مقالات
حوزه های تخصصی:
موضوع غلامان و نقش آنها در مسایل سیاسی و اجتماعی، از موضوعات مطرح دوره غزنویان است. در تاریخ بیهقی که از جمله منابع ارزنده و موثق پژوهش در این دوره است، از غلامان و بویژه گروهی از آنها که «غلامان سرایی» نامیده شده اند، بسیار سخن گفته شده اما تابحال تعریف درست و دقیقی از این غلامان به دست داده نشده است. تعاریف فرهنگ ها در این زمینه، نادرست و یا نارساست و بیشتر شارحان تاریخ بیهقی نیز از کنار این موضوع به سادگی گذشته اند.این مقاله کوشیده است تصویر دقیق تری از این گروه غلامان و نقش آنها در دربار غزنویان ارایه و از این طریق هم به اصلاح تعاریف فرهنگ ها و شرح های تاریخ بیهقی کمک کند و هم گوشه دیگری از چگونگی ساختار قدرت سیاسی در دوره غزنویان را روشن نماید.
بررسی فابل های مولوی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل روایی (آلیگوری) داستانی است به نظم یا نثر که دارای دو معنی است: معنی مقدماتی یا سطحی و ثانوی و باطنی که در زیر لایه سطحی قرار دارد. فابل یکی از انواع آلیگوری و عبارت است از حکایتی کوتاه- چه به نظم و چه به نثر- که به قصد انتقال درسی اخلاقی گفته شده باشد. در فابل شخصیت ها اغلب حیوانات اند. اما اشیای بیجان، انسان ها و خدایان نیز ممکن است در آن ظاهر گردند. فابل در تمثیل های عرفانی فارسی برای بیان مفاهیم عرفان نظری و دستورات عرفان عملی نیز به کار رفته است. از جمله جنبه های هنری کار مولوی در غزلیات شمس استفاده از تمثیل های روایی است. در بین این تمثیل های روایی 14 فابل وجود دارد. این فابل ها از لحاظ شیوه پردازش دو نوع است: 1. فابل هایی با کنش و عمل داستانی (6 تا)، 2. فابل هایی در قالب گفتگو یا داستان صحنه ای(8 تا). در هر دو دسته، طرح و عمل داستانی بسیار ساده و ابتدایی است و همه عناصر پیرنگ و روایت (بخصوص زمان و مکان) در آنها وجود ندارد. در همه فابل ها دو شخصیت حضور دارند و تعداد کنش ها بین دو تا هفت است. راوی در اکثر آنها دانای کل و زاویه دید بیرونی است. لحن بیشتر فابل ها طنزآمیز است.4 تا از فابل های مولوی تمثیل اخلاقی- عرفانی و 10 فابل تمثیل اندیشه است. مولوی در دسته اخیر به بیان مفاهیم عرفان نظری، مفهوم قرآنی لطف و مفهوم کلامی کسب پرداخته است
بافت درونی کنایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون کنایه را دانشمندان بلاغت بیشتر از زاویه ساختار صوری نگریسته اند و نسبت به بافت درونی آن نیندیشیده اند. حال آنکه بررسی از این دیدگاه می تواند نه تنها بافت درونی آن را آشکار سازد، بلکه عوامل و مؤلفه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اعتقادی نقش آفرین در این بافت را نیز روشن کند.اهمیت چنین نگاهی تازه به مبحث کنایه از آن جاست که با چنین ژرفکاوی می توان زبان را نه به عنوان عنصری جامد در مکالمه، بلکه به مثابه ابزاری زنده و پویا تلقی کرد که همگام با دگرگونیهای بنیادی در ژرف ساخت اقتصادی اجتماعی، خود را متحول می کند تا پاسخگوی نیازهای جدید، حسهای نو و اندیشه های نوین گردد.
نکات تازه درباره تصحیح جامع الحکمتین ناصرخسرو ( نقد تصحیح محمد معین و هانری کربن از جامع الحکمتین بر اساس تک نسخه ایاصوفیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب جامع الحکمتین(تألیف:462 ﻫ.ق) ناصرخسرو(394 -481ﻫ.ق) یکی از نوشته های فارسی در قرن پنجم هجری است. این کتاب بر پایه قصیده ای فارسی سروده خواجه ابوالهیثم گرگانی که در آن سؤالاتی فلسفی، کلامی، منطقی، طبیعی و... پرسیده، نوشته شده است. ناصرخسرو کتاب را به درخواست علی بن الاسد، امیر بدخشان نوشته و در آن سؤالات مطرح شده در قصیده را بر مبنای دیدگاه اهل دو حکمت، یعنی فلاسفه و اهل تأویل یا اهل تأیید( حکمای اسماعیلی) پاسخ گفته است. از این کتاب تا کنون تنها یک نسخه شناخته شده است که در کتابخانه ایاصوفیه در استانبول ترکیه نگهداری می شود. تنها تصحیح کتاب جامع الحکمتین نخستین بار در سال 1332 ﻫ.ش به کوشش دکتر محمد معین و پروفسور هانری کربن بر مبنای همان تک نسخه به دست آمده، انجام شده است. اکنون در این مقاله، پس از مقابله مجدد همان نسخه با متن چاپ شده، برخی نکات اصلاحی و پیشنهادهای جدید به خوانندگان عرضه می شود.
