مقالات
حوزه های تخصصی:
بداء آموزه ای مهم در مذهب شیعه امامیه به شمار می رود. ملاصدرا در مورد بداء معتقد است که هرگاه نفس نبی یا ولی خدا به عالم ملکوت یا نفوس مدبره عالم متصل شود و آنچه را خداوند بر صحیفه قلب آنها نگاشته است ببیند و به مردم خبر دهد سخن او حق و صدق است. و ممکن است بار دیگر به آن نفوس متصل شود و چیزی غیر از آنچه قبلاً دیده و اسباب طبیعی اقتضای آن را داشته است ببیند. در این صورت اگر آنچه بار اول دیده با آنچه بار دوم می بیند متفاوت باشد چنین چیزی را بداء گویند. اما فخر رازی این عقیده را باطل می داند؛ زیرا می گوید موجب تغییر در علم ذاتی الهی می شود. در این مقاله به بیان دیدگاه ملاصدرا و همچنین دیدگاه فخر رازی در مسئله بداء مورد نقد و بررسی قرار گرفته است
بررسی تحلیلی سوبژکتیویسم و پیامدهای آن در توسعه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوبژکتیویسم گوهر و ذات مدرنیته است، توسعه مدرن عقلانیت خود را که از مهم ترین شاخصه های آن می باشد بر مبنای معرفت شناسی سوبژکتیویسم قرار داده که مبتنی بر اصالت سوژه است. بر این اساس یگانه موجود حقیقی، انسان است و دیگر موجودات تمثیل و وجود ذهنی، قائم به سوژه و اصول تعریف شده در نزد او هستند و در نتیجه عقل ابزاری و خودبنیاد انسان که پایین ترین مرتبه عقل انسانی است جانشین عقل دینی و وحی می شود. عدم توجه به مراتب بالاتر عقل, داشتن درک واضح تر از بدن, عدم تبیین چگونگی نیل به وجود از معرفت و تقدم درک هستی خود نسبت به حالات ذهنی مهم ترین نقدهایی است که برذات سوبژکتیویسم وارد شده است. از جهت پیامدها نیز می توان گفت بحران عقلانیت و رشد فزاینده عقلانیت ابزاریِ سکولار و در نتیجه رواج پوچ گرایی، انکار مرجعیت وحی و در نتیجه اعطای حق قانون گذاری به انسان، تغییر معیار ارزش ها و بحران ارزش های اخلاقی، دوری انسان از هویت فطری و خدابنیاد و محروم گشتن از درک حقیقت و در نهایت دور شدن از مسیر سعادت واقعی و همه جانبه در اثر بسط شئون مختلف سوژه ریشه در اندیشه سوبژکتیویسم دارد.
جایگاه مرگ در روند حرکت استکمالی نفس از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا مرگ طبیعی را امر وجودی و لازمه ی استکمال نفس در فرآیند حرکت جوهری می داند و بر همگانی بودن و لطف بودن آن معتقد است و مرگ ارادی را وسیله ای برای پاکی و از بین بردن هوای نفس به اختیار سالک می داند. عاملی که نگاه ملاصدرا از مرگ، را متفاوت کرده است حرکت جوهری نفس و عالم طبیعت است. او با ابتکار نظریه حرکت جوهری به تبیین مرگ می پردازد. نفس انسانی ابتدا به صورت ماده است که جوهره تبدیل به مجرد شدن را دارد، لذا بر اثر حرکت جوهری به طرف تجرد حرکت می کند. وقتی به تجرد و تکامل رسید، این بدن را رها می کند. این رها کردن و جدایی از بدن بر اثر استکمال، همان مرگ است. پس نفس دو مرگ را تجربه می کند. یکی آن به آن و لحظه به لحظه و دوم بعد از استکمال نفس و خروج او از این جسم و از این دنیا.این نوشتار در صدد است پس از تبیین معنای مرگ و جایگاه آن را در استکمال نفس از دیدگاه ملاصدرا، به نقد و بررسی این دیدگاه بپردازد.
