مقالات
حوزه های تخصصی:
فرقه صوفیه نقشبندیان در روابط سیاسی خود با حاکمان ماوراءالنهر، توانست با اقتدار در ساختار حکومت آنان نفوذ کند و بر آن چیره شود. چرایی این رویداد را با کاربست نظریه تعدد منابع قدرت رابرت دال می توان پاسخ گفت. بر پایه این دیدگاه، نقشبندیان در تعقیب آگاهانه منافع طریقت، توانستند از منابع قدرت ارزش مند خود (اقتصادی، نیروی مریدان، ایدئولوژی مقبولیت یافته طریقت) برای نفوذ در حکومت بهره گیرند. این منابع که برخورداری نقشبندیان از همه آنها روشن است، علت لازم و کافیِ نفوذ سیاسی این طریقت در آن حکومت به شمار می رود.
تحول ساختاری نهاد وزارت در مصرِ عصر فاطمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت شیعه اسماعیلیه در آخرین دهه قرن سوم هجری با برپایی حکومت فاطمیان در مغرب به بار نشست و در اندک زمانی پس از استقرار، در پی تحقق هدف توسعه سیاسی به مصر لشکر کشید و 209 سال (358-567ه ق) مقتدرانه بر آن جا حکم راند. فاطمیان در این دوران به انگیزه تمرکز قدرت و چیرگی کامل بر کارها توانستند نهادهای فراوانی تأسیس کنند و آنها را گسترش دهند. نهاد «وزارت» یا «وساطه» از جمله ی این نهادها بود که در آغاز استقرار آنان در مصر پاگرفت. امام - خلیفه فاطمی در آغاز به انگیزه حفظ قدرت و اقتدار مطلق خودش، مقام وساطه را در قالب رکنی اجرایی با وظایفی محدود تعیین و حفظ کرد که متصدی این مقام واسطه و رابط میان خلیفه و دیگر نهادهای اجرایی و نظامی و دیگر مردم به شمار می آمد. بتدریج با گذشت زمان، مقام وزارت به رکنی اصلی در ساختار قدرت خلافت فاطمیان بدل شد. بهترین خواست این مقاله یافت این پرسش اساسی است که چه عواملی در ایجاد تحول ساختار نهاد وزارت، از وساطه به وزارت تنفیذ سپس وزارت تفویض تأثیر گذارد؟ شاید دگرگونی های سیاسی و گسترش دیوان سالاری و پیدایی تغییر و تحول در مقام و منصب وزارت و بدل شدن آن به نهادی قدرتمند، در این زمینه تأثیرگذار بوده باشند.
علی سعاوی و اندیشه پارلمانتاریسم در امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح اندیشه پارلمانتاریسم در امپراتوری عثمانی، با ظهور نوعثمانیان هم زمان بود. نظام قانون و پارلمانتاریسم، جان کلام نوعثمانیانی بود که به راهکاری برای برون رفت جامعه از بحران های اقتصادی اجتماعی می اندیشیدند. این مقاله به پاسخ گویی این مسئله می پردازد که متفکران نوعثمانی، مفاهیم جدید غربی به ویژه «پارلمانتاریسم» را چگونه و بر پایه کدام دستگاه نظری به جامعه پذیراندند؟ اندیشه های نوعثمانیان و علی سعاوی از شخصیت های برجسته آنان، به همین انگیزه بررسی خواهد شد. دیدگاه های سعاوی بیش تر در مقالات روزنامه های «مخبر» و «علوم» مطرح شد که با تحلیل آنها می توان به دغدغه اصلی این نماینده متفکران نوعثمانی درباره توان مندی های آموزه های اسلامی و تلاشش برای تطبیق مفاهیم نو با این آموزه ها، پی برد.
درآمدی بر جریان شناسی سیاسی زندیقان در حوزه فرهنگ قرآنی سده های نخستین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش مندان همواره در گفتارها و نوشتارهای خود، درباره افرادی با عنوان «زندیق»، هشدار داده و از کارشکنی های آنان درباره اسلام و مسلمانان سخن گفته اند. برخی از زندیقان با هدف های سیاسی و شماری از آنان، با روی کردهای فکری فرهنگی (در حوزه فرهنگ و عقیده) به مبارزه با اسلام می پراختند. آیا زندیقان دسته دوم، سازمان دهی می شدند و به انگیزه های سیاسی در حوزه فرهنگ قرآنی کار می کردند و در آن تأثیر می گذاردند؛ یعنی برای کسب یا حفظ قدرت و نفوذ (اهداف سیاسی)، به کارهای تأثیرگذار در زمینه فرهنگ قرآنی دست می زدند؟ این مقاله بر پایه منابع تاریخی و دیگر منابع نخستین در این باره، برای پاسخ گویی بدین پرسش، با بررسی معنای لغوی و اصطلاحی زندیق از دید دانشمندان تاریخ، فقه، حدیث، تفسیر و کلام و...، جریان زندیقان را شناسایی خواهد کرد و چراییِ زندیق نامیده شدن آنان را پاسخ خواهد گفت؛ سپس با کاوش در پیشینه این جریان در شبه جزیره عربستان و شناسایی زندیقان سرشناس و روی کرد حاکمان در برابر آنان، رد پایشان را تا سده های نخستین اسلام دنبال خواهد کرد و بدین نتیجه خواهد رسید که دست سیاستِ سیاست بازان منحرف در گستراندن اندیشه ها و باورهای زندیقان در کار بوده است.
