مقالات
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان فروزانفر، مأخذی را برای حکایت آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت ، از دفتر اول مثنوی نام برده است ، اما با توجه به دیدگاه بینامتنیت، می توان پیش داستانهای جدیدی را چون داستان بولس در قصص الانبیا ، زاغ وبوم در کلیله ودمنه ، رستم وشغاد در شاهنامه و فتح دوباره ی بابل توسط داریوش در تاریخ هرودت ، برای این حکایت یافت . طرح کلی این داستان ها این است که شخصی برای نفوذ در سپاه دشمن به خود آسیب می زند و خود را رانده شده نشان می دهد. و در جمع دشمنان نفوذ می کند تا زمینه نابودی آنها را فراهم کند . همچنین با توجه به دیدگاه بینامتنیت ، ساختار مشابه پیرنگ داستانها و استفاده از الگوی گریماس در مورد کنشگرها، می توان مقایسه و تحلیلی ساختاری از این داستان ها به دست داد. با این روش، مشخص گردید که حکایت مذکور از مثنوی ، پیرنگی تکرار شونده و پیش داستان نخست آن ، روایتی از تاریخ هرودت بوده است که به تدریج در متون مختلف ادبی وتاریخی تکامل یافته و کامل ترین نوع آن، در حکایت بوف و زاغ کلیله ودمنه شکل گرفته است.
آسیب شناسی روایت ذهنی در دو داستان آل احمد (مورد مطالعاتی: «بچّه مردم» و «شوهر آمریکایی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تحلیل روایت ذهنی در دو داستان کوتاه «بچه مردم» و «شوهر آمریکایی» از جلال آل احمد است. در بخش نخست، به طرح مباحثی نظری درباره روایت ذهنی و شرایط تحقّق آن پرداخته ایم تا نشان دهیم این گونه روایت، به صورت توأمان در صورت و محتوا، یا در نظام زیبایی شناسی و معرفت شناسی است که محقّق می شود. نویسنده آگاه برای خلق روایت ذهنی والا، «زبان» روایت و پنج مؤلّفه«زمان»، «مکان»، «پیرنگ»، «صدای راوی» و «شخصیت» را در ساخت و پرداختی مدرنیستی و ذهنی عرضه می کند و کیفیت پردازش این مؤلّفه ها است که لایه های متکثّر معنایی و معرفتی را تولید می کند و دوری از جزمیت های پیشامدرن را رقم می زند. آل احمد از جمله نخستین نویسندگان ایرانی بود که کوشید روایت ذهنی را در داستان فارسی محقّق کند و در برخی از آثارش به این نوع روایت روی آورد. در پژوهش حاضر، با توجّه به چارچوب نظری فوق، نخستین و آخرین تلاش آل احمد را در این حوزه، در داستان های بچه مردم(1327) و شوهر آمریکایی(1350)، بررسی و تحلیل کرده ایم تا میزان توفیق او را در عرضه زیبایی شناسی نوین روایت ذهنی نشان دهیم و نیز میزان سازگاری مبانی اندیشه او را با معرفت شناسی این گونه روایت معلوم کنیم.
سیری تحقیقی در احوال میر یحیی قزوینی و خاندان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میر یحیی قزوینی از مورخان بزرگ قرن دهم و صاحب کتاب برجسته لب التواریخ است که در اوخر عمر به دلایل سیاسی و بهانه های مذهبی مغضوب دربار صفوی شد.همین امر موجب گشت تا فرزندانش از ترس زجر مجازات راهی هند گردند.این مسأله افزون بر این که توفیقی برای دربار تیموریان هند به شمار می آمد تا از فضل و اعتبار علمی این خاندان بهره بجویند،موجب شد تا ایشان به یکی از خانواده های متنفذ سیاسی و فرهنگی به شمار آیند .از میان ایشان میر عبداللطیف و فرزندش ،میر غیاث الدین علی آخوند و نیز علاءالدوله کامی قزوینی نقش مهم تری در این برهه تاریخی ایفا کردند.با همه اهمیت این خانواده،هنوز تحقیق جامع و مستندی در باب ایشان نشده است.در این مقاله برای بار نخست با استفاده از منابع اصلی اطلاعات تازه ای از این خاندان و آثارشان ارایه می شود.
