مقالات
حوزه های تخصصی:
از قرن نهم، فضای استعاری و آرمانی مناسبی برای باز تولید گفتمان مهدویت به عنوان رکن اصلی تشیع فراهم شد. این گفتمان از طریق خرده گفتمان های گوناگون، موفق شد حاکمیت مستقر گفتمان تسنن را به حاشیه راند و با هِژمونیک شدن و سلطه حکومت صفویه در قالب مهدویت غالیانه با دال مرکزی سلطنت و با دال ها و نشان های مختلف تشکیل شود. هم زمان با شکل گیری این گفتمان، فقهای شیعه، گفتمان مهدویت امامیه را با دال مرکزی امامت با نشانه های مختلف مفصل بندی کردند و با غیریت سازی، کوشیدند گفتمان مهدویت غالیانه را به حاشیه رانند. در این پژوهش تلاش شده است منازعات گفتمانی در متون تاریخی و فقهی، در نیمه نخستین عصر صفوی با تکیه بر چارچوب نظری لاکلا و موفه تحلیل و تفسیر و علت این تنازعات را بازگوکرد. کلیدواژگان: مهدویت، عصر غیبت، صفویه، متون فقهی، متون تاریخی.
بررسی عوامل همسویی خاندان طاهری با تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طاهریان اندکی پس از شهادت امام رضا بنای حکومتی در خراسان را برافراشتند که هنوز دل های مردم با خاطرات حضور امام در مرو توأم بود. ولایتعهدی امام، فرصتی مغتنم بود که امکان آشنایی گسترده مردم با معارف شیعه فراهم آید. از این رو رویکرد طاهریان به تشیع افزون بر زمینه های پیشین خود، بیشتر می توانست متأثر از ارتباط و آشنایی آن ها با امام رضا در خراسان باشد. در این راستا شاید اقدام طاهر بن حسین در تمرد از خلافت و دعوت به سوی علویان به دلگرمی از حمایت مردم مرو بازمی گشت که پشتیبان علویان بودند. بررسی زمینه های ارتباط خانوادگی طاهریان با خاندان های حامی تشیع همچون خزاعه و عجلیان ری، به همراه عملکردهای مثبت آن ها در این باره، می تواند فرضیه گرایش به تشیع در میان این خاندان را تقویت کند. سیاست های طاهر و عبدالله حاکمان خراسان نیز در همسویی بیشتر با علویان قرار داشت. در کنار روایات متفاوت منابع درباره عملکرد دوسویه مثبت یا منفی طاهریان با تشیع، دلایلی مبنی بر همگرایی آن ها به سبب ضرورت اجتماعی یا برخورد شخصی با تشیع و علویان بیشتر به چشم می خورد. در راستای پاسخ به پرسش میزان ارتباط طاهریان با تشیع، تلاش می شود مجموع عوامل همسویی آنان با نقد دیدگاه های مربوط به این ارتباط بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
تحلیل نقش سیاسی - اجتماعی احنف بن قیس تمیمی در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشراف و رجال قبیله ای تحت حمایت حکام و خلفای اموی و ساختار قبیله ای و زمینه های فرهنگی جاهلی، در دگرگونی های سیاسی و اجتماعی، نقشی مؤثری ایفا کردند. در این پژوهش نسبت میان یکی از این شخصیت ها با تاریخ تحولات اسلامی در قرن نخست هجری بررسی می شود. احنف بن قیس یکی از مشاهیر بنی تمیم است که منابع اسلامی اطلاعات پراکنده و ضد و نقیضی درباره او ارائه می دهند. بررسی ابعاد شخصیت احنف و ارزیابی گزارش های موجود پیرامون چگونگی و چرایی حضور وی و پیامدهای آن، مسئله اصلی این پژوهش به شمار می رود. سابقه حضور احنف به صدر اسلام و فتوح اسلامی بازمی گردد. وی از جمله رؤسای قبیله ای، فرماندهان نظامی و مشاهیر عراق است که در بصره سکنا گزید و به دلیل اتخاذ مواضع و ایستارهای متفاوت، مورد توجه قرار گرفته است. شخصیت احنف نمونه بارز خاستگاه قبیله ای، اندیشه های بدوی و تفردطلبی است که در ابعاد حیات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی ریشه دوانده بود. شیوه این پژوهش، اسنادی، توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از منابع اسلامی و به صورت مطالعه تاریخی انجام گرفته است. فایده این تحقیق از آن جهت است که با ارزیابی میزان همبستگی نقش انسان با تاریخ، بخشی از مسائل مهم تاریخ اسلام در این دوران پاسخ داده خواهد شد.
