۲.
عبدالحسین تیمورتاش ملقب به معززالملک و سردار معظم خراسانی فرزند کریمدادخان امیر منظم در حدود سال 1260 شمسی در بجنورد چشم به جهان گشود. بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی و آموزش سوارکاری و تیراندازی، به منظور فراگیری زبان روسی عازم عشقآباد شد و سپس به همراه پدرش رهسپار پترزبورگ گردید و با ورود به مدرسه نظام آن شهر که مخصوص پولدارها و درباریان بود، در رشته امور نظامی به تحصیل پرداخت. پس از اتمام تحصیل و بازگشت به ایران به عنوان مترجم در وزارت امور خارجه مشغول کار شد و پس از اعلام سلطنت محمدعلی میرزا، تیمورتاش عضو هیاتی بود که میبایست پادشاهی او را به چند کشور اروپایی اعلام نمایند.
۳.
خالو قربان از اهالی هرسین دره گاماسب در 1293 ق نزدیکی بیستون کرمانشاه متولد شد. درباره پیشینه او اطلاع چندانی در دست نیست. لیکن وی سالهای زیادی را در خانه مخبرالدوله و دیگر شخصیتهای سیاسی در تهران به فراشی پرداخت و آنگاه در قزوین و گیلان به شغل جمعآوری کتیرا مشغول شد تا این که در 8 شوال 1336 ق/ 27 خرداد 1297 ش به خاطر حکایاتی که از سودآور بودن اشتغال در جنبش جنگل شنیده بود جذب آن جنبش گردید و به حاجی احمد پیوست. 1
۴.
حسانالله خان دوستدار، فرزند میرزاعلیاکبر حافظ الصحه در 1263 در خانوادهای منتسب به بهائیت در ساری چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را در مدارس تربیت و سپس دارالفنون به پایان برد و زبان فرانسه را در آنجا آموخت و مدتی معلم فرانسه فرزندان حاجی میرزا یحییخان املشی بود. در جوانی به افکار آزادیخواهانه گرایش پیدا کرد و پس از مشروطیت در 1325 ق. به عضویت «انجمن حقیقت» از انجمنهای مشروطهخواه ساری درآمد. وی در دوره موسوم به استبداد صغیر و در جریان فتح تهران از جمله مجاهدان گیلان بود.
۵.
استاد عبدالله شهبازی در مقالهای مبسوط به شگرد های فرقه بهائیت در تاریخ معاصر اشاره دارد و از جمله به ارتباط بهائیت و صهیونیسم و اشتغال گسترده بهائیان در سفارتخانههای خارجی در ایران و گرویدن یهودیان و زرتشتیان به این فرقه ضاله و نیز قتل، خشونت، تروریسم سیاسی و شبکههای تروریستی بهائی در عصر مشروطیت میپردازد و در فرجام به نقش عوامل این فرقه در شکست نهضت جنگل و همکاری بهائیان در شوروی با کاگب اشاره میکند که بخش اخیر از مقاله مزبور که با موضوع این شماره ایام (نهضت جنگل) سنخیت بیشتری دارد، در اینجا تقدیم خوانندگان میشود.
۷.
در قیام جنگل، مهمترین نقش را مردم سلحشور گیلان برعهده داشتند که نور حقیقت را در سیمای طلبهای روشنضمیر (میرزا کوچکخان) دیدند و بهزودی با پیوستن و حمایت گسترده از انقلابیون، حاشیه امنیتی قوی و مطمئنی را برای آنان ایجاد کردند تا آنجا که شکست و نابودی نهضت جنگل برای استعمار خارجی و ایادی داخلی آن به رویایی دست نیافتنی بدل شد. تمامی سرداران و چهرههای برجسته جنگل از همان مردم عادی بودند که در کوران مبارزات انقلابی، گوهر وجودشان صیقل یافت و جلوهگر شد. در مقابل اما کسانی نیز در نهضت وارد شدند که حکم «نفوذی» را داشتند و تمام تلاش آنان مصروف ایجاد شکاف در صفوف به هم فشرده نهضت و به شکست کشاندن آن بود. اینان به مثابه بازوان استبداد داخلی و استعمار خارجی عمل میکردند. در این بخش به معرفی 5 تن از کسانی میپردازیم که در میان نهضت جنگل به ایفای نقش (مثبت و منفی) پرداختند.
۸.
روحانیت شیعه در تاریخ ایران ضمن عدم وابستگی به قدرت حاکم، همواره دادخواه مردم از ستمگران بوده و در نهضتهای آزادیبخش و استقلالطلب نیز نقش فعال و پیشرو داشته است. شرکت آیتالله سیدمحمد مجاهد در جنگهای ایران و روس، تاثیر غیرقابل انکار مرحوم حاج ملاعلی کنی و میرزای شیرازی در ابطال قراردادهای اسارت بار رویتر و رژی، شروع نهضت عدالتخانه توسط شیخ فضلالله نوری و مبارزات ضداستبدادی - استعماری شهید مدرس و امام خمینیره و مبارزات آزادیخواهانه شهید میرزاکوچک خان جنگلی در گیلان و شیخ محمد خیابانی در تبریز تنها گوشهای از این کارنامه است.
۹.
شکست تجربه مشروطهخواهی پیامدهای بسیاری داشت. در کنار این شکست حرکتهایی به وجود آمد که آنها نیز به تاسی از مشروطهخواهی به دنبال استقرار حکومت قانون و استقلال ایران بودند ولی زور استبداد بر آنان میچربید و در مقابل حکومت مرکزی در همان آغاز سرکوب میشدند. نهضت میرزا کوچکخان جنگلی در گیلان و قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان از این گونه پیامدها بودند که در دوره پایانی سلسله قاجار شکل گرفتند.