مقالات
حوزه های تخصصی:
در بحث ربط ذات با صفات خداوند، کمتر از رابطه صفات فعلی خداوند با ذات الهی سخن گفته شده است. مسئله این است درحالی که ذات خداوند، ثابت و لایتغیر است و صفات فعلی خدا حادث، متغیر و محدودند، چگونه ذات ثابت الهی با صفات فعلی متغیر مرتبط می شود که خللی بر بساطت خداوند لازم نیاید؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تبیین ملاصدرا از رابطه صفات فعلیه با ذات خداوند می پردازد. ملاصدرا با توجه به مبنای تشکیک در وجود، صفات خداوند را ذو مراتب می داند که این صفات از مرتبه ذات تا مرتبه فعل خداوند را شامل می شوند و در هر مرتبه، احکام خاص همان مرتبه را دارند. ایشان با تمسک به «قیومیت الهی» و «اضافه اشراقیه» و قاعده «بسیط الحقیقه»، صفات فعلیه را به گونه ای با ذات خداوند مرتبط می کند که گردی از کثرت بر ذات بسیط خداوند نمی نشیند. در پایان، به بعضی از نتایج کلامی بحث اشاره می شود.
بررسی و نقد چیستی اختیار انسان از دیدگاه ژان پل سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختیار انسان و دامنه آن از دیدگاه سارتر در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در تبیین چیستی اختیار از دیدگاه سارتر باید گفت، وی معتقد به تقدم وجود بر ماهیت در انسان است. وجود انسان از سوی خداوند نیست، چراکه در این صورت موجب جبر در انسان خواهد شد. به اعتقاد او انسان همان اختیار و آزادی است و اختیار نیز همان انسان است. اما این دیدگاه صحیح نیست، زیرا: وجود هر موجود ممکنی، بدون علت خلاف بداهت است. خوب و بد نسبی و وابسته به خواست انسان خواهد شد. بین ماهیت نوعیه انسان و کمالات وجودی او خلط شده است. وجود طبیعت در انسان، علت تامه صدور افعال نیست. اصالت انسان به روح او است و خدا نیز امری واقعی است. ضمانت اجرایی ای برای عمل به صفات شایسته انسانی وجود نخواهد داشت. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی در پی بررسی و نقد چیستی اختیار انسان از دیدگاه ژان پل سارتر است.
تأملی بر مرگ و معنابخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم الحادی با رویکردی این جهانی به تحلیل انسان پرداخته و با نفی متافیزیک، وجود روح انسانی را منتفی می داند؛ انسان دارای وجودی تصادفی و متناهی است و خود باید معنا بخش زندگی رو به مرگ خویش باشد. سرانجام این زندگی عبث و بیهوده، مرگی است که همه ی تلاش بشر برای فرار از نابودی و نیل به جاودانگی را محکوم به یاس و ناامیدی می کند. اما در حکمت صدرایی انسان متشکل از جسم میرا و روح نامیرا است و شخصیت حقیقی انسان، روح جاودانه ی اوست. روح با هدف تعالی و پس از طی مراحل کمال و بی نیازی از جسم مادی آن را رها کرده و به حیات ابدی خویش ادامه می دهد، تا مرگ سرآغازی باشد بر زندگی حقیقی، رهیدن از قفس تن و همچنین ارمغان آور امید و بیداری در انسان . در این مقاله بر آنیم تا با تبیین ماهیت مرگ، به بررسی و مقایسه نقش مرگ در معنابخشی به زندگی از نگاه این دو مکتب بپردازیم.
بررسی روش معناشناسی صفات خبری در کتاب التوحید ابن خزیمه، استدلال ها، تحلیل ها و نقد آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان مسلمان، در معناشناسی صفات خبری روش هایی از قبیل؛ تاویل، تشبیه، توقف و اثبات بلا کیف را مطرح کرده اند. ابن خزیمه فقیه و محدث بزرگ اهل سنت در کتاب التوحید، با استنادبه آیات و روایات به معنا شناسی صفات خبری پرداخته است. سؤال این است که روش معناشناسی، استدلال و تحلیل های او چیست و با چه نقدهایی مواجه است؟ فرضیه ما این است که روش وی، بر پایه اصالت معنای ظاهری الفاظ بنا شده و استدلال های او ناسازگاری درونی دارد. با مطالعه و کاوش در کتاب ابن خزیمه و پردازش به شیوه توصیفی تحلیلی، این نتایج حاصل شد. ابن خزیمه با تکیه بر ظواهر الفاظ خدایی، انسان گونه به تصویر کشیده است. شیوه او با آیات، روایات و دلیل عقلی متعارض بوده و استد لال و تحلیل او ناشی از انگاره هایی غیرقابل توجیه می باشد. روش ابن خزیمه، مستمسک رهبران سلفی همچون ابن تیمیه و مستند گروه های وهابی قرار گرفته و روشن نمودن ناکارآمدی آن، می تواند در دفاع از توحید ناب، تاثیرگذار و مفید باشد.