نویافته هایی از هشت شاعر کازرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از برخی نسخه های خطی جُنگ ها و تذکره هایی که به طبع نرسیده اند احوال و اشعار هشت شاعر گمنام شهر تاریخی کازرون در فارس را معرفی و بررسی می کنیم. تعدادی از این شاعران تاکنون معرفی نشده اند و تعدادی دیگر نیز ابیات اندکی از آنان در دست بوده و یا اصلاً شعری از آنان ارائه نشده بود که در اینجا به تکمیل این موارد پرداختیم. همچنین یکی از این شعرا جمالا به اشتباه سه شخصیت فرض شده بود که در این جستار با استفاده از نسخه های خطی پی می بریم که این سه تن، یک نفر بیش نیست. هشت شاعر مورد بحث در این نوشتار عبارتند از: ارشد (قرن نهم و دهم هجری)، جمالا (قرن دهم و یازدهم)، رفعت (پیش از قرن دوازدهم)، شیخ الحکماء (متوفی 1334ق)، نوبهار (قرن سیزدهم و اوایل چهاردهم)، جنونی کرّایی (وفات در 1094ق)، جعفری (پیش از قرن دوازدهم) و خطیب کازرونی (قرن نهم).
بررسی تفصیل مسافرت کاپیتان اطراس به سمت قطب شمالی با رویکرد تاریخ گرایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفصیل مسافرت کابیتان اطراس به سمت قطب شمالی در سنه ی 1860مسیحی ترجمه ی محمد حسن خان صنیع الدوله (اعتمادالسلطنه) است از قسمت اول رمان ژول ورن به نام Les Aventures du Capitaine Hatteras [1864] که از 11محرم 1288هجری قمری در شماره ی اول «روزنامه ایران» به صورت پاورقی چاپ شده و در صدوسی ودومین شماره به پایان رسیده است. از آن جا که روزنامه ی ایران ارگان رسمی دولت ایران در آن زمان به حساب می آید، نوشتار حاضر در پی آن است روابط قدرت را در متن اثر ادبی پیش گفته مشخص سازد و بازخورد انتشار آن را در بافت غیرزبانیِ نهادِ قدرت و روزنامه ی ایران نشان دهد. از همین روست که نویسندگان با اتخاذ رویکرد تاریخ گرایی نوین[i] می کوشند پاسخی برای این پرسش بیابند که رمان تفصیل مسافرت کابیتان اطراس به سمت قطب شمالی در سنه ی 1860مسیحی چگونه در قالب گفتمان حاکم زمان خود جای می گیرد و با چه تمهیدی از متن اثر فراتر رفته لایه های پنهان قدرت را بازمی نمایاند. در نگاهی کلی فرض بر این است که ابتدا نخبگان جامعه گونه ی علمی-تخیلی را از میان سایر گونه های ادبیات داستانی برای روایت داستان برمی گزیند اما به تدریج با پیش روی داستان ساخت سنتی قدرت، گرایش علمی-تخیلی پیشین را به گونه ی تاریخی-عینی معهودِ گذشته فرو می کاهد. [i]. New Histoisism
کاربرد بلاغی تضاد و هم آیی آن با دیگر هنرسازه ها در غزلیّات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد یکی از پیوندهای معنایی میان کلمات است که هم در حوزه دستور زبان و هم در حوزه بلاغت مورد توجه قرار می گیرد. در غزلیات سعدی، این پیوند معنایی تقریباً در پنجاه درصد ابیات حضور دارد. کاربرد تضاد از ساده ترین شکل آن یعنی آوردن واژگان متضاد شروع می شود تا تضاد در ساختار نحوی که انواع مختلف و پیچیده ای دارد. آنچه سبب تمایز کاربرد این هنرسازه در غزلیات سعدی می شود این است که تضاد غالبا تنها هنرسازه یا آرایه بیت نیست؛ ترکیب این آرایه با دیگر عناصر زبانی و سازه های نحوی است که آن را از ابزاری کهنه و دست فرسود به هنرسازه ای زنده و محرک تبدیل می کند و بر تأثیر و زیبایی سخن سعدی می افزاید. وجوه جملات، واو عطف، تکرارها و تقارنهای نحوی، جابهجایی شرط و جواب شرط از عناصر زبانی هستند که با هنرسازه تضاد همراه شده و باعث میشوند که سعدی از این صنعت ساده ابیاتی شگفت بیافریند. در برخی ابیات نیز همراهی آرایه طباق و ساختار نحوی جملات تغییر جهت و تضاد معنایی دو مصراع را به دنبال دارد و این خلاف انتظار، خواننده را مسحور می کند؛ این ساختار بدیعی- نحوی خاص سعدی است و پیش از وی سابقه ندارد.