مقالات
حوزه های تخصصی:
سقوط اتحاد جماهیر شوروی از مهمترین وقایع قرن بیستم بوده است و اثرات آن در ابعاد سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک چه در سطح منطقه و چه در سطح بین المللی هنوز محسوس است. این مقاله با ارایه ی رویکردی مقایسه ای تحلیلی سعی در شناخت علل فروپاشی اتحاد شوروی و نیز مقایسه ی آن با سقوط سایر امپراتوری های قرن بیستم را دارد. نگارنده با بررسی دیدگاه سیاستمداران اتحاد شوروی مانند ولادیمیر پوتین، میخائیل گورباچف و آلکساندر یاکولوف و نیز محققان آلمانی مانند الریش درو، گرهارد سیمون و هلموت آلتریشتر سعی می کند، دیدگاهی جامع از علل سقوط اتحاد شوروی ارایه کند. نویسنده انتخاب های پیش روی روسیه برای ایفای نقشی مؤثر در صحنه ی جهانی را بررسی می کند و نتیجه می گیرد که روسیه برای دستیابی به این هدف می بایست همگرایی هر چه بیشتری در چارچوب اتحادیه اروپا در پیش گیرد.
معضلات فدرالیسم در عراق
حوزه های تخصصی:
عده ای از پژوهشگران و صاحب نظران سیاسی، فدرالیسم را مؤثرترین شیوه برای حل معضل تأسیس دولت – ملت در جوامعی می دانند که با چند گونگی های ساختاری از قبیل قومی، نژادی و مذهبی مواجه هستند. کشور عراق نیز از آن جا که کشوری چند قومی و چند مذهبی است، هم براساس ماده چهار قانون اساسی موقت و هم براساس ماده اول قانون اساسی دائم، فدرالیسم را به عنوان شکل حکومتی خود برای دوران پس از سقوط صدام انتخاب کرده است . با این وجود، نوعی حالت پروبلماتیک و معضل مانند در مورد آینده فدرالیسم در ع راق وجود دارد و علت آن وجود بدعت گذاری ها و پاره ای از ابهامات در قانون اساسی عراق و همچنین معضلات حقوقی و عملی است که در مورد فدرالیسم در عراق وجود دارد.
مقاله ی حاضر به بررسی این ابهامات و بدعت گذار ی ها پرداخته و از سوی دیگر نشان می دهد که عدم بهره گیری از تجارب مثبت و موفق سایر سیستم های فدرال و وجود مشکلات عملی همچون وضعیت جغرافیایی – سرزمینی؛ معضل توزیع ثروت اقتصادی و معضلات ناشی از وجود گفتمان های رقیب در خصوص جایگاه کردستان باعث شده است که فدرالیسمی لرزان در عراق جریان یابد و فدرالیسم با مشکلات و چالش های عدیده ای مواجه شود.
دولت رانتی، اقتصاد دولتی، فرهنگ سیاسی و سرمایه اجتماعی در ایران (1384- 1368)
حوزه های تخصصی:
اغلب قریب به اتفاق کشورهای دارندهی منابع طبیعی، از درآمدهای مستقل از مالیات در جامعه برخوردارند و به علت وجود این درآمدها، رانتجویی و فساد در این کشورها به مراتب بیشتر دیده میشود. به نظر میرسد، برخورداری دولت از درآمدهای سرشار ناشی از صدور منابع طبیعی، تمایل برای بهرهبرداری از این منابع در افراد صاحب نفوذ را بالا برده و در نتیجه با ایجاد شبکه های حامی- پیرو دست به رانتجویی میزنند. با پیدایش نفت و تبدیل شدن آن به مهمترین منبع درآمدی دولت، ساختار اقتصادی ایران ماهیتی رانتی به خود گرفت و اقتصاد دولتی همراه با تمرکز منابع در شکلی جدید ادامه پیدا کرد
این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای موجود اقتصادی و مرتبط با سرمایهی اجتماعی، تلاش کرده است ارتباط رانت نفتی را با اقتصاد دولتی و تأثیر آن برفرهنگ سیاسی و سرمایهی اجتماعی در ایران بین سالهای 1368 تا 1384 مورد بررسی قرار دهد. یافته های این بررسی مقدماتی نشان می دهد که رانت نفتی منجر به سرمایه داری دولتی شده و فرهنگ سیاسی حامی- پیرو را تقویت کرده و سرمایهی اجتماعی را کاهش می دهد.