چیستی، اعتبارو کاربست نظریه دینی درعلم تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی، اعتباروکاربست نظریه دینی در علم تاریخ و مطالعات تاریخی، از مسائل اساسی فلسفه علم تاریخ دینی است. کاربردی کردن نظریه دینی در علم تاریخ و تحقق عینی تحلیل دینی تاریخ، ضرورت تحقیق را مضاعف می کند. (هدف و ضرورت مقاله) سؤال اصلی تحقیق برچیستی، اعتبار و کاربست نظریه دینی در مطالعات تاریخی متمرکزشده است. (سؤال اصلی مقاله) چیستی، اعتبار و کاربست نظریه دینی در علم تاریخ، مستند به گزاره های دینی و یا مستند به تأسیس علم تاریخ دینی است. علم تاریخ ناظر به علم نافع و آیه محکم، به مثابه سطحی از حضور معرفتی یک نظریه تاریخی دینی در مطالعات تاریخی است. با دینی شدن مفاهیم، سازه ها، متغیرها و گزاره های نظری نظریه تاریخی در مطالعات تاریخی، نظریه دینی مستند به تأسیس علم تاریخ دینی را می توان تولید کرد. تولید معرفت تاریخی دینی، تحلیل تاریخی دینی، انسان شناسی تاریخی دینی و هویت تاریخی دینی از کاربست ها و نتایج معرفت شناختی نظریه دینی در مطالعات تاریخی است. (ایده و نتایج مقاله) روش شناسی حاکم بر تحقیق، سه فاز اساسی را طی کرده است. فازاول؛ روش شناسی تحقیق مبتنی بر استراتژی قیاسی صورت گرفت. فازدوم؛ روش شناسی تحقیق مبتنی بر استراتژی استقرایی انجام گرفت. فازسوم؛ روش شناسی تحقیق مبتنی بر رجوع دوباره به استراتژی قیاسی بود. (روش شناسی مقاله)
بررسی تطبیقی دیدگاه مرلوپونتی و شهید مطهری در خصوص آزادی مشروط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرلوپونتی با ادبیات اگزیستانسیالیستی الحادی «نظریه آزادی مشروط» خود را با ابداع نظریه «تن سوژه» و با الهام از مفهوم «زیست جهان» هایدگر پردازش کرده و آزادی بشر را در تزاحم با وجود خدوند می داند. او می گوید: بین خدا و ان سان آزاد ی کی را باید انتخاب کرد؛ زیرا اگر وجود خدا اثبات شود، همه چیز تحت نظام ضرورت علّی قرار گرفته و دی گر جایی برای آزادی بشر باقی نمی ماند. شهید مطهری نیز معتقد است آزادی انسان مشروط (محدود) است. وراثت، محیط اجتماعی وتاریخ از جمله امور محدودکننده آزادی هستند. اما او برای اثبات آزادی مشروط بشر از دلیل فطرت و ضرورت به کارگیری عقل در مسیر تکامل انسان استفاده کرده است. به باور شهید مطهری، این آزادی مشروط نه تنها در تضاد با وجود خدا و اراده و علم نامتناهی او نیست، بلکه لازمه ایمان به اوست.روش تحقیق در این نگارش روش عقلی به شیوه کتابخانه ای است و حاصل آن منتج به این نکته شده که هرچند دیدگاه مرلوپونتی و استاد مطهری در خصوص «آزادی مشروط» تا حدی مشابهت دارند، اما نظریه هر یک از ایشان در منظومه فکری خود کاملا متفاوت از دیگری است.
بررسی و نقد فلسفه میان فرهنگی به مثابه رویکرد بینادینی در نگاه ادهر مال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادهرمال براساس مبنای «دیگری» و قبول «غیریت» از رویکرد میان فرهنگی سخن گفته و با نفی انحصارطلبی در فلسفه و فرهنگ خاص به دنبالِ تئوری گفتگوی بین فلسفه ها و فرهنگ ها برای درک بهتر «حقیقت» می باشد. او با همین مبنا با «ادیان» نیز مواجه شده و رویکرد «بینا دینی» را نظیر «رویکرد میان فرهنگی» برای درک بهتر «حقیقت متعالی» مطرح می نماید. در مقاله حاضر با روش «توصیفی» و براساس مبنای «دیگری» نظریه «فلسفه میان فرهنگی به مثابه رویکرد بینا دینی» تبیین شده و با روش «تحلیلی انتقادی» نقاط قوت و ضعف آن معلوم گشته است. نقد فلسفه مدرن و پست مدرن و ایجاد زمینه برای گفتگوی میان فلسفه ها و فرهنگ ها از نقاط قوت آن می باشد، همچنان که «نسبیت حقیقت» در فلسفه ها و «نسبیت حقانیت» در ادیان و جامع افراد و مانعِ اغیار نبودن آن از ضعف های نظریه فوق است. ضمن اینکه مقایسه رویکرد میان فرهنگی در فلسفه ها که امر انسانی بوده با رویکرد میان دینی که امر وحیانی است، ضعف دیگری تلقی می گردد.
