مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاههای مهم در مبحث معاد جسمانی، نظریه عینیت بدن دنیوی و اخروی است. این دیدگاه طیفی وسیعی از متکلمین و همچنین برخی از حکما را در بر می گیرد و با وجود اختلاف میان طرفداران این دیدگاه در فروع، اصل مدعا، یعنی عینیت بدن دنیوی و اخروی در معاد جسمانی مورد اتفاق ایشان است. شیوه تحقیق در این مقاله به گونه توصیفی انتقادی می باشد . مقاله حاضر پس از توصیف و نقد دیدگاه یادشده، به این نتیجه رسیده است که ادعای عینیت بدن دنیوی و اخروی به علت وجود مشکلات مبنایی و روشی ازجمله: عدم توانایی در تبیین درست از حقیقت انسان، محذورات عقلی بسیار از جمله محال بودن اعاده معدوم، و بسیاری از نصوص که در تضاد با این دیدگاه است، توانایی اثبات ادعای خود یعنی عینیت بدن دنیوی و اخروی در معاد جسمانی را نداشته و فاقد کارآیی می باشد.
زبان قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل مطرح در حوزه زبان دین و قرآن، معناداری، معرفت بخشی و واقع نمایی گزاره های قرآنی است. این مباحث ابتدا در خصوص متون مقدس یهودی مسیحی طرح گردید، سپس دامنه آن توسط برخی روشنفکران معاصر به زبان قرآن کشانده شد. آیت الله جوادی آملی، از جمله مفسران معاصری است که در صدد پاسخ به پرسش های نوپدید در خصوص زبان قرآن برآمد. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی با اشاره به برخی زمینه های چالش برانگیز زبان دین در جهان غرب، به تبیین دیدگاه آیت الله جوادی آملی پیرامون زبان قرآن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بر خلاف ادعاهایی که زبان دین و قرآن را فاقد معنا و معرفت افزایی می دانند، در نگاه آیت الله جوادی آملی، زبان دین و قرآن بر اساس ادله برون دینی مانند: برهان حق، برهان هدایت، نارسایی معیار تحقیق پذیری و ادله درون دینی: مانند اوصاف سلبی و ثبوتی قرآن، اهداف قرآن و روش قرآن در بیان معارف و قصص، روایت ثقلین، معنادار، معرفت بخش و واقع نما می باشد.
نقد رویکرد ابن تیمیه در باور شیعیان به مهدویت (عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب منهاج السنه از جمله آثار ابن تیمیه است که وی در آن تلاش دارد تا با استناد به موارد شاذ و نادر و گاه اسناد ضعیف و دروغ، جایگاه اهل بیت پیامبر| از جمله اعتقاد به امام عصر# را تضعیف و حتی انکار نماید. نویسنده با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی توصیفی تلاش دارد تا با استناد به روایات اهل سنت، به تحلیل و نقد مبانی ابن تیمیه در انکار امام عصر# پرداخته و نشان دهد که ابن تیمیه با استفاده از ترفند دروغ سازی و با تکیه بر روایات بسیار شاذ و نادر، سعی داشته تا باور شیعیان به مهدی موعود را به چالش کشیده و با اتهام شیعه در استناد به روایات غیرمنقول از اهل سنت، جایگاه امام عصر را ضعیف جلوه دهد، این در حالی است که منابع روایی اهل سنت خلاف گفته ها و اندیشه های ابن تیمیه را نشان می دهد و روایات مشهوری را که محدثان نقل نموده اند، نشان از جایگاه والا و اعتقاد عمیق شیعیان به موعودی دارد که پیامبر| به آن بشارت داده است.