تحلیل نسبت عقل و نقل از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی نسبت میان عقل و نقل، یکی از مهم ترین موضوعاتی است که ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. دستیابی به تحلیل درست این رابطه از آن رو دارای اهمیت است که راه را بر شناخت منابع معتبر معرفت دینی هموار می سازد. از سوی دیگر، علامه طباطبایی یکی از بزرگترین حکیمان متأله سده اخیر به شمار می رود؛ بدین جهت تحلیل آراء او از اهمیت خاصی برخوردار است. در این نوشتار ابتدا به تبیین معنای عقل، وحی و نقل، به عنوان مبادی تصوری بحث پرداخته می شود و در ضمن آن روشن خواهد شد که ادراکات عقل سلیم که با سلامت فطرت حاصل شده است و همچنین آموزه های قطعی وحیانی از دیدگاه علامه معتبر هستند. سپس به تبیین رابطه میان عقل ونقل از منظر علامه و تحلیل این رابطه به دو روش پیشین و پسین پرداخته شده است. با توجه به نتایج این مقاله روشن می شود که از منظر علامه، عقل ونقل از هماهنگی کامل برخوردار بوده و هیچ گزاره ی خردستیزی در نقل و آموزه های وحیانی قطعی وجود ندارد.
تاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی متعلق تاثیر گناه بر معرفت و کیفیت تاثیرگذاری آن از منظر شهید مطهری می پردازد که امروزه به طور مستقل در معرفت شناسی مورد توجه قرار گرفته است. استاد مطهری به دلیل اهمیت ساحت عقیدتی در انسان، با محور قرار دادن آیات و روایات در آثار مختلف خود به این مسئله پرداخته است. میل به پذیرش عقاید تقلیدی، تاثیر غرور علمی بر عدم کسب معرفت، تاثیر مادی گرایی اخلاقی بر مادی گرایی اعتقادی از مصادیق تاثیر گناه بر علوم حصولی و ممانعت گناهان از علم حضوری به خود و خدا، تاثیر رذایل بر خواطر انسانی و تاثیر گناهان بر قلب انسان از مواردی است که استاد مطهری در رابطه با تأثیرات گناهان بر معرفت های حضوری انسان به آن ها اشاره کرده است. از نظر شهید مطهری با تکرار گناه و مداومت بر اعمال ناپسند، حاکمیت نفس از بین رفته و جنبه عقلی و ملکوتی نفس به تدریج کم رنگ می گردد؛ تا جایی که گناه هم مانعی برای کسب معرفت و هم عاملی در عدم اذعان و تصدیق به حقیقت می شود.
بررسی هستی شناسانه و شناخت شناسانه برهان صدیقین علامه طباطبایی (خوانش، تحلیل و نقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از برهان صدیقین چندین خوانش ارایه شده است. درمیان اندیشمندان پسین، یکی از مهمترین خوانش ها ازعلامه طباطبایی است که با نگرشی وجودی عرضه شده است. مفاد خوانش وتقریر ایشان نسبت به دیگرخوانش های فلسفی، به مرز عرفان نزدیکتر می شود؛ چه اینکه در نگاه عارف نیز پذیرش خدا اولین اصل و مفروض اصلی تمام مباحث عرفانی است. در این نوشتار تلاش شده است با توجه به اینکه خوانش علامه دارای لایه های هستی شناسانه و شناخت شناسانه مهمی می باشد، درآغاز اصل برهان با تکیه به آثار ایشان نقل و سپس در هفت گام مورد فهم و تحلیل قرار می گیرد و در ادامه برخی از نقدهایی را که گام ها و لایه های پیش گفته را نشانه رفته است، شناسایی و آورده شده است و سرانجام نقدهای یادشده، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است و از نزدیکی برهان یادشده به عرفان و رویکردعلامه در خوانش برهان، دفاع شده است.
