مقالات
حوزه های تخصصی:
مسئله ناواقع نمایی زبان قصص قرآن، توسط نواندیشانی مانند محمداحمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقع نما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب، به تبیین دیدگاه احمدخلف الله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء متفکران نوصدرایی مانند علامه طباطبایی، استاد مطهری، آیت الله مصباح، آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله با سیره عقلا و ادله عقلی مانند برهان حکمت تنافی دارد و هم چنین با آیاتِ ناظر به اوصاف قرآن (مانند حکیم، عزیز، فرقان) و آیات ناظرِ به اهداف قرآن صریحاً تعارض دارد. مضاف بر اینکه قصصِ قرآن دارای اوصافِ ثبوتی و سلبی مانند وصفِ حق هستند، که نافیِ مدعای خلف الله در ناواقع نمایی قصص قرآن است و ظهورِ در واقع نمایی آنها دارند.
نقد و بررسی نظر ریچارد بل درباره وحی و نبوت با تأکید بر مبانی کلامی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریچارد بل قرآن را محصول تجربیات و افکار شخصیِ پیامبر(ص) درباره فقر معنوی مردم مکه می داند، مسئله این مقاله بررسی دیدگاه ریچاردبل درباره ماهیت وحی ونبوت است که به روش تحلیلی توصیفی با رویکرد انتقادی بر طبق مبانی کلامی شیعه نوشته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ریچارد بل ماهیت وحی را کشف و شهودی می داند و معتقد به تأثیرپذیری وحی از فرهنگ زمانه و گفتاری نبودن الفاظ قرآن است، در زمینه نبوت نیز معصوم نبودن پیامبراسلام(ص) در تلقی و ابلاغ وحی، ماهیت یهودی مسیحی و اﻣّﯽ نبودن وی را بیان کرده است، از دیگر نتایج قابل اشاره این است که دیدگاه بل از نظر مبانی کلامی شیعه مردود است؛ متن قرآن همچون معارف آن از سوی خدا نازل شده است لذا نمی توان به صِرف انعکاس فرهنگ زمانه و تعالیم سایر کتب آسمانی درباره وحی قرآنی و نبوت پیامبر اسلام(ص) قضاوت نمود وعصمت وی ضامن اطمینان مردم به وحی قرآنی است.
تبیین و تحلیل انتقادی اسلام اقتدارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آقای دکترعبدالکریم سروش در موضوع نسبت دین و قدرت، معتقد است که اسلام، دینی خشن و خدای اسلام، سلطانی مقتدر و خشن است. او قرآن را خوف نامه و حضرت محمد| را عارفی مسلح و پیامبری قدرت طلب و اقتدارگرا معرفی نموده است. سروش حکومت نبوی را نیز حکومتی خشن و اقتدارگرا دانسته است؛ بنابراین الگوبرداری سیاسی و حکومتی از حکومت نبوی در دنیای امروز را امری خطا و خطرناک می داند که منجر به تشکیل حکومت های اقتدارگرا و خشن می گردد. مسئله نگارندگان در این تحقیق با سنجش درون دینی و برون دینی این دیدگاه است و روش تحقیق در این پژوهش نیز تحلیلی-انتقادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برخی ادعاهای این نظر سست و بی پایه هستند از جمله اینکه؛ سروش تفسیرخاصی از تاریخ یعنی ساختار محمدِ| قدرت طلب و اقتدارگرا را برگزیده و تنها از این دریچه به اسلام تاریخی نگریسته است و همچنین بر خلاف ادعای او، قرآن مجموعه ای از بشارت ها و انذارها است و آیات بسیاری در آن بر محبت، رحمت و عشق دلالت می کند.
