فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین مفهوم حجّت و بررسی مبانیِ آن مهم ترین مسأله در علم اصول فقه است که ریشه در متون روایی و عقاید کلامی خاص خود دارد. مشهور ترین نظریات اصولی پیرامون مسأله حجیّت عمدتاً بر پایه حجیّت ذاتی قطع و حجیّت تنزیلی- جعلی امارات و با اصل قرار دادن عدم حجیّت، ارائه شده است. در این نوشتار تلاش شده ضمن بیان ریشه های کلامی و روایی باب حجیّت، و تبیین کاستی های مبانی نظریات مشهور، اصول قابل قبول تری در این زمینه ارائه شود؛ به نظر می رسد معنای واحد حجیّت در مباحث اصولی عبارت است از قابلیت احتجاج بر مبنای علم حاصل از قیام امارات عقلایی؛ مشروط به آن که مورد ردع شارع قرار نگرفته باشند در این ساختار، اصل بر حجیّت امارات و طرق عقلایی قرار داده می شود و ریشه منجزیّت و معذریّت امارات به وجود روح مسؤولیت-پذیری یا تقصیر در اعتماد به امارات- به عنوان مقدمه حصول قطع یا اطمینان- دانسته می شود. این سخن علاوه بر مستدل تر بودن از نظریات رایج، توالی مناقشه برانگیز کمتری نیز به دنبال دارد و با روایات باب حجیّت نیز سازگار ترست.
کرامت انسانی، راهبرد استنباط احکام شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیرگذاری کرامت انسانی در قامت مفهوم راهبرد و در ایفای نقش اثباتی و سلبی آن در فهم احکام شریعت جست وجو می شود و پس از پذیرش نقش آفرینی آن در مقام ثبوت و اثبات، باور داریم کرامت انسانی به عنوان ویژگی ذاتی آدمی برگرفته از حیث خالقیت خداوند و تکوین است که در مقام تشریع و حیث شارعیت خداوند خطوط قرمزی را ترسیم می کند که شریعت از آن عبور نمی کند و فقه نیز به عنوان دانش شریعت از آن پیروی می کند.
مقایسه نظریه مهجوریت دلالت التزام منطق دانان با مسئله حجیت منطوق و مفهوم اصولیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله سازگاری یا ناسازگاری دیدگاه منطق دانان مسلمان در خصوص مهجوریت دلالت التزام و قاعده اصولی حجیت منطوق و مفهوم در صورت دخول دلالت التزام در منطوق یا مفهوم، ره آورد دو دانش منطق و اصول را به چالش می کشاند. در این مقاله، با مقایسه ره آورد این دو علم، و بر پایه جداسازی دو مسئله حجیت صغروی و حجیت کبروی می توان اثبات کرد که (1) حجیت صغروی منطوق و مفهوم موافق التزامی و حجیت صغروی مفهوم مخالف، بر اساس قول به حجیت آن، با مهجوریت دلالت التزام ناسازگار نیست، زیرا دیدگاه منطقیان در اصل دلالت لفظ بر معنای التزامی و دیدگاه اصولیان در حجیت منطوق و مفهوم موافق سازگارند؛ (2) حجیت کبروی منطوق و مفهوم موافق التزامی، به معنای احتجاج بر مدلول التزامی قضیه، با مهجوریت دلالت التزامی ناسازگار است؛ (3) حجیت کبروی مفهوم مخالف، به سبب عقلی بودنِ دلالت، و حجیت کبروی مفهوم موافق به سبب وجود قرینه بر تعیین لوازم، از قاعده مهجوریت دلالت التزام بیرون است.
تلاشی برای شناخت باطن احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احکام فقهی، دارای معنای ظاهری و باطنی هستند. بحث از معنای ظاهری و باطنی الفاظ، یک بحث زبان شناسی و معناشناسی است و جایگاه آن در قسمت مباحث الفاظ (یا در صورت وجود، بخش ملازمات عقلیه) درعلم اصول فقه است. معنای باطنی هرگز متناقض با ظاهر نیست؛ بلکه اصلی ترین معبر دست یابی به باطن الفاظ، همان ظاهر الفاظ و گذر کردن قاعده مند از آن است. بشر عادی توانایی دستیابی به حداقل بخشی از معنای باطنی احکام و افعال فقهی را دارد. معنای ظاهری در جمله ها و الفاظ عبارت است از: معنای غیر غامض، دلالت مستقیم و مطابقی الفاظ. معنای باطنی الفاظ و جملات عبارت است از: معنای غامض و پوشیده در سطوح مختلف دلالت های لفظی اعم از معناهای دوّم مطرح شده در علم معانی، لوازم عقلی کلام، اهداف سخن، مفاهیم موافق و مخالف، تنقیح مناط قطعی، معنایی که از الغاء خصوصیت از کلام به دست می آید و ... .