نقدی بر مقاله «تحلیل و بررسی نظریه علّامه طباطبایی در مورد صفت تکلّم خداوند»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شماره ۶۶ فصلنامه وزین اندیشه نوین دینی، مقاله ای با عنوان «تحلیل و بررسی نظریه علّامه طباطبایی در مورد صفت تکلّم خداوند» منتشر شد. در آن مقاله، پس از ذکر اجمالی دیدگاه معتزله، اشاعره و صدرالمتألّهین پیرامون صفت کلام الهی، نقدهای علّامه طباطبایی بر این دیدگاه ها نقد شده است. ادّعای نویسندگان مقاله این است که نقدهای علّامه بر دیدگاه های سه گانه، به ویژه بر عقیده صدرالمتألّهین به صفت ذات بودن کلام وارد نیست. مسئله تحقیق این است که آیا ادعای نویسندگان بر نادرستی نقدهای علامه بر آن دیدگاه ها، صحت دارد. این پژوهش به روش تحلیلی _ توصیفی، با رجوع به آثار علّامه به بازخوانی نقدهای علّامه و بررسی نقدهای نویسندگان مقاله بر علّامه می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد نویسندگان مقاله، نقدهای علّامه بر دیدگاه معتزله و اشاعره را به درستی گزارش نکرده اند و در نتیجه، نقدشان وارد نیست و در موارد صحّت گزارش نیز نقد ایشان بر علّامه درست نیست.
وحدت یا کثرت ساحت های بدن و روح با تأکید بر مستندات درون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله وحدت بدن یا کثرت آن برای هر انسان، همانند مسئله وحدت روح یا کثرت آن، از جمله مسائل محل نزاع در فلسفه کلاسیک است. در مستندات دینی نیز هر چند در نظر ابتدائی، تعارض ظاهری به چشم می خورد اما در مجموع می توان به جمع بندی مطلوب رسید. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل محتوا، به بررسی مستندات در این خصوص پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس مستندات دینی، هر انسانی دارای دو بدن «مادی» و «مثالی» است. اما در خصوص تعدد أرواح، اختلاف روایی وجود داشته، برخی روایات انسان را دارای دو روح «الحیوان» و «العقل» می داند و برخی روایات نیز انسان را دارای پنج روح «القوه، الشهوه، المَدْرَج، الایمان و القُدُس» دانسته اند. همچنین به نظر می رسد دسته دوم از روایات قابل جمع با دسته نخست بوده و روایات حاکی از پنج روح، به قوای همان روح الحیوان و روح العقل اشاره دارد.
دفاع از عصمت امام علی(ع) در مواجهه با الزامات سیف الدین آمدی در کتاب أبکار الأفکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، و استفاده از منابع کتابخانه ای، مسأله نقد سیف الدین آمدی (۵۵۱ ۶۳۱ ق) -متکلم برجسته اشعری در نفی و رد عصمت امام علی× بررسی شده است. در کتاب ابکار الافکار فی اصول الدین هفت فعل و ترک فعل با عنوان «الزام» به امام× نسبت داده و نتیجه گرفته اند که لازمه آن الزامات، فقدان عصمت است. یافته های پژوهش نشان می دهد هر هفت الزام آمدی هیچ خدشه ای به عصمت امام× وارد نمی کند. آمدی اهل جدل و مغالطه است، تسلطی به تاریخ و حدیث ندارد و از روایات ضعیف بهره برده، او در پژوهش بی طرف نیست و متعصبانه به دنبال اثبات پیش فرضهای خود می باشد. اشکالاتی مانند پذیرش حکمیت، بیعت، همکاری با خلفا و برخورد با قاتل زبیر و .... دارای پاسخ و توجیه هستند و هیچ منافاتی با عصمت ندارند.
خوانشی نو از ماهیت ایمان با تأکید بر آرای علامه طباطبایی و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر، بازنمایی دقیق ماهیت ایمان از رهگذر تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی و جان هیک از نواندیشان نامدار معاصر است. در این مقاله با رویکردی نظریه پردازانه و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی نگرش علامه و هیک در بازنمایی ماهیت ایمان پرداخته شده و به دنبال آن، نقدهایی به هردو دیدگاه مطرح می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد علامه از روش درون دینی به تبیین ساختار ایمان پرداخته و ایمان را متشکل از دو مؤلفه علم و التزام معرفی می کند. از سوی دیگر، هیک از روش برون دینی به مقوله ایمان ورود کرده و آن را به عنصری تفسیری بازنمایی می کند که مختارانه و برخاسته از تجارب دینی محقق می شود. علامه، علم را به عنوان یکی از اجزای مؤلفه ایمان معرفی می کند، در صورتی که هیک، براهین فلسفی را برای اثبات خداوند، ناکام دانسته و تجربه دینی را صرفاً برای دفاع از عقلایی بودن ایمان دینی مطرح می کند. البته مشترکاتی از جمله ارادی بودن و مرتبه مندی ایمان در دو دیدگاه مشاهده می شود.