بررسی نسخه خطی ایاصوفیه از کتاب ترجمه تفسیر طبری (از سوره مریم تا پایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بارزترین ویژگی های نسخه ارزشمندی از کتاب ترجمه تفسیر طبری که در کتابخانه مسجد ایاصوفیه نگهداری می شود مورد بررسی قرار می گیرد و به نکاتی چند از قبیل ویژگی های کلی نسخه، وقفنامه نسخه و تاریخ آن، رسم الخط کاتب یا کاتبان و نیز خصوصیات زبانی نثر نسخه پرداخته می شود. دامنه تحقیق این مقاله مشتمل بر نیمه دوم نسخه یعنی از ابتدای سوره مریم تا پایان سوره ناس است و در این نیمه نیز با چشم پوشی از بخش تفسیر، به ترجمه آیات توجه می گردد. شایان ذکر است که این نوشتار بر اساس لوح فشرده ای است مشتمل بر عکس هایی که زنده یاد مجتبی مینوی از روی اصل نسخه فراهم آورده و در اختیار کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران قرار داده است.
بررسی اندیشه عطار در باب معرفت و تطبیق آن با آراء گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین گنوسی درحقیقت کیشی عرفانی است که هرچند در دامان مسیحیت پرورش یافت، اما نمی توان آن را آیینی تنها مسیحی دانست. این آیین، نحله های گوناگونی از جمله: مانویت، صابیین مندایی، طریقه شمعون، والنتین، بازیلیدیس، مرقیون و... را شامل می شود. گنوسیان دارای دیدگاه های ثنوی بودند و این جهان را آفریده خدای شر می دانستند. پایه و اصل اساسی عقاید گنوسی این نکته است که روح انسان در این دنیا اسیر است و راه نجات و رهایی او دستیابی به گنوس یا همان معرفت نجات بخش است که توسط فرستادگان الهی و منجیان آسمانی برای انسان به ارمغان آورده می شود و راه کسب این گونه معرفت قلب است نه عقل. این عقیده در عرفان اسلامی نیز یکی از مهمترین و اساسی ترین نکات بشمارمی رود و مشابهت فراوانی در دیدگاه معرفت شناسانه گنوسی و اسلامی وجود دارد. در آثار شاعران بزرگ عارف همچون عطار می توان نشانه هایی از عقاید گنوسی یافت که از جمله این عقاید دیدگاه عطار نسبت به معرفت است.
رابطه داستان دقوقی با تجارب زیستی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان دقوقی، یکی از اسرارآمیزترین روایت های صوفیانه ادبیات شرقی است و تجربه فراواقعگرایانه ای را گزارش می کند. وجوه نمادین آن از حیث ساختار روایی و عناصر داستانی، ابهامی تا حد معماگونگی بر متن داستان تحمیل کرده است. این حکایت نیز مانند بسیاری از روایت های نمادین تمثیلی مثنوی، دارای لایه های معنایی متعدد و مستعد خوانش های متفاوت است. تقریباً همه شارحان قدیم و جدید مثنوی، چه آنهایی که داستان را بی ارتباط با تجارب راوی آن (مولانا) می دانند و چه آنهایی که رگه هایی از تجربه شهودی مولوی را در آن دیده اند، همگی حکایت را بر اساس اصول عرفان نظری، بویژه نظریه «وحدت وجودی» ابن عربی تأویل کرده اند. بی گمان، همه این تأویل ها به دلیل اینکه در راستای نظام فکری و عرفانی مولوی هستند، می تواند محل اعتنا باشد. لذا، خوانش داستان بر مبنای تجارب زیستی مولانا که در این پژوهش انجام خواهد شد، به هیچ وجه نافی تأویلات عرفانی گذشته و معاصر نیست. 1 به نظر می رسد در روایت این قصه همزمان سه تجربه در هم تنیده و متنی رؤیاگونه به وجود آمده است؛ تجربه فردی مولانا در آرزوی دیرسال برای ملاقات مجدد با شمس تبریزی و متقابلاً آرزوی شمس برای دیدار با ولی خدا از یکسو و هجوم خوفناک لشگر جرار مغول به آسیای صغیر که به پشت دروازه های شهر قونیه رسیده بودند و نجات مردم از این بلای ناگهانی، از سوی دیگر، رکن نخست تجربه نهانی این قصه را تشکیل می دهد. از طرف دیگر، آموزه ها و تجارب کشف و شهود عرفانی، در لا به لای قصه گنجانده شده است. سومین تجربه که از جمله تجارب آموخته شده مولاناست، مجموعه آگاهی وسیع و دقیق او با سنت ادبی شرقی است که امکان می دهد در طرح اندیشه ها و قصص، برای افزایش غنای ادبی و گسترش دایره معنایی حکایات، وارد گفتگویی ادبی با هزاران گنجینه ادبی شود، به گونه ای که در این داستان، با دو روایت قرآنی از زندگی حضرت موسی (ع)، گفتگوی ادبی به تعبیر باختین صورت گرفته است. در این تحلیل، تلاش خود را برای تأویل داستان با محوریت تجربه های زیستی مولانا به کار خواهیم بست.
