مقالات
حوزه های تخصصی:
داستان ابلیس (شیطان) در سنت عرفانی کلاسیک با دو مواجهه متفاوت روبرو شده است: غالب عرفا، شیطان را خصم مبین و رانده شده از درگاه حق می دانند؛ اما در مقابل، پاره ای از عرفا همچون: حلاج، احمد غزالی و عین القضات همدانی به نوعی ستایشگران شیطان محسوب می شوند. اینان تفسیری تراژیک از داستان شیطان ارایه می کنند؛ به گونه ای که عناصر تراژدی در نگره ارسطویی آن را فرا یاد می آورد. هدف این پژوهش در پاسخ به این مسأله گرد آمده است که آیا می توان عناصر تراژدیک ارسطویی همچون: قهرمان تراژدی، وحدت های سه گانه کنش، زمان و مکان و کاتارسیس را در این روایت از ابلیس به دست داد؟ در پاسخ می توان گفت با بررسی انجام شده، (ابلیس) شیطان و اوج و فرود او از مقام قرب تا مرحله سقوط و رانده شدنش از بهشت، به ترتیب قهرمان تراژدی و وحدت های سه گانه کنش، زمان و مکان تراژدی را به نمایش می گذارد. همچنین سیر روایی سرنوشت شیطان به گونه ای پیش می رود که موجب می شود مخاطب، دچار کاتارسیس یا پالایش درونی گردد؛ به تعبیر دیگر عناصر تراژدیک، بویژه با تلقی ارسطویی آن در قسمت های مختلف داستان شیطان بوضوح قابل مشاهده است. این نوشتار به طرح و شرح این ماجرا می پردازد.
متن شناسی کتاب مناهج الطالبین فی معارف الصادقین و معرفی نسخه های خطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده هشتم هجری، مورخین ایرانی، کتاب های تاریخی فراوانی به زبان فارسی پدید آوردند. یکی از مهم ترین کتاب های تاریخی این عصر، کتاب مناهج الطالبین فی معارف الصادقین ، نوشته علاء قزوینی (ولادت: 726 یا 727ق- زنده در 782ق.) است. این کتاب، تاریخ از ابتدای خلقت تا سال 779ق. را در برمی گیرد. تألیف آن در سال 779ق. و به نام شاه شجاع مظفری پایان پذیرفته است. مناهج الطالبین تا کنون به چاپ نرسیده است. در این مقاله نگارندگان کوشیده اند اهمیت این کتاب را بنمایانند. بنابراین ضمن معرفی علاء قزوینی از خلال کتابش، ویژگی های محتوایی مناهج الطالبین فی معارف الصادقین را بیان کرده اند. در ادامه به برخی از ویژگی های ادبی و زبانی این اثر اشاره شده و سپس منابع علاء قزوینی در تألیف مناهج الطالبین بررسی و تأثیرپذیری وی از منابع پیش از خود نشان داده شده است. در پایان نیز به نسخه شناسی این کتاب پرداخته شده است.
ملمع و سیر تحول آن از آغاز تا پایان قرن دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملمع یکی از انواع شعر است که بیتی از آن به زبانی و بیت دیگر به زبانی دیگر باشد یا مصرعی به زبانی و مصرعی به زبانی دیگر باشد. این صنعت ادبی در زبان فارسی پیشینه ای طولانی دارد. سیر تحول ملمع و ارایه تصویری از ملمع سرایی تا پایان قرن دهم هجری مساله ای است که این پژوهش بدان پرداخته و کوشیده است به این سوال پاسخ دهد که ملمع سرایی در این سده ها چه تحولاتی یافته و مهمترین ملمع سرایان در این دوران کدامیک از شاعران اند و ملمعات آنان از چه ویژگی هایی برخوردار است. در این پژوهش دویست و سی و سه شعر ملمع از بیست و نه شاعر فارسی زبان ملمع سرا که سه هزار و سیصد و چهار بیت ملمع را در برمی گیرد، بررسی و تحلیل شد. این بررسی نشان داد که ملمع سرایی در زبان فارسی به عنوان صنعتی ادبی از قرن چهارم آغاز شده و تا قرن دهم از نظر کمی رشد یافته و از نظر کیفی به سمت تنوع در اغراض شعری و و کارکردهای معنایی و تفنن در ساختار و مضامین پیش رفته است.
