۱.
دکتر سیدجواد میری، جامعهشناس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی در طول دوران تحصیل خود در مغربزمین پیرامون آرا و اندیشههای امام موسیصدر تحقیقات گستردهای انجام داده است. بهانه این گفتگو انتشار اثری از ایشان به نام «نگاهی به آرای فلسفی امام صدر» است.
۲.
مدتی پیش خاطرات دکتر حسین کنعان، نماینده سابق پارلمان لبنان و از همراهان و نزدیکان امام صدر با عنوان « موسی الصدر، قدر و دور» به زبان عربی منتشر شد و مورد استقبال علاقهمندان قرار گرفت. این کتاب متن مصاحبهای با مولف پیرامون سالهای همراهی و مصاحبت با امام صدر است و بیش از آن که بیان زندگینامه و تحلیل ابعاد شخصیت امام باشد؛ ذکر وقایع، رویدادها و خاطراتی از روزهای همراهی با رهبر بزرگ لبنان است. متن پیش رو، بخشی از ترجمه اثر مورد اشاره (در دست چاپ) توسط مهدی سرمدی است که به موضوع ورود امام موسی صدر به صحنه سیاسی لبنان و مواجهه جریانهای فرهنگی، سیاسی و دینی این کشور با ایشان اختصاص دارد.
۳.
دکتر سید صادق طباطبایی رابطه مستمری با امام موسی صدر داشت. این پیوند دائمی علاوه بر نسبت خویشاوندی، از عقاید نزدیک سیاسی آنها نیز ناشی میشد. او زمانی که در آلمان تحصیل میکرد همواره با «آقای صدر» ارتباط داشت. طبعا این تعامل برای بسیاری ایجاد انگیزه میکند تا برای بیشتر دانستن در مورد امام موسی صدر با او گفتگو کنند. صحبت درباره «آقای صدر» از کارهایی است که دکتر طباطبایی همیشه برای آن وقت دارد، حتی اگر یک روز قبل از سفرش باشد.
۴.
..او برای من یک دوست عادی نبود که مانند دیگران یکباره با او آشنا شده باشم و از همنشینی با او خسته شوم، زیرا شخصیتش بهگونهای بود که اگر با او آشنا میشدی دیگر نمیتوانستی او را نبینی و آشکارا اعلام میکنم که نبود امام صدر تغییر عظیمی در زندگی من ایجاد کرد. من خاطرات بسیاری از امام موسی صدر دارم، اما آنچه بیش از دیگر خاطرات، همواره تا امروز در ذهنم باقی مانده، نامهای است که او حدود سه ماه پیش از ربوده شدنش برایم نگاشت و از من به خاطر تلاشهایی که برای تصویب قطعنامه 425 شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر ضرورت عقبنشینی بیقید و شرط اسرائیل از لبنان کرده بودم تشکر کرد.
۵.
همه مردم «ملهم عاصم المصری» را میشناختند. او به شجاعت، قدرت، وجاهت و بزرگی معروف بود. ایشان پسری داشت بهنام ابونایف که به این خاطره مربوط میشود. امام صدر برای مدتی موقت در محلی از بقاع بهنام هتل آلویت مستقر بود. این محل بعدها به «مدینه الامام الصدر» مشهور گردید.
۶.
نامهها، اسناد معتبری برای مراجعه پژوهشگران به شمار میروند. بویژه آنکه اشخاص مختلف در نامهنگاریهای خود به صورت روشن و صریح مکنونات درونی خود پیرامون اوضاع و احوال، وقایع و رویدادها و اشخاص بیان میکنند. اسنادی که از خاطر مخاطبان گرامی خواهد گذشت مربوط به دو نامهای و یک میثاقنامه است که یکی از سوی امام موسی صدر برای یکی از بستگان نزدیک خانم فاطمه صدر عاملی-خواهر زادهاش- و همسر دکتر صادق طباطبایی- نگاشته شده و به مسائل عاطفی و اجتماعی در آن اشاره شده است و نامه دوم، مرقومه یکی از علمای جهان تشیع برای آیتالله شرفالدین در مورد ویژگیهای شخصیتی امام موسی صدر است. این اسناد توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در اختیار ما قرار گرفته است.