عوامل همگرا و واگرا در روابط ایران و ترکیه پس از به قدرت رسیدن حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در ترکیه (2009- 2002)
حوزه های تخصصی:
مقالهی حاضر، روابط ایران و ترکیه را از زمان روی کار آمدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در ترکیه از سال 2002 میلادی تا سال 2009 ، مورد بررسی قرار میدهد. به همین دلیل سعی شده است تا با تأکید بر متغیرهایی از قبیل تلاش دوکشور ایران و ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای، نگرش دو کشور به مسائل خاورمیانه، مسألهی هستهای ایران، مسألهی کردها در روابط دو کشور، عوامل مؤثر در بسط و فصل روابط و تأثیر روابط ترکیه با آمریکا و اسرائیل و تحول در روابط ترکیه با این کشورها و تأثیر این متغیرها بر
روابط ایران و ترکیه، همکاری های اقتصادی که بخش اعظم روابط دو کشور در این حوزه متجلی است را مورد کنکاش قرار گیرد.
تأملی در معنا و مبنای توسعه غربی و توسعه اسلامی – ایرانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله بررسی تعاریف، مبانی و لوازم و ارکان توسعه را به عهده دارد. توسعهی مورد نظر در این نوشتار توسعهای است نه غربی، نه صوفیانه و نه دنیا زده، بلکه الگوی چهارمی را مورد کند و کاو قرار میدهد که با فرهنگ ایرانی و اسلامی مرتبط است؛ در تبیین این مدل سعی شده است از رهگذر نگاهی مقایسهای و از منظر علوم انسانی، مبانی توسعهی غربی و توسعهی ایرانی - اسلامی در محورهای فلسفی (معرفتشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی) اخلاقی، دینی، جامعه شناختی و تاریخی مورد تأمل و بررسی و نقد قرار گیرد و مرز دقیق مدل توسعهی مورد نظر تبیین گردد. در ادامه پس از اشاره به لوازم و ارکان توسعه، پیشنهادات و راهکارهایی برای تحقق هر چه بهتر این مدل ارائه میگردد.
تحلیل رفتار انتخاباتی (مطالعه ی موردی دهمین دوره ریاست جمهوری حوزه انتخابیه هریس)
حوزه های تخصصی:
انتخابات یکی از مهم ترین مظاهر مردم سالاری در جوامع معاصر است و بزرگ ترین نمود حضور مردم برای تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی تلقی می شود. انتخابات در کشور ما با سابقه ای حدود یکصد سال، حالا به عنوان بزر گ ترین نماد حرکت سیاسی و اجتماعی برای تعیین یک نفر به عنوان بالاترین مقام اجرایی و نفر دوم کشور به شمار می آید. تحلیل رفتار انتخاباتی به عنوان کنشی سیاسی مورد توجه متفکران اخیر علم سیاست و جامعه شناسی قرار گرفته است، در این راستا الگوهای نظری متفاوتی ارائه گردیده که از بین آنها الگوی جامعه شناختی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این الگو توجه بیشتری به
نقش ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بر تصمیمات سیاسی فرد می شود. این تحقیق در پی نشان دادن تأثیر فرهنگ سنتی بر رفتارهای انتخاباتی در حوزه ی انتخابیه ی هریس می باشد. علاوه بر آن بررسی متغیرهای دیگری چون طبقه ی اجتماعی، دینداری، تبلیغات، جنسیت، سن و نقش آنها در تعیین گرایشات و رفتارهای سیاسی مورد توجه بوده است. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای است و روش مطالعه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است نتایج بدست آمده در این تحقیق حاکی از آن است: - مردم حوزه ی انتخابیه ی هریس متأثر از فرهنگ سنتی نظیر هم زبانی، هم قومی و ... می باشند که موجب ایجاد رفتار سیاسی خاص می شود و این عوامل در رأی دادن آنها بسیار مؤثر است. - بین رفتار سیاسی رأی دهندگان در حوزه ی انتخابیه ی هریس و دینداری رابطه وجود دارد و رفتار رأی دهندگان تحت تأثیر دینداری و مذهب قرار دارد. - تبلیغات نقش ناچیزی نسبت به سایر عوامل در ایجاد رفتار سیاسی رأی دهندگان ایفا می کند و با مطالعه ی شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رأی دهندگان به آسانی می توان جهت گیری های سیاسی آنها را پیش بینی کرد.