بررسی سیر زبان و ادبیات فارسی در بالکان از گذشته تا کنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبه جزیره بالکان سرزمینی واقع در جنوب شرقی قاره اروپاست. این منطقه شامل کشورهای حوزه یوگوسلاوی سابق، یونان، آلبانی، بلغارستان، رومانی و قسمت اروپایی کشور ترکیه می شود. به گواهی تاریخ، برای سال های متمادی، بالکان ملتهب ترین بخش اروپا و شاید جهان بوده است. بالکان تلاقی گاه اقوام مختلف و سه تمدن: اسلامی، مسیحی و اسلاوی است. با وجود آنکه میان ایرانیان و مردم این منطقه هیچگاه ارتباط مستقیمی وجود نداشته است، بخش های وسیعی از شبه جزیره بالکان (بویژه بوسنی و هرز گوین، آلبانی و قسمتی از شبه جزیره تراکیا که در ترکیه واقع شده است) برای قرن های متمادی در حوزه نفوذ زبان و ادبیات و فرهنگ ایرانی قرار داشته اند. به این اعتبار بالکان در گذشته ای نه چندان دور سرحد غربی زبان و ادب و فرهنگ ارزشمندی به مرکزیت ایران بوده که از سمت شرق تا هند و پامیر امتداد داشته است. در این پژوهش برای شناخت بهتر این حوزه کمتر شناخته شده زبان و ادب پارسی، تلاش شده است تا با بررسی تاریخ روابط ادبی و زبانی ایران و بالکان - از پیش از امپراتوری عثمانی تا کنون- نخست علل و چگونگی راهیابی زبان و ادبیات فارسی به بالکان و سپس تأثیرات آن را بر زبان و ادبیات و فرهنگ منطقه مورد بررسی قرار دهیم.
بررسی سبک شخصی کمال الدین اصفهانی و تأثیر آن بر سبک عراقی و هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاره پژوهشگران به طرز و هنجار کمال الدین اصفهانی نشان می دهد که شعر او از لحظه های تغییر سبک شعر فارسی است. بررسی اجمالی تاریخ ادب فارسی از پیروی شاعران پس از وی، از سبک و شیوه او در شاعری حکایت دارد. این پژوهش در پی آن است تا با نگاهی به کلیات کمال الدین و نقد و واکاوی آرای پژوهشگران پیشین درخصوص او، نقش سبک شخصی این شاعر را در جریان تکوین شعر فارسی روشن سازد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای است که در آن از دستاوردهای علمی پژوهشگران دیگر هم استفاده شده است. جایگاه کمال الدین اصفهانی در شعر فارسی، بایستگی مطالعه درخصوص او و همچنین نبودن پژوهشی جامع در باب این موضوع، اهمیت و ضرورت تحقیق را نمایان می سازد و نتیجه حاصل از آن، برجسته کردن نقش این شاعر در جریان شعر فارسی از طریق پرداختن به سبک شخصی اوست که برخی از شاخصه های آن در سبک عراقی و هندی راه یافته و پاره ای از آن ها در شعر فارسی، بی تقلید باقی مانده است.
تیپ شناسی قهرمان مرد در داستان های عاشقانه کهن فارسی (مطالعه موردی سه تیپ در شش داستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت پردازی و تیپ سازی قهرمانان مرد در قصه های ایرانی بر اساس الگوهای موجود در سنت پادشاهی و دینی ایران صورت گرفته است. با مطالعه موردی شش قصه، سه تیپ در این قصه ها شناسایی می شود. تیپ اول، پهلوان خاندان سام(زال و رستم) که با صفات اسطوره ای ایزد بهرام (ورثرغنه) ظاهر می شود و متأثر از اسطوره های هند و ایرانی است. تیپ دوم، قهرمان خاندن های کهن پادشاهی دارای فر ایزدی(سیاوش، بیژن و خسرو). صفات این قهرمان برآمده از الگوهای آرمانی پادشاهی کهن ایرانی است. تیپ سوم، تیپ خنیاگر شادخوار(رامین). این تیپ هرچند برآمده از سنت بزم در دربارهای ایران است، به سبب ویژگی های خاصش در کنار دو تیپ اول و دوم، تیپ مستقلی به شمار می رود.
