۱.
در این بخش به معرفی نسبتا تفصیلی و تحلیلی سه کتاب پیرامون انقلاب اسلامی ایران میپردازیم و سپس فهرست تعدادی از منابع و مالخذ مربوط به این موضوع معرفی میشود
۳.
پس از قیام مردم قم (19 دی 1356) و جنبش مردم غیور تبریز در چهلم شهدای قم (29/11/56) و خیزش یزدیان انقلابی در چهلم شهدای تبریز (فروردین 57) رژیم که از گسترش دامنه مخالفتها و مبارزات مردمی بیمناک شده بود، بر اقدامات حفاظتی خویش افزود و در این راستا فرمانده گارد شاهنشاهی طی ابلاغیهای به واحدهای تحت امر خویش ابلاغ میکند که در کلیه مکالمات تلفنی به جای ذکر اسامی شاه و خانوادهاش، از اسامی مستعار تعیین شده استفاده کنند (سند شماره 1)
۶.
زبیگنیو برژینسکی zbigniew Brzezinski از دولتمردان و تحلیلگران سیاسی آمریکا ، سال 1928 در ورشو (لهستان) به دنیا آمد. مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد را در سالهای 1949 و 1950 در رشته علوم سیاسی از دانشگاه مکگیل دریافت کرد و سال 1953 دکترای خود را در هاروارد اخذ نمود و سال 1958 به تابعیت کشور آمریکا درآمد.
۷.
مهدی بازرگان سال 1286 در خانوادهای مذهبی و نیمه مرفه در تهران متولد شد. پدر او حاج عباسقلی تبریزی در 18 سالگی از تبریز به تهران آمده بود، وی که از بازرگانان فعال بود به نام فامیل «بازرگان» شهرت یافت.
۸.
شاپور بختیار فرزند محمدرضا (سردار فاتح بختیاری) و نازبیگم در سال 1294 شمسی در چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. او نوه صمصامالسلطنه بختیاری بود که در سالهای پس از مشروطه دوبار به نخستوزیری رسید. تحصیلات ابتداییاش را در شهرکرد و نیمی از تحصیلات متوسطه را در اصفهان گذراند و دوران دبیرستان را در مدرسه فرانسوی بیروت با اخذ دیپلم ریاضی به پایان رساند.1
۹.
وقتی دولت عراق، در مسیر فعالیتهای سیاسی امام خمینی، محدودیتهای شدیدی را اعمال کرد، ایشان تصمیم گرفت تا از مسیر کویت، عراق را ترک نماید، لکن دولت کویت به ایشان اجازه ورود نداد. امام از راه بصره به بغداد آمد و با یک هواپیمای عراقی به پاریس رفت و پس ازاندکی اقامت در این شهر به دهکدهای در 40 کیلومتری پاریس به نام نوفللوشاتو رفت و تا زمان بازگشت به ایران در آنجا رحل اقامت افکند و آن روستای دورافتاده را به کانون خبری جهان مبدل ساخت. در تمام این دوران، مرحوم حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسیپور همراه ایشان بود و از نزدیک در جریان تمام وقایع آن روزهای پرشکوه قرار داشت. ایشان اندکی قبل از فوت، طی مصاحبهای مفصل، اهم حوادث آن دوران را بیان نمود که در این مجال اندک، گزیدهای از آن را تقدیم میداریم.
۱۰.
در خلال سالهای 40 تا 57 گروهها و سازمانهای بسیاری در عرصه سیاسی ایران ظاهر شدند که مدعی رهبری مبارزات بودند و مشی سیاسی یا نظامی خویش را راهی صحیح و اصولی میدانستند. بعضی از این گروهها همچون نهضت آزادی و جبهه ملی مبارزه در چارچوب قانون اساسی (یعنی پذیرش نظام شاهنشاهی) را هدف قرار داده بودند و برخی دیگر که مشی مسلحانه را به عنوان تنها راه براندازی رژیم پهلوی در پیش گرفته بودند، در عمل در برابر ساواک شکست خوردند و از دور مبارزات خارج شدند. در چنین معرکه غریبی که هیچ امیدی به سرنگونی رژیم پهلوی نمیرفت، امام خمینی رهبری مبارزه را با شعار سرنگونی شاه و نظام شاهی و برقراری حکومت اسلامی به دست گرفت و در مدت کوتاهی توانست طومار این رژیم را در هم بپیچد. مقاله حاضر نقش گروهها، احزاب و سازمانهای مارکسیستی، التقاطی و ملیمذهبی را در دوران تبعید امام خمینی وا میکاود.