استعمال لفظ واحد و اراده معانی متعدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لفظی که دارای چند معناست، یا مشترک است و چند معنای حقیقی دارد که لفظ به صورت بدلی بر آنها شمول دارد یا اینکه دارای معانی حقیقی و مجازی است یا اینکه چند معنای مجازی دارد که عند القرائن از آن اراده می¬شوند. در مورد جواز ارادة معانی متعدد از این نوع از الفاظ و جواز حمل آن بر معانی متعدد آن، اصولیون به اختلاف اقوال افتاده¬اند که مشهورترین این اقوال جواز و عدم جواز است. این اختلاف اصولی در میان فقها نیز دیده می¬شود و آنان نیز در مواردی چون مسألة نقض وضو با هم دچار اختلاف شده¬اند و بدین سبب، بر این مسأله آثاری فقهی مترتب شده است. جواز ارادة معانی ظاهراً از نظر آنها عاری از ترتب محال است. در مورد حمل لفظ بر معانی متعدد آن، قائلان به جواز حمل نگاهی به قیاس آن بر عام و نگاهی هم به احتیاط داشته¬اند که به نظر نگاه احتیاطی قوی¬تر و راجح¬تر است.
خطابات قانونیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله خطابات قانونیه یکی از راه حلهای ابداعی امام خمینی(ره) در پاسخ به شبهه مطرح شده در ذیل بحث ضد می باشد. گروهی از علما در صورت اقتضای امر به شیء نسبت به نهی از ضدش، در ذیل بحث ضد، حکم به بطلان عبادات می کنند. ولیکن شیخ بهائی درصورت عدم اقتضا نیز عبادت را از باب «عدم وجود امر» باطل می داند و با این بیان بحث از ضد را بحثی بی ثمر دانسته است. در پاسخ به این شبهه، جوابهای متفاوتی داده شده است. عده ای برای صحت عبادت قائل به کفایت وجود قصد ملاک و مصلحت شدند. عده ای دیگر امر به طبایع را معتبر دانستند. برخی نیز قائل به ترتب (امر طولی) شدند. ولیکن امام(ره) با بیان مقدماتی این اقوال را رد کرده و با قائل شدن به وجود امر به اهم، در عرض امر به مهم، یعنی وجود دو امر عرضی در کنار هم و قول به خطابات قانونیه، بدون پذیرش ترتب ، مشکل را حل کرده اند. این راه منحصر به فرد امام که خطابات قانونیه از زمره مبادی آن بوده است، بعدها به عنوان یکی از متفردات اصولی امام شناخته شد.
تفاوت مطلق و عام از دیدگاه آخوند خراسانی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث علم اصول در باب الفاظ مبحث مطلق و عام است که ثمرات فقهیه زیادی بر آن مترتب است. درخصوص هر یک از «عام و خاص» و «مطلق و مقید» مباحث گسترده ای در فقه مطرح شده است.
این مقاله در مقایسه این دو مبحث صرفاً به بیان تفاوتهای عمده بین آنها می پردازد و دلایلی را از منظر حضرت امام خمینی مبنی بر استقلال و مجزا بودن هر یک از آنها مطرح می کند. این در حالی است که بسیاری از بزرگان علم اصول از جمله مرحوم آخوند قائل به نوعی ارتباط میان آن دو شده اند و همین تفاوت دیدگاه، مجالی را برای تقابل آرای اصولی در این مبحث ایجاد کرده است. شایان ذکر است که بخش عمده مطالب این مقاله مبتنی بر نظریات این دو بزرگوار می باشد.