کیفیت سبک شعر فارسی در قرن دوازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان ادبی ایران در عصر صفوی متکی بر سبک هندی بود. نظرات مختلف و گاه متناقضی نسبت به این سبک از اواسط قرن دوازدهم(عصرزندیه) تا عصر حاضر وجود دارد. گروهی آن دوره را عصر انحطاط ادبی دانسته اند. در این مقاله به تبیین و توضیح کیفیت و ماهیت شعرفارسی قرن دوازدهم پرداخته می شود. نیمه دوم این قرن در ادبیات نظم و نثر فارسی به دوره تحول ادبی معروف است. بررسی زمینه ها و شرایط تاریخی این تحول ادبی از مسایل مهم پژوهشی است. بررسی و تحلیل نقاط ضعف و قوت جریان ادبی به وجود آمده در این قرن، از دیگر محورهای تحقیقی این مقاله است. نکات قابل توجه در نوشتار حاضر عبارت است از: توجه به دوره تاریخی ای که این جریان ادبی در بستر آن در حال شکل گیری و تکوین حیات خویش است؛ ویژگی شعر و متون ادبی قرن دوازدهم؛ کیفیت و مدت زمان حیات سبک هندی؛ ویژگی ها و تأثیرات تحول ادبی بازگشت که تا دوره معاصر تأثیرات آن ادامه یافته است و نمایندگان برجسته هر سبک و کیفیت متون نظم این قرن.
جایگاه زن در نظامی و چاسر: شیرین و کریسید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که برای پی بردن به جایگاه زن در فرهنگ ملی هر سرزمینی یکی از گزینه ها مراجعه به متون ادبی است، مقاله حاضر با مقایسه خسرو و شیرین نظامی و تریلس و کریسید چاسر و با بیان شباهت ها و تفاوت های موجود در آنها در صدد باز آفرینی تصویر زن در این دو اثر است. هر دو شاعر در تاریخ ادبیات سرزمین خود از اهمیت بسیاری برخوردارند. چاسر، پدر ادبیات انگلیسی و حضرت عشق خوانده شده و نظامی به عنوان سراینده قصه های بزمی و عاشقانه توفیق قدرت نمایی یافته، تا آنجا که سرایندگان دیگر تحت تاثیر سبک و نفوذ انکار ناپذیر وی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت این دو شاعر، دیدگاه آنها به نقش زن، خصوصاً در نظام پدرسالار آن دوران، قابل تامل است. نکته حایز اهمیت پایان داستان ها است. شواهد بر آمده از داستان ها نشان می دهد که وفاداری شیرین در عشق، پایداری و ایثار جان، او را تبدیل به زنی نمونه و خوب می کند. اما کریسید با خیانت به تریلس و پیوستن به دیومد، تبدیل به یک زن خیانتکار می شود. این پژوهش تفاوت دیدگاه به زن را در این دو اثر نشان می دهد. نظامی در اثر خویش با این فرهنگ می جنگد و نگاهی روشن به زن دارد که با جامعه بسته و فیودالی آن روزگار سنخیت زیادی ندارد. حال آن که چاسر با دیدی طعنه آمیز به این موضوع می پردازد. شباهت های عمده این داستان ها که این دو اثر را مناسب مقایسه می کند در طرح و پیرنگ، درون مایه و شخصیت پردازی آن ها است که از آن جمله می توان به زمینی و خاکی بودن عشق، حضور شاپور و پندروس به عنوان شخصیت های واسطه میان شخصیت های اصلی، مرگ شخصیت مرد، حضور فرهاد و دیومد که عاشق شخصیت های زن می شوند، موانع، هجران، بی وفایی، نصیحت و اظهار نیاز اشاره کرد.