مقالات
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی تاریخی به شناخت بستر، زمینه و ساختار اجتماعی جامعه گذشته می انجامد که رفتارها و کنش های تاریخی در قالب آنها صورت می گرفته است. پس از وفات پیامبر (ص)، جانشینی ایشان و واقعه سقیفه بنی ساعده مهم ترین مسئله مطرح در جامعه اسلامی بود. افزون بر امام علی (ع)، شخصیت برجسته اهل بیت (ع)، گروه ها و خط های فکری دیگری مدعی دست یابی به خلافت بودند. آنان برای منفعل کردن علی (ع) در افکار عمومی، به تأکید بر زمینه های اختلاف در مرجعیت فکریِ جامعه و تقویت آنها پرداختند و از ابزارهایی همچون پیدایی فرق و مذاهب گوناگون، جعل حدیث و...، برای رسیدن به این هدف بهره گرفتند. این سنت در قرن های بعدی نیز دنبال و سازمان دهی و استوار شد. این پژوهش پس از عرضه تعریفی درباره شبه جزیره عربی پیش از ظهور اسلام، به انگیزه نزدیک شدن به هدف پژوهش، به تبیین جامعه شناختی گروهی خواهد پرداخت که به سرعت شکل گرفت و حتی به رغم انتظار طراحانش، ناباورانه کامیاب شد و ساختاری تازه در هرم قدرت حکومت اسلامی بنیاد گذارد.
علل گسترش فقه حنفی در ماوراء النهر تا پایان عصر سامانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقه حنفی هم از دید شمار پیروانش و هم از دید گستره جغرافیایی و تدوین یافتگی آرا و فتاوای عالمانش، از مذاهب مهم اسلامی به شمار می رود. این فقه که شیوه کمال یافته و منسجم مکتب «اهل رأی» است، از آغاز پیدایی اش در خراسان و بلاد ماوراء النهر جایگاه برجسته و تأثیرگذاری داشت. شاید بتوان گفت که نشر و گسترش فقه حنفی در آن سامان، در دوره حکم رانی سامانیان به اوج رسید؛ چنان که پس از عراق بلاد خراسان و ماوراءالنهر را فراگرفت و این شهرها به دومین مرکز مهم حنفیان بدل شدند. پیشرفت فقه حنفی در آن دیار در عصر سامانیان، عوامل گوناگونی داشت که مؤثرترین آنها بدین شرح است: نزدیکی دیدگاه های ابوحنیفه با مرجئه به ویژه در زمینه تعریف ایمان و جدایی آن از عمل؛ زیادت و نقصان ناپذیری ایمان و تکفیر نکردن مرتکب کبیره؛ پشتیبانی فقهای حنفی به ویژه ابوحفص کبیر از بانیان سلسله سامانی و تأثیر آنان در تثبیت و اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومت سامانیان و حمایت حاکمان سامانی از فقیهان حنفی و سپردن مناصب قضا و اِفتا به آنان؛ تلاش های گسترده شاگردان بی واسطه و با واسطه ابوحنیفه همچون ابومطیع بلخی، ابوالقاسم سمرقندی، ابوحفص کبیر و پسرش ابوحفص صغیر در گسترش فقه حنفی در آن دیار و ژرفابخشی به آن؛ واقع گرایی و عقلی بودن فقه حنفی؛ توجه به حقوق زنان، ذمیان و تازه مسلمانان تُرک؛ آسان گیری فقه حنفی به ویژه در احکام مرتبط با اقلیت های کم تر برخوردار ؛استعداد فراوان فقه حنفی در اهتمام ویژه به عرف، قیاس و استحسان.
بازتاب اخباری گری محمدامین استرآبادی در شرح حال نگاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان مسلمان در تحلیل پیشرفت های علمی، از شرح حال نگاری بسیار بهره می برند؛ زیرا اطلاعات درباره زندگی افراد که در بررسی گرایش های فکری خاص آنان به کار می آید یا اوضاع جغرافیایی شان، بیشتر از این کت اب ها فراچنگ می آید. هم چنین برای تحلیل های کمّی به انگیزه دست یابی به تصویری از شکل کلی جامعه به طور عام و طبقات علمی به طور خاص، از این کتاب ها می توان بهره گرفت. اندیشه محمدامین استرآبادی از پیشرفت های علمی در این زمینه در قالبی تازه و البته افراطی، چهار قرن پیش (سده یازدهم) مطرح شد. این اندیشه در زمان او و عصر پس از خودش، بسیار تأثیرگذار بود؛ چنان که بیش از صد سال، اندیشه ای فراگیر و حاکم بر جهان تشیع به شمار می رفت. استرآبادی را گاهی مؤسّس و زمانی احیاگر مکتب «اخباری»می خوانند. اینکه کدام یک از این لقب ها شایسته اوست، به سرآغازِ تاریخ مکتب اخباری وابسته خواهد بود؛ یعنی اینکه از نخستین دوره های تشیّع دوازده امامی پس از غیبت کبرا سرچشمه می گیرد یا پدیده ای نوظهور به شمار می رود. به هر روی، اندیشه اخباری در دوره صفویه، شیوه فقاهت و اجتهادرا به چالش فراخواند. این مقاله در پی بررسی این مسئله است که به رغم تأثیرگذاری چنین مکتبی در آن عصر و فراگیر بودن اخباری گری امین استرآبادی در سده یازدهم، چرا شرح حال نگاری ها تا 150 سال پس از وفات او در این باره کم تر سخن گفته اند.
