اشتغال زودرس، هنگامی که جسم و روان کودکان و نوجوانان در حال رشد است و باید همه آنها تحصیل کنند و آموزش ببینند، آثار زیان باری را به جامعه تحمیل می کند؛ ضمن اینکه بسته به شدت آن نشانه بارز میزان فقر و فلاکت به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. با توجه به اهمیت موضوع، تحلیل تفاوت های فضایی این پدیده ناخوشایند در مقیاس استانی و تبیین رابطه آن با سطح توسعه انسانی و شاخص های سه گانه آن یعنی سرانه تولید ناخالص داخلی، سواد و امید به زندگی، هدف این پژوهش است. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی و مقایسه ای رابطه ای است. بعضی از شاخص های پژوهش براساس داده های سرشماری سال 1395 محاسبه شده اند. شاخص میزان زوداشتغالی، نسبت اشتغال در سنین 10- 14 سال و 15- 19 سال به کل جمعیت آنها و شاخص توسعه انسانی براساس فرمول سازمان ملل متحد، ترکیبی از سواد، تولید ناخالص داخلی و امید به زندگی است. تحلیل شاخص های پژوهش در نرم افزار SPSS نشان می دهد بین میزان اشتغال زودرس با دو شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی و سواد در سطح معناداری 05/0، رابطه معکوسی وجود دارد، ولی رابطه مزبور با شاخص امید به زندگی در سطح 08/0 تأیید شده است. می توان ادعا کرد در مناطقی که سطح سواد پایین تر است، سطح تولید ناخالص هم پایین تر است و زوداشتغالی رواج بیشتری دارد؛ بنابراین برای کمینه سازی پدیده نامطلوب زوداشتغالی، لازم است به سطح باسوادی و سرانه تولید داخلی به ویژه در مناطق شرقی و شمال غربی کشور توجه بیشتری شود. شکل های جغرافیایی در محیط نرم افزار ARC GIS، شکاف فضایی بین دو پهنه بحرانی مناطق شرقی- شمال غربی با سایر مناطق کشور را ارائه داده اند.