۷.
آیتالله طالقانی در 1289 هجری شمسی به دنیا آمد. وی از ابتدای فراگیری علم و دانش، به سمت کسب معارف دینی کشیده شد. حاصل چهل سال تلاش فرهنگی طالقانی و انتشار 5 جلد کتاب پرتوی از قرآن ناشی از همین مساله بود. طالقانی قصد داشت جامعه ایرانی بعد از شهریور 20 را که در معرض گسترش خرافات و رواج اندیشههای غربی قرار داشت هدایت کند، به همین خاطر وی شعار بازگشت به قرآن را مطرح کرد.
۸.
آیتالله شهید علی قدوسی در سال 12/05/1306 شمسی در شهر نهاوند بدنیا آمد. درسال1321 برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شد و در محضر اساتیدی چون امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید صدوقی درس آموخت. قدوسی درسال1344 با دختر علامه طباطبایی ازدواج کرد.
۹.
سید اسدالله مدنی در سال 1293 در دهخوارگان(آذرشهر) به دنیا آمد. وی در 4 سالگی مادر و در 16 سالگی پدرش را از دست داد. در عنفوان جوانی به قم رفت تا به تحصیل علوم دینی بپردازد. اساتید او در این مرحله آیات عظام حجت کوه کمری(ره)، سید محمدتقی خوانساری و امام خمینی بودند و مدتی بعد مدنی به نجف رفت تا به تکمیل تحصیلات حوزوی خود بپردازد. در نجف اشرف از مبارزات نواب صفوی علیه کسروی حمایت و کمکهای مالی به او برای خرید اسلحه کرد.
۱۰.
محمد علی رجایی در 1312 در قزوین به دنیا آمد. پدر او عبدالصمد نام داشت و چهار سال پس از تولدش درگذشت. محمدعلی بعد از این واقعه با مادر و برادرش زندگی میکرد.
۱۱.
محمد جواد باهنر از روحانیون اندیشمند و مبارز و نخست وزیر جمهوری اسلامیایران در اوائل استقرار نظام جمهوری اسلامی بود. وی در 1312 در خانواده ای کم بضاعت و پرعائله در کرمان متولد شد. تحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز کرد و از یازده سالگی به طلبگی در مدرسه معصومه پرداخت و به موازات آن در مدارس جدید نیز تحصیل میکرد. در 1332 برای ادامه تحصیل دینی به قم عزیمت کرد و مدتی نیز در حوزه نجف از درس استادان آن حوزه استفاده کرد. در قم تحصیلات دبیرستانی را نیز ادامه داد و به اخذ گواهینامه پایان تحصیلات دبیرستانی موفق شد. پس از آن در 1337 به دانشکده الهیات دانشگاه تهران راه یافت. دوره کارشناسی این دانشکده را به پایان رساند و به ادامه تحصیل در دوره دکتری همان دانشکده پرداخت. همچنین دوره کارشناسی ارشد علوم تربیتی را نیز در دانشگاه تهران با موفقیت گذراند.
۱۲.
روز 17 شهریور فوج عظیمی از مردم، که بسیاری از آنها، از جملهخودم، نسبت به اعلام حکومت نظامی بیاطلاع بودند، در تهران بهخیابانها ریختند. در این تظاهرات من از طرف تسلیحات به میدان ژالهیسابق میآمدم که یک مرتبه تیراندازی شروع شد و مردم را به رگباربستند؛ همه متفرق شدند و من هم فرار کردم. در این راهپیمایی جمعزیادی از خانمها شرکت داشتند و در آن وضعیت بعضاً با سر و پای برهنه به این طرف و آن طرف میدویدند.