مقالات
حوزه های تخصصی:
ابوالفوارس، شاه شجاع کرمانی از عارفان قرن سوم هجری است. در این نوشته زندگی در هاله ابهام این صوفی دستمایه ای شده برای معرفی شیوه ای نوین در طبقه بندی اطلاعات ارائه شده در منابع مختلف. شیوه ای که احتمالاً با تکمیل آن، بتوان از آن برای روشن شدن وجهه سایر شخصیت های این چنینی در ادبیات فارسی، که چهره ای ابهام آلود دارند، استفاده کرد. در این روش ابتدا اطلاعات مربوط به شخصیت شاه شجاع تفکیک شده اند، سپس هر یک از گزاره های تفکیک شده در منابعِ مورد نظر پی گیری شده اند، در خلال این پی گیری، به مقایسه کم و کیف ارائه یک گزاره در منابع مختلف و همچنین میزان استقبال از بازگویی آن گزاره از سوی تذکره نویسان دوره های مختلف پرداخته شده است؛ توجه به این مسائل می تواند میزان و چرایی استقبال منابع به اطلاعات مختلف زندگی آن شخصیت، سیر و جهت بازپروری هر گزاره در منابع مختلف، میزان و چرایی تکرار یک گزاره در طول تاریخ تذکره نویسی و... را تا حد زیادی روشن کند. نویسندگان معتقدند تبیین و تحلیل نتایج حاصل شده از این نوع بررسی، دستاوردهای قابل تأملی برای این تحقیق به ارمغان آورده است.
ترجمه و نقش آن در فرآیند نوگرایی و اصلاح طلبی عصر قاجار(از آغاز تا مشروطه: 1325- 1210ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه در همه ادوار تاریخی نقش مهمی در انتقال دیدگاه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین جوامع داشته است. ایران عصر قاجار نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به گسترش ارتباطات ایران و اروپا و نفوذ موج های مدرنیته از غرب و همچنین کشورگشایی ها و زیاده طلبی های قدرت های جهان در این دوره، جنبش ترجمه در جهت جلوگیری از عقب ماندگی کشور و دست یابی به پیشرفت های غرب شروع شد. روند ترجمه ابتدا با ترجمه آثار نظامی و با هدف تقویت ساختار ارتش شروع شد و به تدریج به آثاری با موضوعات متفاوت کشیده شد که باعث ورود اندیشه ها و افکاری انتقادی و ترقی خواهانه شد و روند نوگرایی در ایران را شدت بخشید و در ادامه در جنبش مشروطه تجلی یافت و این نهضت را از منظر دستاوردهای فرهنگی تقویت کرد. این مقاله با بررسی نقش ترجمه در ایجاد تغییرات، مترجمان هر دوره و آثار و نهاد های ترجمه در عصر قاجار بر این نتیجه تأکید دارد که روند ترجمه موجب انتقال افکار و عقاید انتقادی غرب به ایران شده و این تغییرات آرام آرام در ایجاد جنبش مشروطه مؤثر افتاده است. در این نوشته علاوه بر مباحث تئوری در رابطه با ترجمه؛ پیشینه ترجمه در ایران؛ فعالیت ها، تلاش ها و حمایت های شاهان قاجار در هر دوره و نقش آثار ترجمه شده در رواج نوگرایی در ایران به روند ترجمه؛ نهاد های ترجمه ای و همچنین زمینه های ترجمه در زمان هر یک از پادشاهان قاجار و نیز عنوان کتب ترجمه شده، نیز پرداخته شده است.
سیمای ابوریحان بیرونی در آثار بزرگان ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی صاحب کتاب و تألیفات بزرگ در زمینه های متعدّد علوم زمان خود بوده است که متأسّفانه تنها معدودی از آن باقی مانده است. این امر احاطة کامل او را در همة علوم زمان خود نشان می دهد؛ بر این اساس باید در میان مشاهیر ادبیّات فارسی، بخصوص معاصران وی، به ابعاد مختلف چهرة علمی این محقّق بزرگ اشاره شود. این پژوهش به شیوة تحلیلی- توصیفی بر اساس منابع کتابخانه ای به گردآوری داده هایی پیرامون شیوة انعکاس چهرة ابوریحان بیرونی در آثار مشاهیر ادب پارسی، اعمّ از شعر سنّتی و نثر تاریخی- ادبی بخصوص در قرن چهارم و پنجم می پردازد و با نگرشی تحلیلی، داده های موجود را ارزیابی می کند. یافته های موجود انعکاس محدود و تک بعدی این شخصیّت بزرگ در پاره ای آثار یا سکوت تاریخی- ادبی را نشان می دهد که در مقایسه با حضور سایر شخصیّتهای علمی، بخصوص حکمای یونانی در این آثار تحلیل می شود.