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیدگاه سهروردی و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهروردی و سوئین برن در دو سنت فلسفی متفاوت به تأمل درباره مسئله شر پرداخته اند. راه حل های سهروردی در حل مسئله شررا می توان ذیل چهار نظریه ارائه کرد؛ نظریه عدمی دانستن شر، نظریه ملازمه شر و خیرهای برتر، نظریه ملازمه شروکمال و نظریه شر و اختیارآدمی. سوئین برن در قبال شرور اخلاقی و طبیعی با توسل به دفاعیه و دادباوری (تئودیسه) دو راه حل اصلی ارائه می دهد: 1. دفاع مبتنی بر اختیار 2. دفاع مبتنی بر دادباوری و خیرهای برتر به سه روایت: الف) روایت زیبایی شناسانه از وقوع شرور ب) روایت حصول خیرهای اخلاقی از وقوع شرور ج) برهان مبتنی بر کسب معرفت. این نوشتار در تلاش است با روش استنادی و تحلیل محتوا علاوه بر ارائه طرحی منسجم از آرا دو فیلسوف درحل مسئله شر به بررسی تطبیقی هستی شناسی مسئله شر از نگاه این دو اندیشمند پرداخته و از همین رو ضمن تحلیل نقادانه نقاط اشتراک و افتراق تئوریک میان دیدگاه دو فیلسوف نهایتاً به دیدگاه کاملتر دست یافته است.
بررسی رویکرد علامه طباطبایی و فلاسفه اگزیستانس خداباور درمنزلت و کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی اگزیستانسیالیست های خداباور استعدادهای درونی انسان را در پیوند با منزلت و کرامت انسانی تعریف می کنند و بر وجوهی چون اختیار، انتخاب و مسئولیت انسان تأکید می کنند. در حوزه اسلامی نیز علامه طباطبایی منزلت انسانی را با خدامحوری در ارتباط می داند. اختیار ازجمله وجوه تشابه دو رویکرد است با این تفاوت که علامه برخلاف اگزیستانس ها نقش استقلالی برای اختیار و اراده انسان قائل نیست. در دیدگاه علامه کرامت انسانی در پیوند با مبدأ ترسیم می شود، اما در نظراگزیستانسیالیست ها ارتباط با خدا نقش قابل توجهی در کرامت و منزلت انسانی ندارد، هرچه هست به اختیار، اراده و آزادی انسان محقق می گردد. از جمله وجوه برتری دیدگاه علامه توجه به فطرت انسانی در تحقق کرامت حقیقی است. ازین منظر شکوفایی فطرت نیازمند برنامه است. این برنامه که همان آموزه های دینی و وحیانی در نظر علامه است، هرچند به تعبیر اگزیستانس ها نوعی محدودیت است اما این محدودیت در حقیقت گوهر فطرت انسان را فربه تر می کند. این مقاله به مقایسه رویکرد فلاسفه اگزیستانس خداباور و علامه طباطبایی دربحث از منزلت و کرامت انسانی می پردازد و می کوشد تا وجوه تشابه و افتراق این دو دیدگاه را نشان دهد.
دیدگاه محمدباقر بهبودی بر ادّله جسمانیتِ مادّی اَبدان در رستاخیز و نقد آن از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حشر جسمانی ابدان از مسائل مورد اختلاف میان متکلمان و حکمای اسلامی است. طبق نظر علامه، انسانِ محشور در قیامت به واسطه نفس او از یک سو عینیت با انسان دنیوی و از سویی به واسطه بدن او مثلیتی با انسان دنیوی دارد. مرحوم محمدباقر بهبودی جسمانیت ابدان در روز قیامت را پذیرفته و ادله ای برای این امر بیان می دارد؛ اما مبتنی بر رویکرد حکمی نقدهایی بر آن وارد است. این پژوهش با مقایسه تطبیقی هر دو دیدگاه درباره کیفیت اِلحاق اَبدان در رستاخیز و کیفیت زمین در قیامت به نقد دیدگاه جسمانیت مادّی اَبدان برای آیاتی که امکان وقوع مادّی آن را پنداشته اند، پرداخته و در نتیجه مهم ترین نتایج تحقیق حاکی از آن است که طبق نظر علامه اِعاده انسان به عینه از محالات است و محال، تحقق و هستی نمی پذیرد؛ ازاین رو به روش توصیفی تحلیلی به بررسی محتوای آن پرداخته شده است . .