان است. درواقع گذار از کلان شهر به منطقه کلان شهری سبب شده است بازار کار مستقر در نقاط شهری با گسترش دامنه فضایی خود، تبدیل به بازار کار منطقه ای شود و روزانه حجم چشمگیری از رفت وآمدها از محل سکونت به محل کار در فواصل طولانی شکل گیرد. با وجود تحول در ساختار فضایی کلان شهرهای ایران و گذار به سمت مناطق کلان شهری، الگوی بیشتر رفت وآمدهای روزانه به دلیل تسلط الگوی تک هسته ای، از حومه ها به سمت شهرهای مرکزی است؛ با این حال نشانه هایی از رفت وآمدهای درون حومه ای و از شهرهای مرکزی به حومه ها نیز دیده می شود.
ارزیابی تغییرات پوشش اراضی شهرکرد و پیش بینی آینده آن با بهره گیری از داده های دورسنجی و مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه نقشه کاربری اراضی با بهره گیری از داده های دورسنجی، یکی از جدیدترین و پرکاربردترین روش های تهیه نقشه کاربری اراضی و مقایسه کاربری های موجود است. هدف از این پژوهش، ارزیابی روند تغییرات اراضی شهری شهرکرد با بررسی تصاویر ماهواره ای لندست 7 ETM+ و 8 OIL/TIRSS در سال های 1382 و 1395 است. برای این منظور، پس از جداسازی محدوده شهر شهرکرد و تهیه نمونه های تعلیمی، نقشه کاربری اراضی با روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال، ترسیم و با بهره گیری از نمونه های تعلیمی، صحت نقشه استخراجی با ماتریس خطا بررسی شد. درنهایت مساحت اراضی در سال 1382 و 1395 مقایسه شد. در ادامه، نقشه انطباق دو تصویر طبقه بندی شده از تفاضل دو تصویر به دست آمد و با ماتریس انطباق تصاویر، میزان تغییرات سال های ارزیابی شده مشخص شد. ضریب کاپا برای کاربری اراضی در سال 1382 معادل 82/0 و در سال 1395 برابر 93/0 محاسبه شد. تغییرات نشان می دهد میزان اراضی شهری در سال 1382، به 1632 هکتار و در سال 1395 به 2220 هکتار توسعه یافته است. میزان اراضی فضای سبز در سال 1382، به 577 هکتار و در سال 1395 به 664 هکتار افزایش یافته است. نتایج حاکی است میزان اراضی شهری در سال 1395، 13 درصد نسبت به 1382 افزایش یافته است؛ در حالی که فضای سبز شهری 11.6 درصد افزایش یافته است. میزان تغییرات اراضی برای 10 سال آینده (1405) با مدل کا- مارکوف پیش بینی شد که نتایج نشان از رشد اراضی شهری (برابر با 01/6 درصد) دارد؛ بنابراین توسعه فضای سبز براساس توسعه این شهر از الزامات برنامه ریزی شهری است.
تحلیل استفاده از فروشگاه های اینترنتی برای عرضه محصولات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره روستاییان در فروش محصولات خود با مشکلات فراوانی مواجه اند. ادامه این روند در زمان کنونی به ویژه در کشور ایران، نه تنها بهبود نیافته است، بلکه با تحولات گسترده اجتماعی - اقتصادی نظام پیرامون، می توان شرایط را نامناسب تر توصیف کرد. یکی از راهکارهای این موضوع، ایجاد فروشگاه های اینترنتی برای عرضه محصولات مختلف روستایی است؛ بنابراین هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل استفاده از فروشگاه های اینترنتی برای عرضه محصولات روستایی است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و کمّی - کیفی است. جامعه آماری پژوهش نیز کارشناسان، دانشجویان دکتری و استادان دانشگاهی مرتبط با مسائل برنامه ریزی روستایی اند. با توجه به نبود آمار دقیق از تعداد آنها و چهارچوب پژوهش، 70 نفر به عنوان نمونه در بخش کیفی برای انجام مصاحبه و 200 نفر نیز در بخش کمّی برای تکمیل پرسش نامه بررسی شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیان کننده آن است که ایجاد فروشگاه های اینترنتی آثار مختلفی دارد؛ ازجمله: آسانی دسترسی، گسترش بازار، کاهش جایگاه واسطه ها، افزایش بهره وری اقتصادی، تقویت صنایع روستایی و کشاورزی، رقابت تولید، بین المللی شدن و برندسازی محصولات و اشتغال زایی در روند عرضه محصولات روستایی؛ همچنین بررسی اثر ایجاد فروشگاه ها بر عرضه محصولات با مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد مقدار اثر کل 69/0 بوده است؛ به این معنا که ایجاد فروشگاه های اینترنتی بر روند عرضه محصولات روستایی تأثیرگذار خواهد بود و راهکاری مطلوب است.
تحلیل فضایی مؤلفه های تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافت های مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تاب آوری و پیرو آن مقاوم سازی این بافت ها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. قلمرو پژوهش حاضر منطقه 10 شهرداری تهران است که 3 ناحیه و 10 محله دارد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی - سازه ای است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های برگزیده اسکلت ساختمان، جنس مصالح، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression، برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی و ابزار Weights Manager موجود در نرم افزار Geoda و برای تعیین نوع توزیع تاب آوری کالبدی از ابزار Moran’s I استفاده شد؛ همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویت بندی تاب آوری بافت مسکونی، روش خودهمبستگی فضایی موران (Anselin Local Morans) در نرم افزار ArcGIS به کار رفت. نتایج مکانی در این پژوهش نشان می دهد تاب آوری محدوده های بافت مرکزی، غربی و جنوب شرقی نسبت به شمال منطقه 10 در وضعیت تاب آوری کم تا بسیار کم قرار دارد. اولویت برنامه ریزی برای تاب آورکردن بافت کالبدی منطقه 10 شهرداری تهران به ترتیب محدوده غربی، مرکزی و جنوب شرقی است.