۱.
تجاوز و توسعه طلبی روسها در منطقه قفقاز به ویژه بخش مسلمان نشین آن در دوره اول جنگ های ایران و روسیه، علاوه بر آنکه تعرض به قلمرو سرزمینی ایران بود، تجاوز به ساحت دین اسلام، مسلمانان و دارالاسلام نیز بود. تسلط روس ها بر آن منطقه این خطر را در پی داشت که آیین و شعائر اسلامی در آنجا تضعیف شده و آیین مسیحیت به ضرر اسلام گسترش بابد. پس روحانیون شیعه با صدور فتاوی جهادی در کنار حکومت قاجار قرار گرفتند تا بتوانند جلوی تجاوزات روسها را گرفته و از آیین اسلام دفاع نمایند. اگر هدف اصلی قاجارها حفظ قلمرو سرزمینی ایران زمین تحت نظر خود بود، هدف روحانیون جلوگیری از تسلط غیرمسلمانان بر بلاد اسلامی بود. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی- تاریخی در پی تحلیل جنبش نرم افزاری روحانیت شیعه برای حفاظت از سرزمین های اسلامی و دین اسلام در دوره اول جنگهای ایران و روسیه است. یافته ها نشان می دهد روحانیون شیعه با واقع بینی و تفکیک میان مسئله مشروعیت سلطنت قاجار با موضوع دفاع از مسلمانان و سرزمین اسلامی، بر اساس مبانی فقه سیاسی خویش برای تشویق و تهییج مسلمانان به دفاع از سرزمین های اسلامی و مبارزه نرم با دشمنان اسلام، فتاوی جهادی صادر کردند.
۲.
قدرت به عنوان یکی از کلید یترین مفاهیم حقوق عمومی از منظر نوع و نحو هی اعمال در دو دست هی قدرت سخت و نرم قابل مطالعه است. وج هی ممیز هی این دو از یکدیگر در ابزارهایی است که در مقام اعمال خواست و اراد هی حاکمیت به وسیل هی حکمرانان ب هکار برده م یشود. مبتنی بر اندیش هی حقوق عمومی اسلامی، کارگزاران حکومت اسلامی در مقام اعمال حاکمیت موظف به رعایت الزامات مشخصی م یباشند. پژوهش حاضر در مقام تحقیقی تحلیلی و بنیادین به دنبال پاس خگویی به این پرسش اصلی است که آیا مقامات حکومت اسلامی در مقام اعمال حاکمیت مکلف به مشی بر اساس مولف ههای قدرت نرم م یباشند؟ با نگاهی به مجموعه تکالیف تعیین شده برای حاکمان در حکومت اسلامی از جمله الزام به رعایت گزار ههای اخلاقی و لزوم رعایت مشورت به نظر م یرسد، اصل در اعمال حاکمیت در حکومت اسلامی بهر هگیری از ابزارهای قدرت نرم همانند اقناع و جذب است. این اصل حتی در فرهنگ جهاد و مبارزه با غیر مسلمانان و حکوم تهای طاغوتی نیز جاری خواهد بود.
۳.
یکی از جنبه های اصلی دیپلماسی، کمک به بهر هگیری از قدرت نرم در دستی ابی به اهداف خاص است. در مذاکرات هسته ای دستگاه دیپلماسی رسانه ای ایران، با آگاهی از این واقعیت که همزمان با گفت وگوهای دیپلماتیک، جنگ رسانه ای غرب علیه منافع ایران در مذاکرات هسته ای به راه افتاده و خبرهای رسانه های غربی، در راستای تاثیرگذاری بر افکار عمومی، زیاده خواهی ها و کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات نشر پیدا می کند، برنامه راهبردی خود را برای خنثی کردن اهداف جنگ رسانه ای غرب در مذاکرات اتخاذ کرد. در طول انجام مذاکرات هسته ای نیز بارها جنگ رسانه ای طرفین مذاکره، گفت و گوهای هسته ای را تا آستانه شکست کشاند اما قدرت نرم جمهوری اسلامی مانع از شکست مذاکرات شد و توافق هسته ای صورت گرفت. موضوع این پژوهش تحلیل جنگ رسانه ای ایران و غرب در مذاکرات هسته ای در دولت روحانی است. پژوهش به روش، تحلیل کیفی انجام شده و چارچوب نظری آن بر اساس نظریه «برجسته سازی » شکل گرفته است. در پژوهش حاضر «جامعه مورد بررسی » از بین اعضای گروه مذاکر هکننده و کارشناسان وزارت امو ر خارجه، اصحاب رسانه، استادان دانشگاه، کارشناسان رسانه، نمایندگان مجلس و کارشناسان مسائل سیاسی و مسائل بی نالمللی انتخاب شد هاند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بخش دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه در مواجهه با جنگ رسانه ای غرب با مدیریت اطلاعات، عملکرد مناسبی داشته است اما عملکرد رسانه های داخلی در مواجهه با رسانه های خارجی در جنگ رسانه ای ایران و غرب در مذاکرات هسته ای ضعیف بوده است. این پژوهش در پایان پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد رسانه های داخلی در این حوزه ارائه کرده است.