ادوار شعر فارسی در افغانستان (از مشروطة اول تا سقوط سلطنت آل یحیی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطة آغاز تحولات ادبی در افغانستان معاصر ، جنبش مشروطه خواهی است. شعر مشروطیت، به عنوان نخستین جریان شعر معاصر، دگرگونی عمیقی در مضمون و زبان شعر افغانستان به وجود آورد که می توانست زمینه ساز تحولات بیشتر و ظهور جریان های دیگر در شعر افغانستان باشد؛ اما شکست جنبش و بازگشت استبداد مانع از تحقق این امر گردید. پس از مشروطیت در افغانستان جریان شعر رمانتیک شکل گرفت و در سالهای پایانی حکومت آل یحیی جریان شعر مقاومت با دو شعبة شعر مقاومت سوسیالیستی و شعر مقاومت اسلامی پدید آمد. این مقاله کوشیده است ضمن واکاوی عوامل سیاسی- اجتماعی مؤثر در تحولات شعر معاصر افغانستان، جریان های شعر افغانستان را از آغاز جنبش مشروطه خواهی تا سقوط سلطنت ظاهرشاه، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. یافته های پژوهش، نشان می دهد؛ بعد از شکست جنبش مشروطیت در افغانستان، شاعران در پیلة فردیت خود فرورفته، به مضامین تغزّلی پیش از مشروطه رجعت کردند و تنها جریان شعری فراگیر تا دهة پنجاه در این کشور، رمانتیسمی برخاسته از بی عملی دوران استبداد است که از نظر صورت و سیرت به شدت تحت تأثیر اشعار شاعران رمانتیک در ایران قرار دارد. جریان های شعری دیگر؛ نظیر رئالیسم سوسیالیستی، شعر مقاومت اسلامی و شعر آوانگارد از اواخر دهة چهل و اوایل دهة پنجاه به تدریج در افغانستان شکل گرفته است.
میراث گمشده آذرکیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آذرکیوان، مؤسس مکتب آذرکیوان و از اهالی فارس است؛ او در میانسالی به هند و به شهر پتنه مهاجرت کرد و تاپایان عمر در آنجا ماند. از آذرکیوان و شاگردان او تعدادی کتاب به دست ما رسیده است که ما را با اعتقادات ایشان آشنا می کند؛ اما در همین کتاب ها به ویژه در دبستان مذاهب و شارستان چهارچمن ، از متون دیگری نام برده می شود که همگی دربردارنده عقاید و باورهای آذریان است و احتمالاً تعدادی از آنها مفقود شده اند. در این مقاله فهرستی از کتاب های گمشده مکتب آذرکیوان و مضمون آنها ارائه می شود. معرفی این کتب و مطالبی که در آنها آمده است، جز آن که به شناخت باورهای آذریان کمک می رساند، این فایده را نیز دارد که شاید بتوان نسخه ای از آنها را در یکی از کتابخانه های هند یا ایران و یا در میان برگه های دستنویس های دیگر شناسایی کرد.
اقناع مخاطب در حدیقه سنایی با احتجاج به آیات و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا برای اقناع و متقاعدسازی مخاطبان خود و همچنین برای انتقال و تشریح مفاهیم عرفانی، از شیوه های مختلف و امکانات زبانی و ادبی متعددی بهره برده اند. یکی از شیوه هایی که در اقناع مخاطب و هم سو کردن او با عقاید مطرح شده تأثیر شگرفی دارد، استفاده از اعتقادات مخاطب و توسل به عقاید خود ایشان است که به عنوان مهم ترین اصل از اصول ارتباطات اقناعی نیز مطرح شده است. لذا با توجه به این که مخاطبان عرفا مسلمانان بوده اند و آیات قرآنی و سخنان بزرگان دین جزء اعتقادات عمیق آنها محسوب می شده، طبیعی است که عرفا برای متقاعد ساختن مخاطبان خود، از حجّیت قرآن برای حجّیت بخشی به کلام خود بهره برده باشند. سنایی به عنوان نخستین کسی که به طور رسمی عرفان را وارد حوزه ادبیات کرد، با اشراف کامل به مقبولیّت قرآن و حدیث نزد مسلمانان، هر جا که لازم می بیند، در موضوعات مختلف دینی و اخلاقی از جمله: توحید حق تعالی، تنزیه، ستایش جایگاه حضرت علی(ع)، نکوهش دنیاپرستی و ... برای اثبات صحّت گفتار خود و جلب تأیید مخاطب، به آیات و احادیث متوسل می شود و از این طریق به راحتی کلام خود را برای مخاطب قابل پذیرش می سازد.
