جنگ نرم یکی از شیوه های جنگی است. در این نوع از جنگ به جای ابزارهای جنگی متعارف از ابزارهای فرهنگی تأثیر گذار بر فکر و اندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود. قرآن کریم با بیان آیاتی به نمونه هایی از روشها و شیوه هایی که دشمنان اسلام در طول تاریخ از آن استفاده می کردند؛ اشاره می کند؛ شیوه هایی همچون افک و افترا، شخصیت سازی، تخریب شخصیت، شایعه سازی، افتراء، تحریم، ارتداد. قرآن کریم برای مقابله با این نوع جنگ سه روش اساسی را ترسیم می کند: تقویت ایمان، مقابله با حب دنیا و دنیاطلبی. ائمه اطهار نیز راههای اساسی و مهمی همچون تفقه در دین، الگو قراردادن پیامبران و ائمه معصومین، مجالست با نیکان، روی آوردن به عبادت و یاد خدا کردن، مقاومت و بردباری، دشمن شناسی، دشمنی با شیطان راتبیین می کنند.
قدرت نرم در عصر اطلاعات از سوی برخی به عنوان شیوه جدید جنگی از طریق قدرت رسانه ای است تا ذینفعان با حمله به ارزشها و هنجارهای یک جامعه و تغییر آنها به اهداف خود در کشور مقصد دست یازند. به همین علت در مقاله حاضر سعی شده است تا بر پایه نظریات جامعه شناختی، تاثیر رسانه های جمعی بعنوان ابزاری در قدرت نرم بر ارزشهایی مانند هویت ملی (پذیرش اقتدار جهانی، دیدگاه جدایی دین از سیاست و هویت ملی) بررسی شود. روش تحقیق مورد استفاده، تحلیل ثانویه بوده که داده های مرتبط با آن از داده های سایت wvs بدست آمده است. این داده ها به شیوه پیمایشی و در کل ایران در سال 2005 م. گردآوری شده است. نتایج این تحقیق با استفاده از آزمونهای مختلف و مرتبط با متغیرها از طریق نرم افزار spss بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که رسانه ها بعنوان ابزاری کلیدی در راه اندازی قدرت نرم در زمینه پذیرش هویت ملی، سکولاریزم و پذیرش اقتدار جهانی تاثیرگذارند.
آیا رسانه های ارتباط جمعی بویژه فناوریهای نوین ارتباطی در به وجود آمدن جریانات سیاسی نرم و بدون خشونت که معروف به انقلابهای رنگین هستند، نقش به خصوصی داشته اند؟ مقاله حاضر ضمن تشریح کوتاه وقایع چند کشور اروپای شرقی و انقلابهای نرم آنها، ویژگیهای مشترک رخدادهای پیش آمده، جهانی شدن (که یکی از مولفه های آن بوجود آمدن رسانه های نوین است) و کاربرد فناوریهای نوین ارتباطی اطلاعاتی بویژه اینترنت توسط نخبگان، احزاب، جنبشهای مردمی، نهادهای مدنی و بنیادها به این نتیجه می رسد که رسانه ها در افزایش آگاهی و مشارکت سیاسی مردم، رهبری افکار عمومی، به صحنه آوردن توده ها و تضعیف موقعیت حکومتهای اقتدارگرا نقش فعالی دارند و می توانند جنبشهای مردمی را رهبری کنند، بطوری که نظام جامعه ای را بدون بکاربردن ابزارهای قهرآمیز و با استفاده از «روشهای مسالمت آمیز» و «نافرمانی مدنی» تغییر دهند.
در سالهای اخیر، صحنه و آرایش تقابلها به گونه ای شگفت انگیز دچار تحول گردیده و به تبع آن، مفاهیمی چون «قدرت» و «امنیت» ملی نیز دستخوش دگرگونی شده است. «قدرت فرهنگی» به عنوان مبنای اساسی قدرت ملی و پیروزی در جبهه «جنگ نرم» مطرح گردیده و در این میان، توجه به نقش «سرمایه اجتماعی» در افزایش «قدرت نرم» یک کشور، مورد تاکید اندیشمندان واقع شده است. در عرصه نوین رویارویی، رسانه ها از نقش بسیار مهمی در قدرت ملی هرکشور برخوردارند و رسانه ملی نیز نقش حیاتی در میزان افزایش مشارکت، انسجام، اعتماد، وفاداری ملی و در نهایت افزایش مشروعیت سیاسی دارد و قادر است بعنوان یکی از مولفه های اساسی قدرت نرم و تولید «امنیت نرم»، برای مقابله با جنگ نرم مورد توجه قرار گیرد. مقاله حاضر تلاش دارد نقش رسانه ملی بر افزایش قدرت نرم و به تبع آن تولید امنیت نرم جمهوری.اسلامی.ایران را مورد بررسی قرار دهد. در این نوشتار، جایگاه رسانه ملی در راهبردهای کلان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور و همچنین انتظارات و مطالبات نظام و مردم مورد دقت قرار گرفته است. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات اسنادی و تحلیل محتواست. نتیجه حاصل شده نیز مبین آن است که میان وضعیت موجود با وضعیت ایده آل و مطالبات ملی از رسانه ملی انطباق وجود ندارد.
قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران از بعد نظری و عملی بر تحولات سیاسی منطقه و جهان تاثیرگذاری عینی و محسوسی دارد. در این نوشتار تلاش می شود تا بطور مشخص ضمن تعریف قدرت نرم، نخست به مولفه های قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بعد به مولفه های تثبیت کننده قدرت نرم و در قسمت سوم به عوامل تهدیدکننده قدرت نرم انقلاب اشاره شود، مولفه های قدرت نرم، مثل: اتحاد ملی، اقتدار ولایت فقیه، بصیرت، فرهنگ استقامت، تقویت ایمان، عزم راسخ برای دفاع از انقلاب، آمادگی پاسخ به هر تهدید با قدرت کامل، حفظ و فعال سازی ارزشهای الهی، دفاع ملی، ظلم ستیزی، استکبارستیزی و حمایت از مظلوم و مولفه های تهدید کننده آن مثل عدم توجه به حوزه و دانشگاه، غفلت از توطئه و کید دشمنان، خاصه استکبارجهانی، مورد دقت و بررسی قرار خواهد گرفت. قدرت نرم انقلاب اسلامی بعنوان یک حرکت مکتبی، در بعد ملی و در بعد جهانی نیز با توجه به جهان شمولی مکتب اسلام که دارای قدت نرم ویژه و مخصوص است توصیف خواهد شد و اثرگذاری کمی و کیفی مستمر آن در حوزه های پیرامون، بطورعینی در بیداری اسلامی منطقه و بازتاب گسترده معنویت و آزادی خواهی در سطح جهان، به جهت احیاء اسلام ناب محمدی(ص)، و پاسخ به این سوال که چرا برخی از انقلاب اسلامی ایران خوف دارند؟ و چرا عده ای آن را فرصت و مستکبران جهان وجود آن را برای منافع خود تهدید قلمداد می نمایند؟ در این نوشتار توصیف و تحلیل خواهد شد.
جنگهای آینده ویژگیهای جنگهای سنتی را نخواهد داشت. در نبردهای آینده پیروزی فزیکی و نبرد فیزیکی معنی خود را از دست خواهند داد. پیروزی در پایان نبردهای آینده مترادف با نباختن از طریق جنگیدن با حریف خواهد بود و این معنای رقابت مسالمت آمیزی است که در عرصه نرم افزاری صورت پذیرفته و ادراک طرف مقابل و سایر بازیگران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از سوی دیگر جنگ جنبه حقوقی نیز دارد که یا بین المللی است یا داخلی. این پژوهش ضمن بررسی ابعاد حقوقی جنگ و تبین نسبت و رابطه آن با مقررات حقوقی، مولفه های نوین جنگ نرم در نبردهای آینده را به چالش می کشاند.
سرمایه نرم قدرت از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسیهای اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است. سرمایه نرم قدرت در عمل مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است و شناسایی آن به صورت نوعی سرمایه، در سند چشم انداز، چه در سطح مدیریت کلان و چه در سطح مدیریت سازمانها، می تواند به شناخت جدیدی از نظام های اجتماعی بینجامد و مدیران را در هدایت بهتر نظام ها یاری کند. هرچند سندچشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، تصویری از جامعه مطلوب و پیشرو در مسیر آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و قانون اساسی است، ولی یکی از ملزومات دستیابی به اهداف ترسیم شده این سند، دارا بودن قدرت نرم است. لذا با اتکاء به سند چشم انداز به بررسی منابع قدرت نرم سرمایه نرم اجتماعی جمهوری اسلامی ایران موجود دراین سند ملی پرداخته می شود. دراین تحقیق به منظور دستیابی به نتایج از روش تجزیه وتحلیل اطلاعات زمینه ای در سند چشم انداز با رویکرد توصیفی، تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق آن است که اگر مولفه های قدرت نرم و سرمایه اجتماعی موجود در این سند تقویت و توجه مسئولان کشور به منابع قدرت نرم ملت ایران با تاکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی و بهره مندی از امنیت اجتماعی و قضایی متمرکز شود سبب تسهیل در دستیابی به اهداف سند چشم انداز خواهد شد و دستیابی به اهداف چشم انداز هم مستلزم جنبش نرم افزاری و تولید انبوه علم خواهد بود. لذا تحقق چنین شرایطی زمینه مساعدی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم خواهد ساخت تا با تاثیرگذاری مثبت برای تحقق اهداف چشم انداز در سطح منطقه و جهان به ایفای نقش بپردازد.