۴.
این نوشتار در صدد آن است تا با بررسی و تحلیل وبلاگهای گروه های تکفیری معاند شیعه، به بازنمایی شیعیان از منظر این گروه ها بپردازد. دراین راستا، تحلیل محتوای وبلاگها نشان می دهد؛ اختلافات ابراز شده در فضای مجازی از طریق وبلاگها دارای وجوه مشترکی همچون اتهام شرک به شیعه، تعمیم برخی رفتارهای ناصحیح شیعیان به مذهب تشیع و مخالفت با وحدت شیعه و سنی می باشد، که تحلیل گفتمان انتقادی این مطالب، حاکی از رسوخ تفکرات وهابی در این موضوعات دارد.
۵.
شکستهای متوالی جنگ سخت باعث گذار از ابزار سخت افزاری به نرم افزاری شده است که تحت عنوان جنگ/ قدرت نرم شناخته م یشود. جنگی که دارای ظاهری نرم می باشد اما ماهیتی سهمگی نتر از جنگ و قدرت سخت دارد. از دهه نود میلادی، ایده قدرت نرم در ادبیات سیاسی مطرح و خیلی زود وارد عرصه عمل شد و امروزه تمامی کشورها به دنبال کسب آن و یا افزایش ابعاد آن هستند. ایران هم علی رغم داشتن ظرفیت و توانایی های زیاد در این زمینه، همواره در چند دهه اخیر با تهدیدات نرم دشمنان مواجه بوده است. متاسفانه علی رغم هشدارهای مقام معظم رهبری مبنی بر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، غارت فرهنگی و جنگ نرم تاکنون درک و پذیرشی از واقعیت آن صورت نپذیرفته است. سوال اصلی مقاله این است که چرا تاکنون پذیرش و درک درستی از جنگ نرم در بین مسوولان، مدیران نظام و مردم به وجود نیامده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که تدریجی، پنهانی و مخفیانه بودن جنگ نرم، غفلت امنیتی و عدم پیش بینی درست تهدیدات امنیت ملی و رویکرد لیبرالیستی به مدیریت فرهنگی جنگ نرم باعث شده تا جنگ نرم برای بسیاری از افراد حتی مسوولان و نخبگان جامعه قابل شناسایی نباشد و به رد و انکار آن بپردازند. از این رو در این نوشتار ضمن بررسی فرضی ههای مزبور، برای درک و پذیرش تحقق جنگ نرم در جمهوری اسلامی ایران، از سه زاویه 1. مقایسه و تفاو تهای جن گهای سخت، نیمه سخت و نرم 2. تشریح سرمایه گذار یهای دشمن در حوز ههای نرم افزاری و سخت افزاری جنگ نرم . عینی نمودن جنگ نرم در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مورد واکاوی واقع شد.
۶.
امروزه با پیشرفت علم و فناوری در عرصه ارتباطات، ابزارهای جدیدی در اختیار بازیگران نظام بین الملل قرار گرفته است تا از طریق آن بتوانند به اهداف پنهان خود دست یافته و زمینه را برای تغییر جریان قدرت در هر کشور، متناسب با برنامه های از پیش تعیین شده فراهم آورند. در طول سال های پس از انقلاب، ایالات متحده آمریکا به علت مسدود بودن مجاری رسمی دیپلماتیک، تلاش فراوانی برای بهره گیری از ابزارهای غیر رسمی چون تبلیغات و پروپاگاندا که از مصادیق قدرت نرم محسوب می شود، علیه جمهوری اسلامی ایران داشته است تا با استفاده از آن بتواند بدون استفاده از ابزار و ادوات نظامی به اهداف پنهان خود دست یابد. تاسیس شبکه ی صدای آمریکا و تولید برنامه هایی از جمله «پارازیت » که به اذعان مدیران این شبکه پر بیننده ترین برنامه این شبکه تلویزیونی محسوب می گردد، در راستای همین اهداف پنهانی صورت گرفته است. بر این اساس در این تحقیق درصددیم تا با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوعاتی را که این برنامه برای مخاطبان خود برجسته می نماید را استخراج و در مرحله بعد تکنیک ها و فنون تبلیغاتی این حوزه از جنگ نرم را تحلیل و مورد ارزیابی قرار دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد موضوعات برجسته شده در این برنامه را می توان در سه حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم نمود. تکنیک ایجاد تفرقه و تضاد با 6 درصد و تکنی کهای پاره حقیق تگویی، تشجیع، جم عآوری کارتهای کیدست و مبالغه هر کدام با 5 درصد بیشترین استفاده را در این برنامه داشته اند و از میان مخاطبان، مخاطبان عام با 58 درصد و هنرمندان با 9 درصد در بین مخاطبان خاص بالاترین جایگاه را به خود اختصاص داده اند.