جایگاه ژئوپلتیک قفقاز در سیاست قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای
حوزه های تخصصی:
منطقه ی قفقاز به دلیل قرار گرفتن در محدوده ای استراتژیک از جهان که آنرا به مرکز ثقل ارتباط شرق، غرب، شمال و جنوب جهان تبدیل نموده است و واقع شدن در حد فاصل مناطق استراتژیک هارتلند و ریملند و از سوی دیگر همسایگی با روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است.از سوی دیگر کشف منابع سرشار انرژی در این منطقه پس از فروپاشی جنگ سرد، نگاه قدرتهای بزرگ را به این منطقه معطوف نموده است. نویسندگان در تلاش هستند در این مقاله، با روشی توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی تحولات اقتصادی و سیاسی منطقه ی قفقاز پس از جنگ سرد بپردازند و به این سؤال پاسخ دهند که، واقع شدن منطقه ی قفقاز در منطقه ای ژئوپولیتیک چه تأثیری
در سیاست خارجی این کشورها و سیاست خارجی کشورهای قدرتمند منطقه ای و فرامنطقه ای داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال این فرضیه مطرح می گردد که کشف منابع انرژی در منطقه ی قفقاز و اهمیت منطقه ی هارتلند و ریملند، منطقه ی قفقاز را دستخوش حضور و بازی جدیدی نموده است. در مجموع می توان گفت که منطقه ی قفقاز دستخوش تحولات عمیقی است که در نتیجه ی حضور قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای به وجود آمده است. بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش استقلال سیاسی، افزایش اهمیت منطقه به واسطه ی وجود منابع جدید انرژی، رشد اقتصادی در پرتو جذب سرمایه گذاری خارجی، کاهش منازعات قومی و درگیری های منطقه ای از نتایج آن می باشد.
دختران شورشی: فعالان جوان و تغییر اجتماعی در سراسر آمریکا
حوزه های تخصصی:
نوشته ی جسیکا « دختران شورشی: فعالان جوان و تغییر اجتماعی در سراسر آمریکا » کتاب تفت، استاد جامعه شناسی کالج دیویدسون در کارولینای شمالی است. ایشان صاحب تألیفاتی در خصوص مسائل زنان است. این اثر برگرفته شده از تز دکتری ایشان در دانشگاه سانتاباربارا کالیفرنیا است که در سال 2008 دفاع شده است. ایشان دارای مقالات و سخنرانی هایی با موضوع زنان و سیاست است که عمده توجه ی خود را هم در بحث زنان متوجه نوجوانان ساخته است. این کتاب در سال 2011 م توسط انتشارات دانشگاه نیویورک منتشر شده است.
این کتاب نتیجه ی مصاحبه ی جسیکا تفت با تعدادی از فعالان جنبش های اجتماعی و
سیاسی دختر ( 75 نفر)، در پنج شهر بزرگ در قاره آمریکا شامل؛ بئونس آیرس، ونکوور،
کاراکاس، مکزیکوسیتی و سانفرانسیسکو است. نویسنده از پاییز سال 2005 م مسافرت به
این پنج شهر را آغاز نمود و یک الی دو ماه در هر یک از این شهرها به سر برده است.
تفت تلاش نموده تا از طریق مصاحبه های کیفی و همدلانه دیدگاه های آنها را کشف کند.
وی برآنست که مطالعاتی که درباره ی جنبش های اجتماعی در دهه 60 م انجام شده است،
بیشتر بر تجارب جنبش های جوانان دانشگاهی پرداخته است و کمتر به تجارب
دانش آموزان و نوجوانان در جنبش های اجتماعی پرداخته شده است. این در حالی است که
به نظر ایشان تغییر اقتصاد از اقتصاد معیشتی به اقتصاد صنعتی، جوانان و نوجوانان را به
عنوان نیروی کار وارد عرصه ی اجتماع نموده است. این موضوع در خصوص دختران
نوجوان که از طریق کار خانگی، خدمتکاری رستوران ها و هتل ها وارد عرصه ی کار
شده اند، مشهود است.