ایده ای روش شناسانه برای بازیابی طرح واره تفسیری مورخان قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی تاریخی و دینی جوامع مسلمان از مبانی فرهنگ و عقاید اسلامی از متونی متأثر است که در قرون نخستین اسلامی تدوین و تصنیف شده اند. ماهیت سنت گرایانه فرهنگ مسلمانان باعث شده است فرآورده های مؤلفان این متون، به عنوان مبنا و معیارهای شناخت سنت اسلامی فهمیده شود. این در حالی است که بر اساس رویکرد تفسیری انتقادی، این متون ساختارهای روایی حاوی معناهایی گفتمانی هستند که در موقعیت بافتاری قرون نخستین هجری برساخته شده اند. از آن جا که وضعیت بافتاری این قرون، سرشار از منازعات عقیدتی و سیاسی ملل و نحل بوده و متون نیز حامل سوگیری مؤلفان آن اند، با نگاه رئالیستی به آن ها، عملاً آن منازعات و نگرش ها در اعصار دیگر بازتولید می شود. مسئله این نوشتار، پیشنهاد ایده ای روش شناسی برای بازخوانی آثار وقایع نگاران این دوران بر اساس رویکرد تاریخی است که بدین روش، معناهای عقیدتی تعبیه شده در این سازه های زبانی را بازیابی کند.
بررسی تغییرات انگاره سنت نبوی در طول دو قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقت در تاریخ علم حدیث، بیان گر تحول و تطورات معنایی در مفهوم سنت در طول دو قرن نخست هجری است. تغییرات معنایی سنت در این دو قرن تحت تأثیر جریان های مختلف صورت گرفته است. اصحاب اثر، سنت را به مثابه سخنان پیامبر و صحابه و تابعین و سیره مسلمانان (بلاغات) می دانستند؛ اصحاب حدیث، دایره سنت را محدود کردند؛ اصحاب أرأیت، سنت را به معنای ایجاد فقهی تقدیرگرا و نظام مند برشمردند و سرانجام، اصحاب رأی، سنت را به معنای نظام فقهی تدوین یافته با گرایش به رأی گرایی پایه گذاری کردند. بدین منظور بناست این مطالعه را با رویکرد تاریخ انگاره ها بازشناسیم؛ یعنی تحولات معنایی سنت نبوی را به مثابه انگاره در طول دو قرن بررسی کنیم. دستاورد این پژوهش چنین است که انگاره سنت در طول زمان و در سرزمین های مختلف دچار تضییق و تحدید معنایی شده است؛ به گونه ای که سنت در ابتدا معنایی عام و سپس توسط شافعی معنایی مضیق یافته است.
سنگ های مزار، نمودی از وحدت مذاهب مختلف اسلامی در ایران؛ گونه شناسی، طبقه بندی و مطالعه آرایه های سنگ مزارهای نوع گهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع مرگ و معاد در جهان بینی اسلامی، مسئله تدفین و چگونگی آن از نگاه اسلام، جایگاهی ویژه دارد. اگرچه در زمینه ساخت قبور و نشانه های مرتبط با آن در مذاهب گوناگون اسلامی دیدگاه هایی متفاوت وجود دارد، پرسش پیش رو این است که این تفاوت ها در ایران به چه صورتی بروز و ظهور یافته اند؟ نگارندگان بر این باورند که در قبرستان های شناسایی شده از دوره های مختلف اسلامی ایران، شواهد و نشانه هایی به چشم می خورد که نگاه تقریباً نزدیکی در میان مذاهب گوناگون اسلامی در زمینه چگونگی ساخت یادمان های مربوط به مردگان وجود داشته است. گستردگی حوزه پراکنش، کتیبه ها و نقوش موجود بر سنگ قبرهای گهواره ای بیان گر آن است که این سنگ قبرها صرفاً به جغرافیا، دوره سیاسی یا مذهب خاص محدود نبوده اند. وحدت شکل سنگ مزارهای مورد بررسی قرار گرفته، در حقیقت بیان گر وحدت سیاسی و عقیدتی مردمی است که زیر لوای اسلام زندگی می کردند. تنوع نقوش و تفاوت های جزئی فرم ها، گویای ویژگی های منطقه ای و تسامح مذاهب مختلف موجود در ایران اند.