بررسی کرامات شیخ ابوسعید در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کر ا مات شیخ ا بوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید چکیده: این مقاله کرامات و انواع آن در احوال و سخنان ابوسعید را براساس حکایت های کتاب اسرارالتوحید بررسی و طبقه بندی کرده است. حکایت های مرتبط با کرامت های اولیا و مشایخ، بخش نسبتاً وسیعی از ادبیات عرفانی فارسی را در برمی گیرد. این حکایت ها که غالباً کوتاه و متضمن مفهومی ماورائی هستند، در آثار عرفانی فارسی از قرن چهارم هجری به بعد به صورت پراکنده در متون صوفیه راه یافته و بخشی از تذکره ها و مقامات مشایخ صوفیه را به خود اختصاص داده اند. از ابتدای پیدایش تصوف و از نخستین تألیفاتی که در باره مبانی نظری و عملی تصوف صورت گرفته است، بحث امکان یا عدم امکان وقوع کرامات در نزد صوفیه محل بحث و پرسش بوده است.کرامات اولیاء از جمله مصادیق خوارق عادات است؛ مسائلی که بیرون از جریان عادی امور و قوانین طبیعت، به دست اولیای الهی صورت می گیرد. پیشینه دراز دامان عرفان اعم از عرفان اسلامی و غیراسلامی زمینه را برای بررسی های گوناگون در این جریان فکری فراهم آورده است. در عرفان اسلامی از اولیای الهی اتفاقات نادری ظاهر شده که اصطلاحاً آن ها را کرامات نام نهاده اند. در این مقاله به بررسی کرامات شیخ ابوسعید ابوالخیر(357-440) و انواع آن پرداخته می شود؛ با توجه به موقعیت استثنایی ابوسعید در میان عارفان و تأثیرگذاری کتاب اسرارالتوحید بر آثار پس از آن، شاید این طبقه بندی بتواند در درک و دریافت وجوه، ابعاد و میزان تأثیر آن ها کارگرتر باشد. کلید واژه ها: عرفان، کرامات، طبقه بندی، اسرارالتوحید، مشایخ و اولیا
از فهم گزاره تا شناخت عصر (واکاوی ویژگی های دوره گذار در اواخر قرن نهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل تحوّلاتی نوشته شده که ادبیات فارسی در اواخر قرن نهم بر خود دیده است. در جستار پیش روی، ابتدا مقدّمه ای درباره آرای صاحب نظران اعم از منطقیون، بلاغیون و ادبا درباره شعر و حقیقت آن آمده است. سپس بر اساس روش های مرسوم در تاریخ اندیشه، تاریخ گرایی نوین و انسان شناسی، به بررسی و تحلیل گزاره ای از بهارستان که درباره شعر و حقیقت آن بیان شده، پرداخته شده است. سعی بر آن بوده که این گزاره با استفاده از توصیف انبوه، نسبت به پس زمینه ای که در آن بیان شده است معنا شود. یافته ها نشان می دهد که منطقیون «تخیّل» را عنصر سازنده و حقیقت شعر معرّفی کرده و به تمایز نگاه خویش با نگاه جمهور که حقیقت شعر را وزن و قافیه می شمرده اند، تأکید ورزیده اند. البتّه همواره نظرگاه منطقیون مورد توجه نبوده است؛ بلکه در نظر بعضی از ادبا مانند جامی که اشعارش مملو از تخیّل است، نگرش جمهور در برابر نگرش منطقیون برکشیده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، سبب این تفوّق را برخاسته از ویژگی های دوره ای می داند که جامی در آن می زیسته است و می توان از آن با عنوان دوره گذار یاد کرد.