یکی از روش های مقایسة سنّت های دینی، مقایسة انسان مطلوب اخلاقی در آن مکاتب است. روشن است که هرچه میزان شباهت اوصاف انسان مطلوب اخلاقی در دو مکتب بیشتر باشد، روی نزدیکی مبانی فکری آنها بیشتر می توان حساب کرد و بهتر می توان در اندیشة گفت وگو و تعامل فرهنگی بود. در مقالة حاضر، با استفاده از روش مطالعة کتاب خانه ای و با مراجعه به اصلی ترین متون اخلاقی عرفانی دو مکتب «اسلام» و «تائوئیسم»، به ویژه نهج البلاغه و تائو ته چینگ میزان همپوشانی اوصاف انسان مطلوب در این دو نظام تربیتی مقایسه شده است. «فرزانه» (انسان مطلوب تائوئیسم)، ویژگی های خاصی دارد که با «پارسا» (انسان مطلوب اخلاقی اسلام= متّقی)، از جهات بسیاری شباهت دارد. ورع، رضا به تقدیر، خلوت گرایی، تفکر، انس با طبیعت، سکوت، بخشش و خدمت به خلق، دوری از شعار و خودنمایی، پرهیز از خشونت و مانند این، از جملة این اوصاف هستند. از سوی دیگر، پارسای اسلامی به سبب ویژگی هایی همچون اهل مناجات و عبادت بودن، احساس مسئولیت در مقابل اوضاع جامعه، و مرزبندی با مخالفان عقیدتی خود (کافران) در اجتماع و معاد اندیشی و مانند آن، از فرزانة تائو متمایز است که نشان می دهد این دو مکتب با وجود مشابهات های زیاد، فاصلة قابل توجهی با یکدیگر دارند.