رستاخیز مانوی در کفالایای قبطی و تطبیق آن با متون پارسی میانه و پارتی تورفانی، بر اساس تاریخ ادبیات مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین بخش های اساطیر مانوی، روایات مربوط به رستاخیز و پایان جهان است. هرچند نوشته های گوناگون مانویان، از فرقه های گوناگون و زبان های مختلف، در نوع نگاه به رستاخیز و نیز در کلیت روایات، با هم سازگارند، اما تفاوت هایی هم در این روایات به چشم می خورد. در این نوشتار، به تفاوت روایات مربوط به رستاخیز، در متون ایرانی میانه تورفانی و کفالایا ی قبطی پرداخته ایم. آثار تورفان توسط مانویان آسیای مرکزی از فرقه دیناوریه و کفالایا توسط مانویان مصر نگارش یافته اند. در هردو روایت، در پایان جهان، بخشی از نور برای ابد در تاریکی اسیر می ماند. تفاوت های اساسی این دو روایت که خود ناشی از تفاوت جهان بینی و ریشه های فکری و فرهنگی این دو گروه از مانویان است، در سه محور اساسی قرار می گیرند: 1- در متون تورفان، ایزدان از اسارت ابدی بخشی از نور در تاریکی، هیچ اندوهی به دل راه نمی دهند؛ حال آنکه در کفالایا ایزدان از این اسارت سخت می گریند و مویه می کنند.2- به طور کلی و پیرو مورد نخست، ایزدان در روایات تورفانی از ویژگی های انسانی چون اندوه و ترس و مویه گری بری اند، حال آنکه در کفالایا، ایزدان به این دردهای انسانی مبتلایند و چهره ای زمینی تر دارند.3- در متون تورفان، علت اصلی اسارت نهایی پاره هایی از نور، ناامیدی آنها به رستگاری است. در این روایات، کلید رستگاری، امید است. در کفالایا برای امید چنین نقشی قایل نشده اند. در پایان، به تاثیرریشه های فکری و فرهنگی ایران و مصر بر شکل گیری این تفاوت ها می پردازیم.
پیشینه تاریخی پیشوندهای فعلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع فعل در زبان فارسی، افعال پیشوندی است که کمابیش از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی رواج دارند. در این مقاله چگونگی کاربرد افعال به همراه پیشوند و تأثیر کارکرد آن در فعل از چند منظر مطالعه و بررسی شده اند. روش انجام این پژوهش از طریق مطالعه تاریخی – تطبیقی زبان شناسی تاریخی در زبان فارسی است. اهدافی که در این پژوهش دنبال می شود این است که سیر تاریخی زبان فارسی و تحولات دستوری (صرفی – نحوی) در حوزه پیشوندهای فعلی برپایه متون پی گیری شود و با اشاره به صورت های تاریخی فارسی باستان و میانه، نمود آن در چند متن برگزیده فارسی دری به نتایجی بیانجامد.-نخست از دیدگاه پیشینه تاریخی و دگرگونی های آوایی صورت گرفته در پیشوند فعل از زبان های ایرانی باستان تا فارسی دری مورد بررسی قرار گرفته است. در زبان های اوستایی و فارسی باستان کمابیش بیست و یک پیشوند فعلی وجود داشته است که علاوه بر کارکرد و یا نقش پیشوند فعل، به عنوان قید و حرف اضافه نیز بوده اند. این پیشوندها در زبان های میانه غالباً یا متروک شده اند و یا چونان جزیی مرده در ساختمان فعل به کار رفته اند و کارکرد پیشوندی خود را از دست داده اند. در فارسی میانه برای پرکردن جای آن ها زبان به پیشوندهای جدیدی نیاز پیدا کرد که بیشتر از قیدها، صفت ها و حروف اضافه دوره باستان بوده اند. این دسته به منظور پدیدآوردن معنای جدید بر سر افعال می آمدند و در آن تغییر معنایی ایجاد می کرده اند. - دوم از نظر کارکرد معنایی این پیشوندها مورد بررسی قرار گرفته اند که روی هم رفته به سه دسته تقسیم شده اند:نخست پیشوندهایی که در معنی اصلی خود به کار رفته اند.دیگر پیشوندهایی که در معنی فعل ساده هیچ تغییری ایجاد نمی کنند، مگر اینکه جنبه تأکیدی دارند.دسته سوم پیشوندهایی که در معنی فعل ساده تغییر ایجاد می کنند و به فعل معنی تازه ای می بخشند.- سوم کارکرد نحوی این پیشوندها در رابطه با فعل در محور هم نشینی جمله مورد ارزیابی قرار گرفته است.- در پایان افزون بر نتایج به دست آمده، پیشوندهای فعلی از منظر بسامد و میزان کاربرد آن ها با فعل های ساده در قالب جدول و نمودار مورد تحلیل قرار گرفته اند.