نسبت وحی و رؤیا در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله فهم ماهیت وحی بر اساس رؤیا و نسبت هایی که بین رؤیا و وحی در متون دینی ذکر شده و قابلیت استنباط از آن ها، هدف پژوهشی این مقاله است. روش بررسی این موضوع، تفسیری تحلیلی است که بر اساس ظواهر متون دینی در باب نسبت وحی و رؤیا و سخنان مفسران در این باب، از امکان یا عدم امکان بهره بردن از رؤیاشناسی برای وحی شناسی می پرسد. دریافته های این تحقیق به گونه شناسی انواعی از تشابه و نسبت بین وحی و رؤیا مانند؛ تضعیف حواس ظاهری، تعبیر پذیری بعضی از رؤیاهای صادقه و وحی و انزال وحی در رویا رسیدیم. همچنین رویای صادقه در متون دینی بخشی از نبوت تلقی شده است. بر این اساس، رؤیاشناسی می تواند به وحی شناسی کمک کند، و از این شیوه باید بهره برد، اما در نظریه رویا انگاری وحی مغالطات نظیر مغالطه «کنه و وجه»، «بزرگ نمایی»، «کوچک نمایی»، «تمثیل» و... شکل می گیرد.
بندگی خدا، ذلت یا عزت؟ با تبیین عقلی و استشهاد به آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که خدا به عبادت انسان نیازی ندارد، اما چرا او را به تذلل در برابر خود امر کرده است؟ پاسخ این است که کرنش و تذلل در برابر خدا، عیناً عزت و تعالی انسان است. این ادعا با تبیین فلسفی و با شیوه ی توصیفی تحلیلی بررسی و با استشهاد به آیات و روایات اثبات شده است. تکیه گاه فلسفی در این بحث، آموزه ی «وجود رابط معلول نسبت به علت» است. ضمن توضیح این مسئله، تبیین شده که انسان فعل خدا است و وجودی رابط دارد؛ و همان طور که وجود رابط متقوم به وجود مستقلِ مربوطٌ الیه است، علم به وجود رابط نیز متقوم به علم به وجود مستقل است. در این پژوهش به این یافته می رسیم که انسان با دریافت تحقیرهای تکوینی و تشریعیِ خدا، با حقیقت رابط خود، و در پی آن با ذات مستقل و بی نیاز خدا آشنا می شود. از آن جا که تحقق علم حضوری بدون اتحاد وجودی عالم و معلوم معنا ندارد، او با هستی مستقل خدا ارتباط وجودی آگاهانه پیدا می کند و به عزت الاهی می رسد.
نقد پارادایمی نظریه های جامعه شناسان دینی درباره خاستگاه دین با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی خاستگاه دین، یکی از حوزه های مطالعات برون دینی است که دستاوردهای آن معمولاً در تقابل با اندیشه های درون دینی انگاشته می شود. مسئله پژوهش فرارو ارزیابی یافته های جامعه شناسان دین از منظر اندیشه دینی است. در این راستا با روش توصیفی تحلیلی محورهای اصلی برخی از اندیشه های جامعه شناختی دینی را طبق مبانی قرآن و حدیث ارزیابی کرده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که بنیادی ترین دغدغه هایی که جامعه شناسان را در عصر مدرن به تقابل با دین کشانده، بر سه محور پارادایمی هستی شناختی مادی گرایانه، معرفت شناختی حسی وحی گریزانه و انسان شناختی تطور تکامل گرایانه بنا شده است. از منظر دینی، غیب خود بخشی مهم و اصلی از هستی است و عقل خود حجتی درون دینی است و انسان و دین نیز محصول تطور نیستند بلکه هر دو دارای حقیقتی غیبی و متعالی و تنزل یافته از عالم معنا هستند.
مقایسه دیدگاه های ژان ژاک روسو و استاد مطهری در مورد جبر اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به مقایسه نظریّات دو فیلسوف بزرگ اسلامی و غربی، استاد مطهری و روسو درباره جبراجتماعی پرداخته، مسئله تحقیق این است که چه رابطه ای بین دیدگاه های استاد مطهری و روسو درباره جبر اجتماعی وجود دارد؟ هدف این جستار روشن کردن افتراقات و یا اشتراکات احتمالی موجود دردیدگاه های ایشان درخصوص جبر اجتماعی است. لذا این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و بررسی آثار این دو فیلسوف، به بررسی ادلّه و مبانی آنان پرداخته و فرضیّه تحقیق این است که هرچند هر دو متفکّربه جبراجتماعی معتقدند، اما درمواجهه با جبراجتماعی، دیدگاه های کاملاً متفاوتی دارند. یافته های پژوهش، مبانی روسو را به صورت مثلّثی که قاعده آن اصالت جامعه است، نشان می دهد. درمقابل، مبانی استاد مطهری در نفی جبر اجتماعی، به صورت مخمّس بیان شده که اصل فطرت درآن نقش بنیادین و اساسی دارد.
