خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد جامعه، امری فرهنگی است که شکل گیری آن ازطریق کنش های اجتماعی گذشته و حال اعضای خانواده صورت می گیرد. تجربیات و شرایط اجتماعی- محیطی دوران کودکی می تواند قسمتی از نیّات و اولویت های سن ازدواج، تعداد فرزند، زمان بندی بین تولد فرزندان و سایر مؤلفه های ترکیب خانواده به ویژه برای زنان را تحت تأثیر قرار دهد. با این هدف، در این مقاله سعی شده است نگرش مادرانی با نسل های متفاوت، در زمینه مؤلفه های مهم در ترکیب خانواده مورد بررسی قرار گیرد. با به کارگیری روش پیمایش، داده های لازم از 710 زن همسردار 15 الی 50 ساله ساکن در شهرهای تبریز و اهر که دوران کودکی خود را در چهار مقطع تاریخی؛ تا سال 1350، 1350 الی 1357، 1358 الی 1365 و 1366 الی 1373 گذرانده اند، به دست آمده است. تفاوت در ویژگی های تحصیلی و شغلی در بین نسل های مختلفچهارگانه نشان از تفاوت فضای اجتماعی دوران کودکی آنهاست. این امر موجب شده است پاسخگویان متعلق به نسل-های مختلف، برداشت های متفاوتی از زمان شکل گیری خانواده، ارزش فرزند، تعداد فرزند و ترجیح جنسی فرزند داشته باشند. در زمینه شاخص های ارزش فرزند، نگرش نسل های قبل از سال 1350 با بعد از 1365 و نسل های انقلاب با جنگ نزدیک تر است. درصد موافقت با سقط جنین به عنوان یکی از راه های جلوگیری از بارداری و نیز تک فرزندی در نسل های جدید بیشتر از نسل گذشته است. برعکس، درصد موافقت با ترجیح جنسی فرزند و نیز فرزند دلخواه سه و بیشتر در نزد نسل های جدید کمتر از قدیمی هاست. در برخی از رفتارهای جمعیتی دیگر، یک هم گرایی در بین چهار نسل مورد مطالعه ملاحظه می شود. این نگرش های جمعیتی زنان در ارتباط با ترکیب خانواده، می تواند در شکل دهی رفتار جمعیتی فرزند(ان) وی مؤثر باشد که این موضوع در تحولات خانواده ایرانی یک امر و مسئله مهمی خواهد بود.