بررسی تأویلات خواجه نصیر طوسی از آیات معاد در رساله آغاز و انجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیر طوسی، فیلسوف، متکلم و عارف نامی شیعی، در رساله گران سنگ آغاز و انجام ، تأویلات گسترده ای از آیات معاد ذکر کرده است که فهم و تصویر جدیدی از معاد به دست می دهد که بسیار متفاوت از تصویر کلامی رایج از معاد است. وی ازدواج با حورالعین را به اتحاد با صور علمی؛ روز جمع بودن قیامت را به ارتفاع زمان و مکان و جمع شدن خلق اولین و آخرین؛ «اذا الوحوش حشرت» را به حشر انسان ها بر صورت ذاتی شان؛ برزخ را به دنیا؛ نهرهای بهشتی آب، شیر، عسل و شراب را به مراتب مختلف مواعظ و نصایح عام و علوم و معارف؛ هفت درب جهنم را به قوای هفت گانه نفسانی یعنی پنج حس ظاهری به اضافه دو قوه خیال و وهم؛ نامه اعمال را به اثر حاصل از افعال و اقوال انسان در لوح نفس او؛ مبدأ و معاد را به فطرت اُولی و بازگشت به آن تأویل می کند. این مقاله ضمن تبیین تأویلات خواجه نصیر طوسی در مورد برخی از آیات معاد به ارزیابی آنها می پردازد تا تأویلات صحیح را از ناصحیح تفکیک کند.
نقش ابزارهای معرفتی (حس، عقل، قلب) در معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روشی کتابخانه ای - تحلیلی، معلوم شده که حس ابزاری غیر مستقل و مقدمه ساز حکم عقل است. گاهی به دلایلی مانند ندیدن یا نشنیدن، نبود یا تقطیع روایات، نقل به مضمون آن ها و نرسیدن قراین ، مقدمات لازم حکم درست عقل، فراهم نمی شود. عقل در اموری چون مبنا سازی فلسفی و اصول فقهی، پایه های اصلی دین، کشف از حکم شرعی(نه انشای حکم مولوی)، لحاظ همه ابعاد وجهات مسائل، در تولید، تغییر و تکامل معرفت دینی نقش آفرین است. قلب، ابزاری بسیار نیرومند با تهذیب، در مرحله عالی، وحی الهی و در مراتب پایین تر الهامات و اشراقات را در می یابد. هیچ کس توان درک کنه علم حضوری وحی، این سلطان علوم، مکمل عقل و مغایر با سنخ تجربه دینی را، ندارد. قلب ادراکات عقل در قالب مفهومی را به صورت موجودی شخصی و خارجی می یابد و می تواند بسیاری از مجهولات دست نیافتی عقل را، با علم حضوری دریافت کند. معیار درستی یا نادرستی شهودات قلبی، عقل و نظر معصوم است.
تحلیل انتقادی مؤلفه تعبد در نظریه عقلانیت و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه عقلانیت و معنویت، نفی تعبد یکی از مؤلفه های اصلی است؛ هرچند که این مؤلفه، از توابع مؤلفه مرکزی این نظریه، یعنی عقلانیت با تفسیر پردازنده این نظریه است؛ در مجموع، این ویژگی، منتج غیر دینی بودن معنویت از منظر صاحب نظریه است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی پژوهشی و فارغ از التفات به انگیزه ها و حواشی پررنگ صاحب نظریه، در ابتدا به معرفی مقصود نظریه پرداز از عقلانیت پرداخته و به تفصیل، به بررسی انتقادی اقسام سه گانه عقلانیت اقدام نموده است؛ آن گاه به تشریح و نقد دیدگاه نظریه پرداز در خصوص نفی تعبد اهتمام نموده است. به عقیده نویسنده مقاله، دیدگاه پژوهشگر محترم در نقد تعبد دینی، مبتنی بر برخی پیش فرض های دیگر وی در خصوص عدم امکان مدلل نمودن عقائد دینی می باشد، که در این نوشتار، به نقد آنها توجه شده است؛ از سوی دیگر، فارغ از انتقادات مبنائی به برخی ابعاد دیدگاه وی، انتقادات درون ساختاری مهمی را می توان به دیدگاه وی طرح نمود. در نهایت، به نظر می رسد که تعبد مأخوذ در دین وحیانی، تعبد مدلل است و انتقادات این پژوهشگر محترم، وارد نمی باشد.