بررسی دیدگاه مفسران کلامی اهل سنت درباره بازتاب گروه معصومان در تقسیمات انسانی قرآن با محوریت سوره واقعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در موارد متعدد اقدام به تقسیم گروه های انسانی نموده است. این تقسیمات انسانی در راستای اهداف هدایتی و تربیتی قرآن قرار دارد. پرسش این تحقیق آن است که گروه های مطرح شده در قرآن چگونه بازتاب دهنده معصومان^ است؟ این پژوهش که با روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، با محور قرار دادن تقسیم موجود در سوره واقعه، دیدگاه مفسران کلامی اهل سنت مانند فخررازی، زمخشری، سمرقندی، آل غازی و آلوسی را با برداشت های مفسران کلامی شیعه مانند طوسی، طیب و طباطبایی ارزیابی نموده است، تا نشان دهد این رویکرد تفسیری، گروه های موجود در آیه را چگونه بازشناسی کرده است. نتایج این بررسی نشان می دهد در این تفاسیر دو دیدگاه کلی درباره مصداق شناسی سابقان و مقربان، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. دیدگاه نخست با تبیین های مختلف، مورد تحلیل و پذیرش قرار گرفت و چالش ها و اشکالات دیدگاه دوم، بیان گردید.
رفع تعارض و رابطه یابی روایات «فارغ بالان از بلا» و قواعد سنت ابتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهه گریزناپذیر انسان با سختی ها و رنج ها از زمره سنت عام الهی است که به قانون ابتلا شهره است. متکلمان آلام را بازتاب حکمت الهی دانسته و به بیان فلسفه شرور پرداخته اند. پاره ای از روایات به افرادی اشاره دارند که در دنیا و آخرت، در عافیت کامل بسر می برند؛ ظاهر این روایات با عمومیت سنت ابتلای که دارای پشتوانه دینی و عقلی است، منافات دارند. مسئله این پژوهش ارائه مفهوم صحیحی ازاین روایات است، تا علاوه بر رفع تعارضات ظاهری، راهکاری برای رهایی از رنج های پیش رو پیشنهاد دهد. نوشتار پیش رو با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای و تحلیل محتوا تلاش می کند تا ضمن بیان اعتبار روایات «فارغ بالان از بلا»در سایه ی ارائه مفهوم صحیح این روایات، وجه جمع میان آنها و سنت فراگیر ابتلای را بیابد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اعتبار روایات «فارغ بالان از بلا» قابل خدشه نیست. مفهوم «عافیتِ» مطرح شده در آنها با مفهوم آن نزد عامه، اهل لغت و سایر روایات مغایرت دارد و با سنت عام ابتلا همسو است.
بررسی تحلیلی دیدگاه علامه جعفری از ادبیات نویسندگان جهان در تبیین دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نحوه استفاده استاد محمدتقی جعفری از آثار نویسندگان ادبیات جهان در تبیین مسایل دینی و اخلاقی می باشد. روش این تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی است و دامنه آن شامل: شرح مثنوی معنوی، شرح نهج البلاغه و کتاب های هنری ایشان است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین استفاده در این حیطه توسط استاد جعفری از آثار تولستوی و ویکتور هوگو اتفاق افتاده است و از سویی دیگر آثار کسانی چون: صادق هدایت، کافکا و... مورد استفاده نبوده اند، زیرا استاد جعفری معتقد است این آثار در زمینه ادبیات پوچ گرایی هستند. همچنین با توجه به اینکه شرح مثنوی پیش از شرح نهج البلاغه نگاشته شده است استاد در استفاده از مثالهای ادبی با هم همپوشانی داشته و در مواردی یکسان می باشند. پیشنهاد می گردد با توجه به اینکه در بین شارحان و مفسران علوم دینی، هیچ کس چون محمد تقی جعفری به استفاده از ادبیات و هنر درتبیین دین نپرداخته است، از آثار ایشان در کتب گروه معارف اسلامی دانشگاه ها بیش از پیش استفاده گردد.