معنای خارجیّت معنا و موضوع له از نظر میرزا مهدی اصفهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شاخص ترین شاخه ای از علوم اسلامی که به مسئله زبان شناسی، چیستی لفظ و معنا و پیوند میان آنها به طور جدی پرداخته دانش اصول فقه است؛ بنابراین، بحث از زبان شناسی براساس نظریات متفکرین اسلامی نیازمند مراجعه به آراء نظریه پردازان اصول فقه است. میرزا مهدی اصفهانی بنیان گذار مکتب معارف خراسان، و از شاگردان طراز اول میرزای نائینی، به سبب نگاه خاص خود در باب معرفت شناسی و هستی شناسی، حقیقت الفاظ را علامتیت و اشاره گری، و مدلول و معنای آن را نفس حقایق و نه صُوَر ذهنی آنها می داند. نظریة او در بحث الفاظ از یک سو، در تقابل با زبان شناسی مبتنی بر آموزه های حکمت متعالیه و نظریه های معرفت شناسی و هستی شناسی آن است (چراکه اساساً نظریات او در تقابل با مبانی حکمت متعالیه است) و از سوی دیگر، در تقابل با نظریات اصولی ای است که بر اندیشه ها و آموزه های حکمت متعالیه استوار شده اند. بنابراین، می توان نقطه مقابل میرزای اصفهانی در بحث معنا و موضوع له را استادش - میرزای نائینی - دانست. او بنیان های جدیدی در تبیین کلمات ائمه دین استخراج و تبیین کرده است که مهم ترین آنها در بحث شناخت (علم و عقل) می باشند. میرزای اصفهانی بر اساس نظام شناختی خود تحلیل جدیدی دربارة وضع الفاظ برای خارج معنا بیان داشته است. که این مقاله در تلاش است تا گزارشی از مقدمات و اصول این نظریه ارائه کند
تحقیقی در مرجع استثنا در جملات متعاطف
حوزه های تخصصی:
تعارض اصل و ظاهر در متون فقهی و حقوق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی و علم اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تقریبا تمام یافته های علم زبان شناسی در حوزه های مختلفش را مرهون تلاش های دانشمندان عمدتا غربی در طول یکی دو قرن اخیر می دانند و به جز در موارد معدود، سرچشمه ای جز این برای این یافته ها متصور نمی شود. چنین اعتقادی به ویژه در باب شاخه هایی از زبان شناسی، چون تحلیل کلام که در دهه های اخیر در اوج شکوفایی خود قرار گرفته اند، به طور پررنگ تری مطرح است. مقاله حاضر سعی دارد با ارایه نمونه هایی بارز از مطالعات دانشمندان اسلامی در بحث الفاظ علم اصول فقه که سابقه ای حداقل بیش از ده قرن دارد، دیدگاه غالب یاد شده را مورد چالش قرار دهد. این مطالعه نشان می دهد که برخی نظرات اصولیون با سابقه ای دیرین با یافته های جدید زبان شناسی به ویژه در حوزه های معنی شناسی و تحلیل کلام مطابقت می کند؛ تا جایی در مواردی این یافته های نو، چیزی بر آن نظرات نیفزوده اند. با این حال به نظر می رسد اساسی ترین برتری مطالعات زبان شناسی در این حوزه ها، در مقایسه با مطالعات اسلامی، دقت علمی، طبقه بندی های کارآمد و به کارگیری اصطلاحات و نامگذاری های علمی است.
مبادی کلامی علم اصول
حوزه های تخصصی:
تخصیص عام قرآن با خاص خبر معتبر
حوزه های تخصصی:
مباحث الفاظ اصول فقه در میان دانشهاى زبانى جغرافیاى دانشهاى زبانى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قضیه حقیقیه و خارجیه و کاربرد آن در علم اصول فقه
حوزه های تخصصی:
تخصیص عام به مفهوم
حوزه های تخصصی:
دلالت نهی بر فساد منهی عنه و نظریه بطلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی دیدگاههای اصولیان دربارة شرط متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی زبانشناسی و عقلی شمول خطاب به غایب و معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایات مصدر به ادوات خطاب به طور مستقیم چه کسانی را مورد خطاب قرار می دهد؟ آیا آنها صرفاً شامل حاضران مجلس خطاب اند یا آنکه متوجه همه کسانی می شوند که در زمانی پس از زمان خطاب بوجود می آیند؟ مخاطبه متکی به سه عنصر خطاب کننده خطاب شونده و خطاب است و انفکاک زمانی آنها استحاله عقلی دارد خطاب معدوم و غایب عقلا محال است بنابراین مکانیسم شمول خطاب های قرانی نسبت به غایبان مجلس خطاب ونیز معدومان در آن زمان ( آیندگان) چگونه است ؟ بدون شک برای توجیه این شمول و بیان پیامدهای نظری و عملی آن به دو گونه مبانی نیازمندیم یکی مبانی عقلی امکان خطاب به غایب و معدوم و دیگری مبانی زبانشناسانه در این مقاله دیدگاههای سه تن از صاحب نظران اصول فقه آخوند خراسانی ضیاء الدین عراقی و امام خمینی مقارنه و بررسی می شود