نظام حکومتی و دیوان سالاری ایوبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ایوبی در ناآرام ترین روزگاران شامات پدید آمد؛ یعنی سده ششم هجری که از بحرانی ترین برهه های زمانی در حوزه غرب دنیای اسلام به شمار می رود. روی دادهای برآمده از جنبش ها و هجوم های وحشیانه صلیبی به میراث دولت فاطمی در خدمت اتابکان سلجوقی، از حوادث عرصه سیاسی این دوران است. قلمرو ایوبیان از مصر تا جزیره «فراتیه» گسترده بود و خودش کانون میراث تمدنی و خاستگاه روی دادهای فراوان به شمار می رفت. با توجه به تأثیرگذاری این دولت اسلامی در جهاد با دشمنان صلیبی، پرداختن به نظام حکومتی و دیوان سالاری آن در این حوزه تمدنی برای آگاهی از سامانه اداری و دیوانی و حکومتی اش، بسیار مهم می نماید. بنابراین، این مقاله به روش توصیفی تحلیلی در پی تبیین و تحلیل ساختار نظام حکومتی و دیوان سالاری ایوبیان است و به بررسی پیشینه تاریخی و روند پیدایی آن در این حوزه تمدنی خواهد پرداخت. فرضیه ای که در این مقاله آزموده می شود، چنین است: «ساختار حکومتی و اداری ایوبیان بیش از تأثیرپذیری از نظام فاطمیان، از ساختار حکومتی و اداری سلاجقه و اتابکان آنها و اوضاع و نیازهای روزگار خودش تأثیر پذیرفته و بر پایه نیازهای زمانه، متحول شده است».
بررسی الگوی توسعه اقتصادی سیاسی منطقه خوارزم در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه خورازم در ماوراءالنهر، در قرون نخست اسلامی بسیار مهم بوده است. با توجه به ویژگی های اقتصادی و سیاسی این منطقه در این دوران، توسعه اقتصادی سیاسی اش را می توان بررسی کرد. بازرگانی پویا و تجارت کالاهای پررونق برای بررسی توسعه اقتصادی و ساختار سیاسی دو قطبی آن، برای بررسی توسعه سیاسی، بسیار مهم می نماید. قرارگیری خوارزم بر سر راه های تجاری دنیای آن روز به ویژه راه ابریشم، این منطقه را به نقطه اتصال بازرگانی شرق غرب بدل ساخت و در توسعه اقتصادی اش بسیار تأثیر گذارد. جایگاه جغرافیایی خوارزم و ویژگی های طبیعی اقلیمی اش نیز از دید غنای منابع طبیعی و کشاورزی و دسترس آن به دو رودخانه سرشار، در رونق بازرگانی مردمان خوارزم و توسعه اقتصادی اش تأثیرگذار بوده است. ساختار سیاسی دوقطبی منطقه؛ یعنی خاندان های محلی تابع دولت مرکزی ایران که هم مروّج علوم و هم حامی بازرگانی بودند، موجب رشد حیات شهری و توسعه سیاسی خوارزم در آن دوران شد. داده های گردآوری شده به شیوه کتابخانه ای بر پایه شیوه توصیفی و پس از آن، شیوه تحلیلی بررسی شده اند. خوارزم بر پایه عوامل مؤثر در توسعه آن، به الگویی از منطقه توسعه یافته اقتصادی سیاسی در قرون نخست اسلامی به شمار می رفت و حضور خاندان های محلی حاکم بر آن جا مانند آل آفریغ در کنار دولت مرکزی ایران، در توسعه سیاسی و رشد حیات شهری این منطقه تأثیرگذار بود.
پیوستگی های تصوف و تسنن در خراسان سده های سوم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف و عرفان اسلامی در تاریخ مذهبی ایران به ویژه در خراسان و دوره پیش از مغول، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چگونگی روی کرد مذاهب گوناگون اسلامی به این پدیده و تغییر سو گیری ها در این زمینه در درازنای تاریخ آن، از مسائل مهم در این موضوع به شمار می رود. برخی از مذاهب تسنن همچون حنفی و شافعی، بیشتر به تصوف و عرفان گراییدند که خود این گرایش و ارتباط نزدیک، از سده پنجم به پیوند بیشتر عرفان با شریعت انجامید. گمان می رود علمای شافعی در این پیوند و رشد، بسیار تأثیر گذارده اند. تصوف در این دوره از پذیرشی برخوردار شد که بر پایه آن، به جرگه مذاهب اهل سنت درآمد. این مقاله می کوشد با توجه به منابعی همچون کتاب های تاریخی، ملل و نحل، رجال و طبقات و شرح زندگانی عرفا و علمای مذاهب به چگونگی پیوند تصوف با تسنن در خراسان و چیستی عوامل مؤثر در آن پاسخ گوید.