نقد الحاد تاریخ مدارانه آگوست کنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شبهه خدا به مثابه امر تاریخی به شیوه تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای مورد نقادی قرار گرفته است. شبهه کنت در مورد خدا مبتنی بر نظریه اندیشه ورزی سه مرحله ای است؛ که بر پایه آن بشر ابتدا الهی می اندیشد و سپس به سراغ فلسفه و سرانجام به دنبال علم می رود. آگوست کنت بر پایه شواهدی مانند استقراء، شهود و ضروت منطقی به این جمع بندی می رسد که این قانون بر اندیشه بشر حاکم است و اکنون جوامع انسانی به مرحله علمی یعنی آخرین مرحله از مراحل تطور اندیشه بشر رسیده است و بدین ترتیب خدا که در دوره ربانی یک اصل محوری بود اکنون به عنوان یک امر تاریخی به حاشیه رانده شده است. از آنجا که این شبهه مبتنی بر قانون مراحل سه گانه است، تلاش شد که این قانون را از چشم اندازهای متفاوت مورد نقادی قرار دهیم. در فرایند نقد شواهد مورد استناد از جمله استقراء، شهود و ضرورت منطقی مورد نقادی قرار گرفت. با نقادی قانون مراحل سه گانه ضعف شبهه خدا به مثابه یک امر تاریخی آشکار گردید.
مقایسه تحلیل «تجربه نزدیک به مرگ» از نگاه مادی گرایانه و فلسفه و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تجربه نزدیک به مرگ» از موضوعات مورد علاقه اندیشمندان علوم تجربی، فیلسوفان و الهی دانان است. روان شناسان با ارائه مدلهای انتظار، تولد و مسخ شخصیت در پی تحلیل این تجربیات برآمده اند. فیزیولوژیست ها آن را توهمات ناشی از ترشح هورمون ها، آسیب ناحیه مغزی، تغییرات فشار خون و علل مشابه دانسته اند. هریک از نظریه ها ایراداتی دارند. مسئله تحقیق در این نوشتار مقایسه دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامی در مورد این تجربیات و مقایسه آن با نظرات فیزیکالیست هاست. روش تحقیق این نوشتار مبتنی بر گردآوری اطّلاعات فلسفی عرفانی از روش کتابخانه ای و داده پردازی از روش توصیفی تحلیلی ومقایسه انتقادی با دیدگاه فیزیکالیست هااست. یافته های این تحقیق گویای امکان تشبیه این تجربیات با شهود عرفانی و درنتیجه بهره برداری از معیارهای عرفانی و فلسفی برای ارزیابی آنهاست. امکان استناد به این تجربیات برای اثبات حیات پس از مرگ، ابتناء نصایح اخلاقی و عرفانی برآنها در عین پذیرش امکان خطا و احتراز از استنباط فقهی مبتنی بر آنها از دیگر یافته های این تحقیق هستند.
بررسی دلالت آیات میقات بر بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران و متکلمان امامیه برای اثبات آموزه بداء به آیاتی از قرآن کریم، تمسّک جسته اند. از دیدگاه ایشان، برخی از آیات، بر امکان وقوعی بداء، برخی دیگر بر نکوهش مخالفین بداء و دسته سوم نیز بر وقوع بداء در امتهای پیشین دلالت دارند. از این میان، آیات دسته سوم، بیشترین ارزش استدلالی را دارند. از جمله آیات دسته سوم که مورد مناقشه موافقان و مخالفان قرار گرفته، آیات 142 اعراف و 51 بقره می باشد که به آیات میقات حضرت موسی× مشهور شده اند. مسئله پژوهش حاضر، بررسی دلالت یا عدم دلالت آیات میقات بر بداء و هدف از آن بررسی میزان و چگونگی دلالت این آیات بر اثبات بداء می باشد. به همین منظور، نظرات موافقان و مخالفان تفسیر بدائی از این آیات، به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل تفاسیر بدائی و غیر بدائی و تأیید تفاسیر غیر بدائی براساس دلائل و شواهد ذکر شده در تحقیق نیز از جمله یافته های آن است.