خوارج و نفی حکومت نگرش آنارشیستی یا هرج و مرج طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوارج فرقه ای اسلامی است که در خلال جنگ صفین و ماجرای حکمیت پدید آمد و می توان سابقه اندیشه خوارج را تا زمان حضرت رسول (ص) و اواخر دوره خلافت عثمان دنبال کرد. مهم ترین بحثی که آنان در آغاز خروجشان مطرح کردند، انکار حکومت با استناد به عبارت «لا حکم الا لله» بود. این دعوی، عمر کوتاهی داشت و تعارضی میان اندیشه و عمل این مدعیان پیش از طرح چنین ادعایی دیده می شد. سنجش نگرش خوارج با «آنارشیسم»؛ یعنی مکتب جدیدی که به نبود حکومت معتقد است، رهیافت تازه ای به بررسی دیدگاه خوارج درباره نفی حکومت خواهد بود. آنارشیسم به رغم ترجمه فارسی نارسای آن (هرج و مرج طلبی)، ضرورت وجودیِ حکومت را بر پایه نگرشی ایده آلیستی رد می کند؛ آن گاه در محیطی بدون نظام حکومتی، راه هایی پیش می نهد که حتی اگر غیر عملی باشند، از واقع گرایی و نگرش انتقادی مثبتی برخوردارند. این مقاله به سنجش اندیشه سیاسی خوارج در نفی حکومت با رویکرد آنارشیستی می پردازد تا بدین پرسش پاسخ گوید: سرخوردگی سیاسی و سرگردانی فکری خوارج (محکمه) بر اثر پذیرش حکمیت و ناخرسندی آنان از این ماجرا و کوشش هایشان برای مشروعیت بخشی به هرج و مرج طلبی های خود، تا چه اندازه در اندیشه آنان (انکار حکومت) تأثیر گذارده است؟
سید جمال الدین اسدآبادی و رویکردهای تازه تر به تاریخ و تاریخ نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه روشن فکران و اندیشه گران با تاریخ و شناخت و فهم و برداشت آنان از تاریخ و روند و جریان آن، مقوله ای است که می بایست در بازکاوی گوشه و کنار اندیشه هایشان، بدان توجه کرد. سید جمال الدین اسدآبادی در میان اندیشه گران و روشن فکران عصر قاجار، آگاهی شگفت انگیزی با تاریخ و تاریخ نویسی داشت؛ چنان که کم تر متفکری مانند او دانش تاریخی را در اندیشه ها و هدف های سیاسی و اجتماعی و اصلاح جامعه اش به خدمت گرفت و بر ضرورت تاریخ دانی و بهره گیری علمی و عقلی از آگاهی تاریخی برای شناخت حال و ساخت آینده تأکید کرد. اسدآبادی، متفکری تاریخ دان و تاریخ شناس و به تاریخ نویسی قدیم و جدید آشنا و در تاریخ نویسی توانا بود. موضوع تاریخ نزد او، سیر مدنیت و تاریخ تمدن و فرهنگ و ژرف نگری در اسباب ترقی و انحطاط جوامع به شمار می رفت. وی با رویکرد راهبردی به تاریخ و کارکردهای آن، فلسفه تاریخ را در ایران ابداع کرد و به گسترش دیدگاه فلسفی و انتقادی به تاریخ پرداخت. اندیشه های انتقادی اسدآبادی درباره تاریخ و تاریخ نویسی، در هویت جدید این دانش انسانی و تحول تاریخ نویسی در ایران بسیار تأثیر گذارد.
شیعه بنیادگذار دانش صحابه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان در سده نخست هجری به دلایل گوناگونی، به سیره نبوی توجه کردند و دانش سیره نگاری را بنیاد گذاردند، اما بر اثر ارتباط صحابه با پیامبر(ص)، توجه به این طبقه بسی مهم شد و به فهرست نویسی درباره صحابه انجامید و زمینه ای برای پیدایی دانشی مستقل به نام «صحابه نگاری» فراهم آمد. شیعه در پیدایی و دگرگونی این دانش،بسیار تأثیر گذارد؛ چنان که بر پایه منابع کهن تاریخی می توان شیعه را بنیادگذار آن برشمرد. طبق بررسی های به عمل آمده می توان پذیرفت، نوشته های صحابه نگاران شیعی در صحابه نگاری های پسین اهل سنت نیز تأثیرگذار بوده است.